تاریخ : Wed 29 Dec 2021 - 00:20
کد خبر : 66774
سرویس خبری : نقد روز

مرد عنکبوتی، نسخه‌2021

راهی به خانه نیست!

مرد عنکبوتی، نسخه‌2021

در تولیدات جدید مارول دسترسی به دنیاهای موازی امری است که به چشم می‌خورد. مخاطب در ابتدا احساس ناآشنایی و گنگی دارد و کمی طول می‌کشد تا با آن همراه شود. اولین تجربه‌ مواجهه من و احساس گنگ بودن برایم دراین‌باره در سریال لوکی رخ داد که گاهی نمی‌توانستم با داستان همراه شوم و ذهنم با مقوله کاملا جدید و گیج‌کننده‌ای روبه‌رو بود اما در ادامه مارول به‌طور هنرمندانه این موضوع را برای مخاطبانش به امری عادی و روان تبدیل می‌کند.

ریحانه شفیق، پژوهشگر حوزه نوجوان: هشدار! این متن حاوی اسپویل است فیلم جدید مرد عنکبوتی با عنوان «راهی به خانه نیست» حدود دو هفته است که اکران شده و طی این دو هفته با فروش چیزی نزدیک به یک میلیارد و ۵۰ میلیون دلار تبدیل به پرفروش‌ترین فیلم اکران شده در دوران کرونا شده است. رقم فروش و درآمدزایی این فیلم با فیلم قبلی پرفروش تفاوت زیادی دارد، چیزی نزدیک به ۲۵۰ میلیون دلار! پخش شدن این فیلم و تماشای آن جذابیت و هیجان بالایی را برای مخاطبان و طرفداران ایرانی این ابرقهرمان محبوب ایجاد کرده‌است. همین اشتیاق سبب دست‌به‌دست شدن نسخه روی پرده آن در میان علاقه‌مندان شده و از طریق لینک‌های متنوع، باکیفیت پایین قابل دسترسی است. نکته‌ قابل‌توجه این است که این حجم از فروش و استقبال از محصول سینمایی در شرایط کرونا که سختی‌های زیادی برای فیلمسازان ایجاد کرده، موفقیتی بزرگ محسوب می‌شود. اسپایدرمن از آن شخصیت‌های محبوب ابرقهرمانی است که طرفداران پروپاقرص و وفاداری دارد. محبوبیت او دلایل زیادی دارد، نشانه آن این است که میان کسانی که حتی مخاطب فیلم‌های ابرقهرمانی و کمیک استریپ‌ها هم نیستند، شخصیتی شناخته‌شده است. برخی از دلایل این شهرت را در شماره ۲۱ عصر هشتادی‌ها که در ۲۷ آبان ۱۴۰۰ منتشر شده نوشته‌ام، پیشنهاد می‌کنم که مطالعه کنید. در ادامه قصد دارم به ذکر چند نکته که در این روایت جدید از اسپایدرمن پررنگ بود بپردازم.

1- تبدیل شدن دنیا‌های موازی و ارتباط با آنها به جزئی اصلی از روایت‌های جدید مارول از ابرقهرمان‌های داستان

در تولیدات جدید مارول دسترسی به دنیاهای موازی امری است که به چشم می‌خورد. مخاطب در ابتدا احساس ناآشنایی و گنگی دارد و کمی طول می‌کشد تا با آن همراه شود. اولین تجربه‌ مواجهه من و احساس گنگ بودن برایم دراین‌باره در سریال لوکی رخ داد که گاهی نمی‌توانستم با داستان همراه شوم و ذهنم با مقوله کاملا جدید و گیج‌کننده‌ای روبه‌رو بود اما در ادامه مارول به‌طور هنرمندانه این موضوع را برای مخاطبانش به امری عادی و روان تبدیل می‌کند. ارتباط با دنیا‌های موازی در فیلم مرد عنکبوتی ۲۰۲۱ نیز از عناصر اصلی روایت است و این امر با توجه به تولیدات قبلی مارول کم‌کم به امری عادی تبدیل شده و این اختیار و توانمندی را به مخاطب می‌دهد که علاوه‌بر فهم و همراهی با آن به مفاهیم جدیدتری در دل داستان و روایت پی ببرد. کنارهم قرار گرفتن سه پیتر پارکر متفاوت از زمان‌های مختلف، تیم شدن آنها، کار گروهی کردن و نجات دادن دنیا در کنار همدیگر، از هیجان‌انگیزترین اجزای این روایت بود که حاصل حضور همین عنصر دخالت دنیاهای موازی است.

2- پررنگ‌تر شدن احساسات انسانی میان شخصیت‌های فیلم

چیزی که در این روایت از مرد عنکبوتی به چشم می‌خورد پررنگ‌تر شدن احساسات انسانی و خاکستری بودن شخصیت‌هاست. این قاعده شامل حال تمامی افراد حتی خود ابرقهرمان‌ها و دشمنان‌شان هم می‌شود. عنصر اصلی الهام‌بخش به پیتر هم خاله می ‌است که یک مددکار اجتماعی است. خاله می‌ شخصیتی آرام دارد که مدام به پیتر یادآوری می‌کند که انسان‌ها و موجودات نیاز به کمک دارند و هیچ‌وقت نباید از خوب شدن و بازگشت و پشیمانی آنها ناامید شد. تاثیر خاله می ‌بر پیتر تا جایی است که نسبت به تصمیماتی که برای مبارزه با دشمنانش می‌گیرد هم تغییر ایجاد می‌شود که در اینجا الهام‌بخش امید به تغییر و کنارهم جمع شدن شخصیت‌هاست. این کنارهم جمع شدن طی داستان هزینه‌های زیادی برای پیتر دارد و مهم‌ترین آن از دست دادن خاله می ‌در همین راستاست. اما مرد عنکبوتی‌های دیگر در روایت‌شان، مرگ‌ عمو بن را یادآوری می‌کنند و پیام این مرگ و دردی که بر پیتر وارد شده را به او یادآور می‌شوند. پس از این یادآوری است که پیتر علی‌رغم اشتباهات و خودخواهی‌هایی که تا اینجای داستان داشته، نجات انسان‌ها و عزیزانش را به قیمت بزرگ‌ترین چیزی می‌بیند که او را به شخصیت اصلی تمام داستان‌هایش تبدیل کرده است. او تصمیم می‌گیرد خودش را از همه حافظه‌ها پاک کند تا دنیا به امنیت برسد. به نظرم این جذاب‌ترین و هیجان‌انگیزترین قسمت داستان بود که علاقه من به‌عنوان یک مخاطب کاملا غیرحرفه‌ای این ژانر، به عضوی از جرگه‌ علاقه‌مندان به اسپایدرمن تبدیل کرد. او هرچه داشت را فدای بقای انسانیت کرد و آن هم ویژگی قهرمانی‌اش بود.

3- جدا نبودن زندگی شخصی و قهرمانی

 در قصه‌های ابرقهرمانی تا جایی از تاریخ، زندگی شخصی و قهرمانی آنها از هم جدا بود و این دو ساحت معمولا برای خود ابرقهرمان و مردم و مخاطبان در کنارهم قرار نمی‌گرفت. دنیای قهرمانی و دشمنانش از دنیای زندگی روزمره او جدا بود و تاثیر آنچنانی بر یکدیگر نداشت. اما در این قسمت در کنارهم بودن این دو حیطه از زندگی پیتر را می‌بینیم که کاملا بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند. عملا پیتر بدون دوستان صمیمی‌اش نمی‌تواند پروژه‌هایش را پیش ببرد و اصلا علت قبول نشدن در دانشگاه دقیقا ربط به ابرقهرمان بودنش دارد. در اینجاست که دکتر استرنج به او می‌گوید که تو نمی‌توانی زندگی شخصی و قهرمانی‌ات را جدا از هم پیش ببری!

4- گفت‌وگو اهمیت پیدا می‌کند

در صحنه‌های مختلف فیلم گفت‌وگو به جای مبارزه و انجام اعمال قهرمانی اهمیت پیدا می‌کند. در جایی که پیتر سراغ دکتر استرنج می‌رود و از او درخواست جادو و کمک برای قبولی در دانشگاه می‌کند دکتر از او می‌پرسد که آیا با مسئول دانشگاه گفت‌وگو کرده‌ای؟ و پیتر کاملا از این حرف جا می‌خورد. یا در قسمت دیگری سعی می‌کند دشمنانش را با گفت‌وگو مجاب کند که دست از خرابکاری بردارند. البته که این گفت‌وگو بدون پادزهر و اقدامات جادویی نتیجه مثبت کاملی در بر نمی‌داشت اما نقش مهم آن در جای‌جای فیلم به چشم می‌خورد.

 برای جمع‌بندی می‌توان گفت تغییراتی که مارول در روایت‌های اخیرش در قالب سریال و فیلم داشته سطح جدیدی از خیال را در ذهن مخاطبان ایجاد کرده و مرز میان تخیل و واقعیت روزبه‌روز درحال محو شدن و کمرنگ‌تر شدن است. به‌گونه‌ای که افراد به جای اینکه خودشان را در دنیای ابرقهرمان‌ها تصور کنند، می‌توانند در دنیای واقعی و در میان انسان‌های اطراف‌شان به دنبال قهرمان‌ها بگردند. قهرمان‌هایی که مثل هر انسان دیگری علاوه‌بر استعدادها و قدرت‌های خارق‌العاده، تصمیمات اشتباه می‌گیرند، برای انتخاب‌هایشان هزینه می‌پردازند و برای موفق شدن در مبارزه‌هایشان نیاز به کمک دیگران دارند.

در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید:

حواس‌پرتی، بیماری عصر ما (لینک)

بیست‌ترین تلاش ممکن (لینک)

همه‌چیز نمره نیست (لینک)