تاریخ : Tue 28 Dec 2021 - 01:12
کد خبر : 66711
سرویس خبری : نقد روز

تقسیم‌وظیفه آمریکا و 3 کشور اروپایی برای بازی در نقش «پلیس بد»!

خوش‌چشم در گفت‌وگو با «فرهیختگان» تشریح کرد

تقسیم‌وظیفه آمریکا و 3 کشور اروپایی برای بازی در نقش «پلیس بد»!

درحال حاضر در زمینه اقدامات سیاسی و برداشتن تحریم، توپ قطعا در زمین طرف آمریکایی است و آنها هستند که باید نشان دهند به دنبال توافق هستند.

درباره پیش‌نویس سند سوم موردتوافق احتمالی طرفین در دور جدید مذاکرات وین، گفت‌وگویی با سیدمصطفی خوش‌چشم، کارشناس مسائل بین‌الملل داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

پیش‌نویس جدید تا چه میزان با پیش‌نویس‌های مطرح‌شده در دوره‌های قبلی مذاکرات تفاوت دارد و وجه‌تمایز آن چیست؟

پیش‌نویس جدید در مقایسه با پیش‌نویس‌های ابتکاری ایران در دور هفتم و پیش‌نویس وین6 تفاوت‌هایی دارد که در دو دسته خلاصه می‌شود؛ دسته اول، یک‌سری از نکات است که در پیش‌نویس وین6 وجود داشت که «فرابرجامی» و «ناقض برجام» بود که ایران خواستار «اصلاح و حذف» آنها شد و در پیش‌نویس پیشنهادی خود، این موارد را حذف کرد و تغییر داد. دسته دوم، مواردی بود که غالبا به مساله تحریم‌ها بازمی‌گشت و جای آنها خالی گذاشته شده بود. در پیش‌نویس وین6، تفاهمی درباره آنها به دست نیامده بود. طرف ایرانی آن موارد را نیز در ابتدای دور هفتم به پیش‌نویس خود افزود و خواسته‌هایش در این‌باره را صریحا مطرح کرد تا درمورد خواسته‌هایش نسبت به برداشته‌شدن تحریم‌ها در هرگونه توافق آتی هیچ ابهامی وجود نداشته باشد.

بنابراین آنچه ایران در ابتدای دور هفتم با ابتکار عمل روی میز قرار داد، اصلاحیه‌های عمده‌ای بر وین6 بود که درنهایت پس از گفت‌وگوهای طولانی و مقایسه آن با وین6 و حذف موارد اختلاف، بخش عمده‌ای از این درخواست‌ها و حذفیاتی که ایران مطرح کرده بود، «مورد پذیرش قرار گرفت» و قرار است در سه، چهار روز آینده به بقیه موارد مورداشاره ایران هم پرداخته شود تا دستورکار مذاکرات محتوایی به‌طور کامل برای اوایل ژانویه و دور بعدی مذاکرات آماده شود. درحقیقت آنچه که ایران، مصرانه به‌دنبال آن است، برداشته شدن تحریم‌هایی است که باعث می‌شود مردم تحت‌فشار اقتصادی باشند. این تحریم‌ها باید به‌صورت کامل برداشته شود تا منفعت اقتصادی نصیب کشور شود.

آیا از طرف‌هایی مثل فرانسه که تا الان در روند مذاکرات اخلال ایجاد می‌کردند، تغییر رفتاری دیده شده است؟

درباره فرانسه باید گفت آنها در دور قبلی و در روزهای آخر، مانع‌تراشی‌های ویژه‌ای انجام دادند که بخشی از آن به دلیل نقش پلیس بدی است که فرانسه در مذاکرات ایفا می‌کند. از قدیم و مذاکرات دوره‌های قبل، در خود برجام هم یک تقسیم‌ کاری میان آمریکا و اروپا به‌خصوص این سه کشور اروپایی صورت گرفته بود و همچنان هم این تقسیم‌ کار برقرار است. آمریکایی‌ها بیشتر با موارد تحریمی طرف می‌شوند و موارد هسته‌ای برجام را بیشتر اروپایی‌ها به‌ویژه فرانسه پیش‌ می‌برند. همکاری‌ آنان با آژانس و همین‌طور اسرائیل نیز در این رابطه بسیار نزدیک‌تر است و درمجموع، وظیفه پرداختن به نکات هسته‌ای به‌صورت سنتی برعهده اروپایی‌هاست. بخشی از مانع‌تراشی‌های نماینده فرانسه نیز در همین چهارچوب است، یعنی نقشی‌ است که از ابتدا برعهده داشته است. بخش دیگری از این اخلال‌آفرینی‌ها با هدف کسب منافع است. مانند آنچه در سال 92، در ژنو و در آستانه انعقاد توافق موقت رخ داد تا فرانسه پس از هرگونه توافقی امتیازات بیشتری کسب کند. آنچه در ژنو رخ داد باعث شد ایران پس از برجام، قراردادهای بسیار کلانی با ایرباس، خودروسازهای فرانسوی و شرکت توتال ببندد و این مساله بیشتر تحت‌تاثیر همان مخالف‌خوانی‌هایی رخ داد که فرانسوی‌ها درنتیجه ارتباط با رژیم‌صهیونیستی در شب توافق ژنو رقم زدند. حالا هم بخشی از مخالفت‌های فرانسه به این دلیل است. بخش دیگری هم به این دلیل است که فرانسوی‌ها و به‌طور کلی سه کشور اروپایی سعی می‌کنند روابط نزدیک‌تری را در این پرونده با این رژیم داشته باشند تا امتیازات ویژه‌ای را هم از رژیم‌صهیونیستی در حوزه سیاست‌های اقتصاد داخلی کشورشان دریافت کنند و از این منظر بی‌نصیب نمانند. اما رفته‌رفته و با ورود به مذاکرات محتوایی و با توجه به اینکه هدف اصلی تیم مذاکره‌کننده کشورمان، برداشتن تحریم‌هاست، نقش منفی اصلی را خود آمریکا بازی خواهد کرد؛ چراکه این، طرف آمریکایی است که رهبری طرف غربی را با وجود یک‌سری اختلافات و «تشتت‌های تاکتیکی» بین اعضای این جبهه برعهده دارد و آن کشوری که باید اصل تحریم‌ها را بردارد، آمریکاست که از این حربه به‌عنوان یک سلاح مستقیم علیه کشور ما استفاده کرده است و قطعا در طول مذاکرات، منفی‌خوانی‌ها و تقابل بیشتری از خود نشان خواهد داد.

با توجه به تقسیم‌وظیفه‌ای که به آن اشاره داشتید، تیم مذاکره‌کننده کشورمان باید چه رویکردی داشته باشد تا سه کشور اروپایی نتوانند مجددا در روند به نتیجه رسیدن گفت‌وگوها اخلال ایجاد کنند؟

برای توفیق مذاکره‌کنندگان یک‌سری الزامات و ضرورت‌هایی وجود دارد که این موارد باید به سرعت محقق شود. نخست آنکه دست مذاکره‌کنندگان ما باید در چارچوب گفت‌وگوها از اهرم‌های فشار پر باشد. این اهرم‌های فشار، هم در حوزه هسته‌ای، هم در حوزه موشکی و هم در حوزه منطقه‌ای و دیگر حوزه‌ها موجود و قابل‌استفاده است و باید براساس یک نقشه راه برنامه‌ریزی‌شده و مشخص، از این اهرم‌های فشار به شکل حداکثری استفاده شود. همان‌گونه که آمریکایی‌ها هنوز از فشار حداکثری علیه ایران استفاده می‌‌کنند، شما نمی‌توانید در مذاکرات با طرف آمریکایی و اروپایی، بدون اهرم فشار به نتیجه‌ برسید. منظور از نتیجه‌، نتیجه متفاوتی است که بتواند تا حدی ولو کم، روی اقتصاد کشور تاثیرگذار باشد. ما هشت سال در دولت قبل سیاست مماشات را در پی گرفتیم که نتیجه آن، افزایش فشارهای تحریمی اقتصادی آمریکا و اتحادیه اروپا و کوچک‌تر شدن سفره‌های مردم بوده است. در دولت جدید که دولت انقلابی است و با دستورکاری بر سر کار آمده است که نوع سیاست‌ورزی را تغییر دهد، استراتژی مذاکراتی کشورمان نیز نه‌فقط در ظاهر، بلکه در باطن و به‌صورت کاملا برنامه‌ریزی‌شده، باید «نمایش قدرت» باشد. به این معنا که با وجود روی کار آمدن دولت جدید، ابزارهای تغییر سیاست عمده فراهم است تا ما از یک طرف با اعمال اهرم‌های فشار هسته‌ای، منطقه‌ای، موشکی و... و از طرف دیگر با اقداماتی در چارچوب کاهش تاثیرگذاری تحریم‌ها، اعم از تقویت بنیه اقتصاد داخلی، گسترش روابط با کشورهای منطقه، چین و روسیه و سلسله اقدامات زودبازده کوتاه‌مدت دیگر بتوانیم فشار تحریم‌ها را کم کنیم.

این مساله باید در سطح کلان و در سطح کل نظام، به‌ویژه در دولت فعلی که قابل‌اجرا نیز هست، اجرا شود. یکی‌دیگر از ضرورت‌های موردنیاز، وجود یک‌صدایی در کشور است. ما هرچند کم ولی بعضا حرف‌های متفاوتی از مسئولان امر می‌شنویم که این مساله تضعیف‌کننده تیم مذاکره‌کننده ماست. اینکه غنی‌سازی 60‌درصدی انجام می‌دهیم، جدای از اینکه نیاز کشور است، یک اهرم فشار روی طرف مقابل است. ما نباید به‌طور مثال بیان کنیم که قصد ما برای غنی‌سازی در چه سطحی است و آیا در درازمدت است یا همیشگی خواهد بود. اهرم فشار در جایی معنا دارد که برای طرف مقابل با ایجاد ابهام همراه باشد. نباید با موضع‌گیری‌های متفاوت، این اهرم‌ فشار‌ها از کار بیفتد. طرف مقابل می‌داند که ما غنی‌سازی 60درصدی را تا به نتیجه نرسیدن مذاکرات متوقف نخواهیم کرد. غنی‌سازی 60درصدی، جایی معنای فشار پیدا می‌کند و می‌تواند فشار حداکثری به طرف مقابل وارد کند که برنامه آتی غنی‌سازی ما به‌طور مشخص بیان نشود. همین‌طور در زمینه شروط مصرح نظام که از ابتدای مذاکرات وین به‌صورت کاملا شفاف توسط کلیت نظام مطرح شد، ازجمله «برداشته‌شدن همه تحریم‌های برجامی و پسابرجامی»، نباید با ادبیات متفاوت، ولو با همین منظور صحبت کرد. قطعا همه باید به‌صورت یکپارچه این خواسته را در سطوح مختلف نظام مطرح کنند. موضع‌گیری‌های حداکثری مقامات ارشد، درجه یک و درجه دو نظام نیاز است تا طرف مقابل متوجه شود «خواسته‌های جمهوری اسلامی ایران»، «ثابت و غیرقابل تغییر» است.

سوم، ضرورت پرداخت رسانه‌ای و جنگ تبلیغاتی حداکثری درمقابل موج عظیم عملیات روانی دشمن است. آمریکایی‌ها و رسانه‌های اپوزیسیون خارجی و معاندانی که در چارچوب منویات واشنگتن کار می‌کنند، با یک فشار حداکثری عملیات روانی و رسانه‌ای سعی می‌کنند تا نخبگان و بعد از آن، عامه جامعه را تحت‌تاثیر قرار دهند. اگر این روزها به تعداد خبرنگاران غربی و فارسی‌زبان معاند و رسانه‌هایی ازجمله بی‌بی‌سی‌‌فارسی، ایران‌اینترنشنال و بسیاری از رسانه‌های وابسته آمریکایی، انگلیسی و صهیونیستی نگاه کنید، متوجه می‌شوید این رسانه‌ها چه جو یکسویه تبلیغاتی و رسانه‌ای را در مذاکرات وین شروع کرده و به شکل روزافزونی دارند روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنند. قطعا نیاز است جمهوری اسلامی ایران در تقابل با این جو رسانه‌ای، با برنامه «از پیش اندیشیده شده» و «کارشناسی‌شده رسانه‌ای» برخورد کند. «غیبت روایتگری» در این صحنه، میدان را به «دشمنان مردم و کشور واگذار خواهد کرد» و هر شخصی که فهمی از رسانه داشته باشد، می‌داند که روش برخورد با تبلیغات مسموم طرف مقابل، غیبت در روایتگری نبوده و نیست و باید تقابل حرفه‌ای درست و تمام‌عیار صورت بگیرد. درعین‌حال، نباید در پازل گره‌زدن مذاکره و اقتصاد بازی کرد. این کار میسر است، یعنی ما نباید همه‌چیز را سیاه و سفید ببینیم و فکر کنیم اگر روایتگری کنیم مذاکرات را به بازار گره زده‌ایم، خیر، این‌گونه نیست. با روایتگری درست، فعالانه و کنشگرانه، هم می‌شود گره مذاکره با بازار را از هم گشود و هم جلوی یکه‌تازی طرف‌های غربی و معاندان را گرفت و این یکی از اصلی‌ترین ضرورت‌ها برای موفقیت مذاکره‌کنندگان در وین، به‌ویژه در مذاکرات محتوایی خواهد بود.

درمجموع فکر می‌کنید این دور از مذاکرات چطور پیش خواهد رفت؟

درحال حاضر در زمینه اقدامات سیاسی و برداشتن تحریم، توپ قطعا در زمین طرف آمریکایی است و آنها هستند که باید نشان دهند به دنبال توافق هستند. اما من کنشگری در طرف ایرانی را هم تمام‌عیار نمی‌دانم. همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، طرف ایرانی می‌تواند با اتکا به اقداماتی که در چارچوب ضرورت‌هایی که توضیح داده شد، یعنی «استفاده از اهرم‌های فشار»، «ایجاد جو یک‌صدایی در چارچوب شروط نظام» و «تقویت همه‌جانبه پیوست رسانه‌ای»، احتمال توفیق در برداشتن تحریم‌ها را بالا ببرد. در غیر این‌صورت، همه چیز به طرف غربی واگذار خواهد شد تا او تصمیم بگیرد که می‌خواهد تحریم‌ها را بردارد یا خیر و با توجه به اینکه آمریکا هیچ‌گاه تمایل به برداشتن تحریم‌ها نداشته‌ و ندارد، باید او را مجاب به این کار کرد که این کار، با غنی‌سازی 60درصدی میسر نخواهد بود و باید از دیگر مولفه‌های قدرت جمهوری اسلامی ایران در حوزه‌های سخت مثل موشکی و منطقه‌ای و در حوزه‌های نرم، یعنی رسانه‌، بهره بسیار بیشتری ببریم تا طرف آمریکایی را ناگزیر به برداشتن تحریم کنیم.