نرگس چهرقانی، روزنامهنگار: در دور هفتم مذاکرات وین، مقامات رسمی فرانسه معتقد بودند مذاکره پیشرفتی نداشته است. این موضع غیرواقعی نشان داد فرانسه هنوز به همان سیاست قبلی خود در راستای اعمال استراتژی فشار حداکثری علیه ایران ادامه میدهد. برای بررسی علل موضعگیری تند فرانسه درمقابل مذاکرات ایران با رحمان قهرمانپور، کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو پرداختیم. او معتقد است فرانسه برای اینکه بتواند در اتحادیه اروپا نقش برجستهای داشته باشد، سعی میکند در موضوع هستهای متفاوتتر از سایر کشورهای اروپایی عمل بکند. قهرمانپور میگوید: «مکرون به این نوع سیاست در آستانه انتخابات ریاستجمهوری فرانسه احتیاج دارد. درواقع فرانسه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری است و مکرون همه تلاشش این است که برخلاف اطراف خودش یعنی برخلاف فرانسوا اولاند (رئیسجمهوری قبل از مکرون) بتواند دوبار رئیسجمهور شود و خیلی برایش مهم است و نظرسنجیها نشان میدهد که فعلا با 24 درصد، جلوتر از سایر نامزدهاست. یکی از برنامههای مکرون برای پیروزی مجدد سرمایهگذاری روی سیاست خارجی است. بعد از اینکه قرارداد سهجانبه آمریکا و استرالیا و انگلیس منعقد شد و فرانسه از قرارداد ساخت زیردریایی اتمی با استرالیا کنار گذاشته شد، انتقادهای زیادی در داخل متوجه مکرون شد و خیلیها گفتند مکرون شأن و اعتبار فرانسه را پایین آورده، مکرون هم برای اینکه به این انتقادات پاسخ دهد، سعی میکند در سیاست خارجی مانورهایی انجام دهد و ابتکار خودش را نشان بدهد. ازجمله در بحث اتحادیه اروپا برنامههای مفصلی دارد، از آن طرف هم ما دیدیم با بنسلمان دیدار کرد و معاملات تسلیحاتی که آنجا انجام داد، مکرون سعی میکند به رایدهندگان فرانسوی بگوید که جایگاه و شأن فرانسه در دنیا بیشتر شده و تقویت شده است.»
این کارشناس مسائل بینالملل مواضع تند فرانسه را منحصر به مذاکرات هستهای ایران ندانسته و بیان میکند: «فرانسه در دعوای بین ترکیه و ایران و در موضوع داخلی لبنان نیز دخالت کرده و همه اینها تلاشی است از سوی مکرون برای اینکه بتواند در آستانه انتخابات ریاستجمهوری خودش را یک رهبر قوی نشان دهد و به مردم فرانسه بگوید که جایگاه فرانسه در دنیا هنوز قوی است. موضعگیری در مساله هستهای ایران هم بخشی از این پازل است و احتمالا هرچه به انتخابات ریاستجمهوری فرانسه نزدیکتر میشویم، شاهد موضعگیریهای تندتری از مقامات فرانسوی درباره مسائل هستهای ایران خواهیم بود.»
قهرمانپور به عوامل دیگر این نوع موضعگیری فرانسه نیز اشاره میکند و میگوید: «عامل دیگری که باعث این نوع موضعگیری فرانسه میشود، میزان تسلیحاتی است که سالانه فرانسه به کشورهای حاشیه خلیجفارس، بهطور مشخص عربستان میفروشد و این برای فرانسه مهم است و سعی میکند درمقابل آنها به نوعی در سیاست خودش نسبت به ایران تند عمل کند تا بتواند این سلاحها را به آنها بفروشد. البته این مساله در سیاست خارجه فرانسه، امر تازهای نیست. در گذشته هم، نحوه استقبال از محمد قذافی در خود فرانسه موردانتقاد قرار گرفت. بسیاری از منتقدان معتقد بودند فرانسه بهخاطر کسب درآمد از خرید و فروش تسلیحات برخی ارزشها را نادیده میگیرد. دیدار اخیری که مکرون با بنسلمان داشت، در فرانسه و جاهای دیگر هم مورد انتقاد قرار گرفت. بنابراین درمجموع میتوان گفت فرانسه سعی میکند از طریق گرفتن مواضع تند در مساله هستهای ایران متحدان منطقهای خودش را تشویق کند که روابط خودشان را با فرانسه گسترش بدهند و سلاح بیشتری از این کشور بخرند.»
او در ادامه با اشاره به رقابتهای داخلی اتحادیه اروپا میگوید: «قبلا هم بهخاطر رقابتهای داخلی که در داخل اتحادیه اروپا وجود داشت، فرانسویها میگفتند محور واشنگتن-لندن دست برتر را دارد و فرانسه بهصورت سنتی خواهان این بود و هست که محور پاریس در مقابل محور واشنگتن تقویت شود. الان هم که بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج شده و دوران صدراعظمی مرکل هم تمام شده، فرصت خوبی برای فرانسه به وجود آمده که به این خواستهاش جامه عمل بپوشاند. این رفتار رفتار جدید نیست بلکه در شرایط جدید، اینها با شدت و حدت بیشتری انجام میشود. سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان براساس توافقی که انجام دادند، باید سیاستشان را درباره برنامه هستهای ایران با هم هماهنگ کنند. بنابراین وقتی شما میبینید که تیم مذاکراتی ایران در وین متن پیشنهادی میدهد بلافاصله مکرون در سفر خودش به کشورهای حاشیه خلیجفارس اعلام میکند که پیشنهاد ایران غیرقابلقبول هست و ممکن است اساسا مذاکرات ادامه پیدا نکند. این اولین و صریحترین واکنشی است که فرانسه برای اینکه خودش را از دیگران متمایز کند انجام میدهد. این سه کشور درست است که پذیرفتند مواضعشان و سیاستهایشان را با هم هماهنگ کنند، اما معنای این حرف این نیست که دقیقا مثل هم صحبت میکنند. شما در آلمان میبینید وزارت خارجه آلمان میگوید که متن ایران غیرقابلقبول است، انگلیس میگوید که این آخرین فرصت برای ایران است و فرانسه هم میگوید این متن غیرمعقول هست و قابلمذاکره نیست. لذا میخواهم بگویم درست است که سیاستهایشان با هم از قبل هماهنگ شده است، اما در موضعگیریها، نوع ادبیات و در واژگانی که استفاده میکنند، طبیعتا تمایزهایی وجود دارد.»
این کارشناس مسائل بینالملل در پایان به چگونگی استراتژی ایران درمقابل موضع تند و تخریبی فرانسه پرداخته و معتقد است: «تعریف تیم مذاکراتی جدید از توافق خوب خیلی مهم است. نوع برخورد آنها هم تا حد زیادی بستگی به این دارد که از منظر ایران توافق خوب چیست. طبیعتا ایران یک کشور است و آنها سه کشور هستند. آمریکا هم همراه آنهاست. در گذشته هم دیدیم عمده فشارها در مذاکرات هستهای از جانب این چهار کشور بوده است. درواقع محور متحدی هستند و زمانی هم که متحد میشوند، معمولا روسیه و چین تمایلی برای ایستادن مقابل آنها ندارند. لذا باید ببینیم که منظور از توافق خوب چیست. قاعدتا اگر منظور از خنثیسازی این است که هیچ کاری انجام ندهیم، شدنی نیست. از این طرف ایران باید استراتژی خودش را مشخص کند. اینها مسائلی است که دو طرف در میدان مذاکرات با توجه به استراتژیهایی که برای مذاکرات تعیین میکنند، برخوردهای متفاوتی خواهند داشت. این چیزی نیست که بتوانیم به صورت کلی بگوییم که ایران چه کار کند. روز مذاکره، اطلاعاتی که شما از طرف مقابل دارید و موضعگیریهای آنها درنهایت میتواند تعیینکننده استراتژی ایران مقابل فرانسه باشد.»