صادق امامی، دبیرگروه بینالملل: 48 سال پس از کودتای «آگوستو پینوشه» و آغاز نئولیبرالیسم مدرن در شیلی، فردی در انتخابات ریاستجمهوری این کشور پیروز شد که قول داده است مدل اقتصادی به جا مانده از پینوشه را «دفن» کند. مردم شیلی در یک انتخابات بهشدت دوقطبی بین «گابریل بوریچ» نامزد چپگرا و «خوزه آنتونیو کاست»، نامزد راست افراطی، فرمان حکومت را به سمت چپ چرخاندند تا شیلی هم زادگاه نئولیبرالیسم باشد و هم گور آن. بوریچ 35 ساله که در دور نخست انتخابات با اختلاف 146 هزار رای، پس از کاست در جایگاه دوم ایستاده بود، در دور دوم انتخابات با کسب 4 میلیون و 557 هزار و 392 رای و کسب حدود 56 درصد آرا توانست رقیب راست افراطی خود را که از طرفداران ژنرال پینوشه بود، شکست دهد و عنوان جوانترین رئیسجمهور تاریخ شیلی را از آن خود کند.
بوریچ که گاردین او را «نسل رادیکالی از رهبران دانشجو» میداند که «مصمم هستند میراث تلخ دیکتاتور آگوستو پینوشه را یک بار برای همیشه به خاک بسپارند»، یک فعال دانشجویی و از سازماندهندگان برجسته تظاهرات بزرگ دانشجویی در سال 2011 بود که دولت را متقاعد کرد به دانشجویان کمدرآمد، آموزش بدون شهریه بدهد. او پس از این اعتراضات وارد میدان سیاست شد و 3 سال بعد در سال 2014 برای نخستین بار بهعنوان نماینده کنگره انتخاب شد.
پیشزمینه انتخابات
ریشه این انتخابات به اعتراضاتی بازمیگردد که بیشتر فعالان آن را «انفجار اجتماعی» مینامند. این انفجار در 18 اکتبر 2019 و در اعتراض به افزایش کرایه متروی شیلی را دربرگرفت و به سرعت به شورشی بزرگ با حضور میلیونی مردم تبدیل شد. در عرض یک هفته، 3 میلیون نفر در سراسر کشور به خیابانها آمدند. حملات پلیس به معترضان، شدت درگیریها را افزایش داد تا حتی در خیابانها مردم دست به ساخت سنگر برای مقابله با تهاجم پلیس بزنند. باوجود خشونت پلیس که منجر به کشته شدن دهها نفر شد، مردم حاضر به ترک خیابانها نشدند تا دولت مصوبه افزایش قیمت بلیت را لغو کرد. با عقبنشینی دولت، مردم خواهان اصلاحات واقعی در کشور شدند. شیلی باوجود دارا بودن بهترین اقتصاد آمریکای لاتین، بیشترین میزان شکاف را در موضوع درآمدها به خود اختصاص داده بود و مردم هم به این مساله که منجر به شکاف عمیق بین فقیر و غنی شده و همچنین دستمزدهای پایین و هزینههای بالای بخش آموزش و بهداشت معترض بودند. اعتراضات بدون وقفه مردم در آن زمان باعث شد تا «سباستین پینرا» رئیسجمهور میلیاردر وقت شیلی با رفراندوم برای تغییر قانون اساسی -که از دیکتاتوری خونین پینوشه به ارث رسیده بود- موافقت کند. سال گذشته، مردم شیلی با اکثریت قاطع به پیشنویس جدید رای دادند. این روند اکنون درحال انجام است و قانون اساسی جدید در اواسط سال 2022 در یک همهپرسی به رأی گذاشته میشود.
چپ در برابر راست
نقش دولت در اقتصاد، حقوق گروههای به حاشیه رانده شده تاریخی و امنیت عمومی به مردم شیلی، موضوعاتی بودند که شکاف در این انتخابات را بهشدت گسترش داد. کاست و بوریچ در روزهای پایانی منتهی به انتخابات شدیدا با هم درگیر شدند و هرکدام شکست خود در انتخابات را یک فاجعه برای ملت 19 میلیون نفری شیلی معرفی کردند. خوزه آنتونیوکاست، تلاش داشت با توجه به حمایت حزب کمونیست از رقیبش، بوریک را بهعنوان یک کمونیست رادیکال معرفی کند که یکی از قویترین اقتصادهای منطقه را نابود میکند. او به رایدهندگان میگفت که ریاستجمهوری بوریک پایههای اقتصاد شیلی را ویران میکند و احتمالا این کشور را در مسیر تبدیل شدن به کشوری شکستخورده مانند ونزوئلا قرار میدهد.
در مقابل بوریچ رقیب خود را «فاشیست» میخواند و به چندین طرح او که شامل گسترش سیستم زندان و توانمندسازی نیروهای امنیتی برای سرکوب بیشتر مردم بومی در جنوب کشور بود، حمله میکرد. او در جریان مناظره پایانیاش گفت: «امروز بسیاری از افراد مسن تمام عمر خود را تا سرحد مرگ کار میکنند. این عادلانه نیست.» بستر وعدههای بوریچ شامل پیشنهادهایی برای یک سیستم بهداشت عمومی فراگیرتر، لغو بدهی دانشجویان، افزایش مالیات برای افراد فوقثروتمند و تجدیدنظر در سیستم بازنشستگی خصوصی دولت - که از ارتش پینوشه به ارث رسیده بود- استوار شده است. بوریچ معتقد است برای گسترش شبکه امنیت اجتماعی و ایجاد یک جامعه برابرتر لازم است مالیات بر شرکتها و افراد فوقثروتمند افزایش یابد. او تلاش دارد با ایدههای چپگرایانهاش و با سرمایهگذاری بر نارضایتی گسترده از جناحهای سیاسی که در دهههای اخیر قدرت را بین خود دستبهدست کردهاند، رایدهندگان جذب کند. بوریچ یکشنبهشب و بعد از پیروزی در انتخابات در جمع هواداران سرخوشش در میدان شلوغ سانتیاگو خطاب به حامیان خود گفت قصد دارد ملت را متحد کند و تغییرات ساختاری را برای برابرتر کردن شیلی ایجاد کند. او گفت: «امروز امید بر ترس غلبه کرد.»
بوریچ در ماه مارس( اسفند) ریاستجمهوری را برعهده خواهد گرفت. او باید به دنبال گفتوگو با جناح راست مخالف باشد تا بتواند برنامه سیاسی خود را تکمیل کند. الجزیره میگوید: « بعید است که بتواند کل برنامه خود را اجرا کند. این خیلی جاهطلبانه است و برنامه چپ او درنهایت برنامهای معتدل خواهد بود.»
دومینوی چپگرایان
پیروزی بوریچ احتمالا در سراسر آمریکای لاتین احساس میشود، جایی که شکاف ایدئولوژیک در همه قاره پس از شیوع ویروس کرونا -که دستاوردهای اقتصادی را معکوس و کمبودهای درازمدت مراقبتهای بهداشتی را آشکار کرد- بیشتر قابل لمس است. پیروزی او مرهون افزایش شکاف اقتصادی و فاصله بین فقیر و غنی در شیلی است. ریشه این شکاف به دخالت چند دهه قبل آمریکاییها در این کشور بازمیگردد که آمریکا پس از روی کار آمدن آلنده در شیلی، بهدلیل مخالفت با بهقدرت رسیدن چپگرایان، شیلی را تحریم کرد. تحریمها با توجه به افزایش دستمزدها و پروژه ساخت 120هزار واحد مسکونی و طرحهای ملی دیگر، رشد اقتصادی شیلی را متوقف کرد تا نظامیان در این کشور کودتا کنند. با بهقدرت رسیدن پینوشه در حکومت کودتا، شیلی بهعنوان اولین کشور، دستورالعملهای دکترین نئولیبرالی تجویزشده را بهکار بست. در زمان دیکتاتوری پینوشه، شاگردان میلتون فریدمن [اقتصاددان آمریکایی، برنده جایزه نوبل ۱۹۷۹ و مدافع پرشور نئولیبرالیسم] مسئولیت یافتند شیلی را با پیادهسازی سیاستهای مبتنیبر خصوصیسازی، کاهش نقش دولت و آزادسازی کمابیش کامل اقتصاد اصلاح کنند. با آغاز این برنامه آزمایشی، تحریمهای آمریکا بهسرعت برداشته شدند. دولت شرکتها و داراییهای خود را به سرمایهگذاران و در راس آنها شرکتهای آمریکایی فروخت. مرحله بعد کاهش مالیات ثروتمندان و شرکتها، خصوصیسازی گسترده، کاستن از مقرریهای بازنشستگی، خدمات تحصیلی و دیگر خدمات عمومی بود. اقداماتی که از این پس تبدیل به الگویی برای کشورهای جهان شد. پیادهسازی اصول نئولیبرالی روبنای اقتصادی شیلی را آباد اما همزمان زندگی مردم این کشور را به ویرانه تبدیل کرد. علاوهبر شیلی، سال 98 در آرژانتین نیز مردم از کاندیدایی که طرفدار سیاستهای نئولیبرالی بود، دست کشیدند و به جریان رقیب یعنی «آلبرتو فرناندز» چپگرا رای دادند. در برزیل هم نظرسنجیها نشان میدهد بیش از 53 درصد مردم برزیل از عملکرد ژائیر بولسونارو رئیسجمهور این کشور ناراضی هستند. این وضعیت با توجه به احتمال نقشآفرینی لولا داسیلوا در انتخابات سال آینده میلادی، میتواند دوباره چپها را در این کشور بر سر کار بیاورد. سال گذشته در بولیوی هم که انتخابات آن از دید بسیاری بهمثابه همهپرسی در مورد میراث «ایوو مورالس»، اولین رئیسجمهور بومی بولیوی تلقی میشد، رایدهندگان مردم به «کارلوس مسا» رای دادند تا نشان دهند آنها خواهان تداوم پروژه سوسیالیستی هستند و آمریکای جنوبی دوباره به چپ چرخیده است.