سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار: جمهوری اسلامی ایران از روز گذشته رزمایشی تهاجمی و کمسابقه را آغاز کرده است. درحالیکه با توجه به لفاظیها و تهدیدات صورت گرفته علیه مراکز هستهای ایران، احتمال میرفت این رزمایش عمدتا به تمرینهای دفاعی اختصاص داشته باشد، اما شواهد حکایت از رویکرد بهشدت تهاجمی آن دارد. صبح دوشنبه همزمان با آغاز رزمایش پیامبر اعظم 17 در مناطق جنوبی کشور، سردار عباس نیلفروشان، معاون عملیات کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که سخنگوی این رزمایش نیز بهحساب میآید، ضمن اعلام خبر شروع رزمایش گفت: «این رزمایش درراستای افزایش سطح آمادگیهای رزمی سپاه و براساس شبیهسازی یکی از پیشرفتهترین طرحهای تهاجمی در جنگهای ترکیبی و درهمتنیدگی جنگهای سخت و نیمهسخت و نرم درحال اجراست.» آنگونه که او گفته «در این رزمایش نیروهای زمینی، دریایی و هوافضای سپاه بههمراه سازمان سایبر الکترونیک در منطقه سواحل استان هرمزگان، بوشهر و بخشی از خوزستان به اجرای عملیات تهاجمی و نفوذ در سطح استراتژیک برای انهدام مبادی آفندی دشمن فرضی میپردازند.» معاون عملیاتی سپاه همچنین از مشارکت سازمان بسیج برای تامین نیروی انسانی بسیج دریایی و رزم زمینی در رزمایش خبر داد. منحصر نشدن رزمایش به کادرهای رسمی نیروهای مسلح و بهرهگیری از نیروهای بسیج مردمی که به شکل کلی برای تقویت نیروهای نظامی در مواقع ضروری ایجاد شدهاند، نشاندهنده ابعاد بزرگ و شدت تهاجمی بودن رزمایش اخیر است. چنین ابعادی را به شکلی برجستهتر میتوان در مواضع جدید سرلشکر غلامعلی رشید، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا دید. فرمانده قرارگاه جنگی ایران روز گذشته در تهدیدی فراگیر علیه آمریکا و متحدان منطقهای این کشور اعلام کرد: «تهدید مراکز هستهای و نظامی ایران از سوی رژیمصهیونیستی بدونچراغ سبز و حمایت آمریکا امکانپذیر نیست.» با توجه به این دیدگاه و تلقی در میان هیاتحاکمه ایران که مبنیبر پیوستگی منافع و عملکرد بین واشنگتن و تلآویو در برهه کنونی است، سردار رشید گفته است: «درصورتیکه تهدیداتی از این دست جنبه عملی به خود بگیرد، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بدوندرنگ، تمامی مراکز، پایگاهها، مسیر و فضای استفاده شده برای عبور و مبدأ تجاوز را براساس طرحهای عملیاتی تمرینشده موردحمله کوبنده قرار خواهد داد.» اهمیت این اظهارات با توجه به اینکه سرلشکر رشید فرمانده اصلی جنگی ایران بهحساب میآید، اهمیت آن را دوچندان کرده است. قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا، قرارگاه اصلی جنگی ایران است که در زمان صلح زیرمجموعه ستاد مشترک نیروهای مسلح است و در زمان جنگ در جایگاهی بالاتر قرار میگیرد. اعلام مواضع جنگی ایران از سوی سردار رشید نشان میدهد تهران حتی در مسیر تهدید تلآویو از لحاظ ساختاری نیز راه را کوتاهتر کرده است و صهیونیستها درصورت اشتباه فاصله چندانی با واکنش سهمگین نخواهند داشت. این ادبیات و رزمایش طراحیشده، برای رژیمصهیونیستی مشخص کرده است که درصورت اندکی حماقت نه با یک پاسخ محدود، بلکه یک جنگ منطقهای روبهرو میشود.
اهداف آمریکا در پی تهدیدات تلآویو
رژیمصهیونیستی با وجود پیروی از دستورکارهای آمریکا در منطقه، مانند هر مجموعه دیگری نسبت به متحد بزرگتر خود دارای رفتارهای گریز از مرکز نیز هست. بااینحال چنین رفتارهایی را چندان خارج از چارچوبهای معمول انجام نمیدهد، زیرا واشنگتن با توجه به شرایط موجود و با توجه به تهدیدات آشکار تلآویو علیه تهران قادر به جلوگیری از این اقدامات است، اما پیگیری نکردن جدی آمریکاییها نشان میدهد آنها مخالفتی جدی با تحرکات صهیونیستها ندارند بلکه خواهان بهرهبرداری از این حرکات هستند. اهداف احتمالی آمریکا در این حوزه شامل موارد زیر هستند:
1 آمریکا در میانه مذاکرات برای حفظ ادعای تمایل به بازگشت به برجام، قادر به اعمال تحریمهای جدید علیه ایران و همچنین تهدید نظامی تهران نیست. از سوی دیگر تهران نیز در نقطهای نایستاده که ناچار باشد مواضع تحمیلی واشنگتن را بپذیرد. آمریکا برای ثابت نگهداشتن فشار بر ایران و حفظ توأمان فضای مذاکره، با محدودیتهایی مواجه است. آنها به این جمعبندی رسیدهاند که هر اقدام ماجراجویانهای میتواند آنها را به منازعه بیسرانجامی در غرب آسیا بکشاند. براساس این، واشنگتن قصد دارد از ظرفیت رژیمصهیونیستی در این حوزه بهره بگیرد. واشنگتن که سالانه میلیاردها دلار کمک در اختیار تلآویو قرار میدهد، این توقع را از تلآویو دارد که گاهیاوقات برای جلوگیری از آسیبپذیری عمده آمریکا، خود را سپر بلای این کشور کند؛ هرچند در اکثر مواقع، این واشنگتن بوده که خود را سپر بلای تلآویو ساخته است. در شرایط کنونی اما تاثیرات کلان توافق هستهای وضعیت را به جایی رسانده که صهیونیستها باید مسئولیت اقدامات آمریکا را بپذیرند.
2 آمریکا به شکل واضحی درحال تمرکز بر شرق آسیا و کاهش تدریجی نظامیانش در غرب آسیا بهدلیل درگیری در جنگهای بیپایان این منطقه است. این مساله البته به معنای ابتکار واشنگتن نیست بلکه اجبار آمریکا به حساب میآید، زیرا جنگهای غرب آسیا بدون آنکه دستاوردی بزرگ داشته باشد، ارتش و اقتصاد این کشور را دچار فرسایش ساخته است.
مروری بر شرایط و وضعیت کلی آمریکا، هر تهدید نظامی از سوی واشنگتن علیه ایران را بیاعتبار جلوه میدهد. در مقابل اما رژیمصهیونیستی که موجودیتش از سوی ایران در خطر قرار دارد، تهدیداتش علیه تهران میتواند معتبر تلقی شود. ازاینرو واشنگتن تهدیدات خود علیه ایران را از زبان تلآویو بیان میکند تا ضمن معتبر جلوهدادن آنها، فضای مذاکرات موجود را بیش از اندازه متشنج نساخته و از تبعات احتمالی اقدام نظامی ایران نیز بگریزد.
3 تهدیدات رژیمصهیونیستی علیه ایران میتواند برجستهتر از دیگر زمانها ادراک شود. کشورهای دیگر منطقه که به تسلیحات آمریکایی مجهز هستند و با مجوز واشنگتن موفق به خرید تسلیحات تهاجمی از کشورهای دیگر شدهاند نیز اعتمادبهنفس پیدا میکنند. این اعتمادبهنفس برای متحدان آمریکا که فرار این کشور از افغانستان را با چشمان نگران نظاره کرده و تجربه شکستهای سنگینی از مقاومت طی سالهای اخیر در یمن و فلسطین دارند، بسیار لازم است. متحدان آمریکا احیای توافق هستهای را ضربهای به خود میدانند و درصورت احیای آن بخش دیگری از اعتمادبهنفس خود را از دست میدهند، پس بهتر است برای جلوگیری از این کاهش اعتمادبهنفس شدید، با جنگی شدن فضای منطقه از طریق تهدید علیه مراکز اتمی ایران، متحدان آمریکا در شرایطی که خیلی روی ظرفیتهای خود حساب میکنند، وارد دنیایی شوند که در آن توافق هستهای بار دیگر احیا شده است. واشنگتن با رضایت نسبت به تهدیدات رژیمصهیونیستی علیه تاسیسات هستهای ایران به تلآویو اجازه میدهد با کسب اعتمادبهنفس کاذب، از فهم اتفاقی که قرار است در فردای احیای توافق درگیرش شود، بازبماند.
اهداف رژیمصهیونیستی
1 رژیمصهیونیستی مجموعهای از شکستها و کاهش وجهه را طی کرده است. آخرین آنها جنگ 11روزه می سال جاری بود که این رژیم که ادعای اتمی بودن و قدرتمندترین ارتش منطقه را برای خود قائل است، با ابتکار گروههای فلسطینی غزه مورد حمله قرار گرفت. پیش از این، تلآویو بود که با استراتژی حملات پیشدستانه، جنگ را علیه غزه آغاز میکرد. شکست از گروههای نظامی وجهه تلآویو را دچار فرسایش کرده است. لفاظیهای تهدیدگونه علیه ایران بهعنوان یک کشور دارای قدرت منطقهای، میتواند بخشی از وجهه شکستخورده صهیونیستها را ترمیم کند.
2 رژیمصهیونیستی میداند پس از کاهش حضور نظامی آمریکا در غرب آسیا، با خطرات بزرگی روبهرو میشود. به همین دلیل تلآویو قصد دارد برای جلوگیری از وخامت اوضاع، جایگزین واشنگتن در منطقه شود. برای این کار صهیونیستها در نخستین گام نیازمند جلب متحدان منطقهای هستند که در سطح بالایی با این رژیم همکاری کنند. کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیجفارس، ازجمله کشورهایی هستند که نسبت به ایران، نگرانی دارند اما همزمان میدانند اگر با رژیمصهیونیستی وارد همکاریهای سطح بالا شوند، با واکنش تهران روبهرو خواهند شد. ازاینرو چنین کشورهایی تا زمانی که رژیمصهیونیستی اثبات نکند میتواند در برابر ایران از آنان حمایت کند، وارد همپیمانی راهبردی با تلآویو نمیشوند. رژیمصهیونیستی با تهدیدات کنونی علیه ایران میکوشد خود را گزینهای معتبر برای جایگزینی آمریکا نشان دهد.
3 هرچه سطح رویارویی ایران و رژیمصهیونیستی در منطقه افزایش یابد، یهودیان و صهیونیستهای ساکن در اروپا و آمریکا نیز برای حمایت از این رژیم تهییج میشوند.
4 تهدید مراکز هستهای ایران توسط رژیمصهیونیستی یک گام برای ایجاد و نشان دادن یک «میانبر» در معادلات منطقهای است. رژیمصهیونیستی در اطراف خود با گروههای مقاومت درگیر است و آنها را بازوهای ایران مینامد. تلآویو و ازجمله نخستوزیر فعلی این رژیم میگویند ما توانمان را در مبارزه با بازوهای ایران در منطقه دچار فرسایش کردهایم و باید با رساندن آسیب مستقیم به تهران، ایرانیها را متوجه پیامد اقداماتشان کنیم.
تهدید سنگین علیه مراکز هستهای ایران بهدنبال ایجاد و نشان دادن یک «میانبر» در معادلات منطقه است که کارکردی ذهنی دارد و برمبنای آن ایران در آینده نباید به فکر فعالیتی ضدصهیونیستها باشد، زیرا تلآویو قابلیت حمله به مراکز حساس ایران را دارد. با وجود تلاش صهیونیستها برای ایجاد چنین فضا و معادلهای اما تهران هربار بیشتر از گذشته بر شدت مواجهه خود با تلآویو افزوده است.
کمتر از 3 هفته پیش سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده سپاه قدس ایران در آیین گرامیداشت سرلشکر شهید رسول استوار محمودآبادی در شیراز به ماموریت یک صهیونیست برای ارسال پیام به وزیرخارجه ایران در میانه جنگ سال 2006 میلادی حزبالله لبنان با رژیمصهیونیستی اشاره کرد. او گفت: «پیام این بود که اگر یک موشک به تلآویو بخورد، ما تهران را میزنیم.» فرمانده نیروی قدس ادامه داد: «در عملیات سیفالقدس بیش از ۱۰۰ موشک در تلآویو به زمین خورد اما همه ظرفیت رژیمصهیونیستی جرات اینکه یک تهدید کند، نداشت.» این مساله نشان میدهد ایران مدتهاست چنین معادلهای را برهم زده و تغییر در آن را نیز نمیپذیرد و درصورت هر اقدامی، مواجهه با صهیونیستها را نیز بیوقفه شدت میبخشد.
اهداف ایران از رزمایش
تلقی صهیونیستها و آمریکاییها این است که یک حمله محدود علیه تاسیسات هستهای ایران امکان دارد از سوی تهران بیپاسخ بماند یا پاسخی محدود در پی داشته باشد. در ایران اما کمتر کسی به پاسخ کوچک و محدود میاندیشد. سرلشکر غلامعلی رشید، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا روز گذشته، همزمان با برگزاری رزمایش پیامبر اعظم17 یکبار دیگر سطح بازدارندگیای را که ایران برای خود تعریف کرده، تشریح کرد و گفت: «درصورت عملی شدن تهدید حمله به ایران در هر سطحی، تهران بلافاصله تمامی زیرساختهای نظامی متحدان آمریکا را که در این اقدام به نوعی سهیم بودهاند، در هم میکوبد.»
رزمایش اخیر ایران اما در دل خود اهداف و پیامهای جالبتوجهی دارد. این رزمایش میگوید:
1 عملی شدن تهدیدات رژیمصهیونیستی علیه مراکز هستهای ایران از طریق حمله مستقیم تا حدی دور از انتظار است، با وجود این، برگزاری یک رزمایش گسترده و تهاجمی برای از بین بردن اثرات روانی و ادراکی آن ضروری است. در اینجا دیگر صهیونیستها نمیتوانند از پرستیژ بهدستآمده ناشی از تهدید یک قدرت منطقهای بهره کافی ببرند.
2 انتخاب سواحل جنوبی خلیجفارس و درگیر شدن سه استان بوشهر، هرمزگان و خوزستان در رزمایش که شامل اقدامات تهاجمی میشود، امید بستن اعراب حاشیه جنوبی خلیجفارس برای اتکا به رژیمصهیونیستی را برای موازنه بخشی در برابر ایران نقش بر آب میسازد.
3 تهدیدات متقابل ایران که نشان میدهد درصورت اقدام نظامی، تهران جغرافیای وسیعی را بهعنوان هدف، مورد حمله قرار میدهد، با برعکسسازی نتایج تهدیدات رژیمصهیونیستی به آمریکا میفهماند قادر به امتیازگیری از ایران بهوسیله صهیونیستها نیست.
4 مواجه شدن رژیمصهیونیستی با رویکرد تهاجمی ایران، آندسته از جناحهای صهیونیستی که مذاکره آمریکا با ایران را پذیرفتهاند، تقویت کرده و در مقابل جناحهای مردد را نیز به قطعیت میرساند که راهی جز مذاکره با تهران وجود ندارد.