تاریخ : Mon 20 Dec 2021 - 02:00
کد خبر : 66156
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

در نقد تمامیت‌خواهی

محراب وحیدزاده:

در نقد تمامیت‌خواهی

جواد نـوروزبیگی، تهیه‌کننده فیلم سینمایی «بی‌همه‌چیز» که از هفته گذشته اکران خود را با سروصدای زیاد در سینماها آغاز کرد، تنها سه‌روز پس از آغاز اکرانش در یک مصاحبه حاشیه‌ای و به سیاق گذشته با انتقاد از حوزه هنری در شیوه تخصیص سینما به فیلمش، این نهاد را متهم به تحریم فیلمش کرد.

محراب وحیدزاده، روزنامه‌نگار: جواد نـوروزبیگی، تهیه‌کننده فیلم سینمایی «بی‌همه‌چیز» که از هفته گذشته اکران خود را با سروصدای زیاد در سینماها آغاز کرد، تنها سه‌روز پس از آغاز اکرانش در یک مصاحبه حاشیه‌ای و به سیاق گذشته با انتقاد از حوزه هنری در شیوه تخصیص سینما به فیلمش، این نهاد را متهم به تحریم فیلمش کرد. این درحالی است که به‌اذعان خود این تهیه‌کننده حوزه هنری با تخصیص حدود 40-30 درصد ظرفیت سینماهایش به این فیلم، نه‌تنها آن را تحریم نکرده، بلکه در میان صف شلوغ فیلم‌های روی پرده اتفاقا به‌نظر می‌رسد میانگین سانس خوبی به آن داده است.

این مساله وقتی بهتر درک می‌شود که ببینید هم‌اکنون ۱۵ فیلم سینمایی روی پرده سینماهای کشور درحال نمایش است که به‌طور متوسط هر هفته سه‌فیلم جدید نیز با تصمیم و سیاست‌های نمایشی شورای صنفی نمایش به‌صف فیلم‌های درحال اکران اضافه می‌شود، به‌طور مثال از چهارشنبه پیش‌رو حداقل دو فیلم سینمایی «چپ، راست» و «صحنه‌زنی» اکران خود را آغاز خواهند کرد که تا پیش از جشنواره فیلم فجر رونق سینماها تداوم یابد. اینکه این سیاست، سیاست درستی است یا خیر، بحث دیگری است که متولیان نمایش و اکران در سینمای ایران باید پاسخ دهند، اما به‌نظر می‌رسد در این وضعیت اکران سهم ۴۰ درصد از ظرفیت ناوگان سینمایی سهم قابل‌توجه و اعتنایی است.  اما چرا با ‌وجود این شخصی چون جواد نوروزبیگی با حمله به یک سینمادار دولتی که جدای از آنکه همواره ماموریت‌ها و اهداف مشخص و حاکمیتی داشته و موظف بوده است در این مسیر حرکت کند و به‌حکم آمار سهمی درنهایت ۲۵درصدی در گیشه سینمای ایران داشته و متهم به مالکیت سینماهای کم برخوردار در شهرها بوده، به‌دنبال فشار و سهم‌خواهی بیشتر است؟!

برای پاسخ به این سوال باید کمی به عقب بازگردیم. فیلم سینمایی «بی‌همه‌چیز» که با سرمایه‌گذاری شخصی غیرسینمایی به نام امید اخباراتی، یکی از پرهزینه‌ترین فیلم‌های چند سال اخیر سینمای ایران است، برای بازگشت اصل سرمایه خود در گیشه سینما به فروشی حداقل سه‌برابر هزینه تولید خود نیازمند است. طبیعتا برای تامین و ضمانت بازگشت این میزان هزینه صرف شده، نیازمند جنجال، سهم‌خواهی، تمامیت‌خواهی و فشار به سینماها برای تخصیص و دریافت سانس بیشتر است. اتفاقی که در گذشته نیز سابقه داشته و برخی تهیه‌کنندگان که از قدرت نفوذ و مافیای قوی‌تری برخوردار بوده‌اند با نادیده انگاشتن سهم دیگر فیلمسازان در چرخه اکران و توزیع عادلانه سالن نمایش، به‌دنبال قبضه کردن سینماها در بازه زمانی اکران فیلم خود بوده‌اند. درحالی‌که در همین وضعیت با وجود ۱۵فیلم درحال نمایش، بسیاری فیلم باکیفیت، هنری و درعین‌حال مخاطب‌پسند یافت می‌شود که عوامل آن نجیبانه در اکران برخورد کرده و بدون جنجال و سهم‌خواهی که حق آنهاست، اکران خود را پیش می‌برند و اگر بنابر اعتراض باشد اولویت با آنهاست. در این شرایط برای فیلمی همچون «بی‌همه‌چیز» که مطابق تجربه‌های مشابه در سینمای ایران همواره صرف هزینه‌های زیاد، فیلم‌ها را قابل دفاع نکرده و با وجود هزینه‌های عجیب‌وغریب فیلمساز وارد دنیایی شده که به‌طور واضح با آن غریبه بوده، بازگشت این هزینه سخت‌تر و درعین‌حال بااهمیت است، لذا تمامیت‌خواهی عوامل آن تا جایی پیش می‌رود که با فشار بر سینمادار که طبق آیین‌نامه شورای صنفی نمایش چینش و نحوه سانس‌دهی فیلم در اختیار اوست و از نهادی مانند حوزه هنری قطعا انتظار می‌رود مطابق با سیاست‌ها و چهارچوب‌های بالادستی رفتار کند و به فیلم‌هایی با مضامین همسو با ماموریت‌های ماهیتی خود بها دهد، او را مجاب به تامین خواسته‌های خود کند.  سینمای ایران همواره از انحصارطلبی و تمامیت‌خواهی برخی پدرخوانده‌ها رنج برده است. به‌تازگی محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی در اظهارنظری مرتبط در این خصوص بیان داشت: «در این مدت ۶۰ روزه بیش از ۵۰۰ نفر را ملاقات کردم که عمدتا از سینماگران، دست‌اندرکاران تولید و مردم بودند. جالب اینجاست که همگی از شرایط موجود ناراضی بودند و حتی یک نفر را ندیدم که بگوید من از این وضعیت راضی‌ هستم. با بررسی این گله‌مندی‌ها متوجه شدم ریشه آن در تساهل و تسامحی است که پیش‌تر در سازمان سینمایی وجود داشته و سبب ایجاد دغدغه‌هایی در گروه‌های مختلف شده است.» وی افزود: «سینمای ایران متعلق به ۱۰ هزار نفر است و نمی‌توانیم بگوییم که همه امکانات و تجهیزات در اختیار 20، ۳۰ نفر باشد. دوران پدرخواندگی در سینمای ایران تمام شده، اکنون سینمای ما به پدری نیاز دارد که خوب بشنود و خوب عمل کند و عدالت را رعایت کند. امروز در سینمای ایران قوانین حکمفرماست، باید بگویم که دوران تلفن زدن و سفارش کردن تمام شده و قوانین حکمفرماست.»