حنیف غفاری، کارشناس مسائل بینالملل: طی هشت سال گذشته یکی از نقاط ضعفی که ما در حوزه دیپلماسی رسمی و نیز دیپلماسی عمومی داشتهایم، ضعف پیوست رسانهای فعالیتهایی است که در عرصه سیاست خارجی کشورمان صورت میگیرد. هر فردی که روایت اول را مخابره بکند هرچند این روایت نادرست و تحریفشده باشد؛ روایت او بهعنوان روایت اول در اذهان مینشیند. این یک قاعده کلی است که درمورد روابط بینالملل و مذاکرات نیز صدق میکند. بخش اعظمی از فعالیتهای غربیها یعنی آمریکا و تروئیکای اروپایی در فضای رسانهای انجام میشود. چهبسا ارائه تحلیلهای رسانهای نسبت به مواضع رسمی آنها دارای ارجحیت و اهمیت بیشتری نیز هست. برخی فکر میکنند این دو از یکدیگر جدا هستند، درحالیکه دیپلماسی رسانهای و دیپلماسی رسمی دو تکه پازلی هستند که غربیها در مقابل ما از آن استفاده میکنند. جالب است بدانیم که اصالت نیز به دیپلماسی رسانهای داده میشود. لازم است وزارت خارجه کشور ما نیز به اقناع افکار عمومی توجه لازم را داشته باشد و در این حوزه پویاتر عمل کند. ما همواره شاهد بودهایم که بازیگران غربی از ایجاد امواج رسانهای بهخصوص در بعد سلبی آن برای شکلدهی افکار عمومی استفاده میکنند. بهطور مثال در مذاکرات اخیر نیز طرفهای غربی بهگونهای رفتار میکنند که گویا در مذاکرات، طرف ایرانی با زیادهخواهی مطالباتی فراتر از منطق و علم حقوق را مطرح میکند. و سپس شاهدیم که در یک قرائت رسانهای مشترک این نگاه به افکار عمومی ارائه میشود. در این رابطه ما هم به رویکرد آفندی و هم پدافندی نیاز داریم. رویکرد آفندی ما در حوزه رسانه این است که قبل از اینکه طرف مقابل وارد بازی شود بازی او را خنثی کنیم و قرائت خود را ارائه بدهیم.
در حوزه پدافندی ما باید بتوانیم اولا فرد را رصد کنیم و دوما مطابق این رصد هوشمندانه الگووارههایی را بچینیم تا افکار عمومی اسیر این تصویرسازی کاذب غرب نشود. راستیآزمایی، رفع کلیه تحریمها، حفظ تاسیسات هستهای و عدم گره زدن مذاکرات هستهای به مذاکرات منطقهای همگی مواردی محسوب میشوند که هرکدام نیاز به یک پیوست رسانهای جدا دارند. باید حواسمان باشد تا این منظومه را به لحاظ رسانهای درست بچینیم و فراموش نکنیم مخاطبان ما فقط نخبگان و افراد آشنا به اسلوب مذاکرات هستهای نیستند.
در اینجا مخاطب ما کل کشور و حتی افکار عمومی دنیاست. در این خصوص باید این تصویرسازی کاذب غرب را درهم بشکنیم. به نظر میرسد اراده این امر وجود داشته باشد اما اصلا کافی نبوده و باید انسجام بیشتری بین رسانهها و دستگاه دیپلماسی رسمی ما به وجود بیاید تا ما بتوانیم در نبرد فرامتنی نیز بر طرف مقابل فائق شویم. اینکه تیم مذاکرهکننده ما باید بر صحنه تمرکز داشته باشد کاملا یک امر پذیرفتهشده است اما باید دقت کنیم که بخش مهمی از بازی در عرصه دیپلماسی عمومی تعریف شود. نباید نسبت بین دیپلماسی اصلی و دیپلماسی عمومی را به هم زده یا وزن را صرفا به دیپلماسی اصلی بدهیم. حضور افراد باتجربهای مثل مرندی یک فرصت بوده و نشاندهنده این اراده است، اما آنچه مدنظر ماست، تحقق کامل این اراده است. باید توجه داشته باشیم که مساله نبرد رسانهای نیازمند یک نگاه منظومهمحور است. خود طرفهای غربی نیز به نحوی ما را به محافظهکاری دعوت میکنند و بهگونهای رفتار میکنند که این موضوعات و حتی مسائلی که بر سر آن توافق نسبی وجود دارد به بیرون درز پیدا نکند. اما میبینیم که رسانههای خود آنها از این قاعده پیروی نمیکنند. سادهانگاری است اگر تصور کنیم رسانههای غربی دارند به دور از اراده رسمی دیپلماسی غرب بازی میکنند. در همین رابطه شاهدیم اکثر اخباری که رسانههای مطرح نظیر رویترز و والاستریت ژورنال منتشر میکنند به نقل از یک منبع آگاه اروپایی یا آمریکایی مطرح میشود. این مساله ایجاب میکند تا ما نیز در گامهای رسانهای خود هوشمندانه و سیستماتیکتر عمل کنیم. بازی مقصرسازی یک بازی متعارف است که غربیها دارند و از ابتدا میخواهند این گزاره را القا کنند که اگر در مذاکرات گشایشی صورت گیرد علت آن رویکرد موفقیتآمیز غرب بوده و اگر شکستی رخ دهد دلیل آن متوجه تیم مذاکرهکننده هستهای ایران است. در هدایت این بازی مقصرسازی رسانههای ما باید به این نکته دقت کنند که درحالحاضر داریم از احیای برجام و رفع تحریمها صحبت میکنیم. یعنی یکطرف مذاکره طرف مجرم و بدهکار ماجراست. اما رسانههای غربی بهگونهای اخبار را القا میکنند که انگار روند مذاکرات بدون هیچ پیشزمینهای درحال انجام است و از اینکه آمریکا طرف خاطی برجام بوده و تروئیکای اروپایی نیز با عمل نکردن به تعهدات یازدهگانه خود در بیانیه بروکسل مقصر بودهاند، هیچ صحبتی نمیشود. درمقابل بهگونهای القا میکنند که انگار در یک شرایط مساوی یا حتی در شرایطی که ایران طرف بدهکار است، به میز مذاکره آمدهاند و ایران حسننیتی برای انجام مذاکرات ندارد. ما با توجه به منافع کشورمان در مذاکرات حسننیت داریم اما به طرف غربی به هیچعنوان حسنظن نداریم و این بهعنوان یک گزاره رسانهای با تمام مصادیقش و ناظر به آنچه در مذاکرات گذشته است باید به افکار عمومی منتقل شود.