تاریخ : Thu 02 Dec 2021 - 02:35
کد خبر : 64826
سرویس خبری : سیاست

زخم کهنه

مهدی زمانی:

زخم کهنه

برخی کارشکنی ها و عدم توجه و فهم صحیح نسبت به اهمیت رسانه های برون‌مرزی، چالش های متفرقه ای را برای معاونت برون‌مرزی صداوسیما در دوره های گذشته به وجود آورده که آسیب این چالش ها در بعد عمل نیز نمایان است.

 مهدی زمانی، روزنامه‌نگار: امروزه و با گذشت بیش از 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و استقرار نظام جمهوری اسلامی، یکی از ضعف‌های اساسی این انقلاب و نظام اسلامی را باید در عدم انعکاس تصویر مناسب از خود در عرصه بین‌الملل و عدم اثرگذاری مناسب و مستمر بر افکارعمومی دنیا ارزیابی کرد. موارد مورد اشاره از اصلی‌ترین کارکردهای دیپلماسی رسانه‌ای است که با وجود نهادهای عریض و طویل متولی این امر در کشور ایران، همچنان در این حوزه ضعف‌های عدیده‌ای قابل مشاهده است.

رسانه‌های برون‌مرزی در هر کشوری به‌عنوان اصلی‌ترین بازوی دیپلماسی رسانه‌ای، نقش مهمی را در پیشبرد سیاست‌های حاکمیت در حوزه بین‌الملل و ترویج گفتمان‌های ایدئولوژیک آن کشور ایفا می‌کنند. صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز به‌عنوان اصلی‌ترین نهاد رسانه‌ای یا به تعبیری «رسانه ملی»، متولی اصلی رسانه‌سازی و کنشگری رسانه‌ای در عرصه بین‌الملل است.

یکی از لوازم رسانه‌سازی و کنشگری رسانه‌ای در عرصه بین‌الملل، شناخت ذائقه مخاطبان جامعه هدف است. اما ذائقه چیست؟ فرض کنید سفره‌ای گشوده شده و میهمان‌های شما از نقاط گوناگون جهان با آداب و رسوم متفاوت گردهم جمع شده‌اند تا در میهمانی بزرگی که ترتیب داده‌اید، شرکت کنند. خب، شما اگر میزبان باشید چه غذایی را جلوی میهمان‌های خود می‌گذارید؟ قاعدتا ابتدا سراغ شناخت ذائقه آنها می‌روید؛ اینجاست که برای میهمان ایتالیایی لازانیا، برای میهمان ژاپنی نودل و برای میهمان عراقی کبه تهیه می‌کنید، البته حواس‌تان به ظروف غذا هم هست و می‌دانید که نباید جلوی میهمان ژاپنی قاشق و چنگال قرار دهید!

حال مساله این است که محتوا و قالب این رسانه‌سازی‌ها و کنشگری‌های رسانه‌ای در معاونت برون‌مرزی صداوسیما، تا چه میزان مطابق ذائقه مخاطبان جامعه هدف بوده است؟ مرحله نخست در این عملیات برون‌مرزی، شناخت ذائقه مخاطبان است، چراکه در این سفره وسیع پهن‌شده در عصر ارتباطات و اطلاعات، مخاطب لب به هر غذایی نخواهد زد! مهم‌ترین عنصر شناخت ذائقه مخاطبان، شناخت جغرافیای فرهنگی جامعه هدف است، جغرافیایی که در هر لحظه با دگرگونی‌های طبیعی یا تحمیلی دست‌وپنجه نرم می‌کند و به همین دلیل، به‌روز بودن شبکه‌های برون‌مرزی یکی از عوامل جذب مخاطبان ثابت است.

به‌نظر می‌رسد امروزه ضعف اصلی رسانه‌های برون‌مرزی جمهوری اسلامی، عدم توجه به ذائقه مخاطبان در بعد عمل است. به‌عنوان مثال در کشور عراق، اگر قرار باشد مخاطب از میان دو رسانه‌ای که یکی به زبان عربی فصیح و دیگری به لهجه عراقی برنامه پخش می‌کند دست به انتخاب بزند، به احتمال قریب به یقین سراغ رسانه‌ای خواهد رفت که بیشتر با آن احساس قرابت دارد. فرم برنامه‌ها از قبیل بستن قاب دوربین، طراحی دکور و صحنه از دیگر عواملی هستند که تناسب آنها با ذائقه مخاطبان امری اثرگذار است.

تنوع قومی و مذهبی نیز از دیگر عوامل موثر در مقوله شناخت ذائقه است که به‌طور شایسته مورد‌توجه قرار نگرفته است! فرض کنید مخاطبان رسانه ما در جامعه هدف، متشکل از اعراب، کردها و ترکمانان هستند، همان‌طور که پراکندگی شیعی، سنی، مسیحی، ایزدی و... در این جامعه وجود دارد. حال اگر شما تنها مطابق با ذائقه یک گروه به مدیریت رسانه بپردازید، خواه‌ناخواه قسمتی از جامعه مخاطبان خود را از دست خواهید داد.

نباید غافل شد که در این نبرد رسانه‌ای تمام‌عیار، جبهه مقابل چندین قدم از ما جلوتر است. درصورتی که اصلاحات اساسی در ابعاد ساختاری، فنی و محتوایی در شبکه‌های برون‌مرزی صداوسیمای جمهوری اسلامی به‌وقوع نپیوندد، مسلما در ترازوی سنجش، نیمه جبهه مقابل بیش از پیش سنگین خواهد شد. البته ناگفته نماند که برخی کارشکنی‌ها و عدم توجه و فهم صحیح نسبت به اهمیت رسانه‌های برون‌مرزی، چالش‌های متفرقه‌ای را برای معاونت برون‌مرزی صداوسیما در دوره‌های گذشته به وجود آورده که آسیب این چالش‌ها در بعد عمل نیز نمایان است.

امروز می‌توان از تعدد و تشتت بازیگران و عدم وجود مرجع تصمیم‌گیر، عدم وجود سیاست‌های جزئی و هدفمند و عدم ورود تخصصی در حوزه عملیات، به‌عنوان اصلی‌ترین ضعف‌های دیپلماسی رسانه‌ای در کشور نام برد. حال باید منتظر ماند و دید که آیا معاونت برون‌مرزی در دوران ریاست سکاندار سابقش بر سازمان صداوسیما، رنگ تحول را خواهد دید و آیا خواهد توانست زخم‌های کهنه دیپلماسی رسانه‌ای جمهوری اسلامی را ترمیم کند یا خیر!