تاریخ : Mon 29 Nov 2021 - 00:46
کد خبر : 64512
سرویس خبری : نقد روز

تعامل با کشورهای شرق اقتصاد ایران را بهبود می‌بخشد

شعیب بهمن در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

تعامل با کشورهای شرق اقتصاد ایران را بهبود می‌بخشد

رویکرد نگاه به شرق از دو منظر می‌تواند در مسائل داخلی ایران تاثیرگذار باشد؛ یکی اینکه توازنی را در حوزه سیاست خارجی ایران به وجود می‌آورد که این توازن مبتنی‌بر استفاده از ظرفیت‌های توسعه همکاری با کشورهای شرقی که به‌عبارت بهتر می‌توانیم بگوییم کشورهای غیرغربی باشد. دومین مساله، توسعه‌ مناسبات اقتصادی با همسایگان است.

سیدابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور روز گذشته با حضور در پانزدهمین نشست سران سازمان همکاری اقتصادی (اکو)، به گفت‌وگو با کشورهای منطقه آسیا پرداخت. موضوع محوری در اغلب این دیدارها مسائل و مناسبات اقتصادی میان کشورهای منطقه بود. در همین راستا برای بررسی تاثیر این دیدارها بر اقتصاد و مسائل داخلی ایران با شعیب بهمن، کارشناس مسائل اوراسیا به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

دولت سیزدهم از ابتدای شروع به کار، رویکرد نگاه به شرق را در پیش گرفته است. به‌نظر شما این نگاه به شرق چه تاثیری در مسائل داخلی ایران دارد، یا به‌عبارتی آیا این رویکرد تعامل با کشورهای همسایه در حل مشکلات اقتصادی ایران تاثیرگذار است؟

رویکرد نگاه به شرق از دو منظر می‌تواند در مسائل داخلی ایران تاثیرگذار باشد؛ یکی اینکه توازنی را در حوزه سیاست خارجی ایران به وجود می‌آورد که این توازن مبتنی‌بر استفاده از ظرفیت‌های توسعه همکاری با کشورهای شرقی که به‌عبارت بهتر می‌توانیم بگوییم کشورهای غیرغربی باشد. به این معنا که توسعه همکاری‌ها با این کشورها می‌تواند برای ایران فرصت‌زا باشد و ظرفیت‌های قابل‌توجهی را در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی-دفاعی به وجود بیاورد. این نگاه به شرق می‌تواند مضراتی را که تکیه‌‌ یکجانبه به همکاری با غرب ممکن است داشته باشد از بین ببرد، چراکه به‌هر‌حال نگاه یک‌سویه به کشورهای غربی، می‌تواند ایران را از ظرفیت‌هایی که در شرق وجود دارد، غافل کند. دومین مساله، توسعه‌ مناسبات اقتصادی با همسایگان است. یعنی اگر یک تفسیر وسیعی از نگاه به شرق داشته باشیم، باید صرفا همکاری‌های اقتصادی را در ارتباط با کشورهای غربی جست‌وجو نکنیم، بلکه نگاه‌مان معطوف به این باشد که میان همسایگان ایران فرصت‌های اقتصادی قابل‌توجهی وجود دارد که به‌ویژه در شرایط تحریم و فشار اقتصادی، اگر یک استراتژی صادرات‌محور در سیاست خارجی‌مان و تجارت خارجی‌مان داشته باشیم، در آن صورت می‌توانیم از مزایای قابل‌توجهی برخوردار شویم. به این معنا که ارزآوری به کشور می‌تواند افزایش پیدا کند، همچنین تولید در داخل کشور می‌تواند افزایش چشمگیری پیدا کند، به‌طوری که خود این مساله باعث کاهش بیکاری و ایجاد اشتغال بیشتر شود. درواقع می‌تواند روی خیلی از مسائل اقتصادی در داخل ایران تاثیرگذار باشد.

علت اینکه کشورهای منطقه از لحاظ اقتصادی تا به الان آن هماهنگی لازم را نداشتند، چه چیزی بوده؟ کم‌کاری کشورهای منطقه یا علل دیگری داشته است؟

واقعیت این است که هم کم‌کاری خود کشورهای منطقه در توسعه مناسبات با یکدیگر وجود داشته و هم فشارهای خارجی در سال‌های گذشته در این مساله که شما گفتید تاثیر داشته است، به‌خصوص درمورد کشورهایی که تبعیت بیشتری از سیاست غرب درخصوص ایران کردند. به‌هر‌حال این موضوع از بقیه علل چشمگیرتر بوده است. ولی درحال حاضر به‌نظر می‌رسد که این ایده‌ نگاه شرق نه‌فقط در ایران بلکه بین کشورهای منطقه هم کم‌کم دارد شکل می‌گیرد که نگاه یکجانبه به غرب و آمریکا نمی‌تواند تامین‌کننده منافع ملی آنها باشد، بلکه آنها نیاز دارند در حوزه‌های مختلف همکاری‌های منطقه‌ای را گسترش دهند. پیش‌زمینه این مساله این است که شناخت کشورها از یکدیگر افزایش پیدا کند تا بتوانند نیازهای اقتصادی یکدیگر و ظرفیت‌های اقتصادی متقابل را شناسایی کنند، بازارهای هدف را به‌خوبی بشناسند و برای آن برنامه‌ریزی مدون، راهبرد و استراتژی کلان داشته باشند چون نگاه‌های مقطعی و کوتاه‌مدت و تاکتیکی نمی‌تواند اقتصاد کشورهای منطقه را به یکدیگر گره بزند. بنابراین در چنین چارچوبی قطعا سازوکارهای منطقه‌ای مانند اکو یا شانگهای می‌توانند کمک بسیار موثری باشند که مناسبات اقتصادی کشورهای منطقه را با یکدیگر گره بزنند و آن وابستگی متقابل را به وجود بیاورند.

پشت این دیدارها و روابط منطقه‌ای یک استراتژی وجود دارد یا اینکه صرفا براساس کلیات این دیدارها و هماهنگی‌های اقتصادی انجام می‌شود؟ به‌طور مثال راجع به این توافق 25ساله یا همکاری بلندمدتی که ترکیه به آن اشاره کرده، آیا برنامه مدونی در این چارچوبی که شما گفتید، وجود دارد؟

واقعیت این است که در کشور ما عزم توسعه روابط با همسایگان به وجود آمده است، یعنی نسبت به سال‌های گذشته و دوره‌های ریاست‌جمهوری گذشته، این ضرورت را دولت جدید متوجه است که باید روابط با همسایگان به‌ویژه در حوزه‌های اقتصادی توسعه پیدا کند. درحالی‌که در دوره‌های گذشته به‌اندازه امروز چنین ضرورتی بین دولتمردان درک نمی‌شد. به‌هر‌حال درک این مساله خودش یک گام اساسی و مهم است. درکنار این گام مهم و موثر واقعیت این است که باید یک نقشه‌راه مدون و راهبردی و استراتژی کلان داشته باشیم. ما فعلا چنین راهبرد کلانی را مشاهده نکرده‌ایم. کشورها چه در تعاملات دوجانبه‌شان، چه در تعاملات منطقه‌ای باید هدف‌گذاری داشته باشند. مثلا اکنون معاونت اقتصادی وزارت خارجه‌مان یا سایر نهادهای تاثیرگذار در این حوزه نقشه‌راه مشخصی ارائه داده‌اند یا خیر. هم درباره کلیات راهبرد مناسبات اقتصادی با همسایگان، هم به شکل جزئی ما درمورد هر همسایه بدانیم که چه برنامه‌ای باید داشته باشیم و چه کارهایی باید انجام دهیم و به چه هدفی باید برسیم. تا زمانی که این برنامه‌ها و این نقشه‌راه وجود نداشته باشد، آن گام ابتدایی اگرچه خوب است ولی نمی‌تواند برای ما تبدیل به آورده اقتصادی و توسعه مناسبات اقتصادی باشد. بنابراین در وهله اول ما نیاز داریم نقشه‌راه جامعی از ظرفیت‌های موجود بین همسایگان در منطقه تهیه کنیم، در وهله دوم توانایی‌ها و امکانات خودمان را با آنها بسنجیم و در وهله سوم هدف‌گذاری کنیم. مثلا بگوییم با کشورهای ترکمنستان، عراق، افغانستان و... در پنج‌سال آینده می‌خواهیم به چه نقطه‌ای برسیم. به‌طوری‌که اگر این نقشه‌راه وجود نداشته باشد، دیدارها و نشست‌ها آن‌طور که باید اثرگذار نمی‌شوند.

با توجه به اینکه دولت سیزدهم در دیدارها و تعاملات خودش با کشورهای منطقه ادبیاتی را در پیش گرفته که گویا می‌خواهد از اختلاف‌نظرها به اشتراکات برسد، این رویکرد دولت سیزدهم را چطور ارزیابی می‌کنید؟

در این رویکرد، دولت اگر بتواند اختلاف‌‌نظر با همسایگان را مدیریت کند و در رهگذر این مدیریت تهدیدها و چالش‌ها را تبدیل به فرصت کند، در این صورت قاعدتا یک سیاست موفق را دنبال خواهد کرد. این نوع ادبیاتی که شما می‌فرمایید، می‌تواند یک ادبیات مناسبی باشد که ما در راستای مدیریت مسائل با همسایگان می‌توانیم از آن بهره ببریم؛ اما اگر رویکردهای کلان و نقشه‌های کلانی برای این ادبیات وجود نداشته باشد و ما از چالش‌ها و تهدیدها غافل شویم، باید با عواقب سیاست‌های اشتباه و بعضا چالش‌هایی دست‌وپنجه نرم کنیم، به‌طوری‌که می‌تواند در درازمدت به ما آسیب بزند، چون اگر صرفا نگاه ما، نگاه مسالمت‌آمیز به همسایگان‌مان باشد ولی آنها دارای طرح‌ها و برنامه‌هایی باشند که به منافع ملی ایران ضربه بزند، قطعا چنین نگاهی یک نگاه موثر نخواهد بود.