حدیث حدادی ملکآبادی، روزنامهنگار: آنطور که مرتضی حاجیآقامیری، نایبرئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف به «فرهیختگان» میگوید، درحال حاضر در کشور حدود دو میلیون نفر در حوزه فرش مشغول به کار هستند که اگر صادرات با همین روند پیش برود و همچنان کاهشی شود، این دو میلیون نفر ممکن است شغل خود را از دست داده و به جمع بیکاران کشور بپیوندند، این درحالی است که تاکنون دولت برای اشتغال این افراد هزینهای نکرده و تمام این هزینهها برعهده بخش خصوصی بوده است. اما اگر آنها بیکار شوند، دولت باید هزینه قابلتوجهی بپردازد. درواقع تمام مشاغل مربوط به فرش درنهایت به صادرات میرسند؛ یعنی اگر صادرات فرش رونق بگیرد، مشاغل مرتبط با فرش نیز رونق خواهند گرفت. حاجیآقامیری عنوان کرد: «بهعلت گستردگی اشتغال که در مناطق مختلف شهرها و روستاها وجود دارد، آمار دقیقی از بیکاری این زنجیره اشتغال موجود نیست، اما چیزی که بهصورت میدانی مشاهده میشود این است که متاسفانه از دست رفتن شغل در این حوزه سیری صعودی به خود گرفته است.» «فرهیختگان» نمیتواند صحت و سقم آمار دو میلیون فعال حوزه فرش را تایید کند؛ چراکه براساس آمارهای سازمان تامین اجتماعی در پایان سال گذشته کل بیمهشدگان بافنده 295 هزار و 780 نفر بوده است. البته اگر شاغلان دیگر بخشهای مکمل فرش شامل: پشمشویی، رنگرزی، ریسندگی، ساخت دار و ابزار، تجارت، بازاریابی داخلی و خارجی و پژوهش و کارشناسی و همچنین قالیبافانی که بیمه تامین اجتماعی نشدند را هم به این تعداد اضافه کنیم، شاید تعداد فعالان فرش دستباف به یک میلیون نفر نزدیک شود. آنچه مهم است اینکه فرش دستباف که روزگاری منبع تامین معیشت خانوارهای زیادی در ایران بود، امروز نفسنفس زنان ادامه حیات میدهد و اگر این روند طولانی شود، ممکن است همه علائم حیاتی این صنعت متوقف شود.
معاش 3 میلیون نفر در خطر است
بررسیها نشان میدهد هر فرش دستباف در روند تولید خود تا زمانی که به فروش برسد، حدود 30 فرصت شغلی را ایجاد میکند. بنابراین فرش جزء صنایعی محسوب میشود که بهرغم جذب سرمایههای خرد، اما حجم اشتغال بالایی دارد. اگر بپذیریم در ایران حداقل یک میلیون نفر در این صنعت مشغول به کار هستند که نیمی از آنها بافندگان و نیم دیگر سایر مشاغل مرتبط با آن مانند پشمشویی، رنگرزی، ریسندگی، ساخت دار و ابزار، تجارت، بازاریابی داخلی و خارجی و پژوهش و کارشناسی است و با فرض اینکه هر خانوار بعد 3.2 نفری دارد، به 3.2 میلیون نفری میرسیم که معاش آنها مستقیما به فرش دستباف گره خورده است.
گمرک و بانک مرکزی عاملان کاهش صادرات
اما درخصوص دلایل کاهش صادرات، مرتضی حاجیآقامیری، نایبرئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران به «فرهیختگان» گفت: «هر زمان که شرایط و روابط بینالمللی کشور آسیب ببیند، در حوزه تجارت خارجی نیز دچار مشکلات متعددی میشویم که ناچار هستیم برای برطرف کردن آنها تصمیماتی بگیریم که در آن تصمیمات احتمالا زوایای همه بازارها را نمیتوانیم بهصورت جزئی درنظر داشته باشیم. با ایجاد تحریمها درآمد ارزی کشور کاهش پیدا کرد و در همین راستا «مقررات رفع تعهدات ارزی» اجرا شد. بهعلت اینکه ماهیت حوزههای مختلف در آن درنظر گرفته نشد، برخی حوزهها ازجمله حوزه صادرات فرش دستباف آسیب بسیار جدی دید.»
وی افزود: «فرش دستباف ماهیتی متفاوت نسبتبه سایر کالاهای صادراتی دارد و فروش آن با سرعت کمتری درمقایسه با سایر محصولات صورت میگیرد، بهگونهایکه فرش بعد از صادر شدن انبار میشود تا مشتریان از نزدیک آن را رصد کرده و بعد فروش میرود. درحالیکه با اجرای این قانون صادرکننده موظف است برای کالایی که هنوز فروش نرفته و همچنان در انبار است، تعهدات ارزی خود را انجام دهد. همین امر یکی از دلایلی است که موجب شده صادرات فرش دستباف در کشور روند نزولی به خود بگیرد. علاوهبر آن برای معاملات این بازار روشهای مختص آن را درنظر گرفته بودیم تا بتوانیم بهراحتی معاملات را انجام دهیم، اما بانک مرکزی اعلام کرد صادرکنندگان فقط از روشهای مشخصشده مجاز به صادرات هستند.»
حاجیآقامیری گفت: «با قوانین بانک مرکزی نهتنها در فروش فرش با مشکلاتی مواجه شدهایم، بلکه حتی در انتقال پول نیز مشکلاتی ایجاد شده است. ازسوی دیگر در ماده ۱۲۱ آییننامه اجرایی قانون گمرک نیز باز هم ماهیت این کالا درنظر گرفته نشده و عنوان شده هر کالایی وارد کشور شود حتی اگر دستدوم باشد و برای تعمیر وارد شود، شامل پرداخت هزینه گمرک است که هزینه گمرکی برای فرش معادل 80 درصد ارزش این کالا و در این حوزه مقرونبهصرفه نیست. این قانون درحالی ایجاد شده است که اغلب فرشهایی که توسط ایرانیان صادر میشود، فرشهای دستدوم هستند. در این میان فرشهایی هم وجود دارند که در چندینسال گذشته از کشور صادر شده، اما باتوجه به اینکه در خارج از کشور چندینبار خریدوفروش شده است صادرکننده آن مشخص نیست و قانون اجازه ورود این فرشها به داخل کشور برای ترمیم را هم نمیدهد. همین امر موجب شده اغلب شاغلان حوزه مرمتکاری بیکار شوند. اگر ماده ۱۲۱ آییننامه اجرایی گمرک نباشد، ما میتوانیم فرشهای انباشتهشده در برخی کشورها را دریافت کرده و به سایر کشورها صادر کنیم.»
فرش ایرانی را خوب معرفی نکردیم
هرمز حیدرزاده، از صادرکنندگان فرش دستباف نیز در گفتوگو با «فرهیختگان» عنوان کرد: «یکی از دلایل کاهش صادرات فرش در سالهای اخیر ناشناخته بودن این محصول است، زیرا ایران و فرش ایرانی در جهان ناشناخته باقی مانده و نسل جدید در کشورهای خارجی چیزی از این محصول هنرمندانه نمیدانند. تا زمانی که خریداران با کشور ما و هویت واقعی این فرشها آشنا نشوند، برای خرید ترغیب نخواهند شد.» حیدرزاده گفت: «رقم میزان صادرات در سال 87 برای این حوزه چندان قابلتوجه نیست، زیرا باید حجم صادرات در فرش بیش از این ارقام باشد. علاوهبر آن به جرات میتوان گفت در سالهای 87 یا قبل از آن برخی از افراد که قصد خارج کردن نقدینگی خود از ایران را داشتند فرش خریده و از کشور خارج میکردند. بنابراین همیشه رقم صادرات به این معنا نیست که همه صادرات، فروش فرش به کشورهای خارجی است، زیرا برخی از این افراد موفق به فروش فرشها نشدند و به ناچار آنها را انبار کردهاند، بهطوریکه درحال حاضر نیز تعداد بیشماری فرش دستباف ایرانی در انبارهای برخی کشورها وجود دارد.»
وی افزود: «ما باید علاوهبر اینکه به معرفی ایران و فرش آن بپردازیم، باید فرهنگ خود را نیز معرفی کنیم که برای این امر خانههای فرهنگی که در کشورهای دیگر داشتیم بهترین گزینه بودند که متاسفانه اغلب آنها تعطیل شدهاند. در این خانهها کالاهای سنتی و فرهنگی ازجمله فرش بهخوبی به همگان معرفی میشد و همین امر حجم صادرات را دستخوش رونق میکرد. ازسوی دیگر برای شناخت فرش ایرانی هیچ منبع معتبری وجود ندارد که اطلاعات کاملی از فرش دستباف ایرانی را دراختیار مشتریان خارجی قرار دهد تا آنها با تحقیق روی آن برای خرید ترغیب شوند.»
حیدرزاده اظهار داشت: «یکی دیگر از دلایل کاهش صادرات افت کیفیت فرشهای دستباف است، بهطوریکه امروزه برای بافت برخی فرشها از پشم مرغوب استفاده نمیشود. از همینرو زمانی که از پشم مخصوص و مناسب استفاده نشود، رنگ بهخوبی روی آن قرار نخواهد گرفت و همچنین طول عمر رنگ و حتی خود فرش نیز کاهش خواهد یافت. همین امر نیز موجب میشود خریداران تمایل چندانی به خرید فرش ایرانی نداشته باشند، بنابراین زمانی که مشتری نباشد، صادرات هم معنا نخواهد داشت.»
وی عدم انطباق فرش با سلایق خریداران را از دیگر موارد کاهش استقبال فرش دستباف ایران دانست و عنوان کرد: «امروزه معیار و سلایق افراد جوامع تغییر کرده؛ بنابراین باید تولیداتی منطبق با سلیقه امروزی و فرهنگ ایرانی داشته باشیم که در این عرصه طراحان فرش دستباف باید طرحهای ارزندهتری را ترسیم کنند.»
بازی بدِ اتاق و کارت بازرگانی
حیدرزاده گفت: «مشکلاتی که صادرکنندگان برای دریافت کارت بازرگانی دارند یکی دیگر از دلایل کاهش صادرات است، زیرا زمانی که صادرکنندگان برای دریافت کارت بازرگانی با مشکلات متعددی مواجه میشوند، از صادرات صرفنظر کرده و از این صنف خارج میشوند. در چندسال اخیر بهعلت اینکه تمدید کارت بازرگانی تجار با چندماه تاخیر صورت میگرفت، تعداد قابلتوجهی از صادرکنندگان فرش از صادرات منصرف شده و از این حوزه خارج شدند. درصورتیکه دولت باید بداند همانطور که واردات داریم، باید صادرات نیز داشته باشیم. تا چه زمانی میتوانیم نفت بفروشیم و با درآمد ارزی آن محصولات دیگر را وارد کنیم؟ درحالیکه فرش میتواند یکی از کالاهایی باشد که بیشترین ارز را به کشور وارد کند.»