گروه دانشگاه، روزنامهنگار: این روزها کافی است که سری به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بزنیم تا با مطالب، عکسهای وایرالشده و تحلیلهای پربازدید درباره چالش اصفهان در زمینه آب مواجه شویم. مهم نیست گرایشهای سیاسی داریم یا محیطزیستی، اصفهان برای همه ایرانیان ارزش بیبدیلی دارد. اصفهان و زایندهرودش یکی از بخشهای دلنواز تاریخ ایرانیان است. اصفهان در تصور همگان همراه است با زایندهرود، بهطوریکه تصور شهر اصفهان با وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کنونی بدون وجود این رودخانه ممکن نیست. زایندهرود پرآب، نهتنها برای اصفهانیها بلکه برای تمام ایرانیها زندگیبخش است. اجتماع و مطالبه اخیر کشاورزان در زایندهرود و حضور چندهزار نفری مردم به حمایت از آنان باعث پررنگ شدن این مساله شده و البته چالش آب اصفهان در ارتباط تنگاتنگ با استانهای مجاور خود است.
کمآبی مناطق مرکزی ایران و خشکی زایندهرود بهعنوان شاهرگ حیاتی این مناطق یکی از مشکلات اصلی امروز کشورمان است، زایندهرودی که قرنها سرچشمه حیات و رشد در مرکز ایرانزمین بود در این سالهای اخیر گرفتار خشکسالی و کمآبی شده، حیاتش به خطر افتاده است و باید برای احیای آن چارهای اندیشید.
در هر جامعهای برای برطرف کردن ریشهای مشکلات و چالشها، باید فارغ از فضای احساسی ایجادشده به بررسی علمی موضوع موردنظر پرداخت. رهبر انقلاب نیز در دیدار نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی در تاریخ 26آبان امسال، ضمن تاکید بر لزوم تمرکز جامعه علمی و نخبگان برای یافتن راهحلهای علمی مشکلات مختلف، چالش آب در کشور را یکی از مصادیق این امر دانستهاند. از اینرو در گزارش پیشرو چالش آب (تحلیل علل ایجاد و راهحلهای ممکن آن) در اصفهان را از منظر نقش دانشگاه و فضای نخبگانی بررسی میکنیم.
جای اصفهان در نقشه جغرافیایی ایران
اصفهان با اقلیمی گرموخشک امسال یکی از 282شهر دارای تنش آبی است. رفتار کمبارشی، افت سطح آبهای زیرزمینی، خشک شدن قنوات و چاهها درنهایت باعث فرونشست زمین شده است. رودخانه زایندهرود بهعنوان بزرگترین رودخانه فعال مرکزی ایران در حوزه گاوخونی واقع شده است. بزرگترین رودخانه منطقه مرکزی ایران که از کوههای زاگرس مرکزی بهویژه زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته و در کویر مرکزی ایران به سمت شرق حدود ۲۰۰کیلومتر پیش میرود و درنهایت به تالاب گاوخونی در شرق اصفهان میریزد. حوضه زایندهرود در فلات مرکزی ایران و در پهنه گرموخشک کشور قرار گرفته است. این حوضه جزء مناطق کمآب ایران به حساب میآید. مساحت کل حوضه 41524کیلومترمربع است که این مقدار 2.5درصد مساحت کل کشور را شامل میشود.
رشد شتابان توسعه در اصفهان و نیازهای روزافزون این استان به منابع طبیعی ازجمله منابع آب باعث ایجاد عدم تعادل بین عرضه و تقاضا شده و درنهایت ناپایداریهایی را در این منطقه به وجود آورده است. تامین آب بیشتر خود باعث ایجاد توسعه بیشتر و باعث نیاز آبی بیشتر میشود. در این دور باطل میتوان گفت که کافی نیست! از اینرو در بحث مدیریت یکپارچه منابع آب تکیه اصلی بر بررسی علمی این موضوع است.
ریشه بحران آبی کجاست؟
تداوم خشکسالی و کاهش جریان آب رودخانه در سالهای اخیر سبب خشک شدن این رودخانه در محدوده شهرستان اصفهان شده است. با توجه به موقعیت جغرافیایی اصفهان بروز خشکسالی امری خارج از تصور نیست اما این مساله از حالت بحران که پدیدهای گذرا حساب میشود تبدیل به امر روزمره این سالهای اخیر اصفهان شده است. باید در ابتدای امر علت تشدید این بحران را بررسی کنیم. در اینباره با یزدیان، استاد دانشگاه اصفهان گفتوگو کردیم: «اصطلاح کمیابی آب برای شرایط حال حاضر بهتر است از اصطلاح کمبود آب؛ بهدلیل اینکه اگر منظور از کمآبی بحث کاهش جدی بارشها باشد، که این تصور درست نیست. صحیح است که مقدار بارشها در این سالهای اخیر از مقدار نرمال پایینتر بوده اما علت اصلی تشدید بحران تحمیل و تعریف مصارفی است که از مقدار منابع بیشتر است، بهعبارتی حاکمیت بار اضافی را بر زایندهرود تحمیل کرده و اتفاق بدتر آن است که ما در حوضه زایندهرود مالکیتها و حقابیهایی را از قدیم داشتهایم که آنها در مدیریت آب زایندهرود مدنظر گرفته نشده و حقابیهای جدیدی به این حوضه آبی تعریف و تحمیل شده است، علت اصلی این پدیده را باید در عدم مدیریت صحیح حاکمیت جست.»
باید تعریف دقیق و جامع از مساله آب ارائه کرد
علیرضا گوهری، استاد دانشگاه صنعتی اصفهان دراینباره معتقد است: «اگر بخواهیم بدانیم چه چیزی باعث ایجاد و تشدید مشکلات و معضلات آب در حوضه آبریز زایندهرود و استان اصفهان شده است ابتدا باید تعریف دقیق و جامع از مساله آب در این حوضه ارائه دهیم. متاسفانه در بخشهای اجرایی و حتی در برخی مجامع دانشگاهی نیز چارچوب و تعریف درستی از مساله ارائه نشده است. این منطقه همانند سایر مناطق واقع در فلات مرکزی ایران از سالیان قبل با کمبود آب روبهرو بوده اما رشد و توسعه ﻧﺎﻫﻤﺎﻫﻨــﮓ ﻭ ﻧﺎﻫﻤﮕﻮﻥ با پتانسیلهای موجود، مشکلات مرتبط با کمبود آب را بغرنجتر، پیچیدهتر و مزمنتر کرده است. در سالهای دورتر، بهدلیل ساده بودن مشکلات با روشهای سادهتر امکان رفع محدودیت منابع آب وجود داشته اما روزبهروز این مشکلات پیچیدهتر شدهاند. علاوهبر این، بهدلیل عدم تلاش برای تعریف درست از مساله آب، علت (علل) اصلی بروز این معضل نیز دقیقا شناسایی نشده است. بنابراین، تمام تلاشها در قالب راهحلهای کوتاهمدت و بلندمدت نهتنها موثر نبوده بلکه خود منجر به تشدید مشکلات و پیچیدهتر شدن مساله اصلی آب در حوضه آبریز زایندهرود شده است.»
سیاستهای مدیریتیمان متناسب با خشکسالی تغییر نکرد
پیام نجفی، رئیس دانشگاه آزاد، پدیده خشکسالی زایندهرود را اینطور تحلیل میکند: «در این سالهای اخیر رودخانه زایندهرود به علت خشکسالی و کمبود آب و ضعف مدیریتی در منابع آب دچار قطع جریان شده است و متاسفانه با گذشت زمان، قطعی جریان تشدید پیدا کرده و بستر زایندهرود که رودخانهای دائمی به حساب میآید و حیات منطقه مرکزی ایران به آن وابسته است، خشک شده و درنتیجه اکوسیستم وابسته به آن را دچار مشکل کرده است. اینکه ما سیاستهای مدیریتیمان را متناسب با خشکسالی پیشآمده و تغییر اقلیم نکردهایم، یکی از عوامل اصلی در ایجاد بحران است و نتوانستیم منابع آبی را حفظ کنیم. البته دستکاریهای زیستمحیطی هم بوده، نظیر آبخیزهای غیرمتعارف و غیرعلمی که تعریف شده و باعث پایین آمدن راندمان کار و تشدید بحران شده است.»
انتقال آب و آمایش سرزمینی دو سر کلاف بحران آب
جهانگیر عابدینی مساله اصلی در چالش آب اصفهان را عدم توازن در برداشت از منابع و ظرفیت منابع آبی میداند. وی دراینباره توضیح میدهد: «انتقال اشتباه آب میانحوضهای باعث انتقال جمعیت به مرکز اصفهان شده و در کنار این مساله فعالیت صنایع آببر نیز باعث برداشتهای بیرویه از منابع آب شده، بهعلاوه عدم آمایش درست سرزمینی که در نتیجه این غفلت کارخانهها و صنایع آببر مستقر شدهاند. ایندست از مسائل و چالشها در دنیا وجود دارد و جهانی است و تنها مختص به ایران نیست اما غالبا با راهحلهای علمی آن را درمان میکنند و بیاعتنا به دانشگاهها نیستند.»
دانشگاه برای حل چالش آب چه کرده است؟
سرچ کلیدواژه «کمآبی در اصفهان» در سایت «نور مگز» نتیجه نزدیک به 10هزار مقاله را نشان میدهد که این خود بیانگر رصد فضای نخبگانی از مساله آب در اصفهان است. یکی از استادان دانشگاه صنعتی اصفهان نیز در گفتوگو با «فرهیختگان» آماری از مقالات و پایاننامهها از بازه زمانی 2000 تاکنون را اینگونه مطرح کرد: «حدود 50طرح تحقیقاتی، 21طرح مشاورهای که 15طرح داخلی و 6طرح بینالمللی بوده، نزدیک به 1100مقاله علمی و 900پایاننامه و رساله دکتری در زمینه منابع آب حوضه آبریز و رودخانه زایندهرود موجود است.»
مدیریت آب مانند پژوهشها، منحصر به حوزه مهندسی بوده است
با وجود این حجم از پژوهشها اما خروجی موثر دانشگاهها و کاربردی بودن آنها در بخش اجرایی ملموس نیست. درباره نقش دانشگاهها حامد یزدیان، استاد دانشگاه اصفهان معتقد است: «با وجود کارهای علمی، هشدارها و ورودهایی که دانشگاه در این زمینه داشته اما این نقدها هم بر آن وارد است که خروجی کاربردی جالبتوجهی بیرون نیامده است. البته اگر آمار و اطلاعات دقیقی در دست دانشگاهها بود شاید میتوانستند فریاد سر دهند و حرفهای جدیتری را در مجامع علمی بزنند. نقدی که به دانشگاهها وارد میشود نگاه مهندسیشان به مقوله آب است، معمولا متخصصان تربیتشده در حوزه آب، مهندسان آب هستند که نگاه پروژهمحور دارند. اما در زمینههای دیگر نظیر حکمرانی آب و مسائل ساختار حاکمیت آب، بحث اقتصاد آب، مسائل اجتماعی و حقوقی آب متاسفانه خیلی متمرکز به آن پرداخته نشده و نکته مهم این است که مسائل مطرحشده اساسا جایگاهی در دانشکدههای عمران آب نداشته و هنوز هم ندارد. همین باعث شده که مدیران دولتی و حاکمیت بیشتر بهدنبال اجرای پروژههای آب باشند و شرایط حالحاضر معلول همین نگاه به مساله آب است.» او ادامه میدهد: «اگر مدلهای تصمیمگیری در مدیریت آب ناظر بر حوزههای ذکرشده نباشد، بهعبارتی مدلها مشارکتی نباشد یعنی از بالا به پایین، مدیران بخواهند در زمینه آب تصمیم بگیرند، نتیجهای اینچنین رقم خواهد خورد. امروزه در دنیا تمام توصیهها به مدیران، مدیریت مشارکتی است. البته که جای کارهای علمی و بومی بیشتری در این مساله خالی است. البته محققانی هم بودهاند که در این زمینه کار کردهاند اما بهدلیل نگاه سازهای حاکم، اینچنین تحقیقاتی فراگیر نبوده است. جامعه علمی باید بپذیرد که نگاهش را به مساله آب عوض کند تا امکان تغییر شرایط پیشآمده به وجود آید و صدالبته راهحلهای قطعی درازمدت در منابع طبیعی وجود ندارد.»
اکثر نتایج پژوهشهای دانشگاهی حوزه آب تکبعدی است
گوهری، استادیار گروه مهندسی آب دانشگاه صنعتی اصفهان نیز درباره حضور جدی دانشگاهها در این عرصه بیان کرد: «با مرور مطالعاتی که پیش از این برای مدیریت حوضه زایندهرود انجام شده است، این نکته حاصل میشود که پژوهشهای مذکور به همه زیربخشهای سیستم منابع آب ازجمله زیرسیستم اجتماعی-اقتصادی نپرداخته یا در قالب رویکرد مدیریت به همپیوسته، فقط به تاثیرپذیری بخش منابع آب از بخشهای موثر دیگر مانند کشاورزی (غذا) و انرژی توجه شده است. لذا تصمیمات و نتایج ارائهشده توسط این رویکردها نیز تکبعدی بوده و تاثیر آن بر دیگر بخشها درنظر گرفته نشده است. علاوهبر این، راهحلهای مدیریت منابع آب باید از منظر پذیرش آنها بهوسیله ذینفعان و بازیگران اصلی (کشاورزان و سایر مصرفکنندگان) مورد ارزیابی قرار گیرد. بنابراین پذیرش و نحوه رفتار ذینفعان در بستر این استراتژیها باید بهصورت دقیق در مطالعات دانشگاهی مدنظر قرار بگیرد.»
مدل پیشنهادی دانشگاه آزاد در چالش آب پیادهسازی نشد
پیام نجفی، رئیس دانشگاه آزاد اصفهان با تاکید بر ورود دانشگاه آزاد در بررسی علمی این پدیده افزود: «دانشگاه ما با وجود دانشکده کشاورزی توانسته تعامل خوبی با کشاورزان داشته باشد و سعی در موثر بودن کرده است. دانشگاه اصفهان در قالب برپایی همایشهای متعدد سعی در تاثیرگذاری در این زمینه داشته است. همچنین در سالهای اخیر دانشگاه طرح پژوهشی را اجرا کرد که طی آن تمامی ذینفعان (کشاورزان، جهاد کشاورزی، صنعت، بخش خصوصی، بخش دولتی، سمنهای زیستمحیطی، نهادهای محیطزیستی و حاکمیتی) در داخل استان و خارج آن دعوت به جلسات در گروههای تخصصی شده و مساله را تحلیل کردهاند. خروجی این طرح مدلی بود که در قالب یک جزوه چاپ و ارائه شد. اگر مسیر تعامل با ذینفعان و اجرای راهکارهای ارائهشده براساس آن ادامه پیدا میکرد، میتوانست شرایط را برای احیای زایندهرود فراهم کند اما این مدل متاسفانه در بعد اجرا خوب پیادهسازی نشد، درنتیجه تاثیری در احیای زایندهرود نداشت.» رئیس دانشگاه آزاد اصفهان در ادامه تصریح کرد: «آب یک مدیریت یکپارچه است. دستکاری در نقطهای از سیستم باعث تغییر در مابقی سیستم هم خواهد شد. اجزای سیستم به همپیوسته است. همه سیستم را باید مدنظر گرفت؛ از محل نزولات تا بحث سیلاب، مدیریت آبخیزداری تا مدیریت منابع و مخازن تا مدیریت جریانهای سطحی مدیریت آب در مصارف شهری و صنعتی و کشاورزی نهایتا محیطزیست، هرکدام حقابه دارند. باید این حقابهها شناسایی شود. روی آن بحث شود. برای آن باید سهم قائل باشیم و به رسمیت بشناسیم و نباید با نگاه منطقهای و ناحیهای و قومی به آن نگاه کرد، چون آب جغرافیای خود را دارد و طبق جغرافیای ما نمینشیند و معمولا با جغرافیای کشوری که ما ترسیم میکنیم، مطابقت ندارد. با آب باید طبق حوضه آبریز خود و جغرافیایش رفتار کرد و کل آن را یکپارچه دید. همانطور که گفته شد، رفتار آب لزوما انطباقی با جغرافیای ترسیمشده در جامعه ما ندارد. بنابراین باید بهصورت یکپارچه و علمی آب را بررسی کرد و باید آبریزهایی که تعریف میکنیم برای زایندهرود با توجه به ظرفیت این رودخانه باشد.» دکتر نجفی درباره برنامه حالحاضر دانشگاه آزاد برای حل کردن این مساله بیان کرد: «ما در دانشگاه طی دو ماه گذشته کار گروهی متشکل از رشتههای مختلف علوم انسانی، کشاورزی و فنی مهندسی آماده کردیم تا با بررسی همهجانبه و هماندیشی در حوزههای گوناگون مرتبط با منابع آب راهحلهای مناسب و علمی پیشنهاد دهیم.»
فرونشست زمین را 7 سال پیش هشدار دادم، جدی نگرفتند
استادان دانشگاهی و نخبگان کشور با وجود نقدهایی که بر دانشگاه وارد میکنند، معتقدند خروجی دانشگاهها از نظر کیفیتی قابل قبول و مطابق با پیشرفتهترین تحقیقات جهانی است. اما متاسفانه حاکمیت و مدیران اجرایی در سالهای اخیر توجه کافی به این دادههای علمی نداشتند و هشدارهای دانشمندان را جدی نمیگرفتند. جهانگیر عابدینی، استاد دانشگاه صنعتی اصفهان در این زمینه توضیح میدهد: «دانشگاهها از چند دهه پیش تحقیقات زیادی در این زمینه حوضه زایندهرود انجام دادهاند و بهدنبال آن هشدارهایی هم برای به بنبست رسیدن این مساله داده شد. بهعنوان مثال بنده 7سال پیش فرونشست زمین را بهدلیل برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی پیشبینی کرده بودم منتها این هشدار خیلی جدی گرفته نشد.»
عابدینی در ادامه افزود: «کیفیت تحقیقات انجامشده مطابق با استانداردهای روز دنیاست و نتایج بسیاری از این تحقیقات در ژورنالهای معتبر خارجی به چاپ رسیده است.»
3 پیشنهاد استاد دانشگاه صنعتی اصفهان برای حل مشکلات آبی
دانشمندان و نخبگان کشور در تشریح راهحلهای برونرفت از چالش اصفهان، راههای ممکن را به سه صورت کوتاهمدت، بلندمدت و میانمدت میدانند. راهحلهای پیشنهادی در زمینههای اجتماعی، سیاسی و محیطزیستی است. اولین و مهمترین اقدام پیشنهادی پرداخت خسارت به کشاورزان است و در ادامه تصحیح مدل مدیریتی مسئولان است.
گوهری با تاکید بر وجود راهحلهای علمی مناسب، تصریح کرد: «ما هنوز در تعریف مساله زایندهرود دچار سوءتفاهم هستیم و تعبیرهای متفاوتی از آن داریم. ارائه راهحل بدون شناخت و تعریف دقیق از مشکل عملا غیرممکن است. بنابراین، باید امیدوار بود در این مقطع زمانی محققان و مدیران با یک تغییر نگرش عمیق به جای تفکر خطی از نگرش سیستمی برای شناسایی مساله و ارائه راهکار برونرفت استفاده کنند. اگر همچنان با الگوهای قبلی به این مساله پرداخته شود، شرایط هیچ تغییری نخواهد کرد و مشکلات بغرنجتر خواهد شد. بنابراین باید مشکلات هر منطقه را از جنبههای مختلف هیدرولوژیک، اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی شناسایی کنیم و با مشارکت ذینفعان به بررسی و ارائه راهحلهای پایدار پرداخته شود. میتوان راهحلهای پیشنهادی را در این سه محور خلاصه کرد: استفاده از تفکر سیستمی در شناسایی و تعریف مساله، استفاده از رویکردهای همبست (نکسوس) به جای استفاده از رویکرد مدیریت یکپارچه منابع آب و بهرهگیری از متدها و روشهایی که بتوانند مسائل مزمن و پیچیده منابع آب را مورد ارزیابی دقیق قرار دهند؛ چراکه مدلهای ساده قابلیت تحلیل سیستمهای پیچیده را ندارند.»
با وجود مطالبه دانشگاهها آمار دقیق مصارف آب دراختیار پژوهشگران قرار نمیگیرد
استاد دیگر دانشگاه صنعتی معتقد است روشهای میانمدت، بلندمدت و کوتاهمدت را برای حل بحران آب باید درنظر داشت. عابدینی راهحل برونرفت از این بحران را اینچنین توضیح میدهد: «در شرایط فعلی کارخانههای صنعتی در استانهای کمآب مستقر شدهاند. این کارخانهها باید بهتدریج به مناطق نزدیک به دریا منتقل شوند. که این امر خود زمانبر است و اقدام سریع آن باعث بازخوردهای منفی اجتماعی میشود. مساله دیگر این است که با توجه به استفاده صنایع از سهم کشاورزی و شرب باید خسارت آن به کشاورزان پرداخت شود و در ادامه باید شغلهای جایگزین برای کشاورزان مدنظر گرفته شود. کار دیگری که میشود در این زمینه انجام داد، تبدیل شهرهای اصفهان و یزد و... به شهرهای توریستی است. اگر این کار انجام شود معیشت مردم تغییر محسوسی خواهد داشت. این شهرها با توجه به سرمایههای اجتماعی و تاریخشان، پتانسیل تحقق این امر را دارند. اما راهحل علمی در این زمینه این است که باید در ابتدا برداشت از منابع آبی با توجه به شرایط تنظیم شود. با توجه به قانون شورای آب بارگذاری اضافه در حوضه آبخیز زایندهرود باید متوقف شد که متاسفانه طبق این قانون عمل نمیشود. همچنین باید طبق ضریب اولویت، آب به همه بخشها با درصدهای مختلف تخصیص داده شود. طبق قانون، ضریب اولویت در تخصیص برداشتها به این ترتیب است که ابتدا باید به شرب داده شود و سپس به محیطزیست، که در اینجا تالاب گاوخونی است و بعد از آن به کشاورزی و صنعت تخصیص داده شود. نکته مهم دیگر دخالت ذینفعان در تصمیمگیریهاست؛ حقوق همه طرفها باید حفظ شود.»
وی درباره نقش شفافیت آماری در تحقیقات افزود: «آمار یکی از اولین نیازها برای پژوهشهاست. باید آماربرداریها دقیق باشد و پایش این آمارها بهصورت مرتب باشد اما در هرصورت علیرغم مطالبه دانشگاهها آمارهای دقیق در اختیار پژوهشگران قرار نمیگیرد. یکی از بخشهای مهم آماری میزان تخصیص آب است که به بخشهای مختلف داده میشود و متاسفانه آمار این تخصیصها هم در اختیار پژوهشگران قرار نمیگیرد. البته خود دانشگاهها و محققان با روشهای علمی خود تخمینی از آمارها به دست میآورند و در پژوهشهای خود بهکار میگیرند و این تخمینی بودن آمار صدمهای به اعتبار و پایایی نتایج نمیزند اما برای اقناع طرفهای مقابل نظیر صنعت، محیطزیست و کشاورزی اعداد و آمار دقیق و شفاف نیاز است.»
عابدینی در ادامه با بیان این نکته که اکنون برای کنترل شرایط دیر است، افزود: «مهمترین راهحل در این زمینه تخصیص دادن حقابه محیطزیست است که بهوسیله این تخصیص تالاب گاوخونی شرایط بهتری را تجربه خواهد کرد و با این اقدام هم مساله محیطزیست بهبود پیدا میکند و هم گردوغبار کنترل شده و هم تا درصدی وضعیت کشاورزان بهتر خواهد شد.»