رزان چهاردولی، پژوهشگر در حوزه هوش مصنوعی: همانطور که مستحضر هستید، نزدیک به یک دهه است که هوش مصنوعی علاوهبر تسریع و خودکارسازی بسیاری از فرآیندهای صنعتی خدماتی و پژوهشی مسائل پیشتر حلنشدهای را پاسخ گفته که تاثیر کوتاهمدت آن نیز غیرقابل چشمپوشی است. طبق پیشبینیهای جهانی، علم هوش مصنوعی جزء سه علم برتر و موثر در دنیا و اقتصاد برای آیندگان نیز خواهد بود. یکی از عمده کاربردهای این علم نو استفاده از آن درجهت تامین امنیت، عدالت و برابری است که در جوامع اسلامی بهخصوص جوامع شیعه بسیار مورد توجه است و البته در کشور ما نیز نیازمند کاروتلاش فراوان است.
مساله رشد و هدایت انسان چه در سطح فردی و چه اجتماعی با ظهور شبکههای اجتماعی و گستردگی نقش فضای مجازی در زندگی روزمره ما در یکی دو دهه گذشته پیچیدگیهایی بسیار افزون بر گذشته یافته که نحوه تعامل مناسب با آن هنوز جای مطالعه و بررسی فراوان دارد.
از آنجایی که این روزها آموزش کودکان به استفاده از اینترنت و حضور در فضای مجازی وابستگی بیشتری پیدا کرده است مساله امنیت فضای مجازی نیز از اهمیت بالاتری نسبت به گذشته برخوردار است. از اوایل دهه 80 با گسترش استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی مساله امنیت فضای مجازی نیز در جهان مورد بحث قرار گرفته و راهکارهایی که عمدتا مبتنیبر قانونگذاری و اجرای محدودیتهای سنی بودهاند، ارائه شده است.
درحالیکه با پیشرفتهای اخیر به کمک علم هوش مصنوعی نهتنها میتوان محتوای ناسالم را از هر نظر اعم از تصویری، شنیداری و یا نوشتاری تشخیص داد، بلکه میتوان با تشخیص تقریبی بازه سنی کاربر، محتوای مناسب هر کاربر را به آنها ارائه داد و فضای مجازی را که در آیندهای نهچندان دور همانند فضای حقیقی، یکی از عرصههای فعالیت بشر خواهد بود، برای عموم اقشار جامعه بهویژه کودکان و نوجوانان ایمنسازی کرد.
مساله دیگر حائز اهمیت در این باره ضرورت حفظ هویت ایرانی اسلامی و بومیسازی فناوریهای موجود در این زمینه است. سرمایهگذاری روی بومیسازی اسلامی این علم چه در راستای حفظ امنیت و چه در زمینههای دیگر منجر به تعامل سازنده منطقهای میشود. از طرف دیگر بهدلیل کم هزینه بودن صادرات این نوع محصولات و درآمد فراوان این صادرات میتوان بازگشت سرمایه را از طریق صادرات به کشورهای اسلامی ایجاد کرد.
مساله دیگری که باید خدمتتان عرض کنم این است که با پیشرفتهای اخیر علم کامپیوتر، دادههای دیجیتال، دیگر حکم چاههای نفتی را دارند و علم هوش مصنوعی پالایشگاه این دادههاست. هوش مصنوعی با پالایش و فرآوری دادهها، علاوهبر ایجاد قدرت نرم در حوزه تولید، نگهداری و هدایت محتوای دیجیتال، از سمتی میتواند تسهیلگر رابطه و همبستگی مسلمانان باشد و از سمتی دیگر زمینهسازی صحیحی را برای افکار مسلمین در زمینههای مختلف فراهم کند.
درحال حاضر تمامی صنایع کشور دارای قابلیت پیشرفت و ارتقا هستند، اما پیشرفتهای همهجانبه درصورتی میسر خواهد شد که مشکلات موجود در زمینههای متعدد رفع و رجوع شود و صنعت هوش مصنوعی و کامپیوتر نیز از این موضوع مستثنی نیستند که پارهای از این مشکلات را حضورتان عرض میکنم:
اول: مشکلات قانونی
در صنعت هوش مصنوعی نیز همانند دیگر صنایع، کسبوکارهای خردهپا و کوچک، دچار موانعی چون رانت و سنگاندازیهای قانونی شرکتهای انحصارطلب بزرگترند که علیرغم کمکهای دلگرم کننده دولتی از کسبوکارهای نو، بعضا راهیابی این صنایع خرد به بازار و ادامه حیاتشان بهدلیل وجود رانتهای صنایع بزرگتر ناممکن و یا بسیار دشوار است.
دوم: انحصار در اشتراک دادههای دیجیتال
مسالهای که درمورد حمایتهای دولتی از کسبوکارهای حوزه فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی مغفول مانده است، نیاز مبرم صنعتگران و پژوهشگران این حوزه به دسترسی به دادههای دیجیتال است که شاید بتوان گفت رفع این نیاز، در مقایسه با نیاز به حمایتهای مالی و قانونی، نقشی اساسیتر در پیشرفت این علوم صنایع خواهد داشت.
- مدیریت دادههای دیجیتال در سطح حکومتی از جمله چالشهای مدرنتری است که در دهههای اخیر، کشورهای جهان را به خود درگیر کرده است. در کشور ما نیز فرهنگ و نگاه انحصاری در زمینه به اشتراکگذاری دادههای دیجیتال، به بهانههای امنیتی و... ، سرعتگیری در مسیر بسیاری از پژوهشگران و صنعتگران است. از آفات این انحصار، علاوهبر توقف و عدمتوسعه بخشهای مهم و استراتژیکی، عدمشناخت بعضی نیازهای بنیادینتر جامعه و امت اسلامی و نتیجتا عقبماندگیهایی است که از پی آن پدید خواهد آمد. این عقبماندگیها بعضا در بزنگاههای حساس گریبانگیر امنیت و اقتصاد کشور میشود، همچون مساله اخیر کارتهای سوخت. دانشگاهیان و صنعتگران حوزه دیجیتال و فناوری اطلاعات، پتانسیل بالایی برای برداشتن این بار مهم در مسیر پیشرفت ایران عزیز دارند که در سایه این عدم اشتراک و عدم اعتماد، عمدتا بلااستفاده مانده است. نتیجتا رقبای خارجی با دسترسیهای بیشتر توانستهاند گوی سبقت را در پیشرفت فناوری از ما بربایند.
سوم: بسترسازی فرهنگی برای پذیرش هوش مصنوعی در صنایع
نهایتا چالش دیگری که پیشپای صنایع هوش مصنوعی است، چالشی فرهنگی است. تجربه شخصی ما بیانگر ترس از دست دادن شغل میان مردم از پی پیشرفت هوش مصنوعی است. همانند ترس از بیکار شدن کارمندان بانک بهواسطه دستگاههای خودپرداز در ابتدای استفاده از این تکنولوژی. آموزش این نکته که از پی هر پیشرفت تکنولوژیک و خودکارسازی فرآیندها، میتوان افراد را در مشاغل سطح بالاتری که خارج از توان ماشینهاست به کار گرفت، نیازمند فرهنگسازیای است که انشاءالله ختم به پیشرفتهای بیش از پیش ایران عزیز خواهد شد.