رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در جدیدترین اظهارنظر خود درباره ایران از اینکه از زمان تشکیل دولت سیزدهم تاکنون، نتوانسته با فردی از مقامات دولتی ایران بهجز رئیس سازمان انرژی اتمی دیدار کند، انتقاد کرده است. درباره اینکه آیا گروسی این امکان را دارد که درباره چنین مسالهای اظهارنظر کند یا خیر، گفتوگویی با دیاکو حسینی، کارشناس مسائل بینالملل داشتهایم که در ادامه میخوانید.
در روزهای اخیر و در آستانه آغاز دور جدید مذاکرات میان ایران و طرفهای 1+4 شاهد نزدیک شدن بیش از پیش موضع مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به موضع رسانهها و دولتمردان آمریکایی هستیم؛ اصلیترین دلیل این تشابه مواضع را چه میدانید؟
در ابتدا باید این نکته را در نظر گرفت که نزدیکی موضع آژانس با موضع دولتمردان آمریکایی است که نتیجه آن را در رسانههای این کشور مشاهده میکنیم. بخشی از رسانههای آمریکایی، ارتباطات نزدیکی با بدنه دولتی آمریکا دارند و دیدگاههای رسمی آنان را بازتاب میدهند. علت اتخاذ این مواضع هم روشن است؛ از نگاه ما، مذاکرات وین برای «رفع قابلراستیآزمایی تحریمها» در جریان خواهد بود اما از نگاه آمریکاییها این مذاکرات برای محدود کردن برنامه هستهای ایران است. طبیعی است که تمرکز آنها بر برنامه فنی هستهای ایران است. چنانچه ما نیز قصد داریم اهرمهای مذاکراتیمان را تقویت کنیم باید از این صحبت کنیم که چگونه تحریمها روزبهروز افزایش پیدا کرده و اثرات مخربی بر زندگی مردم گذاشته است. برجسته کردن اثر تحریم میتواند برای ما اهرم گفتوگویی باشد. مقداری از این نوع سخنان و این نوع ادبیات در آستانه شروع دور جدید مذاکرات طبیعی است چون آنها میخواهند از طریق فضاسازیهای تبلیغاتی و رسانهای، موضع بهتری در میز مذاکره بهدست بیاورند و خودشان را برای داشتن نگرانی، حقبهجانب نشان دهند. اینکه آژانس تا چه میزان تحتتاثیر مواضع دولتهای غربی بهخصوص آمریکا قرار دارد، موضوع جدیدی نیست.
اخیرا برخی منابع خبری وابسته به دولتهای غربی بهخصوص آمریکا، مجددا ادعاهایی علیه برنامه هستهای ایران مطرح کردهاند، آیا میتوان این ادعاهای جدیدا مطرحشده را در همان پازل فشار علیه ایران در مذاکرات برشمرد؟
نباید این فضاسازیهایی را که دارد علیه ایران انجام میگیرد، مستقل از مذاکرات پیشرو دانست. پیش از این هم این نوع فعالیتها در مراکز هستهای ایران وجود داشت ولی منجر به این هیاهوهای رسانهای نمیشد. علتش هم این است که ما تاکنون از مذاکرات فاصله داشتهایم. با نزدیک شدن به موعد مذاکرات، این فشارهای رسانهای زیاد میشود تا موضوع رفع تحریمها و فشار حداکثری آمریکا که تا امروز دنبال شده است از مرکز توجهات دور شود و بهجای آن، ابعاد گوناگون و نظارتنشده برنامههای هستهای ایران وارد گود شود. هدف اصلی این است. طبیعی هم است، برای اینکه طرف آمریکایی مطلقا تمایل ندارد در شرایطی وارد مذاکرات شود که در فضای رسانهای، این برداشت حاکم باشد که هدف از گفتوگوها، برچیده شدن فشار حداکثری است. طرف غربی برای جلوگیری از این برداشت، نیاز به نقاط جلبتوجهی مثل موضوع هستهای ایران و خبرسازیهایی حول این موضوع دارد تا بتواند نقشی در این زمینه ایفا کند.
ادعای آژانس این است که در راستای شفافیت برای سایر اعضا باید یکسری اطلاعات را با آنان به اشتراک بگذارد، ایران چطور میتواند با این ادعاهای آژانس مقابله کند؟
درواقع با اینکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی، زیرمجموعه سازمان ملل متحد است و باید نهادی مستقل، غیردولتی و غیروابسته باشد، در عمل مثل بسیاری دیگر از نهادهای بینالمللی به قدرتهای بزرگ بهخصوص ایالاتمتحده وابستگی دارد و هیچوقت آن استقلالی را ندارد که روی کاغذ و تئوری از آن صحبت میشود. بنابراین آژانس همانطور که در گذشته هم بارها نشان داده، کاملا تحتتاثیر مطالبات طرفهای غربی قرار دارد و وظیفه اصلی خود را رفع نگرانی از قدرتهای صاحب تسلیحات هستهای درباره کشورهای دیگر میداند. اگر این نوع مواضع را در این چارچوب نگاه کنید اتفاقی عادی است. بنابراین درنهایت روسای آژانس اگر حسننیت هم داشته باشند، نمیشود این اولویتهای آژانس را نادیده گرفت. باید این نکته را درنظر داشت که مدیرکل آژانس در هر دورهای، نماینده وضعیت حاکم یا اصطلاحا آپارتاید هستهای است که در جهان وجود دارد؛ یعنی تضمین امنیت و سلامت و تداوم انحصار تسلیحات هستهای در اختیار کشورهای محدود خصوصا پنج کشور عضو شورای امنیت.
آیا رافائل گروسی بهطورکلی جایگاه اظهارنظر درباره این دارد که با چه کسی ملاقات داشته باشد؟
دیدار با دبیرکل آژانس در سطح وزیر امور خارجه کاملا در اختیار دولتهای حاکم است و دولت میتواند تشخیص دهد که چنین دیداری ضرورت دارد یا خیر. ضمنا اینکه بخشی از پرونده، سیاسی است و لازم است با مقامات غیرمرتبط مستقیم با آژانس گفتوگو و دیدار صورت گیرد یا خیر نیز باید یک تشخیص دوطرفه باشد. طرف ایرانی تا الان هنوز به این جمعبندی نرسیده است که چنین دیداری با رئیسی لازم باشد. اگر این انتظار وجود دارد یک انتظار یکطرفه است و ایران هیچتعهدی برای این نوع دیدارها ندارد.
ایران درحالحاضر این امکان را دارد که با اعتراض به گزارشهای مغرضانه آژانس، دیگر کشورهای عضو را با خود همراه کند و از این طریق به آمریکا فشار بیاورد؟
واقعیت این است که معیار و استاندارد در برخورد با آژانس، شفافیت فنی است. ما اگر میخواهیم از اقدامات سیاسی آژانس و تبدیل موضوعات فنی به اهرم فشار علیه خودمان جلوگیری کنیم، باید تا جایی که امکانپذیر است و قوانین اجازه میدهد، شفافیت لازم را داشته باشیم. در این صورت سایر کشورهایی که معیارشان گزارشهای آژانس است، در آن دامهای سیاسی نخواهند افتاد و از برداشتهای افراطی علیه ایران جلوگیری خواهد شد. در آستانه مذاکرات هستهای، این مساله قطعا میتواند از تغییر فضای شروع مذاکرات به نفع آمریکا جلوگیری کند.