سیامک خاجی، روزنامهنگار: زونمیر سولدو تازهترین سرمربی کروات است که راهی فوتبال ایران شده تا هدایت یکی از تیمهای باشگاهی در لیگ خلیجفارس را برعهده بگیرد. تراکتور تبریز که در سالهای اخیر در به خدمتگرفتن مربیان خارجی پرکار بوده و البته هزینههای زیادی بابت استخدام این مربیان نهچندان موفق پرداخت کرده است، اینبار سراغ یک گزینه کروات رفته تا شاید با توجه به سابقه خوب مربیان این کشور در فوتبال ایران بتواند در ادامه فصل نتایج بهتری نسبت به هفتههای نخست بگیرد. تراکتور که فصل جدید را با فیروز کریمی آغاز کرده بود پس از نمایش نهچندان خوب تیم در هفتههای آغازین و کنار رفتن این مربی باتجربه تصمیم گرفت دوباره سراغ گزینههای خارجی برود و درنهایت با یک مربی 54ساله کروات به نام زونمیر سولدو که البته دوران بازی بهمراتب موفقتری نسبت به سالهای مربیگریاش داشته به توافق رسید.
قهرمانی بعد از رفتن برانکو
سولدو فوتبالش را از دیناموزاگرب آغاز کرد و البته کمی دیر و در 21سالگی به این باشگاه مشهور ملحق شد. او پیش از آن مشغول تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه زاگرب بود که والدینش با توجه به عملکرد خوبش در فوتبال او را تشویق کردند تا این ورزش را ادامه دهد. سولدو دو سال در دینامو بازی کرد و سپس راهی انکیزادار شد. او که قد و قامت خوبی داشت بیشتر در پست هافبک دفاعی و گاهی نیز در دفاع میانی به بازی گرفته میشد. اینتر زاپرسیچ و کرواتیا زاگرب باشگاههای بعدی او بودند که حضورش در تیم کرواتیا (دیناموزاگرب که در آن زمان تغییر نام داده بود) با دعوتش به تیم ملی کرواسی نیز همراه شد. در نخستین فصل او و تیمش هم در لیگ و هم در جامحذفی بهعنوان نایبقهرمانی رسیدند اما فصل بعد توانستند در هر دو جام قهرمان شوند و همین دبل سبب شد او برای بازی در فوتبال آلمان راهی اشتوتگارت شود.
در سال 2006 او راهی بوندسلیگا شد و برای 10 سال در این باشگاه بازی کرد. سولدو حدود 300 بازی در لیگ آلمان و 47 بازی نیز در رقابتهای اروپایی با لباس اشتوتگارت برگزار کرد و برای سالها کاپیتان این تیم بود. او به همراه این تیم که در آن زمان روزهای موفقی را تجربه میکرد در سال 1997 قهرمان جامحذفی این کشور شد و سال بعد نیز به فینال جام برندگان جام اروپا رسید که در آن دیدار شکست خوردند و بر سکوی دوم قرار گرفتند. سرانجام در سال 2006 سولدو درحالیکه محبوبیت زیادی بین هواداران اشتوتگارت داشت، در مراسمی با شکوه از فوتبال خداحافظی کرد.
او در تیم ملی کشورش نیز 61بار به میدان رفت که حاصل آن سه گل ملی بود. سولدو بههمراه کرواسی در یورو 96 و جامهای جهانی 1998 و 2002 حضور داشت و یکی از ارکان موفقیت تیمی بود که در سال 98 با هدایت میروسلاو بلاژویچ عنوان سومی جهان را به دست آورد. پس از آویختن کفشهایش او به کشورش برگشت تا وارد دنیای مربیگری شود و در نخستین گام هدایت تیم زیر 19سالهای دیناموزاگرب را برعهده گرفت. مدتی بعد و پس از کنارهگیری برانکو ایوانکوویچ از این تیم، سولدو در نیمفصل 08-2007 بهعنوان سرمربی تیم بزرگسالان باشگاه منصوب شد و در پایان فصل توانست با کمک بازیکنانی چون لوکا مودریچ و ماریو مانزوکیچ که در آن زمان تنها 21سال داشتند، قهرمانی در لیگ و جامحذفی را به دست آورد. این اما پایان مسیر کوتاه مربیگری او در این باشگاه بود و سولدو پس از 14 بازی حضور روی نیمکت این تیم که با 10 برد، سه تساوی و فقط یک شکست همراه بود از سمتش کنار رفت تا دوباره برانکو به این باشگاه برگردد.
سال بعد پیشنهاد وسوسهکننده کلن آلمان به او رسید و سولدو هم که سابقه درخشانی در فوتبال این کشور داشت به امید تکرار موفقیتش در دیناموزاگرب راهی بوندسلیگا شد تا اینبار بهعنوان سرمربی شانس خود را در این مسابقات آزمایش کند. کلن برای جانشینی کریستوف دام مشهور سراغ سولدوی جوان رفت تا شاید با او بتواند به ردههای بالای جدول برگردد اما فصل نخست برای او با وجود در اختیار داشتن بازیکنانی چون لوکاس پودولسکی و مانیش پرتغالی درنهایت با قرار گرفتن در جایگاه سیزدهم جدول به پایان رسید.
سولدو حالا بهخوبی متوجه شده بود که حضور در دنیای مربیگری اصلا کار راحتی نیست و نیاز داشت در دومین فصل حضورش در این باشگاه بتواند خریدهای بیشتری انجام دهد تا تیم از بحران خارج شود. مدیران باشگاه اما بودجه زیادی در اختیار او قرار ندادند و با توجه به شرایط بد مالی باشگاه مشخص بود که آنها نمیتوانند خواستههای سرمربی جوان خود را برآورده کنند. درنهایت با شروع فصل جدید و گذشت تنها 9 هفته این مربی کروات حکم اخراج خود را دریافت کرد و از مربیگری کلن برکنار شد.
انتقادهای بازیکنان
سولدو درحالی سمتش را از دست داد که در 6 هفته آخر حضورش در این تیم حتی یک برد هم به دست نیاورده بود و بهشدت از سوی هواداران و رسانهها تحتفشار بود. مدیران باشگاه نیز تصمیم گرفتند او را کنار بگذارند و سراغ فرانک شافر و سپس وولکر فینکه رفتند که البته این تغییرات درنهایت مثبت بود و باعث شد تیم در رتبه دهم، فصل را به پایان برساند. از طرف دیگر رابطه او با بازیکنان تیم نیز چندان خوب نبود و پس از برکناریاش انتقادی از شیوه مربیگری و تمرینات او از سوی برخی بازیکنان، ازجمله پودولسکی صورت گرفت که نشان میداد ستارههای تیم چندان از عملکرد این مربی کروات راضی نیستند.
ناکامی سولدو در کلن بهخصوص شکستهای پیاپی تیم در هفتههای پایانی حضورش در این باشگاه سبب شد هواداران بهشدت از او انتقاد کرده و خواستار برکناریاش شوند. او در آن زمان گفته بود در این شغل باید هر روز منتظر حکم برکناری بود و یک مربی همیشه چمدانهایش آماده است. درنهایت سولدو برای آخرینبار فوتبال آلمان را ترک کرد و اینبار برخلاف دوران بازیاش وداعی تلخ با بوندسلیگا داشت. در بازگشت به کرواسی اما دیگر به مربیگری مشغول نشد و حدود 7 سال حاشیهنشین شد. در این مدت بیشتر به کارهای مدیریتی و حضور در کمیته فنی فدراسیون کرواسی مشغول بود تا اینکه در سال 2017 و پس از اینکه فیلیکس ماگات هدایت تیم لوننگ چین را برعهده گرفت، از او دعوت کرد بهعنوان دستیارش در این تیم مشغول کار شود.
او در لیگ چین هم تنها یک فصل در این باشگاه حضور داشت و پس از اینکه در پایان فصل رتبهای بهتر از ششمی به دست نیاوردند، از این تیم هم جدا شد. سولدو باز هم بدون تیم ماند تا اینکه دو سال بعد باز هم بهواسطه فیلیکس ماگات در تیم جدیدی مشغول کار شد. سرمربی نامدار آلمانی اینبار راهی اتریش شده بود تا بهعنوان مدیرفنی تیم آدمیرا واکر مشغول کار شود و با پیشنهاد او، سولدو در فوریه سال 2020 بهعنوان سرمربی جدید این باشگاه منصوب و جانشین کلاوس اشمیت در این تیم شد. این مربی کروات درنهایت فصل را با رتبه پنجمی به پایان برد اما با شروع فصل جدید و درحالیکه در همان هفته نخست باربر راپید وین با نتیجه 4 بر یک شکست خورد، از سمتش کنار رفت تا دوران مربیگریاش در این باشگاه نیز پس از 14 مسابقه به انتها برسد. او حالا پس از پشتسر گذاشتن نزدیک به یک سال دوری از دنیای مربیگری با پیشنهاد تراکتور راهی ایران شده تا شاید در تبریز بتواند رزومه مربیگریاش را بهتر از قبل کند. اتفاقی که برای مربیان خارجی که در زمان مالکیت محمدرضا زنوزی در این باشگاه راهی تبریز شدند، رخ نداده است.
یک خارجی دیگر
این باشگاه در این مدت چندین مربی خارجی را با صرف هزینههای هنگفت به استخدام خود درآورد اما عملکرد این نفرات که از کشورهای مختلف ازجمله ترکیه، بلژیک و ولز بودند، نتوانست هواداران این باشگاه تبریزی را راضی کند و فقط باعث شد پروندههای بدهی باشگاههای ایرانی در فیفا بیشتر شود. ارطغرل ساغلام نخستین انتخاب مالک تراکتور برای این سمت بود. یک مربی اهل ترکیه که چندان شناختهشده نبود و راهی ایران شد تا شاید تراکتور را در شرایط بهتری قرار دهد اما پس از 16 بازی حضور روی نیمکت این تیم و با پایان فصل قراردادش فسخ شد و به کشورش برگشت. در آن زمان گفته میشد قراردادی که با او به ثبت رسیده است 380 هزار دلار ارزش دارد اما با توجه به آپشنهایی که در آن گنجانده شده است این عدد به 750 هزار دلار افزایش پیدا میکند که برای مربیای در سطح او عدد بسیار بالایی محسوب میشد.
پیرمردهای ناکام
جان توشاک که زمانی جزء مربیان نامدار فوتبال اروپا بود، انتخاب بعدی زنوزی برای نشستن روی نیمکت تراکتور بود. این مربی ولزی که سابقه هدایت رئالمادرید را نیز در کارنامه داشت در سالهای آخر دوران مربیگری خود با قراردادی سهساله راهی تبریز شد که ارزش آن 600 هزار دلار برآورد میشد. او که با سروصدای زیادی راهی لیگ ایران شد، تنها پس از 7 بازی ترجیح داد به کشورش برگردد و دیگر بازگشتی در کار نبود. گفته میشد او 30درصد رقم قرارداد خود را دریافت کرده و با توجه به اینکه خودش این تیم را ترک کرده با توافق با مدیریت باشگاه، قرار نیست مابقی این مبلغ به او پرداخت شود. به هرحال درآمد حدود 200 هزار دلاری از حضوری کوتاه در فوتبال ایران برای توشاک که در آستانه 70سالگی دیگر توان چندانی برای مربیگری نداشت، دستاورد بزرگی محسوب میشد. به این ترتیب او تراکتور را با 2 برد، سه تساوی و 2 باخت ترک کرد و از آن زمان هم دیگر هدایت تیمی را برعهده نگرفته است. این مربی ولزی بعید است در 72سالگی تصمیمی برای ادامه این کار داشته باشد و به نظر میرسد بازنشستگی را انتخاب کرده است.
تراکتور پس از جدایی توشاک سراغ محمد تقوی رفت تا اینبار گزینهای داخلی را آزمایش کند اما خیلی زود دوباره زنوزی هوس استفاده از یک مربی خارجی به سرش زد و اینبار یک مربی باتجربه بلژیکی را برای هدایت تراکتور به ایران آورد.
تراکتور در فصل 98-1397 کار خود را با توشاک آغاز کرد اما با جدایی این مربی تقوی را جایگزین او کرد که این مربی ایرانی هم عملکرد چندان بدی در تیمش نداشت و نیمفصل نخست را با رده چهارم جدول به پایان رساند اما برای شروع نیمه دوم فصل دوباره نیمکت این تیم دچار تغییر شد و جرج لیکنز هدایت سرخپوشان را برعهده گرفت. او که در آن زمان 69ساله بود با قراردادی سهساله هدایت این تیم را برعهده گرفت و با توجه به اینکه در تیمهای ملی بلژیک، الجزایر، مجارستان، تونس و باشگاههای بروژ، الهلال و چندین تیم دیگر مربیگری کرده بود، انتظار میرفت بتواند تیم را در جایگاه بهتری قرار دهد و حتی برای قهرمانی بجنگد. اما نتایج تیم نسبت به زمان تقوی تغییر چندانی نداشت و البته تنها تفاوت این دو این بود که او در پایان فصل تیم را به رده پنجم رساند تا سهمیه لیگ قهرمانان آسیا هم از دست برود. این عملکرد نهچندان خوب سبب شد او هم پس از مدت کوتاهی از سمتش برکنار شود و رقم قراردادش اعلام نشد؛ اما مسلما بخش مهمی از آن را دریافت کرد تا به فسخ قراردادش رضایت دهد. لیکنز نیز پس از جدایی از تراکتور دیگر سراغ تیم جدیدی نرفت و از دنیای مربیگری فاصله گرفت.
اینبار زنوزی برای فصل جدید سراغ گزینههای مختلف رفت که بیشتر خارجی بودند و با وجود مطرح شدن نامهایی چون الکس نوری و برانکو درنهایت مصطفی دنیزلی را راضی کرد تا برای چهارمینبار راهی ایران شود. دنیزلی اینبار در تراکتور نتوانست حضوری طولانیمدت را تجربه کند و پس از 11 بازی که حاصل آن 5 برد، سه تساوی و سه شکست بود و پس از توقف برابر شاهین بوشهر از سمتش برکنار شد. این مربی ترکتبار با قراردادی 300 هزار یورویی که قابلیت افزایش تا 550 هزار یورو براساس آپشنها را داشت، راهی تبریز شد اما او هم مانند سایر خارجیهای این تیم خیلی زود در مسیر جدایی قرار گرفت و تبریز را بدون رسیدن به موفقیت ترک کرد. حالا باید دید آیا سولدو نیز به سرنوشت این نفرات دچار خواهد شد یا او میتواند طلسم ناکامی مربیان خارجی تراکتور را بشکند. اتفاقی که با توجه به رزومهاش در مربیگری و مدتها بیکاری طی سالهای گذشته کمی دور از ذهن به نظر میرسد.