تاریخ : Thu 11 Nov 2021 - 01:19
کد خبر : 63481
سرویس خبری : سیاست

ارز دولتی تا پایان سال حفظ می شود

محمد خوش‌چهره در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

ارز دولتی تا پایان سال حفظ می شود

جلسه سه‌شنبه رئیس‌جمهور را می‌شود جلسه‌ای با صاحب‌نظران و نخبگان دانست و ترکیب شرکت‌کنندگان در دیدار به این صورت نبوده است که جلسه با اقتصاددانان و در فضایی آکادمیک برگزار شده باشد.

محمد خوش‌چهره، اقتصاددان و استاد سابق دانشگاه تهران، از دیگر چهره‌های حاضر در جلسه سه‌شنبه شب رئیس‌جمهور با اقتصاددانان بوده است. او اعتقاد دارد جلسات رئیس‌جمهور با نخبگان باید تداوم داشته باشد تا به نتیجه عملیاتی منجر شود. خوش‌چهره با اشاره به برخی طرح‌های شکست‌خورده یا کم‌بازده در دولت‌های پیشین، اعتقاد دارد دولت سیزدهم درصورتی می‌تواند در مسیر درست در اقتصاد و مدیریت کشور گام بردارد و اشتباهات دولت‌های قبل را تکرار نکند که این ارتباطش با نخبگان و صاحب‌نظران را حفظ کرده و نظرات کارشناسی‌شده متخصصان را در تصمیم‌گیری‌ها دخیل کند. متن گفت‌وگوی «فرهیختگان» با این اقتصاددان و استاد سابق دانشگاه تهران را در ادامه می‌خوانید.

آیا جلسات اینچنینی با طیف‌های مختلف اقتصادی را کارآمد می‌دانید؟

جلسه سه‌شنبه رئیس‌جمهور را می‌شود جلسه‌ای با صاحب‌نظران و نخبگان دانست و ترکیب شرکت‌کنندگان در دیدار به این صورت نبوده است که جلسه با اقتصاددانان و در فضایی آکادمیک برگزار شده باشد. شاید اقتصاددانان حاضر در جلسه را بشود کمتر از نصف اعضای حاضر دانست.

بخشی از افراد به‌طور مثال مانند رئیس بانک مرکزی، وزیر اقتصاد و معاون اقتصادی رئیس‌جمهور نیز مسئولان فعلی حاضر در جلسه بودند. از این جهت ترکیب اعضای حاضر در جلسه ترکیب قابل‌تاملی بود. چنین جلساتی را باید دو بعد شکلی و محتوایی را با هم داشته باشد تا بشود درمورد  آن اظهارنظر کرد. ما بعد از جنگ شاهد این رویه بودیم که بسیاری از مسئولان بدون درنظر گرفتن اظهارات کارشناسان و نخبگان حیطه‌های مختلف سلایق خود را اساس تصمیم‌گیری قرار می‌دادند. چنین مواردی را در دولت‌های قبلی هم شاهد بوده‌ایم. در زمان مرحوم هاشمی ایده مناطق آزاد و سیاست‌های فضای باز مطرح شد؛ در دولت نهم و دهم طرح مسکن مهر مطرح شد و وزیر بعدی این طرح را ناکارآمد نامید و به‌جای آن صحبت از مسکن اجتماعی را که خود ایرادات زیادی دارد، به میان آورد. در هیچ‌کدام از این موارد نظر نهایی براساس نظرات نخبگان آن حیطه اتخاذ نمی‌شد. رئیسی در آخر صحبت‌های خود گفت این جلسه برای شنیدن نظرات نخبگان تشکیل شده است. به‌لحاظ شکلی نیز جلسه برای همین هدف برگزار شده بود، اما ازنظر محتوایی چنین نبود. در این جلسه هر فرد 5 تا 6 دقیقه فرصت صحبت داشت. خود رئیسی هم در چندین حوزه ازجمله معیشت مردم و ارز ترجیحی را مطرح کرد که البته طرح چند مساله مهم در یک جلسه غلط است؛ چراکه هرکدام از این طرح‌ها دارای تفصیل و بحث است که باید به‌طور مستقل موردبررسی کارشناسی قرار گیرد. نکته بعدی چگونگی طرح و به‌جواب رسیدن مسائل مطرح‌شده است که از این جلسه چنین خروجی را نمی‌شود انتظار داشت. اگر قرار است صرفا از جلسه این پیام صادر شود که رئیس‌جمهور با نخبگان اقتصادی صحبت کرده و این روند به همین شکل بخواهد تکرار شود، باید گفت این صورت برگزاری جلسات نمایشی است و صرفا خروجی سیاسی برای دولت خواهد داشت.

ازنظر شما آیا شیوه برگزاری جلسه روز سه‌شنبه با اقتصاددانان منجر به ارائه خروجی مشخصی شد؟

چند تن از روسای بانک مرکزی در دولت‌های مختلف که مسئول به‌وجود آمدن شرایط فعلی اقتصاد ایران بودند، برای ارائه راهکار در جلسه حاضر شده بودند.

ازنظر شیوه اداره نیز ازنظر من جلسه دچار مشکل بود. به همین دلیل بخش زیادی از وقت جلسه به‌سمت بحث درمورد حذف ارز 4200 تومانی کشیده شد و خود من که بنا داشتم درمورد مساله معیشت صحبت کنم، با شنیدن برخی ایرادها ناچار شدم بخشی از وقت محدود 6 دقیقه‌ای خود را به موضوع حذف ارز ترجیحی اختصاص دهم. این نشان می‌دهد جلسه سه‌شنبه‌شب هم اشکال شکلی دارد و هم محتوایی و نیاز است در آینده جلسات مشابه بیشتری تشکیل شود.

درمورد ارز ترجیحی چه نکاتی در جلسه مطرح شد و جمع‌بندی رئیسی در رابطه با سخن کارشناسان پیرامون ارز 4200 تومانی چه بود؟

خوشبختانه جمع‌بندی جلسه پیامش این بود که تا سال 1401 با هدف کنترل التهاب بازار، ارز ترجیحی که بیشتر آن به دارو و گندم اختصاص دارد، حذف نمی‌شود.

نظر شما به‌عنوان یک اقتصاددان پیرامون مدیریت ارز در دولت سیزدهم چیست؟

ارز همچون نرخ بهره و مالیات درواقع یک ابزار سیاستگذاری اقتصادی است. هیچ جای دنیا ارز را به‌عنوان یک کالای مبادله‌ای قلمداد نمی‌کنند. درحال حاضر در کشور ما نیز نرخ ارز از جایگاه اصلی خود خارج شده است. اینکه مطرح می‌شود ارز در کشور کم است، به‌خاطر این است که سیاست‌های دولت مربوط به مدیریت ارز عموما مدیریت عرضه ارز بوده است؛ رویه‌ای که تقریبا از زمان دولت‌های نهم و دهم آغاز شد و به‌صراحت بیان می‌شد که هرکس هر مقداری ارز نیاز دارد ما داریم که به وی اختصاص دهیم. درصد ارز در دست دولت است و اگر ریال کم بیاورد، شرایطی به‌وجود می‌آورد که قیمت ارز بالاتر می‌رود تا ارز گران‌تری بفروشد و کمبودهایش را جبران کند. در برخی سال‌ها دولت سعی کرده است با شوک ارزی این کمبود را جبران کند. مثل شوک‌های ارزی در دولت‌های احمدی‌نژاد یا در دولت روحانی که ارز به یک‌باره قیمتش 10برابر شد. باتوجه به مسائل فعلی کشور که درگیر آن است و تیم اقتصادی‌ای که در دولت فعالیت می‌کنند، من نگران هستم. درحال حاضر قوای مقننه و قضائیه و حتی شهرداری تهران که به‌نوعی الگوهای مدیریت شهری را تعیین می‌کنند، همسو با دولت سیزدهم هستند. این یک فرصت است. اگر دولت نتواند از پس مسائل بربیاید، دیگر آن‌موقع نمی‌گویند دولت رئیسی نتوانست، بلکه ضربه‌اش را مجموعه دستگاه‌ها می‌خورند، بنابراین این دولت حق اشتباه ندارد. درحال حاضر خوش‌باوری در هدف‌گذاری‌ها ازسوی برخی مسئولان و عدم انسجام و شفافیت در برخی مبانی نظری و تئوریک دیده می‌شود و بخش‌هایی از سازوکارهای اجرایی مثل دولت قبل اجرا می‌شود. عدم برنامه‌ریزی دیگر ایراد دولت سیزدهم است. هدف‌هایی که دولت داده است، بیشتر بلندمدت و میان‌مدت است. مثلا درباره قیمت مسکن باید اقدام آنی صورت می‌گرفت و وعده ساخت 4 میلیون مسکن در چهار سال اقدامی بلندمدت است و نشد؛ با اینکه پیش‌تر هم تذکراتی در این‌باره ازسوی صاحب‌نظران اقتصادی داده شده بود. درحال حاضر مسکن هم در بخش ساخت‌وساز و هم در بخش فروش دچار رکود شده است. راه‌حل این مشکل جلوگیری از افزایش رقم قراردادها توسط صاحبان مسکن بود و دولت باید با این اقدام از مستاجران حمایت می‌کرد؛ اتفاقی که در دولت گذشته نسبت‌به آن بی‌توجهی صورت گرفت و درنتیجه این بی‌توجهی فشار زیادی به مردم و مستاجران تحمیل شد. دو سه ماه است این دولت آمده و نمی‌توان به‌طور قطعی گفت دولت رئیسی در حل مشکلات و اداره کشور توانا است یا ناتوان. ولی می‌شود گفت این دولت، تقریبا امکان اشتباه ندارد. در برخی زمینه‌ها فقط با مساله مواجه نیستیم، بلکه برخی مسائل، به بحران و معضلات جدی تبدیل شده است. دیدگاه مسئولان دولت باید به هم نزدیک باشد. ازلحاظ نگرش و شعارهایی که مطرح می‌شود، باید یک تعریف مشخصی وجود داشته باشد. درحالی‌که در جنگ اقتصادی هستیم و می‌دانیم که باید در اوج عقلانیت و در اوج توانایی در این صحنه حاضر شویم مشاهده می‌کنیم که هدایت لشکر از هدایت دسته متفاوت است. علاوه‌بر تجهیزات ایجاد هماهنگی میان نیروها و تجهیزات مورد استفاده است که اهمیت دوچندانی در مدیریت شرایط پیچیده جنگی دارد. باید شرایط جنگی درک شده و تاکتیک‌های آفندی و پدافندی مشخص و کارآمدی داشته باشیم. اگرچه شعارهایی مثل تحقق عدالت شعارهایی درست و شدنی است، اما دولت هنوز انسجام تئوریکی در تعریف این شعارها برای رسیدن به مرحله اجرا و تحقق آنها ندارد.