ابراهیم آزادگان، استاد گروه فلسفه علم نیز در اینباره با اشاره به اینکه ترجیح میدهم درباره ایدهآلهایی که باید وجود داشته باشد، صحبت کنم، گفت: «بنده ورودی سال 74 هستم و توقع از دانشگاه این است که بتواند مغز متفکر جامعه باشد و بهنوعی مانند سیستم کنترلی عمل کرده و نسبتبه مسائلی که در جامعه رخ میهد و در بعد کلی نسبتبه آینده، احساس مسئولیت کند. درحالیکه میبینیم درطول چندسال اخیر اتفاقات بدی در نظام حکمرانی رخ داده که قابلپوشش هم نبوده است؛ مسائلی مانند اعتراضات آبان 98 یا هواپیمای اوکراینی. شاهد بودیم که در دانشگاهها اتفاق خاصی رخ نداد و مطالبهگری جدی در این زمینه ایجاد نشد تا مسئولان در همه سطوح درباره این اتفاقات پاسخگو شوند.»
او درباره اینکه چرا دانشگاهها به این روز افتادهاند، بیان داشت: «از دهه 50 جنبش دانشجویی بهتدریج ضعیفتر شده است که دلایل مختلفی دارد؛ یکی از آنها فشارهای امنیتی است که به دانشجویان وارد شده و همچنین محیط امنیتی که بعضا در دانشگاهها ایجاد میشود. ازسوی دیگر شاهد روزمرگی اساتید و دانشجویان هستیم و همین مساله باعث شده نوعی بیحسی نسبتبه مشکلات جامعه در دانشگاه ایجاد شود. با اینحال انتظار میرود تعلق و احساس مسئولیتمان نسبتبه مباحث مرتبط با جامعه بیشتر شود. قطعا این مهم نیز باید توسط اساتید به دانشجویان منتقل شود. متاسفانه نسبتبه مسئولیت اجتماعی دانشگاهها کمکاری شده است.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه شاید تصور دانشجویان این باشد که فعالیتهایشان چندان اثرگذار نیست، افزود: «اما در گعدههای دانشجویی اثرگذار بوده و حتی در جایگاه شغلی و ارتقا در این زمینه بسیار پرفایده است. با اینحال یکی از مشکلاتی که امروز با آن روبهرو هستیم، پیر شدن نظام جمهوری اسلامی است. نباید این مساله را هم فراموش کرد که وقتی افراد پیر میشوند، قدرت تصمیمگیری آنها از بین رفته و فاصله بین جوانان با حاکمیت نیز روزبهروز بیشتر میشود، از اینرو معتقدم حتما نیاز به جوانسازی حاکمیت داریم.»
آزادگان بیان داشت: «امید داشتن به آینده مساله مهمی است که نباید فراموش کرد. اساتید نیز باید این مفهوم را به دانشجویان منتقل کنند که تنها نیستند و آنها ریشه تاریخی دارند. همچنین باید همه اقشار مختلف جامعه با تفکرات مختلف، وارد عرصه شده و البته همدیگر را نیز قبول داشته باشند.»