علی مزروعی، روزنامهنگار: درمورد سفر علی باقری، معاون سیاسی وزیرخارجه و روند بازگشت طرفین به میز مذاکرات وین گفتوگویی داشتهایم با دکتر مصطفی خوشچشم، کارشناس مسائل بینالملل که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
با توجه به صحبتهای روزگذشته آقای امیر عبداللهیان که گفته بودند: «نمیخواهیم از نقطه بن بست مذاکرات وارد مذاکرات وین شویم» و با در نظر گرفتن مطالبه پرداخت 10 میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده ایران توسط آمریکا بهعنوان حسن نیت این کشور چقدر بازگشت ایران به مذاکرات را عملیاتی میدانید؟
بازگشت ایران به مذاکرات وین چندینبار توسط آقای امیر عبداللهیان و آقای باقری مطرح شده است. موضع ایران قطعا بازگشت به مذاکرات است اما اینکه طرف آمریکایی به چه میزان در برداشتن تحریم به منظور احیای برجام جدیت خواهد داشت محل سوال بوده و به دو مساله وابسته است؛ اول اینکه به چه طریق طرف ایرانی آمریکا را برای این امر تحت فشار قرار دهد و دومین نکته مهم این است که ما از چه مرحلهای بنا داریم مذاکرات وین را ادامه دهیم؛ چراکه بخش عمدهای از مواردی که در زمان آقای عراقچی راجعبه آن صحبت شده است، مورد بحث قرار دارد و صرفا در بخشهای حداقلی تفاهم صورت گرفته است.
این یعنی مذاکراتی که تاکنون صورت گرفته همچنان پروندهاش باز بوده و ایران محق است که بخواهد از هر نقطهای از مذاکرات گذشته آن را ادامه دهد.
درصورتی که به گفته آقای ند پرایس، سخنگو وزارتخارجه آمریکا، این کشور حاضر به مذاکره مجدد در مباحث گذشته قبلی نیست و خواستار ادامه راه است.
به عبارت دیگر آمریکا نگران این است که ایران با استراتژی تازهای بهدنبال تحت فشار قرار دادن آمریکا برای گرفتن امتیازات بیشتر باشد و از این جهت خواستار ادامه روش تیم قبلی مذاکرهکننده از جانب ایران است. طبیعی است که روش و استراتژی دولت جدید متفاوت با قبل باشد؛ چراکه زمان به نفع ماست و افزایش ذخایر غنیسازی اهرم چانهزنی ما را قویتر میکند. بنابراین ما باید در انتخاب زمان، نوع ورود و استراتژی مذاکراتمان دقت بیشتری داشته باشیم.
موضع طرفین برجام نسبت به بازگشت به میز مذاکرات چیست؟ و دلیل مذاکره خارج از چارچوب وین با کشورهای اروپایی را چه چیزی میدانید؟
چین و روسیه خواهان بازگشت به مذاکرات وین و احیای برجام هستند، اما آنچه ما در بروکسل درحال انجام آن هستیم جایگزین وین نیست. در مذاکرات بروکسل آقای باقری درحال توجیه دیدگاهها و سیاستهای دولت جدید و تشریح زمینههای بازگشت به مذاکره است.
ایران معتقد است که اگر طرف اروپایی و آمریکایی در برداشتن تحریمها جدیت نداشته باشند، ادامه مذاکرات وین معنی ندارد مگر اینکه اروپاییها و آمریکاییها با اقدامات عملی جدیت خود را برای اجرای برجام نشان بدهند.
از جمله سوالاتی که در این گفتوگوها از طرف اروپایی مطرح است این است که چرا شرکتهای اروپایی اظهار میکنند که چه برجام باشد و چه نباشد آنها به بازار ایران برنمیگردند. با این گونه اظهارنظرها ایران با توقع چه امتیازاتی باید تعهدات خود را از سر بگیرد؟
مساله بعدی این است که طرف اروپایی تاکنون نشان داده است اگر آمریکا در برجام نباشد آنها هیچ قدرتی از خود برای ادامه برجام ندارند.
آنها باید بهعنوان یک بازیگر مستقل نقش ایفا کنند تا آمریکایی که برجام را به هم ریخته است تحت فشار اروپا دست به عمل بزند. اما میبینیم که اروپاییها هیچ اقدامی برای تحقق امتیازات ایران بعد از خروج آمریکا انجام ندادند.
طرف اروپایی که استقلال عمل ندارد و به همین دلیل هم نتوانست ابزار اینستکس را عملیاتی کند باید مشخص کند که حضور آنها بهعنوان یک بازیگر مستقل است و یا یک کشور پیرو از آمریکا، که اگر حالت دوم متصور باشد دیگر الزامی به حضور طرف اروپایی نیست.
در مقابل ادبیات تهدیدآمیز طرفین اروپایی و آمریکایی موضع کشورهای چین و روسیه بهعنوان دیگر طرفهای برجام چیست؟
موضع چین و روسیه قطعا احیای برجام است و آنها خواهان ادامه روند دیپلماتیک هستند. اینگونه نیست که مواضع این دو کشور بهصورت صددرصدی با ما همسو باشد و این همسویی نسبی است. بازیگری که باید دغدغه منافع ایران را داشته باشد خود ما هستیم.
البته یک نقطه ضعف وجود دارد و آن، این است که طرف ایرانی در توضیح و تشریح مقاصد، اهداف و هدایت افکار عمومی در بعد رسانهای بسیار ضعیف عمل کرده است که این ضعف باید اصلاح شود تا نهتنها طرفین مذاکره بلکه افکار عمومی در داخل هم نسبت به اهداف و چارچوب کاری توجیه شوند.
خطیبزاده گفته بود موضوعات، چالشها و موانعی که در 6 دور مذاکرات وین به نتیجه نرسید باید در حین گفتوگوهای بروکسل مورد ارزیابی قرار گیرد. این چالشها و موانع چه چیزی است؟
تمام شروط ایران اعم از رفع تحریمهای برجامی و پسا برجامی، دادن فرصت راستیآزمایی چند ماهه به ایران، موانعی است که باید رفع شود.
طرف غربی به رهبری آمریکا گفته است که حاضر به برداشتن همه تحریمها نیست و طبعا فرصت راستیآزمایی هم نمیدهد. آنچه آنها پیشنهاد دادند اقدام متقابل است که به شدت به ضرر منافع ملی ما بوده و منجر به از دست دادن اهرمهای فشار ایران خواهد شد؛ چراکه در اقدام گام به گام پیشنهادی طرف مقابل به هیچ عنوان مشخص نیست که در انتهای راه آیا تحریمها بهصورت تاثیرگذار لغو خواهد شد یا نه و همچنین طرف غربی اصلا نپذیرفته است که تمام تحریمها لغو شود و خواستار برداشته شدن برخی از تحریمها آن هم بهصورت تعلیق چند ماهه است. این مورد درحقیقت یک نقطه ضعف بزرگ در قرارداد برای احیای امتیازات ایران است. به همین دلیل در این زمینه هیچگونه تفاهمی صورت نگرفته و دوطرف به موارد بعدی پرداختهاند. به همین دلیل است که ایران محق است به مذاکرات گذشته وین ورود کند و موارد عمدهای از جمله میزان و نوع برداشته شدن تحریمها و همچنین فرآیند راستیآزمایی را که منجر به نتیجه نشده است مجددا مورد بحث قرار دهد؛ چراکه شرایط تغییر کرده و طرف آمریکایی باید بداند که دوران آقای روحانی که فرصت مناسبتری برای او محسوب میشد به پایان رسیده و آمریکا اکنون با دولت دیگری روبهرو است که استراتژی متفاوتی برای ورود به مذاکره و نقد کردن امتیازات مورد انتظار ایران خواهد داشت.