سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار: رجب طیباردوغان، رئیسجمهور ترکیه شمشیر خود را علیه همه از رو بسته است. او علیه آمریکا، اروپا، روسیه، ایران و کشورهای همسایهای چون عراق، سوریه و ارمنستان بیپروا سخن میگوید. در داخل ترکیه نیز هیچ مخالفی اعم از ترک و کرد و حتی دوستان سابقش در حزب عدالت و توسعه نیز از دست او در امان نیستند. اردوغان که تا یک دهه پیش بیشتر سیاست «تنش صفر» را در سیاست خارجی در پیش گرفته بود، امروز سیاست خود را «تنش با همگان» تعریف کرده است. هیچ بازیگری از هیچ جناحی باقی نمانده که اردوغان تنشی را با آن ایجاد نکرده باشد. ترکیه که در ماههای اخیر تنشهای شدید را در روابط خود با ایران، روسیه و سوریه شاهد بود از نخستین روز هفته جاری وارد تنشی شدید با غرب شده است. روز شنبه اردوغان به وزارت خارجه کشورش دستور داد تا سفرای 10 کشور غربی را از آنکارا اخراج کند. دلیل اتخاذ چنین تصمیمی یک بیانیه بوده است. سفرای کشورهای کانادا، فرانسه، فنلاند، دانمارک، آلمان، هلند، نیوزیلند، نروژ، سوئد و ایالات متحده آمریکا در ترکیه، دوشنبه هفته گذشته با صدور بیانیهای مشترک از دولت ترکیه درخواست کردند تا پرونده «عثمان کاوالا» تاجر و فعال مدنی ترکیه را بهصورت عادلانه و با سرعت حل کند.
کاوالا کیست؟
عثمان کاوالا با 64 سال سن یک کارآفرین، تاجر و فعال مدنی برجسته ترکیهای است. او متهم است که در التهابات یک دهه اخیر در ترکیه نقشآفرین بوده است. کاوالا ۱۸ اکتبر سال ۲۰۱۷ یعنی یک سال پس از کودتای ناکام سال 2016 بازداشت شد. اردوغان پس از این کودتا، تسویه عمیقی را در ارتش و تمام دستگاههای دولتی صورت داد. دستگاههای امنیتی دولت او همچنان مشغول دستگیری کسانی هستند که گمان میکنند به نوعی در این کودتا نقش داشتهاند. عنوان اتهامی کاوالا البته ارتباطی با کودتا نداشت. او به دلیل اقداماتش در سال 2013 دستگیر شد. کاوالا متهم به نقشآفرینی در اعتراضات مرتبط با پارک گزی است. نقطه آغاز اعتراضات سال 2013 ترکیه تظاهراتهایی بود که در ابتدا با هدف مخالفت با طرح توسعه پارک گزی استانبول برگزار میشد اما سپس با گسترش آن به شهرهای دیگر ترکیه، به بهانهای برای به خیابان آمدن مخالفان حزب عدالت و توسعه تبدیل شد. به دلیل گسترش جغرافیایی و موضوعی اعتراضات سال 2013، تنشها میان دولت اردوغان و مخالفان بالا گرفت و درنهایت اعتراضات با دخالت نیروهای امنیتی و کشته شدن 8 تن از معترضان پایان یافت. با این حال در تابستان 2020 کاوالا به همراه هشت تن دیگر از اتهاماتشان درباره نقشآفرینی در اعتراضات پارک گزی تبرئه شدند اما حکم تبرئه او بهشدت مورد انتقاد اردوغان قرار گرفت. این بار دادستانی استانبول به بهانه تحرکات وی در کودتای سال 2016 مانع از آزادیاش شد. اردوغان به کاوالا لقب «سوروس سرخ» را داده است. دولت باغچهلی، رهبر حزب حرکت ملی ترکیه و متحد سیاسی اردوغان نیز او را عامل جورج سوروس در کشورش معرفی کرده است.
تبعات اقتصادی تنشآفرینیهای اردوغان
اردوغان مقصر مستقیم تمام تنشآفرینیهای موجود در سیاست خارجی کشورش نیست اما بهطور غیرمستقیم مسئول همه آنهاست. اردوغان با دخالت در امور داخلی همسایگانش موجب تضعیف ترکیه شده و این شرایط وضعیتی را برای کشورهای غربی مهیا کرده تا بتوانند در تصمیمات آنکارا دخالت کنند.
در هفته گذشته تنها سه روز پس از بیانیه هماهنگ 10 کشور غربی علیه دولت اردوغان، گروه ویژه اقدام مالی یا افایتیاف نیز ترکیه را در لیست خاکستری خود قرار داد. این گروه روز پنجشنبه ترکیه را به اتهام تلاش ناکافی در جلوگیری از پولشویی و تامین مالی تروریسم وارد لیست خاکستری خود کرد. اقدامی که میتواند با بالا بردن ریسک سرمایهگذاری در ترکیه، این کشور را که اقتصادش در پیوند با نهادهای مالی بینالمللی قرار دارد دچار مشکل کند.
به دنبال واکنش تند اردوغان علیه سفرای 10 کشور اروپایی و آمریکا، با بازگشایی بازارهای ترکیه در روز یکشنبه نرخ مبادله هر دلار آمریکا در برابر لیر به 9.72 رسید که رکوردی جدید به حساب میآید. ارزش لیر از ابتدای سال جاری 24 درصد در برابر دلار کاهش یافته است. این کاهش البته روندی چندساله است که هرچه زمان روبه جلو میرود، سرعت آن نیز افزایش مییابد. برای آنکه سقوط اخیر ارزش لیر به خوبی نمایانگر شود باید دانست که در سال 2015 هر دلار معادل 2.5 لیر بوده که درحال حاضر با رسیدن هر دلار به تقریبا 10 لیر چهار برابر شده است. سقوط 400 درصدی ارزش لیر فشار زیادی را به اقتصاد ترکیه وارد کرده و بهویژه گرانیهای به وجود آمده در پی آن مردم ترکیه را با مشکلات معیشتی مواجه کرده است. سقوط 400 درصدی ارزش لیر طی 7 سال اخیر درحالی است که ارزش لیر از سال 2007 تا 2015 و در مدت 8 سال اندکی بیشتر از صددرصد رشد کرده بود.
اردوغان نگران چیست؟ غرب نگران چیست؟
بیانیه سفرای اروپایی و آمریکا در ترکیه بهطور حتم با هماهنگی با وزارت امورخارجه این کشورها انجام گرفته و مشخص است که این کشورها پس از سلسله مذاکراتی به چنین جمعبندیای رسیدهاند. اگر این فشارها منجر به آزادسازی عثمان کاوالا بشود، اردوغان باید کمکم خود را برای درآوردن ردای قدرت آماده کند. آزادی کاوالا بزرگترین پالس غرب به جامعه ترکیه و بهویژه منتقدان و مخالفان اردوغان برای انتقاد بیشتر و حتی کودتا خواهد بود. با آزادسازی او، عوامل غرب بهراحتی میتوانستند علیه اردوغان آزادانهتر فعالیت کنند. ازاینرو رئیسجمهور ترکیه ترجیح داد با وجود تبعات اظهاراتش، خطونشانی غیردیپلماتیک برای سفرای کشورهایی بکشد که این بیانیه را صادر کردهاند. شامگاه دیروز ایالات متحده در بیانیه ای که در آن به نوعی عقب نشینی از موضع پیشین حس میشود، در اعلام کرد «به قوانین و مقررات ترکیه احترام میگذارد.» به گزارش فارس به نقل از روزنامه «دیلی صباح» ترکیه، سفارت آمریکا در ترکیه اعلام کرد در پاسخ به سوالات مربوط به بیانیه ۱۸ اکتبر، ایالات متحده خاطرنشان میکند که «به تعهد به ماده ۴۱ کنوانسیون وین در خصوص روابط دیپلماتیک ادامه میدهد.» ماده ۴۱ احترام به قوانین و مقررات دولت پذیرنده را شامل میشود و مقرر میکند که نباید در امور داخلی آن دخالت شود. طبق این گزارش، کانادا، هلند و نیوزیلند هریک پیام مشابهی ارسال کردند، در حالی که نروژ و فنلاند پیام ایالات متحده را بازنشر دادند. این اقدام سفارتخانه های غربی، مورد استقبال اردوغان قرار گرفته است.
اگر چه این عقب نشینی ضمنی کشورهای غربی سطح تنش را پایین خواهد آورد اما به نظر نمیرسد آنها در آینده از اقداماتی اینچنین برای تضعیف جایگاه اردوغان خودداری کنند.
اما چرا کشورهای غربی بعد از حدود چهارسال به یاد عثمان کاوالا افتادهاند؟ ریشه این اتفاق را میتوان در سیاست خارجی آمریکا در دوره جدید دنبال کرد. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا قصد دارد بیش از دخالت در غرب آسیا، بر روسیه و چین متمرکز شود. آمریکا قصد دارد در تعریفش از خاورمیانه، یک موازنه منطقهای ایجاد کند که لازمه آن تغییر در قدرت بازیگران است. از نظر آمریکا، ایران در آینده برای آنکه موفق به تسلط بر منطقه نشود، باید زیر فشار سیاست «مهار» باقی بماند، از سویی دیگر در فضای کلی نقش ایران باید بهعنوان یک بازیگر منطقهای پذیرفته شود تا بتواند در کنار عربستان، ترکیه، رژیمصهیونیستی و حتی مصر به بازی بپردازد. در اینجا آمریکا باید برای سیاست منطقهای خود و به گردش درآوردن و کنترل رقابت میان قطبهای منطقه دست به اقداماتی بزند. در همین حال ترکیه بهدلیل تلاش آمریکا برای خروج از منطقه بهدنبال «میراثخواری» از چنین خروجی است. تلاش برای ورود به شرق فرات پس از آغاز زمزمههای عقبنشینی آمریکا و همچنین نفوذ در شمال عراق پیرو قصد واشنگتن برای کاهش حضور نظامی در عراق ازجمله این اقدامات است. این اقدام در شرایطی صورت میگیرد که آمریکا میکوشد پس از خروج یک «نظام رقابتی کنترلشده» در خاورمیانه ایجاد کند و نمیخواهد برخی از کشورها ازجمله ایران و ترکیه با میراثخواری پس از خروج واشنگتن از منطقهاین نظام رقابتی را از کنترل کاخ سفید خارج سازند.
ترکیه پیش از این بهدلیل نقش راهبردی ذاتی در نظام غربی بهعنوان محافظ جنوبی اروپا دارای همگرایی نسبتا شدیدی با آمریکا بود اما امروز بهدلیل تغییر سیاستهای واشنگتن، آنکارا بهنوعی احساس میکند که ارزشهایش در چشم کاخ سفید کاهشیافته و به همین دلیل میکوشد با افزایش قدرت از طریق نفوذ منطقهای، ارزش خود را بالاتر ببرد تا با اتکا به آن موفق به جلب همکاری مجدد آمریکا یا یافتن متحدان جدیدی در عرصه بینالمللی شود.
از نگاه اردوغان طلیعههای نظام چندقطبی در آینده، وزن آنکارا را در چشم آمریکا کاهش داده و این مساله میتواند تبعات گستردهای برای ترکیه داشته باشد. این احتمال وجود دارد که ترکیه با مشکل «مصرشدگی» مواجه شود؛ جایی که یک کشور پرجمعیت و مهم بهدلیل ضعفهایش به بازیچه کشورهای کوچکتر تبدیلشده است. دخالتهای ترکیه و قطر در دوران حکومت محمد مرسی و پس از آن، دخالتهای عربستان و امارات در دولت پساکودتای مصر نشانگر وضعیت بد سیاستورزی در قاهره بود.
ترکیه پیش از این و از دودهه پیش درحالیکه میتوانست مانند مصر به بازی پیشین خودش ادامه دهد، تصمیم گرفت راه جداگانهای را در پیش بگیرد. در غیر این صورت ترکیه امروز یک میدان بازی بود، جایی که عربستان و امارات از سلفیها در ترکیه حمایت میکردند و از سوی دیگر قطر نیز از جریانات نزدیک به اخوان حمایت میکرد. درکنار این بازیگران رژیم صهیونیستی پشتیبانی از احزاب سکولار در ترکیه را برعهده میگرفت و احتمالا ایران نیز بهدنبال نفوذ در میان اسلامگرایان، علویان و شیعیان ترکیه بود؛ چیزی شبیه رقابتهای یک دهه گذشته در مصر.
ازاینرو اردوغان در ترکیه تصمیم گرفت تا سیاست «تنش صفر» را کنار بگذارد و دست به ایجاد نفوذ منطقهای بزند؛ چیزی که باعث میشد ترکیه بهجای تبدیلشدن به زمین بازی، به یک بازیگر در زمین رقابتهای منطقهای تبدیل شود. این نفوذ منطقهای اگرچه توانست تا حدودی به نفوذ ترکیه کمک کند و اردوغان را در قدرت حفظ کند اما رفتهرفته شعلههای آتشی که او در سوریه، لیبی و سایر نقاط روشن کرد، به دامان اقتصاد ترکیه رسید و اوضاع را در این کشور بهسمتی برد که بسیاری از اقتصاددانان نسبت به آینده این کشور ابراز نگرانی میکنند. اردوغان با سیاستهای تهاجمیاش، ترکیه را بهسمت سراشیبی خطرناکی هدایت کرده است. اگرچه سیاست خارجی قاطعانه و نظامیشده نزد بسیاری از رایدهندگان محبوبیت دارد اما اقتصاد نسبتا ضعیف ترکیه که بهشدت با اقتصاد اروپا درهمتنیده است، چنین امکانی را ندارد. این واقعیت را سقوط پیاپی ارزش لیر این کشور در برابر دلار پس از هر اظهارنظر تهاجمی اردوغان اثبات کرده است. او برای باقی ماندن در قدرت، با سرعت بیشتری ترکیه را در خودرویی بدون ترمز بهسمت سراشیبی هدایت میکند و بهنظر میرسد نوار سیاستهای تهاجمی او به آخرش رسیده و کشش بیشتر باعث پارگی و سقوطش خواهد شد.
در همین رابطه مطلب زیر را بخوانید: