نرگس چهرقانی، روزنامهنگار: رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مصاحبهای با شبکه بلومبرگ از قصد خود برای سفر به تهران طی روزهای آتی خبر داد. گروسی هدف خود از سفر به تهران را صحبت با مقامات ایرانی ازجمله حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان پیرامون تامین نظارت آژانس بر فعالیتهای اتمی ایران بهویژه در مجتمع هستهای تسای کرج عنوان کرده است. در همین راستا با مصطفی خوشچشم، کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو نشستهایم. متن این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
همانطور که مستحضرید در ماه گذشته رافائل گروسی و اتحادیه اروپا چندین مرتبه بر بازدید بازرسان آژانس از مجتمع هستهای تسای کرج تاکید داشتهاند، بهنظر شما علت این تاکید و اصرار گروسی بر بازدید از این تاسیسات هستهای چیست؟
با توجه به اینکه آژانس بارها به درز اطلاعات هستهای ایران متهم شده است، ازجمله اطلاعاتی که منجر به ترور دانشمندان اتمی ما شد، این احتمال میرود که آژانس انرژی اتمی بعد از حمله خرابکارانه و تروریستی صهیونیستها بهدنبال جمعآوری اطلاعاتی باشد که با دادن آن اطلاعات به طرف صهیونیست میتواند میزان خسارت و موفقیت عملیاتش را ارزیابی و اندازهگیری کند. ایران با توجه به سوابق آژانس و درز اطلاعات بسیار محرمانهاش از طریق این آژانس حق دارد که به فعالیت آژانس شک داشته باشد. از طرف دیگر بعد از این اتفاقی که رخ داد و حمله خرابکارانهای که صورت گرفت، امکان ازسرگیری این بازبینیها نیازمند زمان است. بهعبارت دیگر، ایران بعد از عملیات خرابکارانه آنها نیاز به زمان دارد که به تحقیقات و بررسی در زمینه این پرونده بپردازد و تا زمانی که پرونده تحقیقات کامل نشود، حق دارد که اجازه ورود طرف خارجی را ندهد؛ چراکه دادن دسترسی بازرسی به آژانس باعث خواهد شد به احتمال زیاد این اطلاعات به طرف صهیونیست یا آمریکایی برسد و آنها بتوانند میزان موفقیت عملیاتشان را ارزیابی کنند و نقشه خودشان را هرچه بیشتر کامل کنند. خصوصا اینکه آژانس در محکوم کردن اینگونه حملات توسط رژیمصهیونیستی بسیار کوتاهی کرده و هیچگاه حاضر به محکوم کردن رژیمصهیونیستی برای حمله به تاسیسات کاملا صلحآمیز و غیرنظامی و ترور شخصیتهای علمی-هستهای ما نشده است. فلذا آژانس بههمراه آمریکا و طرف غربی باید این پیام را بگیرد که عملیات تروریستی، حمله، خسارتآفرینی و ایجاد هزینه برای ایران دارای متعاقباتی است که دامنگیر خود آنها خواهد شد. بهطوریکه اقدامات تروریستی طرف مقابل بههیچعنوان بدون هزینه نخواهد بود. از آنجایی که خود آژانس انتخاب کرده که با عدم محکومیت اینگونه حملات و با درز اطلاعات قبلی هستهای که همواره ابزاری برای اعمال فشار سیاسی بر ایران بوده، در سمت طرف غربی بایستد فلذا باید هزینههای این جانبداری ظالمانه و غیرمنصفانه را هم بپذیرد.
با توجه به اینکه در صحبتهایتان اشاره کردید که ایران محق است تا نگذارد از تاسیسات کرج بازدید شود، به نظر شما تاسیسات کرج بهلحاظ فنی چه ویژگیهایی دارد که آژانس دائم بر بازدید از آن اصرار میکند؟
همانطور که عرض کردم دلیل اول این اصرار آژانس بر بازدید از تاسیسات کرج این است که این احتمال بسیار بالا وجود دارد که میخواهد میزان موفقیت عملیات طرف صهیونیست را بسنجد. دوم آنکه آژانس همواره بهدنبال این است که فعالیتهای ایران را بهنفع طرف غربی محدود کند. دلیل سوم و مهمتر از همه این است که در این مرکز هستهای (تسا در کرج) ایران به ساخت سانتریفیوژهای نسل جدید میپردازد و تولید این سانتریفیوژها بهمنظور سرعتبخشی بر روند غنیسازی و همینطور بالا بردن خلوص اورانیوم غنیشده، دو مولفهای است که روی طرف غربی همواره فشار وارد کرده است. به همین دلیل رژیمصهیونیستی به تاسیسات نطنز حمله کرد تا برای مدتی روند افزایش قدرت این اهرم فشار در دست ایران در جریان مذاکرات وین متوقف شود. هدف اصلی اینگونه حملات هم همین است وگرنه اینگونه حملات نمیتواند روند تکنولوژی هستهای و پیشرفت صنایع اتمی ما را متوقف کند. آنها بهدنبال ایجاد یک مکث و توقف موقت هستند تا ایران اهرمهایش در مذاکرات وین بیش از پیش نشود. طبعا آژانس هم بهعنوان یکی از ابزارهای طرف غربی بهدنبال همین است که درصورت امکان جلوی افرایش این اهرم ایران را بگیرد یا حداقل از میزان پیشرفت قویشدن این اهرم آگاهی پیدا کند و به اطلاع طرفهای غربی برساند.
گروسی معتقد است در سفر قبلی به ایران گفتوگوهای فنی انجام داده است و در سفر جدیدش باید درباره مسائل عمیق سیاسی صحبت شود. به همین علت گروسی اصرار دارد با وزیر امور خارجه یا حتی رئیسجمهور ایران دیدار کند. بهطوریکه در صحبتهای اخیر خودش هم بارها بر این مورد تاکید کرده است. گفتوگوی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با وزیر امور خارجه کشورمان از چه ابعادی برای آژانس دارای اهمیت است؟
گروسی در نوبت پیش هم به تهران آمد و همین اصرارها را داشت. آژانس یک ابزار و مرکز حقوقی و تکنیکی-فنی است نه یک مرجع سیاسی. بنابراین آنچه برای دیدارهای گروسی در سفر اخیرش محقق و اجازه داده شد، تنها محدود به انعقادهایی با سازمان انرژی اتمی و مقامات این سازمان بود که درحقیقت در چارچوب گفتوگوهای فنی و حقوقی قابل طرح بود. اصرار گروسی بر دیدارهای سیاسی بهخاطر این است که پرونده ایران را هرچه سیاسیتر کنند به نفعشان است. با توجه به این مطلب ما در زمینه مذاکرات وین درحال بررسی هستیم و قبول نکردیم که بهسادگی به مذاکرات وین بازگردیم. حالا گروسی بهعنوان ابزار فشار آمریکا سعی در سیاسیکردن و رسانهایکردن پرونده ما دارد تا پرونده ایران را در کانون توجهات تبلیغاتی رسانهای دنیا قرار دهد، بهطوریکه ایران هرچه بیشتر در ذیل فشار قرار بگیرد. متاسفانه روسای فعلی و قبلی آژانس همواره بهدنبال سیاسیکردن پرونده ایران بودند و این خواست آمریکا و شرکای آمریکا بوده است که پرونده ایران را سیاسی-امنیتی کنند والا در چارچوب مسائل فنی و حقوقی سالها قبلتر بلکه بیش از یکدهه قبل از این پرونده بهسهولت قابل حل و عادیسازی بود. کمااینکه در دوره البرادعی چون چنین روندی در حال طیشدن بود، طرف غربی اجازه این امر را نداد؛ چراکه بهلحاظ حقوقی و فنی ایران حق دارد و بهسادگی میتواند اثبات کند که بهدنبال اهداف صلحآمیز است. حال اینکه طرف غربی تنها بهدنبال این است که به بهانه انرژی هستهای روی ایران فشار بگذارد. این درحالی است که آژانس انرژی اتمی یک سازمان بینالمللی فنی است و به سهولت میتوانست بهلحاظ حقوقی و فنی پرونده ایران را خاتمه دهد و عادیسازی کند؛ اما بهدلیل نفوذ طرف آمریکایی و غربی در این سازمان، این سازمان همواره کوشیده پرونده ایران را سیاسی و امنیتی کند و درخواستهای رافائل گروسی برای دیدار با امیرعبداللهیان یا مقامات بالاتر هم در همین چارچوب ارزیابی میشود.