تاریخ : Wed 20 Oct 2021 - 00:32
کد خبر : 62114
سرویس خبری : جامعه

رسانه‌های اجتماعی و تصویر بدن

رسانه‌های اجتماعی و تصویر بدن

بدن قسمت جدانشدنی هویت آدمی است.‌ هر جایی که به کسی پرداخته شود، تن او پیشاپیش در آنجا حی و حاضر است. بنابراین هر تصویر عمومی از هر کسی نقشی در تکوین انگاره‌های مربوط به تصویر بدن دارد.

محمدحسین افخمی، پژوهشگر حوزه نوجوان: تصویر بدن چیست؟ این سوالی است که پاسخ دادن به آن در عین بداهت سخت می‌نماید. همه ما تصویری از تن خود داریم. به این معنا که از خلال فهم شخصی و اجتماعی‌مان درکی از تن‌مندی بدن مرتبط با آگاهی‌مان داریم‌ و آن را با مشخصاتی توصیف می‌کنیم. اما چرا این همه ماجرای تصویر بدن نیست؟ چون خصوصیاتی که ما تن خود را با آنها توصیف می‌کنیم هم اولا مفاهیمی نسبی‌اند، و هم در نسبی بودن خود معانی ارزش‌گذارانه‌ای با خود به‌همراه دارند. معانی‌ای که در بسیاری از موارد ارتباطی با سنجه‌های ملموس و آزمون‌پذیر ندارند، بلکه در ارتباط با هنجارهای اجتماعی معنی می‌یابند. اما این به چه معناست؟

چاقی و لاغری یکی از مفاهیم و پارامترهای مهم مرتبط با تصویر بدن است. معمولا این‌طور تصور می‌شود که چاقی به سبب تاثیرات سوئی که بر عملکرد بدن و نحوه زندگی دارد، مشخصه بد و منفی‌ای برای یک شخص است. و از سوی دیگر هر قدر به تناسب اندام نزدیک‌تر بشویم، بهتر است. اما این انگاره تا چه حد واقعی است؟ غیرواقعی یا واقعی بودن آن می‌تواند از دو سرچشمه نشأت بگیرد. یکی اینکه ما معیار چاقی و لاغری را از کدام نقطه تا کدام نقطه درنظر می‌گیریم؟ به‌عبارت دیگر این جمله که «چاقی در زندگی روزمره فرد تاثیرات منفی دارد» در ابتدا نیازمند این است که مشخص کند داشتن چه مشخصاتی برابر است با «چاق» بودن؟ مثلا آیا چربی دور شکم برابر با چاقی است؟ یا داشتن توده بدنی بالا؟ یا معیاری دیگر؟ نکته دوم این‌که «تاثیرات منفی چاقی» چه چیزهایی هستند و تا چه اندازه مهمند؟ مثلا چاقی با چه بیماری‌هایی ارتباط همبستگی دارد، و این همبستگی تا چه حد است؟ این دو سوال (درصورت کلی‌شان) درباره تمام مشخصات «تصویر بدن» قابل طرحند، اما فارغ از این امکان باید به کارکرد این سوالات نیز توجه کرد.

«مشروعیت‌بخشی» مهم‌ترین هدف از بیان چنین گزاره‌هایی است. به وجود آوردن این انگاره که «چاقی، فارغ از تصورات اجتماعی درباره آن، چیز «واقعا» بدی است» تنها چیزی است که به وجود آمدن این انگاره اجتماعی را ممکن می‌کند. چون قبول شدن یا نشدن گزاره‌ای که زیست گروهی از اعضای اجتماع را ارزش‌گذاری می‌کند، ممکن نیست، مگر اینکه آن گزاره را به واقعیتی خارجی و غیرقابل تغییر مرتبط کنیم، و این‌طور ادعا کنیم که «فارغ از اینکه جامعه چه فکری می‌کند چاقی چیز بدی است. چون بدی آن با واقعیات غیرقابل تغییر پزشکی مرتبط است» اما مشروعیت‌بخشی تنها نکته مهم در راستای به وجود آوردن یک انگاره درباره بدن نیست. مولفه مهم دیگر بازنمایی است. بازنمایی‌ای که در میزان مشروعیت انگاره تاثیر مستقیم دارد. اگر کسی این‌طور ادعا کند که «چاقی یک مولفه مخرب و یک ناهنجاری است» پیشاپیش باید پاسخش برای این سوال را آماده کرده باشد که این ناهنجاری تا چه حد فراگیر است؛ چراکه واضح است ناهنجاری‌ای که فراگیری زیادی داشته باشد می‌تواند کمتر بد و مخرب انگاشته شود. اینجا جایی است که باید به بازنمایی تصویر بدن پرداخت.

بدن قسمت جدانشدنی هویت آدمی است.‌ هر جایی که به کسی پرداخته شود، تن او پیشاپیش در آنجا حی و حاضر است. بنابراین هر تصویر عمومی از هر کسی نقشی در تکوین انگاره‌های مربوط به تصویر بدن دارد. این نکته در سال‌های پس از به وجود آمدن رسانه‌های جمعی اهمیت پررنگ‌تری نیز می‌یابد. این نکته که بازیگری که همه دنیا او را می‌بینند، یا مدلی که عکس او در گوشه و کنار شهر چاپ شده، چه خصوصیات جسمی‌ای دارد، همه ما را وادار می‌کند تا درباره بدن خودمان فکر کنیم‌. و با پاسخ دادن به این سوال که «من تا چه اندازه به او شبیهم؟» جایگاه خودمان را در نظم تن‌ها حدس بزنیم‌. اما در سال ۲۰۲۱ هیچ‌چیز به‌سادگی سال‌های قبل نیست‌. در لحظه روبه‌رو شدن با عکس یک خواننده مطرح یا یک سوپرمدل، همیشه گزاره‌هایی به کمک ما می‌آید تا خودمان را کمتر سرزنش کنیم. مثلا اینکه او به امکانات اقتصادی بالاتری دسترسی دارد و به این سبب مثلا می‌تواند پوست بهتری داشته باشد‌. یا اینکه او کسی است که از بین میلیون‌ها آدم انتخاب شده و این انتخاب به‌خاطر زیبایی‌اش بوده. این گزاره‌ها ما را از اینکه خود را «بد» یا «زشت» بدانیم، در امان می‌دارد. اما این روزها، روزهای رسانه‌های اجتماعی است. عصر اینستاگرام و توئیتر. و افرادی که ما در اینستاگرام دنبال می‌کنیم الزاما سلبریتی‌های مشهور و موفق نیستند. ما دوستان‌مان، ولاگرهای کوچک و بزرگ و صفحات پرت را در رسانه‌های اجتماعی دنبال می‌کنیم. این به این معناست که دست ما از گزاره‌هایی مثل «او از بین صدها نفر به‌خاطر زیبایی‌اش برگزیده شده»، خالی است. او کسی است که با ما در یک دانشگاه درس می‌خواند، در یک خیابان زندگی می‌کند یا اصلا دوست ماست. این یعنی همه چیزهایی که او به آنها رسیده برای ما نیز در دسترس است.

این‌طور است که ما برای اینکه عکسی را در صفحه شخصی خودمان انتشار دهیم، همواره با این سوال دست و پنجه نرم می‌کنیم که «آیا به اندازه کافی زیبا هست؟» این سوال شکل ساده‌شده این است که «آیا بازنمایی‌ای که این عکس از بدن من ارائه می‌دهد، به اندازه کافی به بازنمایی مقبول از بدن نزدیک است؟» و این سوال در طیف‌های مختلف اجتماعی اهمیت‌های مختلفی دارد. مثلا بین زنان از مردان پررنگ‌تر و مهم‌تر است. و بین نوجوانان از بزرگسالان مهم‌تر. چرایی این نکته شاید به این برگردد که نوجوانان در جایگاهی هستند که هویت بسیار متزلزلی دارند. آنها رشته تحصیلی، شغل یا عادات تکین خود را هنوز به دست نیاورده‌اند، بنابراین این نکته که بدن‌شان چه خصوصیتی دارد برای آنها اهمیتی دوچندان دارد. اما چه کاری می‌توان در راستای کم کردن این فشار کرد؟ شاید ساده‌ترین راه این باشد که مفهوم «تصویر بدن»، «بازنمایی» و «برساخت» را به آنها توضیح دهیم. دربسیاری از موارد وقوف به اینکه نکته‌ای درباره تصورات ذهنی ما وجود دارد کمک پررنگی به از بین رفتن یا ضعیف شدن آن نمی‌کند؛ اما در بسیاری از موارد نیز می‌تواند ما را در ریشه‌یابی، حل یا حداقل مهار آن کمک کند.

در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید:

اگر باز هم ۱۶ساله شوم... (لینک)

او می‌خواهد عضلاتی برجسته داشته باشد! (لینک)