زهرا رمضانی، روزنامهنگار: اظهارات متناقض و یک بام و دو هوای مسئولان دولت یازدهم در برگزاری آزمون سراسری موضوعی نیست که بهراحتی از یادها برود. مردادماه 99 بود که اگر بگوییم هر روز به نقل از مسئولان وزارت علوم و بهداشت درباره تعویق یا عدم تعویق در برگزاری آزمون سراسری خبر جدیدی منتشر شد؛ گزافه نگفتهایم. تا جایی که به نظر میرسید مسئولان به کمک کرونا آمدهاند تا بار فشار روانی داوطلبان را بیشتر کنند! البته این مساله تنها به تاریخ برگزاری یکی از مهمترین آزمونهای ورودی به دانشگاهها ختم نشد، بلکه در ابتدای تعطیلی دانشگاهها و تصمیم برای غیرحضوری شدن دانشگاهها هم هر ازگاهی دانشجویان شاهد یک اظهارنظر از مسئولان مربوطه بودند. بهطوریکه گویی در میان بخشهای مختلف مرتبط با نظام آموزش عالی مسابقهای برای اطلاعرسانی درخصوص این موضوعات به راه افتاده بود و مسئولان بیتوجه به برهمزدن امنیت روانی دانشجویان و داوطلبان، تلاش میکردند صرفا اطلاعات خود را فارغ از تکذیب و تاییدیههای بعدی به اطلاع جامعه برسانند. مشابه همین اتفاق درمورد برخی مسائل دیگر دانشگاهها مانند آزمونها و امتحانات و دروس عملی و... هم دیده شد و گویا تمامی هم ندارد و حالا دوباره در سال جدید تحصیلی با شکل و شمایل جدیدتری درخصوص بازگشایی دانشگاهها خودنمایی میکند. موضوعی که میتوان از زاویه دیگری به آن نگاه کرد:
بحران اطلاعرسانی در بازگشایی دانشگاهها
با اینکه تصور میشد با روی کار آمدن دولت جدید، رویهها حداقل در نحوه اطلاعرسانی سروسامان بگیرد، اما با نگاهی به اظهارات اخیر مسئولان درباره حضوری شدن دانشگاهها گویی همچنان فضای سردرگمی در این زمینه حکمفرماست؛ چراکه درست بعد از انتشار خبری در 18مهرماه آن هم از زبان وزیر علوم مبنیبر آغاز آموزش حضوری تمامی دانشجویان از 15 آبانماه تا همین امروز، اظهارات ضدونقیضی در اینباره رسانهای شده که تنها باعث سردرگمی دانشجویان شده است. چند روز بعد از اظهارات وزیر علوم، محمدرضا آهنچیان، مدیرکل دفتر برنامهریزی آموزش عالی وزارت علوم اعلام میکند 100درصد دانشجویان در تاریخهای اعلامشده امکان حضور در دانشگاهها را ندارند و همین صحبت را میتوان نقطه آغازی برای اظهارات متناقض مسئولان در بخشهای دیگر دانست.
درست است مسئولان ردهبالای نظام آموزش عالی تصمیم بر بازگشایی دانشگاه گرفته و روز گذشته نیز وزیر علوم طی نامهای به روسای دانشگاهها اعلام کرده که براساس مصوبه اخیر ستاد ملی کرونا تداوم آموزشهای حضوری دانشجویان در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور مقتضی بوده و حتی 3 شرط نیز برای این مهم به دانشگاهها ابلاغ کرده است، اما نگاهی به متن نامه نشان میدهد باز تکلیف دانشگاهها بهطور کامل روشن نشده است. براساس نامه وزیر آموزشهای حضوری باید تدریجی بوده و با توجه به شرایط منطقه موردنظر و میزان واکسیناسیون دانشجویان و شرایط خوابگاهی برقرار شود؛ یعنی در عمل تشخیص این مساله برعهده شورای مدیریت استانی آموزش عالی گذاشته شده و دانشجویان باید منتظر تصمیم شورای مدیریت استانی خود بمانند. اتفاقی که وضعیت را برای دانشجویان غیربومی سختتر هم خواهد کرد.
بازگشایی بدون مدیریت یعنی آغاز بحران دیگر!
از ناهماهنگیهای تمامنشدنی مسئولان در تصمیمگیری برای موضوعات مختلف مانند بازگشایی دانشگاهها که بگذریم، نمیتوان خطرات بازگشایی زودهنگام دانشگاهها را نیز نادیده گرفت. بازگشت دانشجویان به محیطهای آکادمیک با توجه به اینکه بخشی از آنها در خوابگاهها اسکان داده میشوند و از طرف دیگر سلفهای غذاخوری هم در کنار کلاسها میزبان دانشجویان هستند، آن هم در شرایطی که هنوز واکسیناسیون همه دانشجویان انجام نشده، میتواند زمینهساز ایجاد بحران برای نظام آموزش عالی در آینده نزدیک باشد. هرچند مسئولان وزارت علوم در مردادماه امسال جدول زمانبندی واکسیناسیون دانشجویان در 4 فاز را منتشر کردند، با نگاهی به وضعیت موجود در این زمینه میتوان گفت که عملا این برنامه آنطور که باید جلو نرفته و طبق آخرین اطلاعات هنوز درصد کمی از کل دانشجویان واکسینه شدهاند! جالبتر اینکه مسئولان اطلاعاتی از روند واکسیناسیون نمیدهند و مشخص نیست امروز در این حوزه چه جایگاهی داریم. بازگشایی بدون اطمینان لازم از سلامت محیط دانشگاه، خطر ابتلا به بیماری را بدونشک چه برای دانشجویان و چه استادان و کارکنان افزایش خواهد داد.
شرایط دانشگاه با نامه و بیانیه مهیا نمیشود
البته مشکلات بازگشایی دانشگاهها تنها به اینجا ختم نمیشود؛ چراکه مسئولان دانشگاهها نهتنها تمایل چندانی برای بازگشایی ندارند بلکه از آمادگی کافی در این زمینه هم برخوردار نیستند. بالا رفتن هزینهها و مشکلات اقتصادی چند سال اخیر باعث شده فشار مالی زیادی به دانشگاهها تحمل شود، در این میان کرونا و غیرحضوری شدن کلاسهای درس باعث شد بخش جالبتوجهی از این هزینهها کم شده و دانشگاهها توانستند نفسی بکشند. امروز اما با مطرح شدن بازگشت دوباره دانشجویان به دانشگاهها، طبیعتا روسای دانشگاهها باید خود را برای بالا رفتن هزینهها آماده کنند. از طرف دیگر دور بودن دانشجو از محیطهای آکادمیک باعث شده تغییراتی در موضوعات صنفی رخ دهد و طبیعتا همین مساله میتواند زمینهساز بروز مشکلاتی هم برای دانشجویان و هم دانشگاهها شود. جالب اینجاست که مسئولان برخی دانشگاهها مانند تهران بر شرایط نامطلوب غذا و خوابگاه در شرایط فعلی صحه گذاشتهاند. چندی پیش سعید حبیبا، معاون دانشجویی دانشگاه تهران از کاهش کیفیت غذا سخن به میان آورده و گفته بود: «بهدلیل گران شدن قیمت برخی مواد اولیه ما مجبور شدهایم برخی اقلام را جابهجا کنیم و از مواد اولیه ارزانتر در بازار استفاده کنیم؛ بهطور مثال بهدلیل افزایش قیمت برنج ایرانی، از برنج پاکستانی استفاده میکنیم که خب ما میدانیم طعم برنج ایرانی بهتر است اما فعلا چارهای نداریم.»
به گفته این مقام مسئول این مهم تنها مختص دانشگاه تهران نیست بلکه دیگر دانشگاهها هم درخصوص بودجه تغذیه و گران شدن مواد اولیه با وزارت علوم نامهنگاری کرده و با توجه به بودجههای فعلی شرایط بر همین روال خواهد بود. جالبتر اینکه حبیبا اعتراض دانشجویان در این زمینه را هم بحق دانسته بود. چنین اظهارنظری آن هم از دانشگاهی مانند تهران نشان میدهد که دانشگاهها در عمل آمادگی میزبانی از دانشجویان بهصورت فیزیکی را ندارند. این مولفه در کنار اصرار مسئولان بر بازگشایی و البته اظهارنظرهای گاه و بیگاه و متناقض آنها، نشان میدهد که دانشجویان باید همچنان در بلاتکلیفی به سر ببرند. طبیعی است همه ما از نسبت به لزوم بازگشایی فیزیکی دانشگاهها همعقیده هستیم اما تصمیمات عجولانه و غیرکارشناسی و بدون توجه به واقعیت حاضر در کف دانشگاهها نهتنها نتیجه مثبتی در پی نخواهد داشت بلکه آرامش فعلی آموزشها را هم مختل خواهد کرد.