پیرامون وضعیت فعلی فضای سیاسی-اجتماعی دانشگاههای کشور با فاطمهسادات طباطبایی، عضو اسبق شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل به گفتوگو نشستهایم. متن این گفتوگو در ادامه از نظر شما میگذرد.
همانطور که مستحضرید فضای سیاسی دانشگاه در دوره ریاستجمهوری دولتهای قبل دچار رخوت شده است. بهنظر شما اکنون رئیسی برای خروج دانشگاه از این فضای رخوتزده باید چه کنند؟
پیشنهاد اولم این است که فاصله بین دانشجویان و رئیسجمهور کم شود. چون ممکن است بین مطالبات دانشجویی و رسیدن این مطالبات به گوش رئیسجمهور فاصله بیفتد و هم با توجه به اینکه محتمل است افرادی که در راس قرار میگیرند بهخاطر نگاههای سیاستزده چه در وزارت علوم چه در مسئولیتهای دیگر، مطالبات دانشجویی مخصوصا آنهایی را که مطالبات درستی یا به اصطلاح نقطهزنیهای دانشجویی است را به گوش رئیسجمهور نرسانند، بهتر است این فاصله کم شود. برای کمشدن این فاصله بهنظرم یک شورای مشورتی متشکل از دانشجویان که ذائقههای مختلف سیاسی دارند -که حالا مشخصا میتواند از تشکلهای مختلف باشد یا نباشد- تشکیل شود. و این شورا با یک واسطه به رئیسجمهور وصل باشد. حالا این واسطه میتواند یکی از وزرا یا مشاوران رئیسجمهور باشد که بتوانند جلسات ثابتی را داشته باشند. ثمره این جلسات این است که دانشگاه زنده میشود و دانشجویان حس میکنند که اصالت دارند و میتوانند در فضا اثرگذار باشند. در این حالت یک مقدار رخوت فضای سیاسی دانشگاه گرفته میشود. این را هم بگویم که این شورا قرار نیست سیاستگذاری خاصی کند، بلکه بیشتر شورای مشورتی است که مسائل روز را به گوش رئیسجمهور میرساند، سپس برای این مسائل یک گروه از دانشجوها تشکیل میشود و دانشجوها با بررسی و تحقیق یک راهبرد عملیاتی برای آن پیاده میکنند. بعد آن راهبرد را به رئیسجمهور میدهند تا قابلیتها و ظرفیتهای اجرایی آن بررسی و اجرا شود. وقتی که چنین بهایی به دانشجویان داده شود و ببینند که چه اثرگذاریای دارند، در این شرایط فضای دانشگاه پویاتر میشود و از آن فضای رخوتزده و سیاستزده بیرون میآید. بنابراین این اولین قدم در ترمیم ارتباط اولین مسئول اجرایی کشور، رئیسجمهور با کف دانشگاهها است. همچنین از دیگر ظرفیتهای دانشگاه جنبش دانشجویی است که بهواسطه بیمهری و سیاستزدگی روسایجمهور قبلی ضعیف شده است. در همین راستا یک مساله دیگر که به رئیسجمهور پیشنهاد میکنم در این فضا انجام دهد، مساله احیای آزاداندیشی بهخصوص برای تشکلهای دانشجویی است. در همین جریان رهبرمعظمانقلاب بر مساله آزاداندیشی بسیار تاکید کردهاند و اگر واقعا رئیسی به این مساله (آزاداندیشی) قائل است، بهنظرم باید به جریان دانشجویی قوت و ضریب دهد؛ این قوت و ضریب را جز با بازسازی فضای دانشجویی نمیتوانیم انتظار داشته باشیم. وقتی زمان طاغوت را نگاه میکنیم مبارزه سیاسی دغدغهای میشود که قوت میگیرد و مبارزه میکند، ولی الان میبینیم این فضا در دانشگاه و دانشجویان وجود ندارد. دلایلش هم بسیار است.
بهنظر میرسد در سالهای اخیر، دولتها تا جایی از تشکیلات دانشجویی حمایت کردهاند که مواضع و رویکردهایشان با مواضع دولت یکسان باشد. و درصورتیکه اختلافنظری میان دانشجویان و مواضع دولتها پیش بیاید، حمایت مسئولان از آنان قطع میشود و در ادامه تصمیمگیریها، نظر و پیشنهاد تشکلهای دانشجویی دیگر مثل سابق برای دولتها و مسئولان چندان اهمیتی ندارد. تجربه و نظر شما در این باره چیست؟
اینکه استفاده ابزاری از دانشجویان بشود یا نشود به خود دانشجویان بستگی دارد. درست است که دانشجو دغدغهمند است، ولی شاهد این هستیم که جریانات مختلف سیاسی، در فضای دانشجویی بهدنبال پایگاه هستند و نزدیک ایام انتخاباتها که میشود، تشکلهای دانشجویی یکبارمصرف پدید میآیند. بهطوری که تشکلهای دانشجویی که ریشهای ندارند، بهتازگی و در آن ایام پیش از انتخابات تاسیس شدهاند و تا دوره بعد از انتخابات هیچ خبری از آنان نیست. بنابراین دانشجو اصلا نباید خود را دستمایه بازیهای سیاسی احزاب قرار دهد. این تشکل مثلا اگر چهار سال به قبل فعالیت داشته و الان فعالیتی ندارد، مشخص است با چه هدفی ایجاد شده و طبیعی است مطالبات و فضای سیاسی خاصی را دنبال میکند و در ابتدای امر خود را تبدیل به ابزاری برای جریان سیاسی خاصی کرده است. دانشجویانباید با بصیرت و نگاه محکمتری فضای فعالیتی خود را انتخاب کنند.