تاریخ : Mon 11 Oct 2021 - 01:11
کد خبر : 61493
سرویس خبری : نقد روز

لزوم ارتقای استراتژی مذاکراتی ایران به حالت تهاجمی

در گفت‌وگوی سیدمصطفی خوش‌چشم، تحلیلگر مسائل راهبردی و بین‌الملل با «فرهیختگان» مطرح شد

لزوم ارتقای استراتژی مذاکراتی ایران به حالت تهاجمی

ما در حوزه سخت، از یک توان برابر با جبهه مخالف برخورداریم. یعنی اگر رژیم‌صهیونیستی در هرجایی از دنیا در هر حوزه‌ای به ایران ضربه زده، دقیقا مشابه آن ضربه را ازسوی ایران خورده است. شکی در این نیست و فکت‌های زیادی برای آن وجود دارد. اگر آتش‌سوزی‌ای راه انداخته‌اند، اگر تروری کرده‌‌اند، اگر کشتی‌ای مورد اصابت واقع شده، هرچه علیه ایران کرده‌اند، از پاسخ متقابل ایران بی‌نصیب نمانده‌اند.

سیدشایان ابهری، روزنامه‌نگار: ایران به‌دنبال احقاق حقوق مسلم خود در مذاکرات هسته‌ای است و این هدف، استراتژی مشخص و ویژه‌ای را می‌طلبد. سیدمصطفی خوش‌چشم معتقد است جمهوری اسلامی، مؤلفه‌های قدرت قابل‌قبولی برای پیشبرد مذاکرات به نفع خود دارد و مذاکره‌کنندگان ایرانی باید با درنظر گرفتن این ظرفیت‌ها در مواجهه با طرف‌های غربی، یک استراتژی جامع و تهاجمی تدوین و اجرا کنند. متن گفت‌وگوی «فرهیختگان» با سیدمصطفی خوش‌چشم، تحلیلگر و کارشناس مسائل راهبردی و بین‌الملل را در ادامه می‌خوانید.

باتوجه به گفته اخیر اسلامی در این‌باره که دوربین‌های برجامی با دوربین‌های پادمان تفاوت اساسی دارد و با سابقه‌ای که آژانس در این سال‌‌ها از خود در مواجهه با وقوع برخی خرابکاری‌ها در تأسیسات هسته‌ای ایران نشان داده، روند تعویض کارت حافظه‌ و تعمیر دوربین‌ها به این شکل را تا چه میزان درست می‌دانید؟ آیا می‌تواند روش مناسبی در کنترل مزاحمت‌هایی که اسلامی هم به آن اشاره کرده باشد؟

ما براساس آنچه تعهد کرده و پذیرفته‌ایم، یک‌سری وظایف بین‌المللی داریم. ازجمله آنها در این حوزه، قوانین  NPT(معاهده منع گسترش هسته‌ای) و IAEA (سازمان بین‌المللی انرژی اتمی)، پادمان‌ها و توافقنامه‌هایی است که امضا کرده‌ایم و براساس آنها موظف به انجام این کارها هستیم. ازطرف دیگر، با تعهدات ذیل برجام مواجه هستیم که این‌ تعهدات، قطعا باید متوقف شوند، همان‌طور که مجلس هم با تصویب قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها خواستار همین موضوع است. اما اصولا و حتی از سال‌های دور یعنی 2005، 2006 و 2007 میلادی، همواره موارد مشکوکی در تیم‌های بازرسی آژانس دیده شده است. ایران هم براساس حقوقی که دارد، خواستار لغو سفر برخی از همین بازرسان یا جایگزینی آنها شده است. درواقع آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به‌عنوان یک ابزار برای کشورهای غربی عمل می‌کند. هم دانسته و هم نادانسته، به پیشبرد اهداف غرب ازجمله با جابه‌جایی اطلاعات و دردسترس گذاشتن آنها برای آمریکا و متحدانش، در چارچوب اهداف غرب عمل می‌کند. کمااینکه بسیاری از تجهیزاتی که در چارچوب قوانین و بازرسی‌های برجامی به ایران آمد آمریکایی بود و این را «مونیز» وزیر انرژی دولت اوباما در زمان مذاکرات برجام هم مورد اشاره قرار داد و گفت این تجهیزات ساخت آمریکا بود و ایران هم این را می‌دانست و این را هم می‌دانست که هرآینه این احتمال وجود دارد که در این تجهیزات، دستگاه‌های جاسوسی تعبیه شود و از آنجاکه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی این تجهیزات را نصب می‌کرد، ایران حق بازکردن آنها را هم نداشت، بنابراین جاسوسی مراکز غربی و سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان بین‌المللی انرژی اتمی از ایران همیشه متصور بوده است. اما درباره پرونده هسته‌ای، ما هم‌اکنون در وضعیتی هستیم که در نوع مذاکرات، تغییر استراتژیکی مشاهده می‌شود. به همین منظور همه اقدامات فنی که در رابطه با آژانس صورت می‌گیرد هم باید به ما در چارچوب این تغییر استراتژی کمک کند. گاه نیاز است تغییرات شدید باشد و گاه نیاز است این تغییرات به‌کندی صورت گیرد تا درنتیجه تغییرات، به این استراتژی خدشه‌ای وارد نشود.

اسلامی در دوجا از سخنانش، به قانون راهبردی لغو تحریم‌‌ها و اتفاقاتی که مطابق این قانون رخ داده است ارجاعی داشت و در این‌باره اعداد و ارقامی نیز مطرح کرد. اشاره به این داشت که سانتریفیوژهای IR2M و IR6 درحال ساخت است و این فرآیند در زمان‌بندی مشخصی دنبال خواهد شد. در جای دیگری هم اشاره کرد ما در ذخیره‌سازی اورانیوم 20 درصد، از 120 کیلوگرم عبور کرده‌ایم و از برنامه جلوتر هستیم. فکر می‌کنید این موارد اعلام‌شده و پیشرفت‌هایی که رخ داده است، چه پیامی به طرف‌های غربی مخابره خواهد کرد و چه اثراتی بر مذاکرات هسته‌ای پیش‌رو خواهد داشت؟

این موارد می‌تواند یک بخشی از استراتژی جدید ما در پرونده هسته‌ای باشد. «کاهش اثرگذاری تحریم‌ها» بخشی از این استراتژی است. بخش دیگر استراتژی هم مذاکراتی ترجیحا حداقلی و اتخاذ سیاست‌های آفندی است. این سیاست‌های آفندی، به‌منزله استفاده از اهرم‌های فشار در حوزه‌های گوناگونی است که ایران می‌تواند از آنها استفاده کند. بخشی از این اهرم‌ها در حوزه هسته‌ای و بخشی دیگر در حوزه نظامی است. ایران همین‌طور می‌تواند در حوزه‌های دیگر نیز به آمریکا و متحدان اروپایی‌اش فشار وارد کند. ازجمله اینکه جمهوری اسلامی می‌تواند در بسیاری از امور، به‌خصوص امور مرتبط با صنایع هسته‌ای و تکنولوژی هسته‌ای به شکل روزافزونی بر طرف غربی فشار وارد کند تا در مذاکرات دست برتر را داشته باشد؛ از نسل جدید سانتریفیوژها و بالا بردن خلوص غنی‌سازی گرفته، تا بزرگ‌تر کردن اندازه ذخایر غنی‌شده هسته‌ای و دیگر دستاوردهایی ازجمله اورانیوم فلزی. به هر تقدیر، ایران از راهبرد قبلی خودش در دوران روحانی هیچ سودی نکرده است و قطعا باید با یک تغییر استراتژی در صحنه ظاهر بشود. نکته مهم این است که کلیه این بخش‌های آفندی، پدافندی و مذاکراتی، باید در چارچوب یک طراحی استراتژیک و نقشه راه زمان‌بندی‌شده و ازپیش مشخص صورت گیرد تا تأثیر خودش را بگذارد.

همان‌طور که مطرح شد، در دوسال گذشته شاهد خرابکاری‌‌هایی در تأسیسات هسته‌ای  کشور بوده‌ایم که در تعدادی از این خرابکاری‌ها، باتوجه به موضع‌گیری‌ها و اظهارنظرها می‌شود مداخلات و ردپای رژیم صهیونیستی را مشاهده کرد. نکته‌ای که در همه این خرابکاری‌ها و مداخلات مشاهده شده، سکوت و عدم موضع‌گیری رسمی کشورهای اروپایی در محکوم کردن این اقدامات خرابکارانه و غیرقانونی بوده است. باتوجه به این اتفاقات، سکوت و به‌نوعی همراهی طرف‌های غربی برجام با این خرابکاری‌ها، موضع و رویکرد جمهوری اسلامی در مواجهه با این عملکرد طرف‌های غربی برجام به‌لحاظ حقوقی، سیاسی و دیپلماتیک باید چگونه باشد؟ آیا ما توانسته‌ایم از این اتفاقاتی که علیه منافع‌مان رخ داده حداکثر استفاده را ببریم و حقوق مسلم‌مان را احقاق کنیم؟

ما در حوزه سخت، از یک توان برابر با جبهه مخالف برخورداریم. یعنی اگر رژیم‌صهیونیستی در هرجایی از دنیا در هر حوزه‌ای به ایران ضربه زده، دقیقا مشابه آن ضربه را ازسوی ایران خورده است. شکی در این نیست و فکت‌های زیادی برای آن وجود دارد. اگر آتش‌سوزی‌ای راه انداخته‌اند، اگر تروری کرده‌‌اند، اگر کشتی‌ای مورد اصابت واقع شده، هرچه علیه ایران کرده‌اند، از پاسخ متقابل ایران بی‌نصیب نمانده‌اند.

اما در حوزه نرم، یعنی حوزه‌ای که مربوط به حوزه رسانه و اقدامات سیاسی و دیپلماتیک است، ما کماکان شاهدیم که قدرت و مؤلفه نرم ما به‌درستی رشد نکرده است. به‌رغم پتانسیل‌های بسیار بالایی که انقلاب اسلامی در منطقه و جهان از آنها برخوردار است، این ظرفیت‌ها به‌کار گرفته نشده و فعال‌سازی این توانایی انجام نشده است. ما همان مسیری که از جنگ تا به الان در حوزه موشکی، منطقه‌ای، پهپادی و دیگر حوزه‌های نظامی رفته‌ایم و مؤلفه‌های قدرت سخت‌مان را به چنین سطحی از توانمندی رسانده‌ایم را باید در حوزه نرم هم برویم. سیاست‌های ما در صحنه بین‌الملل، چه در رسانه و چه در حوزه روابط دیپلماتیک، تهاجمی و آفندی نیست. حتی در حوزه‌های پدافندی هم درحال حاضر، در این زمینه به‌خوبی عمل نمی‌کنیم. از توانمندی‌هایمان استفاده نمی‌کنیم و بنابراین بسیاری از ظرفیت‌ها مورد استفاده قرار نگرفته است. توقع این است که در دولت رئیسی و وزارت امور خارجه امیرعبداللهیان، به این‌گونه موارد توجه ویژه‌ای بشود و سعی شود سیاست خارجی ما فعال، کنشگرانه و همچنین تهاجمی باشد. باید منتظر شد و دید.