علی مزروعی، روزنامهنگار: با حسین آبنیکی، رئیس اسبق مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی پیرامون روند پیشرفت هستهای سازمان انرژی اتمی در چند ماه گذشته به گفتوگو نشستهایم. متن گفتوگوی «فرهیختگان» با وی را در ادامه میخوانید.
صنعتی شدن و عبور از فاز تحقیقات در مأموریتهای سازمان انرژی اتمی، کلیدیترین اقدام و وظیفه این سازمان است که اسلامی هم به آن اشاره کرد. به نظر شما چه اقداماتی باید صورت بگیرد تا سازمان انرژی اتمی را بهسمت صنعتی شدن ببریم؟
برآورد من این نیست که وارد فاز صنعتی نشدهایم ما در تولید مواد هستهای اقداماتی را شروع کردهایم اما واحدهای بعدی را دولتهای بعدی پیگیری نکردند و عملا برق هستهای ما به آن هدف 20 هزار مگاواتی که قبلا مطرح میشد و 10 هزار مگاواتی که الان دارد مطرح میشود، نرسیده است و در فازهای دوم و سوم نیروگاه بوشهر کارش شروع نشده و خیلی جدی پیگیری نشد. برق هستهای ما هنوز به همان 10 هزار مگاوات متوقف مانده است. کار سوخت سهونیم درصد را نیز قبل از سال 92 که دولت یازدهم مذاکراتش را شروع کند، شروع کرده بودیم اما دولت با اقدامات برجامی همه چیز را متوقف کرد. فلذا اکثر حوزههای صنعت هستهای که داشت به سمت دادن خروجیهای گسترده میرفت مثل حوزه رادیو داروها که الان هم مردم خروجیهای آن را دارند استفاده میکنند متوقف شد و جلو نرفت و عملا اقدامات زیادی ابتر ماند. رآکتور اراک نیز ساخت و راهاندازیاش متوقف شده و ما یک گریدی از رادیوداروها را نتوانستیم تولید کنیم، تولید سوخت سهونیم درصد در رآکتور بوشهر پیگیری نشد و متوقف ماند، حتی سوخت رآکتور تهران همان مقداری که از ابتدا بود باقی ماند و بقیه 20 درصد را نیز قرار شد رقیق کنیم و جلو نرویم. بنابراین در 8 سال گذشته صنعت هستهای ما توام با توقف بوده است. برخی از چیزها هم از بین رفت مثل سایت نطنز یا قلب رآکتور اراک که با بتون پر شد و این ما را بهشدت عقب انداخت و خیلی از کارهایی که میتوانستیم انجام بدهیم را انجام ندادیم. بسیاری از کارهای ما در سطح پژوهش قرار شد باقی بماند. حتی همین پژوهش هم تقلیل پیدا کرد و تضعیف شد. چه پژوهش در داخل سازمان انرژی اتمی و چه پژوهشهای دانشگاهی، دورههای علمی دانشگاهی در کارشناسیارشد و دکتری هم تضعیف شد و عملا صنعت هستهای طی هشت سال گذشته دچار یک توقف و عقبگرد شد که این آسیب جدی را به ما زده است و عملا به ما اجازه نداده است که از پژوهش به سمت اجرا و صنعتی شدن برویم.
بنابر گفته اسلامی تولید اورانیوم فلزی آغاز شده است و سانتریفیوژهای IR2M نصب و IR6 درحال ساخت هستند. به نظر شما این امکانات و انواع سانتریفیوژها که اسلامی به آنها اشاره کرده چه تاثیراتی در روند مذاکرات خواهد داشت؟ و چه پیامی را مخابره میکند؟
طی مذاکرات هیچ پیشرفتی نبوده است و هیچ یک از طرفهای برجام نه آمریکا و نه اروپا تعهدات خودشان را انجام ندادهاند و فقط ما تعهداتمان را انجام دادیم. ما هم این تعهدات را تقلیل دادیم و الان براساس نیازمان داریم جلو میرویم و گفتیم برنامه هستهای ما براساس نیاز خواهد بود. آنچه که قرار است برای ما اتفاق بیفتد بر همین اساس و مبناست؛ ما نیازهایمان را در چارچوب انپیتی میتوانیم و باید مرتفع کنیم. حتی آژانس نیز باید به ما کمک کند. وقتی یک طرف برجام به تعهداتش عمل نمیکند ضرورتی ندارد که ما هم به تعهداتمان عمل کنیم. بهطوریکه تنها طرف وفادار به تعهدات ما باشیم. بنابراین همه آنچه که ما انجام میدهیم در چارچوب مقررات آژانس پذیرفته شده است. برجام هم محدودیتهایی برای ما میگذاشت که الان ما ضرورتی بر اینکه برنامه هستهایمان محدودیتی را داشته باشد، نداریم و این برنامه مبتنیبر نیاز ماست و منطبق بر پروتکلهای جهانی است و هیچ منعی بر ما نشده است و آژانس دارد تحت فشار آمریکا و رژیم صهیونیستی موضعگیری سیاسی میکند و تلاش میکند فعالیتهای ما را به نوعی دچار محدودیت کند. بهطوری که تلقی دیگری را جا بیندازد که انگار ایران خلاف تعهدات عمل کرده است. درحالیکه بههیچوجه اینگونه نیست. وقتی طرفهای دیگر به معاهده عمل نمیکنند ما هم ضرورتی ندارد که عمل کنیم. ما یک دوره دوساله کاملا به تعهدات عمل کردیم و حتی بیشتر از تعهدات جلو رفتیم. اما اگر طرفهای دیگر به برجام برگشتند، آن وقت آژانس میتواند از ما انتظار داشته باشد که ما هم به تعهدات برگردیم.
باتوجه به اینکه برای تامین نیازهای روبه رشد مردم، نیاز به توسعه بیشتر انرژی اتمی داریم، بنابراین نیاز به تامین مالی بیشتری نیز داریم. یک بخشی از این نیاز مالی توسط روسیه تامین میشود، راههای دیگر این تامین مالی چیست؟ همانطور که اسلامی اشاره کرد محاسبه هزینه مالی انرژی اتمی ظالمانه و پایینتر از حد واقعی آن است، شما بهترین راه برای تامین مالی گسترش انرژی اتمی را چه چیزی میدانید؟
صنعت هستهای ما هم باید در حوزه برق توسعه پیدا کند و هم در حوزههای دیگر. بخشی از آن را باید نظام سرمایهگذاری کند اما واقعیتش این است که حجم این سرمایه قابل توجه است و لزوما همه این سرمایهگذاری توسط دولت نمیتواند اتفاق بیفتد. یکی دیگر از روشهای تامین هزینه این است که از سرمایه خارجی استفاده کنیم که یکی دولت روسیه است و از خیلی دیگر از کشورها هم میتوانیم کمک بگیریم. خیلی از دولتها در راستای توسعه و صنعتی شدن از توان و پتانسیل مالی کشورهای دیگر استفاده میکنند، کاری که ما در صنعت نفت و خیلی از صنایع دیگر انجام دادیم، بهطوریکه در این حوزه هم میتوانیم انجام دهیم. یکسری از بخشهای صنعت هستهای است که به کشاورزی، پزشکی و... برمیگردد. مردم و دستگاههای دیگر ازجمله بخش خصوصی میتوانند منابع مالی خود را به سوی صنعت هستهای کشور بیاورند و با اقدام خود سبب توسع این صنعت شوند. صنعت هستهای باید گسترش پیدا کند و میان آحاد مردم بیاید. سرمایهگذاران مردمی میتوانند در حوزههای مختلف این صنعت ازجمله تولید آبشیرینکنها، نیروگاههای هستهای، سیستمهای پرتودهی کشاورزی و... سرمایهگذاری کنند. ما برای توسعه صنعت هستهای کشور باید از همه ظرفیتهای مالی استفاده کنیم، اگر بخواهیم بار تامین منابع مالی توسعه صنعت هستهای را بر دوش دولت بگذاریم قطعا روند توسعه و پیشرفت این صنعت در کشور کند میشود باید از منابع بین بخشی، منابع وزارتخانههای دیگر، منابع بخش خصوصی و خارجی استفاده کنیم تا بتوانیم صنعت هستهای را به میزانی که موردنیاز کشور است توسعه دهیم.