تاریخ : Sun 10 Oct 2021 - 01:42
کد خبر : 61413
سرویس خبری : سیاست

رویکردهای پیشنهادی  برای مواجهه مطلوب با موضوع افغانستان

رویکردهای پیشنهادی برای مواجهه مطلوب با موضوع افغانستان

به‌نظر می‌رسد وضعیت میدانی و واقعی افغانستان آنچنان ناشفاف و درهم‌تنیده است که هرگونه موضع‌گیری صفروصدی درمورد آن فاقد حرفه‌ای‌گری لازم است. رسانه‌ها باید تلاش کنند با کاهش از غبارآلودگی موضوع و ایجاد شفافیت به امکان جوزدگی مخاطب توسط القائات رسانه‌های دشمن دامن نزنند.

در روزهای اخیر دوگانه‌های بسیاری در موضوع افغانستان در فضای رسانه‌ای کشور ساخته شده است که بیشتر به‌نظر می‌رسد منشأ داخلی دارد و کمتر نسبتی با واقعیت‌های میدانی در افغانستان دارد. رسانه‌های همسو با نظام نیز به‌نظر می‌رسد با یک سردرگمی در نسبت با وقایع افغانستان روبه‌رو هستند.

کلان‌رویکرد این رسانه‌ها حمایت کمرنگ و در پیش‌زمینه از طالبان بود که موجب می‌شد تا مرز توجیه رفتار طالبان در افغانستان نیز پیش برود. همین رفتارها باعث شده است در فضای رسانه‌های غیررسمی جمهوری اسلامی به حمایت از طالبان متهم شده و هزینه‌هایی در این زمینه متحمل شود. چارچوب مطلوب مواجهه جمهوری اسلامی با مساله طالبان و مسائل افغانستان چیست و چگونه بهتر است به موضوع بپردازد، سوالی است که در این نوشتار قصد پاسخگویی به آن وجود دارد.

از آنجاکه موضع رسمی رهبر معظم انقلاب درمقابل افغانستان حمایت از مردم افغانستان بوده است به‌نظر می‌رسد هرگونه رویکردی که جنبه حمایتی از گروه طالبان باشد که بدون رای‌گیری و با قدرت اسلحه به قدرت رسیده است، باید متوقف شود.

موضع فضای رسانه‌ای کشور باید به‌سمت کشف و انعکاس خواست و اراده مردم افغانستان برود و مطالبه برگزاری انتخابات آزاد و فراگیر در افغانستان در مواجهه با وضعیت سیاسی افغانستان باید در دستورکار قرار گیرد. به‌نظر می‌رسد مطالبه برگزاری انتخابات و تشکیل یک دولت فراگیر در افغانستان عینی‌ترین مصداق حمایت از مردم افغانستان است که مورد اشاره رهبری هم بوده است.

آنچه از انعکاس رسانه‌ای از افغانستان به‌نظر می‌رسد این است که «امنیت» مهم‌ترین و جدی‌ترین مساله مردم افغانستان در دهه‌های اخیر بوده است به‌نحوی که حاضر به تن دادن به هر دولت و حکومتی هستند مشروط به برقراری امنیت. پیگیری و ضریب‌دهی به این نیاز مردم افغانستان و فشار به حکومت طالبان برای تامین امنیت و کنترل رفتارهای ضدامنیتی و خودسرانه، مساله مهم بعدی است که از آن غفلت شده.

جنایات و قساوت‌هایی که توسط طالبان چه به‌صورت سازمان‌یافته چه به‌صورت انفرادی و خودسر اتفاق می‌افتد باید در رسانه سهم داشته باشد و تقبیح شود؛ تنها در این صورت ادعای بی‌طرفی و حمایت از مردم افغانستان باورپذیر می‌شود. تا زمانی که انعکاس جنایات طالبان در رسانه‌های غیررسمی و رسانه‌های بیگانه انعکاس داشته باشد و سهمی در رسانه ملی و رسانه‌های همسو با نظام نداشته باشد برچسب همکاری و حمایت از طالبان به جمهوری اسلامی قابلیت چسبندگی خواهد داشت. تا زمانی که رسانه‌ها به‌صورت متعادل به تحلیلگران و روایتگران افغانستان میدان ندهند تصویر یک‌سو و یک‌طرف از موضوع جز بردن نظام به موضع متهم حمایت از طالبان نتیجه دیگری نخواهد داشت. درواقع این‌گونه قابل جمع‌بندی است که طالبان آنقدر سازمان یکپارچه و یکدستی ندارد و آنقدر قابل اعتماد نیست که حمایت همه‌جانبه رسانه‌های همسو با نظام را با خود همراه کند. فضای رسانه‌ای باید فضایی را بسازد که امکان تغییر موضع نظام درصورت تغییر رفتار طالبان فراهم باشد. نگاه صفروصدی به سیاست خارجی منجر به شکست است و فضای رسانه‌ای نباید چنین فضایی را فراهم کند.

چرایی عدم حضور نظامی کشور در افغانستان و مقایسه نادرست آن با مساله سوریه نیازمند موشکافی و تحلیل و ساده‌سازی برای مخاطب است. رسیدن به تحلیل درست و ادراک صحیح از موضوع از مسیر بررسی همه دیدگاه‌ها به‌دست می‌آید. تا زمانی که رسانه‌ها تنها به ابراز یک‌سو از موضوع همت داشته باشند طبیعتا همان روایت مطلوب و منعکس‌شده در موضع متهم قرار گرفته و غیرقابل‌باور می‌شود. کنار زدن خط‌قرمزهای ساختگی و امکان انعکاس نظرات موافق یا مخالف حضور نظامی کشور در سوریه و افغانستان تنها راه افزایش عمق تحلیلی مخاطب از تحولات منطقه‌ای خواهد بود.

پرداختن به ریشه‌های اعتقادی طالبان و تبیین تنوع و تکثر موجود میان اهل سنت و قرائت‌های مختلف میان آنها بهترین کمک به تفکیک بین طالبان و داعش در ذهن مخاطب است. تبارشناسی و عقبه‌شناسی طالبان و بررسی ریشه‌های قومی و عقیدتی آنها می‌تواند امکان بازی رسانه‌ای دشمن را در این موضوع به‌شدت کاهش داده و آسیب‌پذیری مخاطب را تا حدود زیادی کنترل کند.

جمع‌بندی

درمجموع به‌نظر می‌رسد وضعیت میدانی و واقعی افغانستان آنچنان ناشفاف و درهم‌تنیده است که هرگونه موضع‌گیری صفروصدی درمورد آن فاقد حرفه‌ای‌گری لازم است. رسانه‌ها باید تلاش کنند با کاهش از غبارآلودگی موضوع و ایجاد شفافیت به امکان جوزدگی مخاطب توسط القائات رسانه‌های دشمن دامن نزنند. بازنمایی واقعی از نقاط روشن و تاریک حکومت تازه در افغانستان و انعکاس خواست و اراده مردم افغانستان مسیر مطمئن‌تری برای کنشگری رسانه‌ای در مواجهه با موضوعات افغانستان است.