نسیم شیرازی، روزنامهنگار: تیم والیبال بانوان سایپا در دیدار ردهبندی باشگاههای آسیا به مصاف تیم «سوپریم چانبری» تایلند رفت و با نتیجه سه بر صفر مغلوب این تیم شد تا با عنوان چهارمی آسیا به کار خود پایان دهد؛ کاری که حتی با کسب عنوان چهارمی هم برای والیبال بانوان که بهترینهای دنیا را در آسیا دارد بزرگ است و حتی همین حضور تاریخی بین 4 تیم اول آسیا خودش توجهها را معطوف والیبال بانوان که به اندازه والیبال آقایان موردتوجه نیست، میکند. به بهانه این اتفاق خوش والیبالی برای دختران بلندقامت ایران با پیشکسوت نامآشنای والیبال بانوان ایران که این روزها بازیهای دختران والیبالی را در بستر نقاهت بعد از جراحیاش بهجد پیگیری میکند همکلام شدیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با فریبا سلیمانی را خواهید خواند.
سایپا در باشگاههای آسیا به نیمهنهایی رسید که این اتفاق خوشرنگی برای والیبال بانوان بهشمار میرود.
بله، اتفاق خیلی اتفاق خوبی است و همه ما خیلی خوشحال شدیم. آرزوی من و بیشتر همکارانم این بود که بچهها به جمع چهار تیم برتر آسیا صعود کنند و امیدوار بودیم حتی کسب سکو هم داشته باشند که خب گرچه این اتفاق نیفتاد، ولی نمیتوان بهراحتی از این صعود چشمپوشی کرد و این درخشش را به خانواده والیبال ایران، به کادر فنی، دختران قهرمان و باغیرت و همه آنهایی که در این موفقیتها سهیم بودند تبریک میگویم و آرزوی قهرمانی آسیا را هم برای دختران والیبال ایران دارم.
توانستید بازیها را تماشا کنید؟
متاسفانه چون درگیر جراحی بودم، آنطور که دلم میخواست بازیها را نتوانستم دنبال کنم، ولی یکیدو بازی را بهصورت لایو و چند بازی را با کلیپهای منتشرشده دیدم، اما برایم خیلی مهم بود که حتی با همین شرایطم هم بازیها را دنبال کنم و برایشان انرژی بفرستم.
باتوجه به همان بازیهایی که از بچهها دیدید عملکردشان چطور بود؟
بچهها خیلی مصمم و خیلی همدل بودند و احساس میکنم با تمام وجود دلشان میخواست بهترین خودشان در زمین باشند. مقابل تیمی مانند قزاقستان که خیلی قدبلندند طبیعی است که ما نتوانیم آن چیزی که دلمان میخواهد را انجام دهیم، ولی خب بچهها با اینحال خیلی خوب بازی کردند.
والیبال بانوان ما برای حضور قدرتمندتر در رقابتهای آسیایی و بینالمللی به چه چیزهایی نیاز دارد؟
واقعیت این است که آنگونه که برای پسران برنامهسازی و تدارکات هست برای دختران نیست. باتوجه به اینکه بهترینهای جهان و المپیک میان بانوان در آسیا هستند باید مخاطبان والیبال را متوجه سختی کار دختران والیبالیمان در آسیا کنیم. اینکه بهترینهای دنیا در آسیا هستند هم باعث افتخار است و هم خیلی کار دختران ما را سخت میکند و انتظار خیلی بزرگی است که مثلا بخواهیم با حضور سه قدرت برتر جهان روی سکو برویم. این اتفاق برای والیبال پسران ما نیست، پسران ما یک روزی آرزویشان قهرمانی در آسیا بود، ولی الان برای حضور در بهترینهای دنیا تلاش میکنند و باید بدانیم حریفان اصلی پسران ما در جهان هستند نه آسیا، درحالیکه رقیبان اصلی دختران ما در دنیا همین کشورهای آسیایی هستند.
چه باید بکنیم؟
ما باید برای دختران و پسرانمان دنبال سبکهای مختص خودشان باشیم. برای تمرینات و پیشرفت دخترانمان باید سبک بهترینهای آسیا را دنبال کنیم که به بهترین جهان نزدیک شویم، ولی خب برای پسرانمان طبیعی است که سبک اروپا باید برنامهریزی و پیگیری شود و استعدادیابیها براساس نیاز خودش انجام شود که به عقیده من دو کار متفاوت است و بازهم میگویم کار ما در آسیا چندین برابر پسران در آسیاست. اینها را میگویم که مردم ما شاید سختی کار دخترانمان در آسیا را ندانند. از همه اینها بگذریم دختران ما در مسابقات بیرون از ایران سفیران فرهنگی و ورزشی کشورمان هستند، همین مسابقه دادن با پوشش یعنی دختران ما در زمین مسابقه مقابل تیمهای دیگر شاهکار میکنند که اینگونه بازی کنند و باور کنید اگر برنامهریزی درازمدت برای تیم ملی والیبال دختران باشد، قهرمانی آسیا دور از دسترس ما نیست. یک برنامه چهارساله همانطور که برای آقایان در ردههای سنی مختلف درنظر میگیرند باید برای خانمها هم باشد، ولی خب همانطور که گفتم، با دو تا الگوبرداری متفاوت که برای ما آسیای شرقی و پسران اروپاست.
پس تقویت ردههای سنی پایه یکی از پیشنهادهای جدی شماست؟
بله، استعدادیابی و کار تخصصی در ردههای سنی پایه بسیار مثمرثمر است، بهطور مثال خانم بلوریزاده مشاور المپیک است و به فدراسیون هم کمک میکند. میخواهم بگویم از وقتی خانم محمدیان روی کار آمده، از بچههای ملیپوش و تحصیلکرده این رشته را که علم تمرین، والیبال و بدنسازی دارند استفاده بهتری میکنند؛ مثل بهرهگیری از مهرهای موثر مثل بلوریزاده. ما هم مانند پسران باید استعدادیابیهای خوبی داشته باشیم؛ مثلا سرمربی نوجوانان پسران حتی به روستاهای دورافتاده هم برای پیدا کردن بازیکنان مستعد رفته و همراه گروهی بزرگ و کاربلد این مسیر را طی میکنند و واقعا تعارف نداریم، حرف اول در این رشته را فیزیک میزند و باید سراسر ایران را بهدنبال دختران بالای یک متر و80 گشت. کار سادهای نیست ولی باور کنید میشود پیدا کرد و پشتوانهسازی خوبی برای تیم ملی داشت، ما هم باید در زمینه مربیگری و هم بازیکن، پشتوانهسازی کنیم که این اتفاق هم زمان و هم حوصله میخواهد. ضمن اینکه برای بالا بردن روحیه خانمها همانطور که ما خانمها از والیبال آقایان حمایت میکنیم همانقدر هم انتظار داریم این اتفاق متقابلا بیفتد و آقایان هم حمایتشان را از والیبال و دختران والیبالی ایران نشان بدهند. در خیلی از رشتهها این حمایت متقابل را میبینیم، ولی در والیبال نمیبینیم. اتفاقا یکی از بازیکنان ملیپوش یکبار به من گفت شما همیشه از پسران والیبال چه در فضای مجازی و چه رودررو حمایت میکنید، ولی آنها هیچوقت چنین کاری را برای دختران نمیکنند! و بهنظرم وقتی ما میگوییم یک خانوادهایم باید مانند یک خانواده هوای همدیگر را داشته باشیم، یک خانواده اینگونه نتیجه میگیرند. بعضیها به من زنگ زدند که چرا اینقدر بزرگش میکنید وقتی در این مسابقات ژاپن، چین یا کره نیست و من اینجا هم میگویم برای ما نفس کار مهم است و باید به دختران توجه بیشتری شود. حمایت از والیبال دختران باعث میشود نگاه بهسمت این بچهها بیشتر شود و روزی آنها را روی سکوی آسیا ببینیم. این کلمه نمیتوانیم را باید از ذهن دخترانمان بیرون بریزیم و این خودباوری را به آنها برای اتفاقهای زیباتر والیبال بدهیم.
نقش جوانترها را در آینده تیمملی والیبال چقدر میبینید؟ چند درصد تیم جوان هستند؟
ببینید، آقایان یک تیم بزرگسالان آماده پشت تیم ملی اصلی دارند، مانند جوانانی که به قهرمانی آسیا رفتند و با شکست ژاپن اول شدند. قدرت این بچهها در انگیزه بالایشان بود و شاید وقتی من 40سالم باشد دیگر انگیزه آنچنانی برای بهتر شدن نداشته باشم و مسائل حاشیهای مرا بهخاطر غرور یا هرچیز دیگری درگیر کند، ولی در نوجوانی و جوانی خیلی انگیزه هست و حالا دختران ما بهخاطر اینکه سالها بهدنبال نتیجه خوب بودند هنوز آن انگیزه و تلاش را دارند. بیشتر بچهها دهههفتادی هستند و کلیت تیم را میتوان جوان درنظر گرفت. راستش نمیدانم آیا تا حالا به بانوان قدرت مانور نمیدادند؟ یعنی دستشان بسته بوده و باید زیر سلطه آقایان میشدند یا نه، در اینباره خیلی درجریان نیستم که بگویم در استعدادیابی خانمها کوتاهی کردند یا نه! فکر میکنم اگر بهدنبال استعدادیابی خوبی باشیم، باید از امثال بلوریزاده بهره ببریم و البته خوشحالم که بالاخره از این پتانسیلها استفاده میشود.
وضعیت برگزاری اردوها و مسابقات تدارکاتی والیبال برای خانمها چطور است؟
بازهم میرسیم به بحث مهم برنامهریزی؛ چهارسال است ما نزدیک مسابقات اردو میگذاریم. در روزهای کرونا هم که بحثش جداست، ولی بهطور کلی اگر برنامهریزی درازمدت مثلا چهارساله باشد مانند آقایان، بهطور حتم خیلی بهتر جواب میگیریم و طبیعی است که هیچ مربیای موافق نیست که تیم فقط مسابقه را ببرد یا بعد از یک اردوی 6ماهه بچهها رها شوند که نتیجه این رها شدن به نفع تیمملی نیست. از آنجاکه سالها است والیبال بانوان ما لیگ پویا به خودش ندیده هم کار را سختتر میکند. البته شنیدم که به امید خدا در لیگ امسال تیمهای بیشتری حضور خواهند داشت که امیدوارم روی کیفیت لیگ هم تاثیر مثبت بگذارد. البته اتفاق قشنگی که الان در والیبال افتاده این است که خانم محمدیان، خانم شاددل و اعضای والیبال در بخش خانمها برای اتفاقهای والیبالی نظرسنجی و مشورت میگذارند که این اتفاق جدید و خوبی است و فکر میکنم به پیشرفت والیبال کمک خواهد کرد. مثلا از آنجاکه قراردادهای والیبال بچهها خیلی زیاد نیست، جایزههایی که برای سوپرلیگ با این مشورتها گذاشته شد فکر میکنم انگیزه ورزشکاران حاضر در لیگ را هم بیشتر میکند. معتقدم برای مقامهای شایسته باید از این بچهها حمایت مالی شایستهای هم بهعمل آید، چون کار دختران بهخاطر سفیر فرهنگی ورزشی بودنشان بهمراتب سختتر از آقایان است و باید در زمینه اسپانسرینگ قوی عمل کنیم.
از خودتان بگویید، درحال حاضر چه میکنید؟
بهخاطر شرایط کرونا در والیبال کمرنگتر شدم و درحال حاضر عضو هیاترئیسه هیات والیبال تهران هستم و از تیرماه هم یکیدو کلاس تخصصی والیبال در ردههای سنی مختلف را برعهده گرفتم. درحال حاضر بهخاطر جراحیام تیمداری نمیکنم و به امید خدا آخر این ماه که برای همیشه با مریضیها خداحافظی کنم، در دورههای بعد اگر صلاح بدانند در خدمت تیمها هستم. البته اولویت من هم استفاده از جوانهای والیبالیمان است و همیشه هم قرار نیست ما باشیم و اگر احتیاجی به حضور من بود در خدمت کمک به والیبال دختران کشورم هستم. من همیشه خدمتگزار والیبال و حامی دختران و پسران والیبالی خواهم بود؛ چراکه ما یک خانوادهایم.