تاریخ : Fri 01 Oct 2021 - 10:21
کد خبر : 61007
سرویس خبری : سیاست

خود زنی

خود زنی

تفکر خارجی شدن و خارجی گرایی که در واقع فرآیند بیگانه پرستی را مسلط می سازد، چیزی جز تخریب روح و جسم جامعه در پی ندارد و این جامعه چیزی نیست جز ساختاری که تک تک ما ارکان تشکیل دهنده اش هستیم.

علی مهرآور: اینروزها وقتی می خواهی مطلبی بنویسی، نمی دانی از کجا شروع کنی و برخی به شکلی ذهن را درگیر می کنند که نگرانی بدنه نوشتار به لحاظ رعایت اصول نگارش دچار آسیب نشود. حفظ ریتم مقدماتی تا متن اصلی و اتمام مطلب که بسان فراز و فرودهای یک پروسه پروازی است، در مورد وقایعی که اینروزها به چشم می بینیم کمی خارج از آنچه تصور می شود است. دردی که امروز برجامعه ما می گذرد آثاری است از پی ضرباتی که خود بر پیکره همین جامعه می زنیم و شاید هم از آن بیخبر باشیم. فغان از بی تدبیری ها که رنجی بس اسفناک در طی 8 سال اخیر برما گذشت و کسانی که با رفتارهای بعضاً نا آگاهانه خود آب به آسیاب دشمن می ریزند هم چالش های روزمره ما را مضاعف کرده اند. تاریخ انقلاب اسلامی می گوید که از نخستین روزهای پیروزی و فرآیند رهایی کشور از دست نامردمان در سال 57، تحریم های ظالمانه مختلفی شامل حال کشور گردید و کینه ها به جایی رسید که حتی با جنگِ رو در روی 8 ساله هم نتوانستند به آنچه دنبال می کنند از پی این کینه ورزی دست یابند، پس شاید باید تسلط بر مغز ها را شروع می کردند و یکی از موثرترین راهها همان بود ماحصل تلاش ایرانی را خارج از کیفیت جلوه دهند. و در طی تمامی سالهای اخیر به وفور دیده ایم که این طرز تفکر چه ضربات مهلکی بر پیکره اقتصاد ایران ما آورده است. عجیب است انگشتانی امروزه به لمس واژگان جهت ایجاد استوری ها و پست های وطن خواهی می رود که در فصل سرما دستکش خارجی می پوشد و در گرما هم کرم های مرطوب کننده غیر ایرانی را به نمونه وطنی ترجیح می دهد.

زخمهایی که برپیکره اقتصاد و مقاومت ایرانی که برخی از آنها خنجرهایی با دسته های ساخت هموطن است و تا حالا چه کسی بوده که از خود بپرسد آیا فقط بی تدبیری ها و سوء مدیریت ها است که بسیاری از کارخانجات تولید داخل را به سمت تعطیلی کشانده است؟

در روزگاری که همگان از حضور مافیای دارویی و کمبود دستگاه های مورد نیاز نهادهای درمانی ائم از بیمارستان ها، فریادها به سر می دهند، چه کسی بوده که اعلام کند از بس از کالای تولید داخل انتقاد کردیم و حتی مصرف کنندگان را مسخره نمودیم، تولید داخلی متوقف شد؟ عده ای بیکار شدند و امروزه که ما تحت شدیدترین تحریم های ضد انسانی هستیم باید بنشینیم و با افزایش بی رویه ارز که ناشی همان کلید بی کاربرد بود، شاهد تلف شدن جان جامعه باشیم .

ارزی که به سختی به سرزمینمان می رسد، هنگفت هم از کشور خارج می شود. روزگاری بود که مردم همدیگر را برای خرید کفش داخلی مسخره می کردند و حتی اگر جایی کالایی  ساخت ایران داشت، خجالت زده بود از اعلام آن اما، همانها می نشینند و از اوضاع بد اقتصادی و بیکاری و دردهای مختلف انتقاد می کنند اما، هرگز خود را بازخواست نمی کنند که در این جنایت بزرگ سهم داشته اند که صد البته حساب حامیان تولید داخل از اینها جدا است.

ابتدای کلام بیان داشتم که اعجاب انگیز بودن برخی وقایع به قدری است که شاید از روال نگارش صحیح خارج شویم چون، از دردها می خواهیم صحبت کنیم از دردی که مدتها با نفوذ بیگانه و منافق بر ما گذشت اما، دشمن سیراب نگشت و کینه آن تمام نشدنی بود. خیلی اوقات می بینیم که بسیاری افراد فریادهای وطنم پاره تنم سر می دهند اما همانها هرگز حاضر به حمایت از کالای داخلی نیستند. کاش از عزیزانی که خود را ایران پرست می دانند بپرسیم که چرا پیامهای تمسخر واکسن برکت را دست به دست می کنند و می خندند؟ چرا روزگاری که در نبود واکسن دائما هشتگ های مختلف را در غالب اعتراض و همراهی ناخواسته با مافیای رسانه ای بدخواهان این مرز و بوم را ترند می کردند، حال که هر هفته صدها هزار و گاهاً میلیون ها دزها واکسن وارد می شود و برنامه ریزی مدونی جهت واکسیناسیون صورت گرفته است، اقدامی نمی کنند و به حمایت نمی پردازند؟ آیا شما آمده اید فقط برای انتقاد و در نهایت می خواهید جامعه را در پارادوکس افکار ناآگاهانه خود غرق سازید؟ این چه رسمی است که ناسپاسی جای حقیقتگرایی گرفته و در نهایت آنچه به روح جامعه تلقین می شود آن باشد که ما ایرانی هستیم و این یک جرم به حساب می آید و باید حتما سرتاپا خارجی بپوشیم و رفتار کنیم تا خوشبخت باشیم! مگر نه اینکه همین رفتارها جامعه را از فرهنگ غنی مان تخلیه نمود و امروز آنقدر تضاد میان افراد می بینیم که متاسفانه به سختی می توان دوام یک تشکیل خانواده نوپا را دید.

هشتگ های اعتراض آمیز از آمار مرگ و میر، از آمار بیماری ها و مسائل مختلف به ویژه کرونا و طلاق و بسیاری ناهنجاری ها می زنیم اما، ذره ای به آن فکر نمی کنیم رنجی که می بریم بخشی از آن را خود به خودمان تحمیل نموده ایم. تفکر خارجی شدن و خارجی گرایی که در واقع فرآیند بیگانه پرستی را مسلط می سازد، چیزی جز تخریب روح و جسم جامعه در پی ندارد و این جامعه چیزی نیست جز ساختاری که تک تک ما ارکان تشکیل دهنده اش هستیم.

چرا مردم ما به مرحله ای رسیدند که تولید داخل را کارآمد یا ناکارآمد، مسخره می کنند و سعی دارند از آن استفاده نکنند و به این ترتیب حمایت از تولید داخل سلب شده و کارخانجات داخلی هم ورشکست می شوند و از پی آن بی کاری و از رونق افتادن اقتصاد کشور دستاوردهای ناپسندی است که امروزه ناظر بر آن هستیم. براستی چرا تا این حد موج تمسخر تولید داخلی وجود دارد که حتی واکسن برکت را مسخره می کنند. البته که در این میان جمع کثیری هستند در صفوف تزریق واکسن ایستاده اند و مشتاق برکت هستند. اینهمه حرکت برعلیه خود موسوم به خودزنی چه ماحصلی را برای ما خواهد داشت جز آنکه بخش عمده مشکلات امروز از پی همین خودزنی ها است؟ اگر دانشمندان تولید دارو در داخل را ناامید کنیم چه کسی پاسخگوی نیاز ما در شرایط تحریمی جهت تامین نیازهای درمانی خواهد بود. اما از آن بدتر اینکه مدت طولانی با نکوهشهایی مبنی بر خرید و توسعه فرآیند واکسیناسیون مواجه بودیم، حال که تقریبا روند چشمگیر سرعت تزریق واکسن را به چشم میبینیم چرا حرفی از آن نمیزنیم؟ ایران روزی نفر نیاز داشت تا پشت خاکریزها برایش بجنگد اما جنگ ها همیشه سر مرزها و پشت خاکریزها نیست. گاهی تا پشت شیشه پنجره و حتی داخل اذهان رسوخ می کند که فقط سلاح آگاهی می تواند به نجات خاک کشور کمک کند.