سهیل سیدجمالی، روزنامهنگار: در چند سال گذشته جو فکری در جهان غرب بهخصوص آمریکا، معطوف بر چین بوده است. موضوع رشد اقتصادی، علمی و نظامی چین آنقدر پراهمیت بود تا جایی که حتی بر سلیقه فکری و حق رای شهروندان آمریکایی تاثیر گذاشت و دونالد ترامپ که با شعارهایی در محوریت مقابله با چین پا به عرصه انتخابات ریاستجمهوری گذاشته بود، توانست در سال 2016 میلادی وارد کاخ سفید شود. اما با نگاهی دقیقتر به مسائل نظامی و امنیتی در سطح بینالمللی و با توجه به هشدارهای کارشناسان نظامی، میتوان به این نتیجه رسید که روسیه حداقل در کوتاهمدت بزرگترین خطر نظامی، امنیتی و سیاسی برای آینده غرب خواهد بود.
ائتلافهای ضدچینی واشنگتن، نفسگیری مسکو برای نوسازی
توافقها و اتحادهایی مانند «گروه4» که از کشورهای آمریکا، استرالیا، ژاپن و هند تشکیل شده است و بهتازگی توافق نظامی-امنیتی «آکوس» بین آمریکا، انگلستان و استرالیا درباره زیردریاییهای اتمی، همگی حکایت از آن دارند که جهان غرب به رهبری ایالاتمتحده درتلاش است چین را مهار کند. اما این توافقهای نظامی و امنیتی دقیقا مانند یک شمشیر دولبه برای واشنگتن عمل خواهد کرد و از طرفی باعث خواهد شد کاخ سفید عمده تمرکز فکری و توانایی نظامی خود را بر منطقه «هند-آرام» معطوف کند و از مسائل مربوط به روسیه خواهناخواه غافل شود و از طرف دیگر بزرگترین متحد سنتی ایالاتمتحده یعنی قاره اروپا به حاشیه رانده شود.
برای مثال در مساله توافق آکوس که فرانسه بزرگترین بازنده آن است، ما شاهد یک اجماع سراسری بین صاحبنظران و دولتمردان اروپایی هستیم که همگی از این رفتار یکجانبه واشنگتن و لندن به خشم آمدهاند و بر حق پایمالشده پاریس تاکید میورزند. کشورهای مهم اروپایی مانند آلمان، هلند، بلژیک، ایتالیا و حتی «ترزا می»، نخستوزیر پیشین دولت بریتانیا از این سیاست جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به تلخی یاد کرده و او را یادآور سیاستهای ضداروپایی دوران دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا میدانند.
مسائلی از ایندست باعث دلسردی اروپاییان نسبت به آمریکا شده و دقیقا راه را برای حضور سیاسی و اقتصادی روسیه در قاره سبز هموار خواهد ساخت. با نگاهی دقیق به شطرنج سیاسی در جهان متوجه خواهیم شد که احساس خطر آمریکا از رشد فزاینده چین، منجر به اخذ تصمیماتی از سوی سیاستمداران در کاخ سفید شده است. این تصمیمات باعث شده زمین برای بازیگردانی روسیه به شکل محسوسی خالی شود.
پررنگتر شدن قدرت چین بین افکار عمومی جهان و بالا گرفتن تنش و بیشتر شدن التهاب سیاسی و اقتصادی بین واشنگتن و پکن، مسلما همان چیزی است که مسکو بهدنبال آن خواهد بود. زیر سایه کشمکشهای نظامی و امنیتی بین دموکراسی غربی و اژدهای سرخ شرقی، روسها که از پیشزمینههای قدرتمندی در موارد نظامی، امنیتی، صنعتی و علمی برخوردار هستند، فرصت تنفس دوباره یافته و به دور از جنجال میتوانند با هوشیاری نقاط ضعف یا اقتدار گذشته خود را احیا و بازسازی کنند.
همچنین روسها از این فرصت استفاده کرده و عمق نفوذ استراتژیک خود را در داخل مرزهای اروپای مرکزی و غربی گسترش خواهند داد.
روسیه همچنان بزرگترین تهدید موشکی- هوایی برای غرب
به اعتقاد «گلن ونهرک»، ژنرال بخش فرماندهی شمالی نیروی هوایی ایالاتمتحده، روسیه با مجموعهای از زیردریاییهای پیشرفته و موشکهای کروز که بهسختی قابل تشخیص هستند، تهدید اصلی نظامی برای کشور آمریکاست. ژنرال ونهرک در 18 آگوست سال جاری میلادی در تالار گفتمان مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی، در سخنرانی خود اعلام کرد: «روسها تواناییهایی را توسعه دادهاند که در 20 سال پیش وجود نداشت. موشکهای کروز کنترل از راه دور و رادارگریز و همچنین زیردریاییهایی پیشرفته در سطح زیردریاییهای ساختهشده توسط ما هماکنون در اختیار ارتش روسیه است.»
این ژنرال باسابقه در ادامه تفاوت اساسی بین تهدیدهای موشکهای کروز و بالستیک را توصیف کرد: «موشکهای کروز میتوانند از سکوهای متعددی پرتاب شوند، از قابلیتهای پرتاب هوایی گرفته تا قابلیتهای پرتاب از دریا تا قابلیتهای پرتاب توسط زیردریایی و حتی یک کانتینر در یک کشتی تجاری. روشهای متعددی برای انجام این کار وجود دارد.» وی در ادامه افزود: «موشکهای کروز پیشرفته در زرادخانه روسیه دارای برد حمله به خاک ایالاتمتحده درصورت پرتاب از داخل خاک روسیه هستند.»
به اعتقاد ژنرال هرک تهدید موشکی روسیه درحالی وجود دارد که مسکو در زمینههای سایبری و فضایی نیز درحال تقویت قابلیتهای خود است تا از این طریق بر دسترسیهای نظامی و سیاسی خود بیفزاید. وی همچنین گفت: «هدف کرملین این است که برای خود بازدارندگی ایجاد کند، اراده ما را از بین ببرد و توانایی ما را برای آیندهنگری به تاخیر اندازد یا تنزل دهد.»
پیشرفتهای روسیه البته تنها منحصر به طراحی و ساخت تسلیحات جدید نیست بلکه آنها در سواحل اقیانوس اطلس و آرام تمرینات متعدد و گستردهای را برگزار میکنند تا بتوانند به شکلی موثر از سلاحهایشان در آینده بهره ببرند.
از زمان پایان جنگ سرد، در سال گذشته میلادی، آمریکا بیشترین میزان مناطق شناسایی پدافند هوایی خود در منطقه آلاسکا را برای پاسخ به حمله یا دور کردن هواپیماهای مزاحم روسی در حالت آمادهباش قرار داده است.
براساس صحبتهای ون هرک، در اواخر تابستان 2020 روسها بخش بزرگی از ناوگان خود را در اقیانوس آرام شمالی و در عمق محدوده جغرافیایی آبهای آلاسکا مستقر کردند. این ژنرال میگوید: «در آن زمان، یک زیردریایی روسی در وسط دستهای از کشتیهای ماهیگیری بالا آمده و یک موشک از آنجا شلیک کرده است.»
به اعتقاد این نظامی، روسیه توسط این اقدام، آشکارا به آمریکا و جهان نشان داده است که تا چه میزان توانایی نزدیکی به خاک آمریکا و قطب شمال را دارد.
مجموع این شرایط نشان میدهد نگرانیهای مقامات امنیتی و نظامی در غرب بیدلیل نیست. پیشرفتهای نظامی روسیه و سرمایهگذاریهای بلندمدت مسکو برای نوسازی زیرساختهای دفاعی و تهاجمی این کشور گواه این مساله است.
«یوری بوریسوف»، معاون نخستوزیر روسیه که بر سیاستهای نظامی و تکنیکی این کشور نظارت میکند، در یک سخنرانی در سال گذشته میلادی در آکادمی ستاد مشترک ارتش روسیه اعلام کرد: «برنامه تجهیز نظامی نیروهای مسلح این کشور آغاز شده است و به این ترتیب، مسکو میتواند از برخی از پیشرفتهترین تسلیحات نظامی جهان استفاده کند.»
براساس گفتههای این مقام روس، برخی از این تجهیزات و تسلیحات نظامی از سامانههای مشابه کنونی و حتی نمونههای آینده خود ازجمله نمونههای مورد استفاده کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نیز عملکرد بهتری خواهند داشت. او در سخنرانی خود به ۶ مورد از تسلیحات پیشرفته روسی اشاره کرد.
1 موشک بالستیک قارهپیمای «سرمت»
این موشک یکی از پیشرفتهترین موشکهای بالستیک قارهپیماست که درباره آن نیز بحثهای بسیاری مطرح شده است. این موشک بهعنوان بخشی از زرادخانه جدید روسیه معرفی شده است که «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهور این کشور در سخنرانی خود در امور دفاعی در سال 2020 درباره عملیاتی شدن آن سخن گفت.
گفته میشود «سرمت» میتواند کلاهکهای سنگینی را از قطب جنوب یا شمال به هر نقطه از جهان برساند. برخی از خبرگزاریهای غربی این موشک را «سلاح روز رستاخیز» میخوانند و هشدار میدهند، سرمت بهراحتی میتواند از سامانههای دفاع موشکی آمریکا عبور کند.
سرمت بهگونهای طراحی شده است که میتواند بهعنوان سکوی پرتاب ثانویه برای موشک دارای کلاهک مافوق صوت موسوم به «آوانگارد» عمل کند. این مساله، نگرانی آژانسهای اطلاعاتی آمریکا را برانگیخته است. کلاهک بدون موتور مافوق صوت این موشک میتواند با سرعتی بیش از ۲۰ ماخ (۲۰برابر سرعت صوت) حرکت کند و توانایی مقاومت در برابر گرمای ۲۰۰۰ درجه سانتیگراد را که بهدلیل اصطکاک هوا تولید میشود، دارد.
2 سامانه دفاع موشکی اس-۵۰۰
«اس-۵۰۰» یک سامانه موشکی زمین به هواست که توسط شرکت «آلماز- آنتی» روسیه درحال توسعه است. این سامانه قادر خواهد بود همزمان با ۱۰ سامانه نظامی هوایی که با سرعت تا ۱۸٬۰۰۰ کیلومتر بر ساعت (۵۰۰۰ متر بر ثانیه) درحال حرکتاند، درگیر شود. برد عملیاتی مفید موشکهای این سامانه ۶۰۰ کیلومتر، سرعت آنها ۱۲٬۰۰۰ کیلومتر بر ساعت، سقف آتش آنها ۴۰ کیلومتر و توانایی رهگیری موشکهای مافوق صوت را خواهد داشت. همچنین گفته میشود این سامانه موشکی میتواند جنگندههای اف-۲۲ رپتور و اف-۳۵ آمریکایی را نیز ساقط کند.
در 20 جولای سال ۲۰۲۱ میلادی وزارت دفاع روسیه از شلیک آزمایشی از سامانه موشکی جدید اس-۵۰۰ خبر داد که توانست با موفقیت و با دقت کامل یک هدف بالستیک پرسرعت را منهدم کند. وزارت دفاع روسیه در این آزمایش اعلام کرده بود در جریان این آزمایش توانسته یک هدف بالستیک پرسرعت را با موفقیت در منطقه نظامی «کاپوستینیار» منهدم کند. طبق اطلاعات وزارت دفاع روسیه، موشک نظامی شلیکشده هدف بالستیک تعیینشده را با دقت کامل مورد اصابت قرار داده و منهدم کرده است. در چارچوب این آزمایش کلیه ویژگیهای تاکتیکی و فنی این سامانه و دقت بسیار بالای آن در هدفگیری مورد تأیید قرار گرفته است.
سامانه موشکهای زمین به هوای اس-۵۰۰ هیچ مورد مشابهی در جهان ندارد و برای نابودی طیف بسیار وسیعی از اهداف هوایی و مقابله با هرگونه حملات هوایی- فضایی با تسلیحات موجود و آتی با هر دامنه پرواز و با هر سرعتی طراحی و ساخته شده است.
3 سپر دفاع موشکی «نودُل»
روسیه در پاسخ به گسترش استفاده از سامانههای دفاع موشکی آمریکایی، تصمیم گرفته است سپر موشکی خود را بهخصوص واحدهایی که برای حفاظت از مسکو استفاده میشوند، ارتقا دهد. سامانه رهگیری ضدموشک بالستیک جدید روسیه، «نودُل» نام گرفته است. بااینحال، جزئیات اندکی درباره قابلیتهای این تسلیحات منتشر شده است.
به عقیده کارشناسان نظامی در «ناتو»، این سپر موشکی میتواند از خاک روسیه در برابر حمله چندگانه موشکی و اتمی دفاع و تمامی موشکهای بالستیک قارهپیمای مدرن را منهدم کند. برخی گزارشها همچنین نشان میدهند میتوان از این سپر دفاعی برای هدف قرار دادن ماهوارهها نیز استفاده کرد.
4 جنگنده رادارگریز نسل پنجم
موشکهای بالستیک قارهپیما تنها تسلیحاتی نیستند که به انبار مهمات ارتش روسیه افزوده شدهاند. ارتش این کشور قصد دارد به تسلیحاتی دست یابد که در کیفیت با این موشکها رقابت خواهند کرد. یکی از این تسلیحات، جنگنده نسل پنجم «سوخو اسیو-۵۷» است. در اواخر ماه ژوئن سال ۲۰۲۰، ارتش روسیه نخستین قرارداد برای تحویل ۱۲ فروند از این جنگندهها را به امضا رسانده است. این هواپیماهای نظامی پیشرفته از ابتدای سال جاری رسما وارد ناوگان هوایی روسیه شدهاند.
اسیو-۵۷ مجهز به سامانههایی است که در زمان انجام عملیات، برخی اطلاعات را بهصورت خودکار محاسبه میکند و در اختیار خلبان قرار میدهد. انتظار میرود این جنگنده درنهایت جایگزین جنگندههای قدیمیتر «اسیو-۲۷» شود. در این جنگنده رادارگریز، سامانه راهبری و رادار جدیدی بهکار برده شده است. بهمنظور کاهش احتمال رویت این جنگنده در رادارها، بخش اصلی تسلیحات آن در داخل این جنگنده تعبیه شده است. بااینحال، این جنگنده میتواند تسلیحات اضافی را بر بالهای خود حمل کند.
انتظار میرود این جنگندهها به موتورهای جدیدی که بهطور مشخص برای جنگندههای نسل پنجم طراحی شدهاند، مجهز شوند. براساس گزارش مجله «میلیتریواچ»، جنگندههای سوخو۵۷ در مقایسه با جنگندههای جدید آمریکایی «اف-۳۵»، در بحث سرعت، ارتفاع، حسگرها، حمل موشک، بُرد حمله و مانورپذیری برتری چشمگیری دارند.
پیشی گرفتن روسیه از آمریکا در جنگ الکترونیک
«پین خوجیس»، فرمانده نیروی زمینی ناتو در اروپا، در سخنانی که سایت خبری «دیفنسنیوز» آن را منتشر کرده، میگوید: «آمریکاییها توانمندیهای عملی روسیه را در جنگهای الکترونیکی نادیده گرفتهاند.» وی افزود: «توان ارتش روسیه در این زمینه بسیار شگفتآور است، زیرا برخلاف همتای آمریکایی خود از تشکیلات ویژهای در زمینه اداره «جنگ الکترونیکی» برخوردار است و میتواند تمام شبکههای ارتباطی فرماندهیهای عملیات و نیروهای دشمن را غیرفعال کند.» «لری باکهوت»، رئیس سابق اداره جنگ الکترونیک نیروی زمینی ایالاتمتحده نیز در سال میلادی 2020 اعلام کرد: «مشکل اصلی ما در این زمینه آن است که چند دهه است هیچ جنگ الکترونیکی با روسیه نداشتهایم و همین امر باعث شده درصورت بروز چنین جنگی، از آگاهی لازم برای نحوه مقابله با روسها برخوردار نباشیم.» وی افزود: «ما از توانمندی اطلاعاتی خوب و توان شنود ۲۴ساعته برخورداریم اما توان ما در غیرفعال کردن سیستم ارتباطی دشمن، کمتر از ۱۰درصد توان ارتش روسیه در این زمینه است.»
درهمین راستا، روزنامه «نیویورکتایمز» نیز در تحلیلی از نگرانی شدید «پنتاگون» پیرامون فعالیت قابلتوجه اخیر زیردریاییها و ناوهای روسی اشاره کرد و نوشت: «آنچه در این زمینه بیشتر موجب نگرانی و دلواپسی واشنگتن شده، نزدیک شدن این زیردریایی و کشتیهای روسی به کابلهای زیردریایی اینترنت و شبکه فیبرنوری است که آمریکا را با جهان مرتبط میسازد.»
این روزنامه در ادامه به ادعای اخیر واشنگتن درخصوص آغاز برنامهای ویژه برای کاهش این خطر اشاره و خاطرنشان کرد که اجرای این برنامه ۱۲ سال زمان نیاز خواهد داشت. نیویورکتایمز به نقل از منابع اطلاعاتی و نظامی آمریکا نوشت: «آمریکا بیم آن دارد که درصورت بروز درگیری بین روسیه و غرب، مسکو این کابلهای زیر اقیانوس را قطع کند. اهمیت این کابلهای فیبر نوری در آن است که حدود یکسوم اطلاعات مربوط به نقلوانتقالات مالی بین جهان غرب و شرق از این بستر در جریان است.» همچنین در ادامه پیشرفتهای روسیه در بستر جنگهای الکترونیک، کرملین دستگاه دفاع الکترونیکی جدیدی به نام «تیرادا-۲اس» را در دست ساخت دارد. با اینکه ممکن است این دستگاه ویژگیهای خارقالعاده موشکهای «رستاخیز» یا جنگندههای رادارگریز «نسل پنجم» را نداشته باشد، از آنجا که «تیرادا-۲اس» میتواند در عملکرد ماهوارهها نیز اختلال ایجاد کند، این تجهیزات میتواند در صحنه نبرد کاملا مفید واقع شود. این فناوریها که بهطور موثر استفاده از ماهوارهها را بیفایده میکنند، درحقیقت توانایی استفاده از هرگونه ابزار مخابراتی را از دشمن سلب خواهند کرد.
روسیه بهدنبال کنترل اقیانوس منجمد شمالی
روسیه در ماه می، ریاست شورای قطب شمال را برعهده گرفت. مسکو از لحاظ اقتصادی به قطب شمال وابسته است. آنها حدود 20 تا 25درصد از تولید ناخالص داخلی خود را از این منطقه دریافت میکنند. مطمئنا روسها علاقهمند هستند که در قطب شمال تأثیرگذار و قدرتمند باشند. بدینمنظور روسیه در سالهای اخیر تاسیسات نظامی خود را که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در آنجا رها کرده بود مجدد بازسازی و نوسازی کرده است.
با نگاهی به مسیر دریای شمال، میتوان پیشبینی کرد که روسیه سیاستهایی را درپیش گرفته است تا به آمریکا بگوید قدرت نظامی ما میتواند بانی امنیت حملونقل کشتیهای تجاری در دریای شمالی باشد. کشتیهای عبوری از این آبها معمولا میزان قابلتوجهی نفت، گاز، کبالت و مواد معدنی پراهمیت را با خود حمل میکنند. روسیه بهخوبی متوجه شده است که توانمندی در به دست گرفتن کنترل حملونقل دریایی در آبهای قطب شمال چه تاثیر حیاتی بر مسائل ژئوپلیتیک در سطح بینالمللی دارد.
با گرم شدن آبوهوا و همچنین تغییرات اقلیمی، مسیر دریای شمال بهعنوان آبراهی که میتواند برای حملونقل بین قاره آسیا و اروپا مورد استفاده قرار گیرد، اهمیت جدیدی پیدا خواهد کرد. روسیه مدعی است که این مسیر در قلمرو این کشور قرار دارد.
کرونا، بهترین فرصت مسکو برای تخریب چهره آمریکا در اروپا
زمانی که ویروس کرونا اروپا را درنوردید، روسیه با شیوع آن مواجه نبود و به همین دلیل از فرصت استفاده کرده و با اعلام آمادگی برای ارائه کمک به کشورهای اروپایی، جنگ روانی و تبلیغات گسترده خود را در این زمینه به راه انداخت.
در بحبوحه بحران پاندمی کرونا، مسکو آمادگی خود را برای کمک به ایتالیای بحرانزده از ویروس کرونا، اعلام کرد. در این دوران که اکثر کشورهای اروپایی سرگرم مسائل و مشکلات داخلی و امور شهروندان خود ناشی از همهگیری بودند، فرصت مناسبی برای نفوذ روسیه در کشورهای بحرانزده که عمدتا متحدان غرب و عضو ناتو بودند، ایجاد شد. دامن زدن به تئوریهای توطئه مانند تولید و اشاعه ویروس کرونا توسط نظام سرمایهداری غرب بهویژه آمریکا، مشکوک بودن واکسنهای تولیدشده توسط شرکتهای آمریکایی و بریتانیایی و ناتوانی سیستم سیاسی اتحادیه اروپا برای مهار ویروس و کمک به شهروندان اروپایی عضو در آن، در دکترین جنگ روانی و تبلیغاتی روسیه علیه تمدن غرب قرار گرفت.
هدف کرملین از تمامی این اقدامات، تحریک اروپاییها علیه یکدیگر و زیر سوال بردن آمریکا و ماهیت اتحادیه اروپا و همچنین پیمان آتلانتیک شمالی یعنی دشمنان سنتی مسکو بود. درعینحال باید توجه داشت چنین اقداماتی میتوانست گروههای «دستراستی» و «ناسیونالیست افراطی» را که بهدنبال فروپاشی اتحادیه اروپا هستند، تقویت کند. بهعبارت دیگر این اقدامات روسیه بهمنظور محدود کردن اروپا و توانمندیهای بالقوه آن و کاهش اعتماد به چنین تشکیلاتی صورت گرفت که درنهایت یک دستاورد مهم برای روسیه درحالحاضر به شمار میرود.
دومین گام روسیه، ارسال تجهیزات بهداشتی و ضدعفونیکننده در قالب هیاتهای نظامی به ایتالیا و استقرار آنان در قلب این کشور عضو ناتو بود. هرچند به گفته برخی کارشناسان ایتالیایی به این نوع کمکها نیاز نبود اما روسیه خواست با این اقدام، پیام پیروزی خود را در مقابل رقیبان اروپایی اعلام کند. شرایط ناشی از بحران کرونا، متداول بودن پذیرش چنین کمکهایی در شرایط بحرانی، نبود رهبری آمریکا و سرگرم بودن دیگر کشورهای اروپایی به مسائل داخلی خود، تمامی درها را روی مسکو برای ایفای این نقش باز کرد. در هر حال به نظر میرسد مهمترین عنصر این معادله، صعود جنبشهای «راستافراطی»، «پوپولیستی» و «ناسیونالیستی» در اروپا بود که همه این جنبشها «اسب تروای» مسکو و هدف اصلی این کشور در اروپا به شمار میروند. موفقیت اقدامات رسانهای و تبلیغاتی روسیه در ایتالیا و صربستان و دیگر کشورهای اروپایی در شرایط کرونا توانست به تقویت هرچه بیشتر نفوذ این کشور در این قاره پیر بینجامد و دیوار اتحادیه اروپا را با شکافهای سختی مواجه کند. این مساله در نبود کرونا با هیچ ابزار دیگری احتمالا محقق نمیشد. با توجه به تمامی موارد مذکور به نظر میرسد نگرانی مقامات غربی درباره روسیه بیدلیل نباشد. گویا مسکو بهصورت چراغخاموش اما با تمام قوا در پی آن است که خود را روی مسیر ریل ابرقدرت شدن بازگرداند و از جنگهای لفظی و اقتصادی بین مقامات آمریکایی و چینی نهایت بهرهبرداری را میکند. همچنین با تجهیز و تسلیح مخفیانه کشورهای کوچکتری مانند کرهشمالی میکوشد پتانسیل فکری غرب را به این کشور معطوف سازد تا کاخ سفید بهسختی بتواند مسائل مهمتر و بزرگتری را که در کاخ کرملین در دست اجراست، رصد کند.