اولین حضور دولت سیزدهم در مجمع عمومی نیویورک فردا (30 شهریور) برگزار میشود. باتوجه به اهمیت حضور ایران در این مجمع بینالمللی، پیرامون جزئیات و عدم حضور رئیسجمهور در این جلسه با سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس بینالملل به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
باتوجه به اینکه عدم حضور روسایجمهور ایران در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل کمسابقه است، عدم حضور آقای رئیسی در این جلسه چه پیامی را به جامعه بینالملل مخابره میکند؟
دو سال است که جهان درگیر ویروس کرونا است. به همین علت طی این دوسال تعدادی از رهبران و روسای جمهور کشورها در این جلسه شرکت نکردند و ازطریق ویدئوکنفرانس مباحث موردنظر خود را در این اجلاس عمومی مطرح کردند. بنابراین بهنظر بنده یکی از مهمترین دلایل عدم حضور آقای رئیسی در مجمع عمومی سازمان ملل، بحث کرونا است. البته اعتراضات جمهوری اسلامی نسبتبه برخوردهای خصمانه آمریکا همچنان باقی است، اما سازمان ملل متحد ارتباط مستقیمی با آمریکا ندارد و اگر بحث کرونایی نبود، ممکن بود آقای رئیسی هم در این جلسه شرکت کند. البته برداشتهای متعدد سیاسی هم از این موضوع خواهد شد که قطعا هرکسی به نفع خودش این مساله را تفسیر خواهد کرد.
فارغ از اینکه خود رئیسجمهور در این جلسه شرکت میکنند یا آقای امیرعبداللهیان یا هر شخص دیگری، اصل تریبون اهمیت ویژهای دارد. خصوصا اینکه این جلسه اولین حضور دولت سیزدهم و اعلام مواضعش در سازمان ملل است. همچنین باتوجه به شرایط منطقه، افغانستان یا حتی مذاکرات هستهای و کلا شرایطی که ایران در فضای بینالمللی دارد، بهنظر شما بهتر است در این جلسه چه مواردی ازسوی ایران مطرح شود؟
در ابتدا باید توجه کنیم که اجلاس عمومی همیشه در دو سطح برگزار میشود. یک سطح با وزرای خارجه که تقریبا بیش از 15روز قبل از اجلاس سران و روسایجمهور برگزار میشود، بهطوریکه وزرای خارجه در این جلسه مسائل و موضوعات خودشان را مطرح کرده و درصورت نیاز برای بیانیه نهایی اجلاس عمومی سران هم در آنجا تمهیداتی اندیشیده میشود. درنهایت بیانیه در آنجا مورد اجماع عمومی قرار میگیرد. اما موضوع مهمی که باید در این اجلاس روسایجمهور درموردش گفتوگو شود این است که سیاست خارجه جمهوری اسلامی از جهت کلان هیچ تغییری نکرده است. درحقیقت حمایت از مستضعفان، حمایت از صلح و آزادی برای همه کشورها، مقابله با ظالم، منکوب کردن کسانی که حقوق انسانی کشورهای دیگر را با جنگ و منازعات مختلف تحت تاثیر قرار میدهند، محکوم کردن کشورهایی که با تحریم، کشورهای دیگر را تحت فشار سیاسی- اقتصادی قرار میدهند، عتاب کشورهایی که علاقهمند نیستند دولتهای دیگر رشد و پیشرفتی در حوزه بینالمللی داشته باشند، کشورهایی که با برچسب زدن و تهدیدات متعدد از حضور و بروز ملتهای دیگر جلوگیری میکنند؛ اینها جزء موضوعاتی است که درطول 43 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی همیشه جمهوری اسلامی آنها را در اجلاسهای بینالمللی و منطقهای بیان کرده است. همچنین بهتر است در این دوره از اجلاس مجمع عمومی مساله صلح و ثبات منطقهای و عدم حمایت دولتهای بزرگ از تروریسم بهعنوان جنگهای نیابتی نیز بیان و مطرح شود. یک نکته دیگر، مظلومیت مردم یمن است که حتما باید به این موضوع پرداخته شود، بهگونهایکه شرایطی پدید بیاید تا مردم یمن بعد از گذشت هفت سال از شرایط موجود خارج شوند و این نیازمند یک اجماع عمومی است. البته مساله فراگیر بودن دولت مستقر در افغانستان (طالبان) هم یکی از مسائل مهمی است که باید به آن توجه شود. همچنین تفاوت قائل شدن میان اینکه اگر ما با دولتی یا حاکمیتی موافق نیستیم مردم آن منطقه یا کشور نباید مورد ظلم مضاعف قرار بگیرند یا درآمدها و سرمایههای آنها در بانکهای دیگر بلوکه شود مانند شرایطی که برای مردم افغانستان اتفاق افتاده و یک شرایط زیستی بسیار سختی برای مردم افغانستان بهوجود آمده است. جدای از اینکه در افغانستان چه حاکمیتی تشکیل شود باید وضعیت مهاجران، کودکان افغانستانی و سالخوردگان و... در مجامع بینالمللی مطرح شود، بهطوریکه بهنظرم هیچ کشوری بهتر از جمهوری اسلامی این موضوعات را نمیتواند پرچمداری کند. بهدلیل آنکه درطول 43 سال گذشته این جمهوی اسلامی بود که این مواضع را اتخاذ کرد و بر سر این مواضع ایستادگی کرده و حمایت مردم و ملتهای متعدد دنیا را در ارتباط با این موارد و موضوعاتی که اشاره کردم بهدنبالش داشته است.
پیرامون مساله هستهای و اتفاقاتی که در یکسال گذشته رخ داده، مانند مذاکرات وین، سطح تعهدات برجامی ایران و حواشیای که در چندوقت اخیر داشتیم، بهنظرتان صحبت درباره مساله هستهای ایران در مجمع عمومی ملل درست است؟
مذاکره نباید موضوع مصداقی ایران در این جلسه باشد. اما اینکه همه ملتها حق دارند از انرژی هستهای صلحآمیز استفاده کنند، قابلطرح است. همچنین گفتنی است، نباید قدرتهای بزرگ یا نهادهای بینالمللی با بهانههای مختلف جلوی دیگر کشورها و بهویژه کشورهایی را که به این فناوری هستهای بهصورت بومی و خوداتکا دست پیدا کردهاند، بگیرند. البته مصداق این موضوع درحالحاضر ایران است، بهطوریکه پرچمدار استقلال کشورها در حوزه علوم هستهای و علوم پیشرفته است و کسانی که دارای این علم هستند باید به دیگر ملتها هم سود و مفید بودن خودشان را به اثبات برسانند. اینها از موضوعات اساسی و قابلبیان در این مجمع است. در همین راستا اگر در جلسات کارشناسی درمورد مسائل ویژه جمهوری اسلامی درطول یکسال گذشته مانند برجام و غیره صحبت شود، خب ما مواضع حقی داریم و بر مواضع سابق خودمان در برجام کاملا متعهد هستیم، بهطوریکه ما همه پروتکلهای سازمان انرژی هستهای را کاملا پذیرفتیم و همچنان هم به آنها عمل میکنیم. اینها باید مورد تاکید قرار بگیرد و آنهایی که از یک توافقنامه بینالمللی (برجام) سر باز زدند و از آن خارج شدند، باید در این جلسات مورد سرزنش قرار بگیرند و علیه آنها صحبت شود. همچنین تاکید بر استقلال ملت ایران و تاکید بر این نکته که جمهوری اسلامی درطول 43سال گذشته هیچ اقدامی برخلاف حقوق بینالملل انجام نداده و امروز هم مصر است که براساس حقوق بینالملل حقوق علمی خودش در حوزه هستهای را استیفا کند و از آن بهرهمند شود، اینها باید مورد تاکید قرار بگیرد. درحقیقت ضروری است مجددا ملت ایران در جلسات نهادهای بینالمللی شناسانده شود.
حضور نخست دولتهای گذشته ایران (بهطور مشخص آقای روحانی و احمدینژاد) و سخنرانیشان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد نشان میدهد رویکردها، رویکردهای تعاملمحورانهای بوده است. فکر میکنید رویکرد بینالمللی دولت سیزدهم با کشورهای دیگر تعاملمحورانه است یا به این سمت میرود که با اشاره به طلبکاری ایران از کشورهای غربی در زمینههای مختلف به دفاع از حقوق ایران بپردازد؟
موضوع تعامل در روابط بینالملل یکی از اصول پذیرفتهشده سیاست خارجه ما هم هست، بنابراین مساله تعامل در نظام بینالملل با تقابل با نظام سلطه بسیار متفاوت است. در این اجلاس عمومی که رهبران و روسایجمهور و مسئولان عالیرتبه سیاست خارجه همه کشورهای عضو سازمان ملل حضور پیدا میکنند، قطعا رویکرد همه تعاملی است. اما مطالبهگری از نظام سلطه و بیان منطقی حقوق ملت ایران با استفاده از توان داخلی قطعا در رویکرد دولت جدید وجود خواهد داشت.