تاریخ : Mon 13 Sep 2021 - 01:42
کد خبر : 60125
سرویس خبری : ایده حکمرانی

زبانی سخت، قلبی نرم

به یاد مرحوم استاد حیدر رحیم‌پورازغدی

زبانی سخت، قلبی نرم

کنشگری‌های پویای اجتماعی، اظهارنظر و حضور در پهنه‌های میدانی، اتخاذ زبان ساده و از جنس مردم برای بسیاری از نخبگان، روشنفکران و مخاطبان ایشان چندان پسندیده نبوده و حتی شاید از سوی ایشان تقلیل جهان اندیشه انگاشته شود. حال آنکه حقیقت آن است که اندیشه و دانشی که دستاویز فاصله گرفتن از مردم شود و به کار زیست روزمره و سبک زندگی جاری مردم نیاید و موجب فاصله گرفتن صاحب اندیشه از مردم باشد، چیزی کم دارد. مرحوم استاد حاج حیدر رحیم‌پورازغدی یک‌تنه این پندار را برهم زده است.

محمدجواد استادی، فعال فرهنگی: در میان شخصیت‌ها و چهره‌های تاثیرگذار جامعه انسانی، همواره شاهد بروز و نمود جنبه‌هایی خاص هستیم که مایه شهرت یافتن و مورد توجه واقع‌شدن آن شخصیت شده است. زیست انسان همواره در پرگاره بنیادین اندیشه و کنش حرکت کرده است. پیوند و وابستگی تنگاتنگ این دو گستره با یکدیگر زیست را سامان می‌بخشد. به‌طور معمول فرهیختگان و سرآمدانی که از آنها یاد می‌کنیم بیشتر در یکی از این دو ساحت نامدار هستند. صفحات فرهنگ و اندیشه همیشه مرورگر یاد و خاطره شخصیت‌هایی برآمده از جهان علم و کنشگری‌های دانشورانه ایشان است. کنشگری‌های پویای اجتماعی، اظهارنظر و حضور در پهنه‌های میدانی، اتخاذ زبان ساده و از جنس مردم برای بسیاری از نخبگان، روشنفکران و مخاطبان ایشان چندان پسندیده نبوده و حتی شاید از سوی ایشان تقلیل جهان اندیشه انگاشته شود. حال آنکه حقیقت آن است که اندیشه و دانشی که دستاویز فاصله گرفتن از مردم شود و به کار زیست روزمره و سبک زندگی جاری مردم نیاید و موجب فاصله گرفتن صاحب اندیشه از مردم باشد، چیزی کم دارد.

مرحوم استاد حاج حیدر رحیم‌پورازغدی یک‌تنه این پندار را برهم زده است. حاج حیدر با آنکه برآمده از فضای اندیشه آن هم با بهره‌مندی از مهم‌ترین و برجسته‌ترین اساتید و چهره‌های حوزوی و رابطه پیوسته با نواندیشان و روشنفکران روزگار خود بود هیچ‌گاه در چارچوب ریخت‌های فرهیختگانی مرسوم نرفت و روش خویش را که البته برآمده از آموزه‌های ناب و معارف بی‌بدیل اسلامی بود برای زیستن به‌کار گرفت. همین منش و انتخاب بود که امروز نامیدن او با واژه حاج حیدر اینچنین برای ما آسان است.

حیدر رحیم‌پورازغدی که در سال 1311 هجری خورشیدی در مشهد متولد شد، آموزش‌های حوزوی را در پیشگاه برجسته‌ترین استادان روزگار خویش همچون آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی، آیت‌الله میلانی و مرحوم ادیب نیشابوری گذراند. حضور در فراسپهر حوزه او را به اصیل‌ترین منابع دینی متصل ساخت و چشم او را به جهان حقیقت گشود. به روایتی حاج حیدر که در جوانی به ورزش کشتی علاقه‌مند بود و تا سطوح حرفه‌ای نیز آن را پیگیری کرده بود در پرتو برخوردی، تاثیرگذاری بر جامعه را در کنشگری پویای اجتماعی برآمده از علم می‌یابد و راه زندگی خویش را بر این بنیاد تغییر می‌دهد. روابط دوستانه گوناگون و جالب‌توجه حاج‌ حیدر در جامعیت و روشمندی ویژه زندگی او بسیار موثر بوده است. به‌عنوان نمونه دوستی گوناگون و گسترده با چهره‌هایی چون مقام‌معظم‌رهبری، محمدرضا حکیمی و علی شریعتی، حکایت از رویکرد باز و گسترده او است.

او باوجود تحصیل علوم حوزوی، هیچ‌گاه خود را در کوشش‌های مرسوم علمی حوزه متوقف نساخت. با وجود احاطه و دانش علمی مرسوم روزگار خود، چون دیگران به تدریس و کنشگری‌های فقهی رایج در حوزه‌های علمیه نپرداخت. نگاه او همواره به جامعه بود و در اندیشه آن بود که آنچه از حوزه برداشت کرده است، برای سامان‌دادن زیست جامعه خویش استفاده کند. همین رویکرد بنیادین باعث شد تا همواره و به‌گونه‌ای پویا در رویدادهای برجسته سیاسی خویش حضوری کارساز و پررنگ داشته باشد. جالب آنکه این رویکرد کنشگری پویا و اظهارنظرهای سیاسی را تا واپسین روزهای عمر پربرکت خویش ترک نکرد. در همه این سال‌های واپسین با وجود بیماری و سالخوردگی و خستگی‌های حاصل رویدادهای جامعه خویش را با دقت پیگیری کرده و نسبت به آنها واکنش نشان می‌داد. حیدر رحیم‌پور در زمره افرادی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ضمن اعتقاد بنیادین به انقلابی که خود در زمره دلدادگان آن بود، برای پاسداشت و نگاهداری از گوهره انقلاب هرگز رویکرد انتقادی خویش را کنار نگذاشت و برخلاف بسیاری که کنشگری را کنار گذاشتند در اندازه توانایی خویش کنشگری کرد. او آنچه را وظیفه می‌دانست انجام می‌داد، بدون آنکه به این فکر کند چه پیامدی خواهد داشت. نامه‌نگاری‌های او به شخصیت‌های سیاسی در همه این سالیان نمونه‌ای از کوشش و پافشاری او بر کنشگری سیاسی است. هرچند شاید برای برخی این‌گونه اقدامات سطحی به‌نظر برسد.

در زمینه کنشگری‌های شجاعانه این مرد بزرگ می‌توان مروری بر تاریخ معاصر ایران داشت. حیدر رحیم‌پور از چهره‌های فعال مشهد در رخداد برجسته ملی‌شدن صنعت نفت بوده است و اقدامات میدانی او در یاد و خاطره بسیاری برجای‌مانده است. نقش میدانی پررنگ او در قیام سی تیرماه نشانه دیگری از عمل‌گرایی او است، آن‌هم در شرایطی که بسیاری از چهره‌های علمی همان زمان به درس و بحث خویش مشغول بودند.

حیدر رحیم‌پورازغدی به همراه همسرش در فعالیت‌های انقلابی مشهد مقدس نقشی انکارناپذیر داشتند. از نگارش شب‌نامه‌ها و اعلامیه‌های امام خمینی(ره) تا حضور در رویدادهای میدانی و اعتراضات خیابانی و حتی کمک‌های مالی به انقلاب و انقلابیون از بخش‌های فراموش ناشدنی زندگی این شخصیت کم‌نظیر است.

از برجسته‌ترین ویژگی‌های سرشتی آن مرحوم، صراحت لهجه بی‌نظیر و شجاعانه او است. حاج حیدر که همه زندگی خویش را سالم و شفاف زیست با شجاعت آنچه را می‌یافت بر زبان می‌آورد و چون سود و آورده‌ای برای خود درنظر نمی‌گرفت بدون لکنت، حقایقی را که می‌یافت بر زبان می‌آورد. این صراحت لهجه حتی در آثار مکتوب ایشان به چشم می‌آید، به‌گونه‌ای که شاید ادبیات به‌کاررفته در کتاب‌های این استاد، به ذائقه بسیاری از نویسندگان و نواندیشان خوش نیاید، ولی از بسیاری از آثار آکادمیک و علمی، اثرگذارتر به‌نظر می‌رسد. حتی موضوعاتی که برای نگارش گزینش می‌کرد برآمده از روحیه انقلابی و زبان صریح و بدون ملاحظه بود. کتاب «پشت کوه قاف» از جمله آثار او است که با چنین رویکرد صریحی به نگارش در آمده است. او در این کتاب به‌صراحت میان فعالیت‌های شورای عالی انقلاب فرهنگی و اهداف انقلاب دوگانگی‌هایی را طرح می‌کند و بسیاری از مصوبات و کنشگری‌های این شورا را در راستای سیاست‌های انقلابی نمی‌داند. البته بعد و زبان علمی او در آثاری چون «سنت چیست؟ سنی کیست؟» نیز به‌خوبی نمایان است.

از دیگر ویژگی‌های منحصربه‌فرد این شخصیت باید به ساده‌زیستی او اشاره کرد. او باوجود آنکه از توانگری کافی برخوردار بود و هیچ‌گاه در فقر نزیست، ولی شیوه زندگی خویش را بر ساده‌زیستی و عمل به آموزه‌های اسلام درباره چگونه زیستن بنا نهاد. پرهیز از تجمل‌گرایی، اسراف، استفاده حداکثری از منابع از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های ایشان بود که به دیگران نیز تاکید می‌کردند.

حیدر رحیم‌پور چنانچه اشاره شد همواره در رویدادهای مهم مشهدمقدس حاضر بود. بر این اساس، حافظه تاریخی او آکنده از روایت‌های بی‌نظیر این رخدادها بود. او به‌دلیل حضور فعال در بطن حوادث، روایت‌هایی بی‌بدیل از تاریخ معاصر دارد. شناخت تاریخ اما یکی از بهترین روش‌ها برای حرکت به‌سوی آینده است. اما همواره این نگرانی وجود دارد که روایت‌های تاریخی چقدر مستند و راستین هستند. ویژگی مهم حاج حیدر به‌عنوان یک راوی تاریخ، صداقت او در بازگو کردن دیده‌های خویش است. به‌عنوان نمونه می‌توان روایت‌های او را از جریان «انجمن حجتیه» مرور کرد. او باوجود انتقاد از عملکرد انجمن حجتیه، به‌ویژه بعد از انقلاب اسلامی آنجا که سخن از کنشگری‌های مرحوم حلبی به میان می‌آید نقاط قوت این شخصیت را نیز بازگو می‌کند. خوب به‌خاطر دارم که در دیداری که داشتیم و درباره مرحوم حلبی سخن می‌گفتیم برخی مواضع ما را قبول نمی‌کرد و معتقد بود که نمی‌توان با این رویکرد کلیت عملکرد حلبی را نقد کرد. این میزان از احتیاط و دقت در حفظ حقوق افراد حتی در روایت، قابل توجه و تقدیر است.

از دیگر وجوه جالب شخصیت مرحوم حاج حیدر، منش اجتماعی خانوادگی ایشان است. در شرایطی که در فضاهای مذهبی معمولا حضور زنان مرسوم نیست و کمتر همسران چهره‌های شاخص را می‌بینیم، همسر ایشان پیش و پس از انقلاب حضوری فعال و پویا دارند. این‌گونه نگاه به زن، آن‌هم برای فردی متعلق به آن روزگار درس‌آموز است.

همواره جریان‌های فکر دینی در ایران محل توجه بوده‌اند. شناخت این جریان‌ها، برای برنامه‌ریزی آینده و اتخاذ رویکردهای سیاست‌گذارانه امری اجتناب‌ناپذیر است. یکی از اقدامات ارزشمند حاج حیدر مرور بر جریان‌های معاصر دینی بوده است. به‌عنوان نمونه کتاب «از انجمن پیروان قرآن تا انجمن حجتیه» که به قلم او منتشر شده است کوششی درجهت جریان‌شناسی انجمن‌های دینی از 1320 هجری خورشیدی به بعد است.

حیدر رحیم‌پور اما خود را متوقف در حوزه‌های نظری و کنشگری‌های محدود اجتماعی نکرد. او با نگاه برآمده از آموزه‌های انقلاب و امام خمینی(ره)، نسبت به توسعه رویکردی ویژه داشت و برای مساله اقتصاد و فقر اهمیت ویژه قائل بود. مساله تولید و رشد اقتصادی برای او امری بسیار بنیادین بود و نسبت به بسیاری از رویکردهای فن‌سالارانه مرسوم نقد داشت، اما تنها به نقد بسنده نمی‌کرد و در عمل نیز الگوهایی را پی‌جویی می‌کرد. اقدامات توسعه‌بخش او در حوزه‌هایی چون کشاورزی و دامپروری و آبادانی‌هایی که ایجاد کرد نمونه‌هایی از این بودند که می‌توان با نگاه اسلامی نیز به توسعه دست یافت.

ولی در کنار همه این ویژگی‌ها، به اعتقاد نگارنده مهم‌ترین ویژگی این مرد بزرگ که شاید کیمیای زمانه ما باشد، ارتباط پیوسته، بدون‌واسطه و صمیمانه او با نسل جوان است. او تا واپسین روزهای زندگی مبارک خویش این ارتباط را حفظ کرد. حیدر رحیم‌پور به‌خوبی دریافته بود که نسل جوان تشنه دانستن و رشد است و برای این رشد و نمو نیازمند دانستن است. او آنچه داشت را وقف جوانان کرد. زبان صریح، رابطه صمیمانه، روی گشاده و در همیشه باز منزلش موجی از علاقه‌مندان را به‌سوی او جلب کرد. به‌گونه‌ای که حیدر رحیم‌پور برای چهره‌های جوان عدالتخواه مشهد چون خورشیدی راهنما عمل می‌کرد.

در زمان زندگی او به‌جز علاقه‌مندانش کاری جدی و درخور شخصیت‌اش، از سوی بنیادها و نهادها صورت نگرفت. شاید امروز درگذشت او بهانه‌ای باشد برای مرور اندیشه و مهم‌تر از آن مکتب و شیوه خاص تربیتی او.
روحش شاد و یادش گرامی