محمدرضا حاجیعبدالرزاق، روزنامهنگار: تیمملی فوتبال ایران موفق شد دومین دیدار خود از سری رقابتهای مرحله نهایی مقدماتی جامجهانی را هم با پیروزی پشتسر بگذارد تا با 6 امتیاز صدرنشین گروه شده و به روزهای خوش آینده برای صعود به جامجهانی امیدوار شود. لیث نوبری، بازیکن سابق پرسپولیس که در عراق بهدنیا آمده اعتقاد دارد خیلی زود است که بخواهیم این موضوع را جشن بگیریم چون هنوز هشت بازی دیگر باقیمانده است. درخصوص این دیدار نتیجه بهدست آمده و اتفاقات آن دقایقی با نوبری همکلام شدیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با این پیشکسوت را در ادامه میخوانید.
بازی ایران مقابل عراق چطور بود؟
در این دیدار شوک شدیدی به تیمملی عراق وارد شد و آنها خودشان هم فکر نمیکردند که این اتفاق بیفتد. درست است که عراق مقابل کرهجنوبی در این کشور به یک مساوی خیلی خوب رسید و یک امتیاز ارزشمند را بهدست آورد، اما آن فشاری که تیم ملی کره روی تیمملی عراق میآورد، هیچگاه مثل آن فشاری نیست که تیمملی فوتبال ایران آورده، ضمن اینکه کرهجنوبی متحول شده و کلی تغییرات داشته و آن کره قبل نیست که بتواند در کشور خودش تیمملی عراق را شکست بدهد. کره تیمی نبود که بتواند حتی در خانه خود از پس عراق بربیاید و آن تیمی نیست که تا این اندازه آن را بزرگ کردهاند. این درحالی است که تیم ملی ایران با یک ترکیب و ارنج فوقالعاده درحالی که سردار آزمون به این تیم اضافه شده بود و امید نورافکن بهدرستی در جناح چپ خط دفاعی و صادق محرمی در جناح راست قرار گرفته بود به این دیدار رسید. این دو بازیکن جوان و پرانرژی بودند و درحالی که همه از مهاجمان تیمملی تعریف و تمجید میکنند من از مدافعان و هافبکهای تیمملی ایران تعریف میکنم؛ چراکه آنها هیچگاه جنگهای یک به یک را در میانه میدان و در زمین خودی شکست نخوردند و این نکته خیلی مهم است که برای موفقیت به آن نیاز دارید. درواقع ما توقع فشار بیشتری را روی دفاعهایمان در خانه حریف داشتیم، اما عراق هم خیلی ناهماهنگ نشان داد و با وجود آنکه تبلیغات زیادی را درباره سرمربی جدید و بازیکنان و لژیونرهایش انجام داد، اما کار خاصی نکردند. آنها روی بازیکنانی مثل جاستین میرام و یا همین آدوکات تبلیغات زیادی کرده و بیش از اندازه آنها را بزرگ کرده بودند و برخی از بازیکنان مطرح خود را به رخ ما کشاندند، اما فوتبال به این شکل نیست آنها فکر میکردند ایران هم مثل کرهجنوبی است و میتوانند حداقل یک مساوی بگیرند.
چرا کره مقابل این عراق متوقف شد؟
کره در دیدار مقابل عراق رو به ارسالهای زیاد آورد از آنجایی که عراقیها قدبلند هستند توانستند بهخوبی این ارسالها را دفع کنند، ولی کرهجنوبی هیچگاه بازیکنانی مانند سردار آزمون یا مهدی طارمی یا علیرضا جهانبخش و سایر بازیکنان حرفهای تیمملی ایران را در اختیار ندارد. اگر هم تیمملی ایران ارسال کند در خط حمله این دسته از بازیکنان حرفهای را دارد، تازه ما در بازی سهشنبه شب خیلی هم ارسال روی دروازه حریف نداشتیم، چون میدانستیم مدافعان آنها قدبلند هستند و به همین دلیل بازی روی زمین برای ایران بیشتر مهم بود، به همین دلیل نتیجه عادلانه و این پیروزی 3 بر صفر حق کشورمان بود.
معتقدید عراق بعد از تساوی با کره مغرور شد؟
اتفاقا درباره این مباحث در شبکه چهار تلویزیون عراق صحبت کردم، عراقیها خیلی برایشان مهم بود که مقابل کره مساوی کردند. این برداشت را داشتند که مساوی در خانه کرهجنوبی بهمعنای آن است که قدرت تیمملی عراق زیاد شده است، درحالی که کرهجنوبی مثل گذشته آن قدرت لازم را ندارد، آن هم بهخاطر تغییر و تحولات زیادی که در ترکیب تیمملی فوتبال این کشور بهوجود آمد. بنابراین عراقیها گول نتیجه بازی با کره را خورده و با یک حالت دستکم گرفتن به مصاف ایران آمدند و تاوانش را دادند.
سالهای سال کاتانچ، سرمربی تیمملی عراق بود و حالا ادوکات سرمربیگری این کشور را به عهده گرفته است، فکر نمیکنید با صعود این تیم به مرحله بعدی وقت تغییرات در کادرفنی این تیم نبود؟
بهنظر من کاتانچ مربی باهوشی نبود، شما به باخت سهشنبه شب تیمملی عراق مقابل ایران نگاه نکنید. در بازی با عراق که در بحرین برگزار کردیم درحالی که عراقیها یک بر صفر عقب بودند سرمربی این تیم یک فوروارد را تغییر داد و بهجای او یک مدافع یا هافبک را به زمین آورد. کاتانچ نسبت به شرایط تیمش تسلط لازم را نداشت، این درحالی است که وقتی تیم شما یک بر صفر عقب است باید ریسک کنید و برای گرفتن نتیجه باید تعداد مهاجمانتان را در زمین بیشتر کنید و مجبورید ریسک کنید و با سه یا چهار بازیکن در خط حمله فشار بیاورید، شاید این کار جلوی تیمملی ایران عاقلانه نباشد، اما به هر صورت وقتی عقب هستید باید تغییر تاکتیک بدهید. با این حال تیمملی عراق در زمان کاتانچ بهخاطر ثباتی که داشت و بازیکنانش در کنار هم بازی میکردند از این تیمملی اخیر که مقابل ایران به میدان رفت بهتر بود. در هر صورت ثبات در هر تیمی بسیار مهم است و عراق در زمان کادرفنی قبلی حداقل از این مقوله برخوردار بود، هرچند با یکی دو بازی هم نمیتوان عملکرد یک مربی را ارزیابی کرد. من میتوانم بگویم قطع همکاری با کاتانچ بهنوعی اشتباه بود و بهنوعی هم اشتباه نبود در هر صورت بهخاطر ثباتی که این سرمربی در تیمملی به وجود آورده بود نباید در این برهه زمانی تغییر پیدا میکرد و اگر عراق با کاتانچ ادامه میداد بهنظر من میتوانست نتیجه بهتری بگیرد.
یک مدت صحبت از کارلوس کیروش برای سرمربیگری عراق مطرح شده بود و این سرمربی حتی تا آستانه امضای قرارداد با عراق هم پیش رفت. اگر کیروش سرمربی عراق میشد برای این کشور بهتر نبود؟
شک نکنید اگر این اتفاق میافتاد بهتر بود. کیروش مربی زیرکی است و قبول نمیکند که هر جایی برود و با هر شرایطی کار کند. او همه شرایط را باهم میسنجد و ارزیابی میکند که آیا در جایی که میخواهد کار کند آیا آن شرایط بازیکنان ملیپوش و کل مجموعه تیمملی آن وضعیتی که میخواهد را برای موفقیت دارد تا بتواند در چنین مقطعی بیاید یا خیر؟ تا به این شکل اعتبارش زیر سوال نرود. هرچند فکر میکنم از لحاظ مالی نیز طرفین به توافق نرسیدند و کیروش درخواست مبلغی را کرد که اینها قبول نکردند، اما اینکه سرمربی هلندی ۴ بار فوتبال را کنار گذاشته و دوباره دلش برای مستطیل سبز تنگ میشود و دوباره به نیمکت تیمی مثل عراق و میرسد، یک مقدار عجیب است. با همه این تفاسیر درست است که مربی در شرایط تیم تاثیرگذار است، اما این بازیکن است که در زمین بازی کرده و تفکرات مربی را پیاده میکند، یعنی یک مربی هم باید ابزار لازم برای موفقیت را داشته باشد. اگر دیدار سهشنبه شب را نگاه کنید یک چیزی برای من خیلی جالب بود و اینکه بعد از گلی که ما به ثمر رساندیم ایران به بازی سرعت میداد و این درحالی بود که تیمملی عراق داشت بازی را آرام میکرد. درواقع ما یک بر صفر جلو بودیم آن هم در زمین حریف و بهخاطر تحرکاتی که هافبکهای وسط ما داشتند و بهخاطر بازیکنانی که داریم باز هم به بازی سرعت میدادیم و شرایط بهگونهای بود که انگار ایران یک بر صفر عقب است. نکته دیگر اینکه سردار آزمون را در مرکز زمین قرار دادیم و طارمی از سمت چپ و جهانبخش از سمت راست حرکت میکردند و این اتفاق باعث شد تا تیمملی عراق غافلگیر شود؛ چراکه آنها توقع نداشتند که تیمملی ایران بخواهد از کنارهها بازی کند. درواقع آنها توقع داشتند که ایران بازی مستقیم را در دستورکار قرار داده و در عمق کار را دنبال کند، چیزی که بهخاطر بازیکنان تکنیکی باهوش و گلزنی که داریم شگرد ماست.
در این مدت سرمربی جدید عراق تغییر و تحولات زیادی را در تیمملی این کشور انجام داد، برعکس ایران که با یک ثبات و شاکله قبلی در دیدار مقابل این کشور در مرحله قبلی مقدماتی جامجهانی به میدان رفت.
بله، درست میگویید و این مسائل تاثیرگذار است، چطور ما تمام لژیونرهای خود را دعوت کردیم، آنها هم همه لژیونرهای خود را به اردو دعوت کردند. بهطور مثال بازیکنی مثل جاستین توسط کادرفنی قبلی دعوت نشد، اما سرمربی جدید به اصطلاح خودش بازیکنان حرفهای را دعوت کرد تا بتواند از کارایی و تجربه حرفهای و اروپایی آنها استفاده کند. با این حال من معتقدم ساختار تیمملی فوتبال عراق ساختار خوبی نیست. شما اگر دقت کنید در بازی سهشنبه شب دو تیم در قطر در یک مقاطعی عراقیها رو به خشونت آوردند و بهنظر من داور چینی خیلی با آنها مدارا کرد که اخراجشان نکرد، چون با قدرت و شدت زیادی روی پای بازیکنان ایرانی میآمدند و بچههای ما را اذیت میکردند. ما نباید اشتباه کنیم، این کار خشونت بود و ربطی به محکم بازی کردن ندارد، البته نمیتوانم دلیل آن را ارزیابی کنم که آیا بهخاطر عدمآمادگی عراقیها بود یا به مسائل دیگر ربط داشت. کریخوانی همیشه بین دو کشور بوده و شدت استرس زیاد بود و اینکه نتوانستند نتیجه و شرایط بازی را کنترل کنند باعث شد تا عراقیها در دقایقی دست به خشونت بزنند، البته بازیکنان تیمملی ایران هم تحرکات زیادی داشتند و از آنجایی که همه آنها حرفهای هستند عملکرد خوبی را هم ارائه دادند و در زمین آرام و قرار نداشتند. من معتقدم بچههای ما از این نحوه بازی و این پیروزیها لذت میبرند و تازه بهنظر من باید توقع ما از تیمملی بیشتر از این صحبتها باشد.
چطور میشود تیم ملی عراق که 10 سال از ما شکست نخورده بود در دو بازی پیاپی به ایران میبازد و این بار شکست پرگلی را بعد از حدود ۴۰ سال متحمل میشود.
فوتبال با کسی تعارف ندارد یک زمان میگویند بازیکن وقتی به زمین میرود باید حق زمین را ادا کند، چه مقابل عراق و چه مقابل هر کشور دیگری. بهنظر من یکی از فاکتورهایی که باعث برد پرگل ما شد به تغییرات کادرفنی و دعوت از بازیکنان جدید عراق برمیگردد که شاکله و ثبات این تیم را برهم زد؛ این موضوع اصلا بیتأثیر نبود. شما نمیتوانید در چنین تورنمنت مهمی بهیکباره ۷ بازیکن را تغییر دهید یا بهیکباره از بین چهار مدافع اصلی، دو نفر از آنها را کنار بگذارید. این درحالی است که ساختار دفاع ایران حداقل در زوج خط دفاعی مدتها ثابت بوده و درنهایت نتیجه این تغییرات برای عراق میشود نتیجهای که سهشنبه شب در دوحه قطر بهدست آمد.
فکر میکنید تیمملی فوتبال ایران در این گروه با چه سرنوشتی مواجه خواهد شد. میتوان به صعود زودهنگام امیدوار بود؟
با اینکه عراق را 3 بر صفر بردیم و با ۶ امتیاز صدرنشین هستیم اما از حالا صحبت از صعود نمیکنم، چرا باید این کار را انجام بدهیم وقتی هنوز هشت بازی باقیمانده است، اگر حرفهای باشیم و در هر کاری عجله نکنیم باید اول از باد پیروزیهای قبلی بیرون آمده و همین روال برتریها را ادامه دهیم و بتوانیم در زمین بهترین عملکرد را داشته باشیم و بهترین نتیجه را کسب کنیم، در کنار آن بهترین پاداش برای ما صعود به جامجهانی خواهد بود. نباید کاری به بازی با عراق یا سوریه داشته باشیم و فقط نگاهمان به روبهرو باشد، الان باید فقط به دیدار با امارات و کرهجنوبی فکر کنیم؛ چراکه هر بازی برای ما حکم فینال را دارد. اگر سوریه را یک بر صفر نمیبردیم باز هم امیدوارانه الان این سوال را مطرح میکردید؟ قطعا نمیکردید شما همیشه باید برای موفقیت در یک تورنومنت این شکلی، بازیهای خانگی را ببرید و در بازیهای بیرون از زمین با تفکر پیروزی به میدان رفته اما نتیجه مساوی هم در چنین بازیهایی بد نخواهد بود. ما برای برد برویم از آنجایی که اتفاقات فوتبال خبر نمیکند در خارج از خانه مساوی هم برای ما بد نیست. مطمئن باشید سایر دیدارهای گروه هم گره خورده چون نتایج فقط برد و 3 امتیاز نیست و تیمها در حساسترین مقاطع امتیاز از دست میدهند. ما عراق را بردیم و انشاءالله بتوانیم در بازیهای بعدی امارات و کرهجنوبی را هم شکست دهیم تا راحتتر از تصور به جامجهانی قطر برسیم.