سیامک خاجی، روزنامهنگار: آیا واقعا برگزاری هرساله تورنمنتهای مهم فوتبالی میتواند جذاب باشد؟ تصور کنید هردو سال یکبار شاهد جامجهانی باشید و در سالهای فرد هم جام ملتهای اروپا برگزار شود. در چنین حالتی آیا این تورنمنتهای مهم همچون سالهای گذشته جذاب و پرتماشاگر خواهد بود؟ شاید پاسخ منفی باشد اما فیفا بهصورت جدی چنین طرحی را دنبال میکند و به نظر میرسد بهزودی باید شاهد چنین روندی در مسابقات مهم باشیم. ایده اولیه را آرسن ونگر، سرمربی سابق آرسنال پیشنهاد داده و حالا بهدنبال آن است تا رضایت مربیان و مدیران باشگاهها و لیگهای مختلف را برای برپایی چنین ایدهای بگیرد. این ایده میتواند به سود کشورهای کوچکتر و تیمهایی باشد که کمتر شانس حضور در جامجهانی را پیدا میکنند و به همین دلیل وقتی عربستان سعودی چنین طرحی را مطرح کرد با موافقت اولیه 166 کشور از 210 عضو فیفا قرار گرفت. ونگر در ماههای اخیر رایزنیهای زیادی را با مربیان مختلف انجام داده و با توجه به سمتش بهعنوان مدیر بخش توسعه فوتبال در فیفا بهدنبال این است تا با بررسی دقیقتر این ایده و تحقیق درباره اینکه آیا اصلا چنین شیوهای شدنی است یا خیر، درنهایت بهترین تصمیم را برای آینده فوتبال بگیرد.
ایدههای بلندپروازانه اینفانتینو
یوفا چندان موافق این ایده نیست و الکساندر چفرین چندینبار تلویحا با چنین کاری مخالفت کرده است اما ونگر به تازگی در گفتوگو با روزنامه اکیپ میگوید هدف از اجرای این طرح تنها کمکردن فاصله برگزاری مسابقات نیست و فیفا در تلاش است تا کاملا تقویم تیمهای ملی را دگرگون کرده و ساختار جدیدی برای آن ایجاد کند. به این ترتیب با افزایش تعداد تورنمنتها، از تعداد فیفادیها کم میشود و درنتیجه باشگاهها ضرر کمتری از غیبت ستارههای خود بهدلیل شرکت در مسابقات ملی متحمل میشوند.
جیانی اینفانتینو از زمانیکه جای سپ بلاتر روی صندلی ریاست فیفا را گرفت بهدنبال ایدههای بلندپروازانه و ایجاد تغییرات اساسی در این ورزش بود. او از همان ابتدا طرحهایی برای بزرگتر شدن مسابقات جامجهانی دنبال کرد و در همین راستا قرار است جامجهانی 2026 که در سه کشور آمریکا، کانادا و مکزیک برگزار خواهد شد برای نخستینبار با حضور 48 تیم انجام شود. او علاوهبر این اصرار زیادی دارد تا قدرت مالی تیمهای ملی افزایش پیدا کرده و علاوهبر تاثیرگذاری اقتصادی، از زیر سایه باشگاهها نیز خارج شوند.
ایده برگزاری هر دو سال یکبار این رقابتها نیز در همین راستاست و فیفا در تلاش است با این کار تعداد تورنمنتها را افزایش دهد. بهعقیده مقامات این نهاد، برگزاری هر چهار سال این مسابقات مدلی قدیمی است و در دنیای امروز که توسط رسانههای مجازی تسخیر شده است و ایدههای جدید و خلاقانه هر روز به وجود میآید اینکه بخواهیم چهار سال در انتظار یک تورنمنت مهم باشیم اصلا کاری منطقی نیست و دیگر اسپانسرها چنین روندی را نمیپسندند.
کشورهای زیادی رویای میزبانی جامجهانی را در سر دارند اما فاصله زیاد مسابقات باعث شده فیفا به سراغ سهمیهبندی قارهها برود و به این ترتیب کشورهایی چون چین، انگلیس، مراکش، اسپانیا، آرژانتین و حتی عربستان که تمایل به میزبانی دارند در سالهای اخیر در رقابت با کشورهای دیگر کمتر فرصت رسیدن به این هدف را داشتهاند اما اگر بازیها هر دو سال برگزار شود، تعداد میزبانیها هم بالاتر رفته و شانس بهتری دراختیار کشورهای دیگر قرار میگیرد.
از سوی دیگر اگرچه این ایده ونگر فعلا درباره فوتبال مردان دنبال میشود اما طرحهایی برای جامجهانی زنان و برگزاری آن با شیوههایی متفاوت نیز وجود دارد. اینفانتینو پیش از این گفته بود: «قرار نیست در فوتبال زنان عینا از مردان الگوبرداری کنیم و باید برای این بخش ایدههای جداگانه و خلاقانهای در نظر بگیریم تا آنها هم از روشهای جدید بهره و لذت ببرند.»
مخالفان بزرگ
این ایده البته مخالفانی هم دارد که مهمترین آن اتحادیه فوتبال اروپاست. یوفا معتقد است فیفا با چنین ایدههایی بهدنبال کاهش قدرت اروپاییها در فوتبال دنیاست و در تلاش است با برهمزدن توازن قدرت، یوفا را تحتفشار قرار دهد. این قاره با داشتن لیگهایی بسیار قدرتمند، باشگاههای پولدار و همچنین تورنمنت معتبری همچون لیگ قهرمانان بهنوعی تاثیرگذارترین نهاد فوتبال در دنیاست. از طرف دیگر از سال 2002 که برزیل قهرمان جامجهانی شد به بعد دیگر هیچ تیم غیراروپایی نتوانسته به این عنوان دست پیدا کند و تیمهای این قاره در 20 سال اخیر مشغول یکهتازی بودهاند.
با این حال افزایش تعداد سرمایهگذاران و اسپانسرهایی آمریکایی و آسیایی بهخصوص از کشورهایی چون قطر، امارات و چین در تیمهای اروپایی باعث شده فیفا با تغییر بالانس قدرت در این بخش، دست بازتری برای ایجاد تغییرات در تقویم مسابقاتش داشته باشد. آفریقا هم به حمایت از این طرح پرداخته و به این ترتیب اروپا برابر سایر قارهها تنها مانده اما همچنان تلاش دارد در مقابل این ایده مقاومت کند.
چفرین در جلسه اتحادیه باشگاههای اروپایی که بهتازگی در جنوا برگزار شد درباره این ایده میگوید: «حتما شما هم شنیدهاید که فیفا طرحی را در دست بررسی دارد که طی آن قرار است مسابقات جامجهانی هر دو سال یکبار برگزار شود. جامجهانی همانند یک جواهر ارزشمند است که ارزش آن بهخاطر کمیاب بودن آن است و اگر مسابقات را هر دو سال برگزار کنیم از جذابیت و اهمیت آن کاسته میشود و دیگر آن اعتبار گذشته را نخواهد داشت. از طرف دیگر نباید بازیکنان را بیش از این در تابستانها درگیر رقابتهای ملی کنیم و بهتر است فرصت استراحت را از آنها نگیریم.»
دیگر مخالف نامدار این طرح ناصر الخلیفی، مالک ثروتمند باشگاه پاریسنژرمن است که میگوید نباید با چنین طرحهایی سلامت بازیکنان را به خطر انداخت: «این طرحها اصلا جالب نیست. با اضافه شدن برنامه بازیها و تعداد مسابقات سلامت بازیکنان به خطر میافتد و این بیشترین لطمه را به باشگاهها وارد میکند.»
باشگاههای بزرگ اروپایی هم که همواره از تعداد زیاد وقفه مسابقات بهدلیل دیدارهای ملی ناراحت بودند از اینکه قرار باشد بازیکنانشان در هر تابستان درگیر یک تورنمنت ملی باشند و فرصتی برای استراحت نداشته باشند اصلا خوشحال نیستند و به همین دلیل بهدنبال راهی هستند تا فیفا را از اجرای چنین طرحی منصرف کنند. البته با توجه به جدیت این نهاد برای پیگیری این ایده و بررسی تمامی جوانب آن بعید به نظر میرسد در این راه موفق باشند.
ایده عملی؟
ونگر حالا تور اروپایی خود را آغاز کرده تا برای مربیان نامدار و مشهور اروپایی تشریح کند که ایدهاش حتی میتواند به سود باشگاهها باشد. او برخلاف مخالفان، معتقد است کاهش فاصله مسابقات مهم میتواند باعث افزایش جذابیت آن شود و تاثیر مثبتی بر آینده فوتبال خواهد داشت. در طرح او تیمهای ملی اروپایی در طول سال تنها در دو مقطع در رقابتهای انتخابی طی ماههای مارس و اکتبر حاضر میشوند و در گروههای چهارگانه برای کسب سهمیه جامجهانی تلاش خواهند کرد. اتفاقی که به عقیده او میتواند مسابقات را بسیار حساستر و تماشاییتر کند و هیجان بازیها را بالاتر ببرد. از طرف دیگر تیمهای کوچکتر در مسابقاتی انتخابی حاضر خواهند شد و مشابه آنچه بهعنوان دیدارهای پلیآف انجام میشود شانس خود برای رسیدن به مرحله گروهی را امتحان خواهند کرد. به این ترتیب به نظر میرسد در سایر قارهها نیز چنین ایدهای اجرایی خواهد شد و بازیها فشردهتر از برهه کنونی انجام میشود. به این ترتیب از تعداد وقفههای مسابقات بهدلیل دیدارهای تیمهای ملی کاسته میشود و رقابتهای آنها تنها در دو مقطع انجام میشود اما مشخص نیست آیا این ایده تنها برای دیدارهای رسمی است و این تیمهای فرصتی جداگانه برای دیدارهای تدارکاتی خواهند داشت یا خیر. ونگر معتقد است جذابیت و زیبایی مسابقات فوتبال بیشتر به کیفیت آن بستگی دارد تا به کمتر برگزار شدن آن و به این ترتیب کم شدن فاصله بین مسابقات باعث نمیشود تا این مسابقات برای هواداران عادی و به رقابتی معمولی تبدیل شود.
براساس این طرح پس از پایان تورنمنتهای مهم، بازیکنان حداقل 25 روز فرصت استراحت خواهند داشت تا برای بازی در تیمهای باشگاهی آماده شوند. اما آیا این ایده واقعا اجرایی خواهد بود. براساس این ایده بازیکنان تقریبا 2 ماه از باشگاههای خود دور خواهند بود و در بازگشت باید برای فصل جدید آماده شوند اما با توجه به اینکه تیمها معمولا تورهای تدارکاتی و آمادهسازی پیش فصل خود را در تابستان برنامهریزی میکنند این موضوع میتواند تداخل در کار آنها ایجاد کرده و باعث شود تا آنها ستارههای خود را در این مسابقات به همراه نداشته باشند.
از طرف دیگر در نظر گرفتن تنها 2 مقطع برای دیدارهای انتخابی جامجهانی و جام ملتها نیز میتواند مشکلی دیگر را ایجاد کند و آیا تنها 6 بازی برای مشخص شدن تیمهای صعودکننده کافی خواهد بود؟ مثلا قاره اروپا 55 عضو دارد و حتی درصورتیکه جامجهانی با 48 تیم برگزار شود این قاره 16 سهمیه خواهد داشت که باید مسابقات در 14 گروه انجام شود که به نظر منطقی نیست. در چنین شرایطی به نظر نمیرسد تیمهای مدعی کار سختی برای صعود داشته باشند و معمولا گروههای آنها کمچالش خواهد بود و این برخلاف چیزی است که ونگر عقیده دارد که این مسابقات باعث افزایش جذابیت و هیجان میشود.در آفریقا و آسیا نیز کشورهای زیادی برای رسیدن به جامجهانی تلاش میکنند و درحالی که این قارهها سهمیه کمتری در این تورنمنت دارند رقابتها زمان بیشتری به طول میانجامد و به سختی میتوان این رقابتها را در عرض چند هفته به پایان رساند.
دیدارهای ملی برای بیشتر بازیکنان اهمیت زیادی دارد و کمتر بازیکنی را میتوان یافت که برایش فتح لیگ قهرمانان مهمتر از قهرمانی در جامجهانی باشد.به همین دلیل مسابقات ملی همواره پرتماشاگر و پرهیجان دنبال میشود. مثلا همین هفته پیش درحالی که انگلیس قرار بود برابر تیمی ضعیف همچون آندورا به میدان برود اما 67هزار تماشاگر در ورزشگاه ومبلی حضور داشتند تا این دیدار را از نزدیک ببینند. مسلما درآمدهای جانبی از چنین دیدارهایی و همچنین حق پخش تلویزیونی مسابقات برای فدراسیونهای کشورهای مختلف بسیار مهم است و به همین دلیل برای آنها حتی دیدار با تیمهای درجه 2 یا سه هم از اهمیت زیادی برخوردار است.
انگلیس از سال 2009 در هیچ مسابقه مقدماتی جامجهانی بازنده نبوده و شکست این هفته اسپانیا برابر سوئد نخستین باخت آنها در این مرحله از سال 1993 محسوب میشود. این روند نشان میدهد تیمهای ملی اهمیت بالایی برای دیدارهای مقدماتی خود قائل هستند و ترجیح میدهند از تعداد این مسابقات کاسته نشود. به این ترتیب شاید ایده ونگر موافقان چندانی بین این تیمها نیز نداشته باشد.
کم شدن اختلافات
اگرچه ممکن است این طرح ایراداتی داشته باشد اما نکات مثبت آن را نیز نباید نادیده گرفت. مسلما برای برخی هواداران، بازیکنان و البته اسپانسرها و شبکههای تلویزیونی این اتفاق و کم شدن فاصله مسابقات میتواند مثبت باشد. حتی شاید این طرح باعث شود تا اختلافاتی که سیاسی و منطقهای بر سر میزبانی جامجهانی اتفاق میافتد نیز کم شود. قاره آفریقا در طول تاریخ تنها یکبار توانسته میزبان این مسابقات باشد و کشوری مثل مراکش با وجود 5 بار تلاش برای رسیدن به این هدف همواره ناکام بوده است. انگلیس که از کشورهای معتبر در فوتبال محسوب میشود آخرین بار در سال 1966 توانست یک جامجهانی را در خانه برگزار کند و آرژانتین، شیلی و اروگوئه هم هنوز در تلاشند تا شاید برای نخستین بار از سال 1978 بتوانند این تورنمنت را به آمریکای جنوبی ببرند.
در چنین شرایطی شاید چندین سال طول بکشد تا یک کشور بتواند میزبانی این تورنمنت مهم را کسب کند و به همین دلیل تلاشها برای کسب این میزبانی با حواشی و حتی شایعاتی مبنی بر پرداخت رشوه و رفتارهای فراقانونی همراه بوده است.
بههرحال ونگر در حال حاضر بهشدت روی اجرای این ایده متمرکز شده و تلاش دارد با بررسی دقیق تمامی جوانب آن به بهترین نحو آن را در کنگره بعدی فیفا ارائه کند. البته درحالی که این مربی باتجربه فرانسوی اعلام کرده بود ممکن است در ماه دسامبر این ایده رسما مطرح شود اما به نظر نمیرسد زودتر از کنگره فیفا در سال 2022 این طرح به رای گذاشته شود و باید تا آن زمان منتظر ماند و دید آیا او میتواند در راضی کردن همه نهادها و فدراسیونها موفق باشد یا خیر.
حتی درصورت تصویب این ایده، به نظر نمیرسد زودتر از سال 2030 فرصتی برای اجرایی کردن آن وجود داشته باشد. فیفا در حال حاضر تا سال 2026 تقویم دیدارهای ملی خود را برنامهریزی و اعلام کرده است. در سال 2028 نیز قرار است رقابتهای یورو برگزار شود و یوفا تصمیمی برای تغییر این تاریخ ندارد. به این ترتیب اگر قرار باشد جامهای جهانی هر دو سال یکبار برگزار شود باید از سال 2030 به بعد منتظر این اتفاق باشیم که تا آن زمان هم شاید تغییرات زیاد در فوتبال اتفاق افتاده باشد.
رایزنی با ساوتگیت و کلوپ
حضور سرمربی سابق آرسنال در تمرینات لیورپول و صحبتهای او با یورگن کلوپ بسیار مورد توجه رسانههای انگلیسی قرار گرفت. او در ادامه بهسراغ گرت ساوتگیت، سرمربی تیمملی انگلیس هم رفت و با او درباره این ایده و تلاشش برای اجراییکردن آن صحبت کرد. پیرمرد فرانسوی در تلاش است موافقان بیشتری را به جبهه خود ببرد و ساوتگیت یکی از آنهاست که در شرایط کنونی ترجیح میدهد موضعی در موافقت یا مخالفت با آن نگیرد: «من چند هفته پیش با آرسن ونگر دیدار کردم و جلسه بسیار خوبی درباره این ایده و پیشنهادهایی که ارائه کرد داشتیم. بهنظرم این طرح هنوز جای زیادی برای کار دارد و میتواند تغییراتی داشته باشد. بهنظرم برخی اجزای آن قابلیت اجراشدن را دارد اما برخی دیگر را نمیتوان به این راحتی عملی کرد و باید بیشتر روی آن فکر شود تا ایده پختهتری داشته باشیم.»
سرمربی تیمملی انگلیس ادامه داد: «با این طرح کل تقویم مسابقات دگرگون و دچار تغییر میشود. مسابقات کمتر و کیفیت بالاتر هدف اصلی این ایده است، اما هنوز جزئیات زیادی وجود دارد که باید درباره آن بحث و بررسی صورت بگیرد و من هم در این جلسه نظراتم را مطرح کردم.»
ونگر همچنین این هفته راهی دوحه قطر خواهد شد تا در یک کنفرانس شرکت کند و در حاشیه آن قرار است با جان تری، مایکل اوون، رونالدوی برزیلی و سامی خدیرا نیز درباره این ایده بحث و تبادلنظر کند. ونگر تلاش دارد در سالهایی که جامجهانی برگزار نمیشود مسابقاتی همچون یورو، کوپاآمهریکا و گلدکاپ انجام شود و به این ترتیب تورنمنتی همچون لیگ ملتهای اروپا که بهتازگی تاسیس شده خیلی زود به پایان راه خود خواهد رسید مگر اینکه یوفا روی برگزاری جامملتها در هر 4سال تاکید داشته باشد و به این ترتیب هر دوسال جامملتها و لیگملتها را برگزار کند تا به عقیده خودش بتواند جذابیت مسابقاتش را حفظ کند.
با وجود این، مخالفان این ایده اعتقاد دارند افزایش درآمدها و همچنین تضعیف نقش یوفا در دنیای فوتبال هدف اصلی این ایده است و فیفا میخواهد با این کار درآمدهایش را از پخش تلویزیونی و همچنین اسپانسرها افزایش دهد. مسلما این اتفاق باعث میشود پولی که درحال حاضر این نهاد هر 4سال یکبار از فروش حق پخش، قراردادها با اسپانسرها و همچنین بلیتفروشی بازیها دریافت میکند، هر دوسال به خزانهاش ریخته شود و به این ترتیب قدرت بیشتری هم نصیب آنها خواهد شد.