تاریخ : Sat 04 Sep 2021 - 00:51
کد خبر : 59715
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

دسترسی‌مان را به آرشیو  دهه۶۰ سخت کردند

رضا کریمی، تهیه‌کننده «گزارش آشوب» در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

دسترسی‌مان را به آرشیو دهه۶۰ سخت کردند

«گزارش آشوب» مستندی به کارگردانی محمدرضا گیوه‌چیان و تهیه‌کنندگی رضا کریمی است که به بررسی حوادث سال 60 در ایران می‌پردازد؛ سالی که هزاران ایرانی به دست گروهک‌های تروریستی به شهادت رسیدند و شورش‌های متعددی در کشور برپا شد.

وحید محرابیان، روزنامه نگار: «گزارش آشوب» مستندی به کارگردانی محمدرضا گیوه‌چیان و تهیه‌کنندگی رضا کریمی است که در روزهای گذشته چندین‌بار در صداوسیما به نمایش درآمد و پس از آن در فیلیمو رونمایی شد. این مستند به بررسی حوادث سال 60 در ایران می‌پردازد؛ حوادثی تلخ که سال 60 را به ناامن‌ترین سال برای مردم ایران پس از انقلاب اسلامی بدل می‌کند. سالی که هزاران ایرانی به دست گروهک‌های تروریستی به شهادت رسیدند و شورش‌های متعددی در کشور برپا شد. سازمان منافقین ایران مهم‌ترین بازیگر حوادث آن سال بود. ترور تعداد زیادی از مسئولان کشوری و لشکری و ترور بیش از 10هزار شهروند ایرانی در بازه زمانی 8 ماهه سال 60 کارنامه خونین را برای این سازمان تروریستی به یادگار گذاشته است. با رضا کریمی تهیه‌کننده «گزارش آشوب» به گفت‌وگو نشستیم تا بیشتر از رویدادهای سال 60  آگاه شویم.

سال 60 سال خونین و پرحادثه‌ای برای مردم ایران بوده است. مسئولان زیادی ترور شدند و کشور دچار بحران‌های امنیتی متعددی بود. چه شد که ایده این فیلم در ذهن شما شکل گرفت و سراغ این موضوع رفتید؟

ایده اولیه این مستند در سال 96 شکل گرفت. همزمان با حمله داعش به حرم امام‌خمینی(ره) و مجلس شورای اسلامی واژه امنیت در بین خیلی از کسانی که تجربه‌ای اینچنینی نداشتند، موضوعیت پیدا کرد. این درحالی بود که چنین تجربه‌هایی در اوایل انقلاب اسلامی سال 57 وجود داشت. ما با این دغدغه به جست‌وجوی یک ما‌به‌ازای تاریخی گشتیم تا به مردم نشان دهیم اگر اوضاع قرار باشد بدتر از این شود، چه شکلی می‌شود. در سال 60 ما اوج ناآرامی‌های امنیتی را در کشور داشتیم. این ناآرامی‌ها پیش از عزل بنی‌صدر شروع شد و تا پایان این سال ادامه داشت. تعداد زیادی از 17 هزار شهید تروری که ما از آنها یاد می‌کنیم و بیشتر آنها هم از مردم عادی کوچه و بازار بودند، در این بازه زمانی شهید شدند. در این بازه زمانی رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، کابینه دولت، نمایندگان مجلس، ائمه جماعت، رئیس قوه‌قضائیه، اعضای حزب جمهوری اسلامی و تعداد زیاد دیگری از مسئولان کشوری ترور شدند. با اینکه فیلم ما تنها یک بازه 8 ماهه در سال 60 را به نمایش می‌گذارد، تعدد ترورها به‌حدی زیاد بود که ما دیگر نمی‌توانستیم در فیلم خود آنها را جای دهیم.

همه این ترورها درحالی رخ می‌داد که کشور درگیر جنگ هم بود. ما در سال 60 سه رئیس‌جمهور داشتیم. ابتدا بنی‌صدر که عزل شد، پس از آن رجایی که شهید شد و بعد از آن آیت‌الله خامنه‌ای که پیش از ریاست‌جمهوری ترور شده بودند. این نشان می‌دهد کشور در چه آشوبی به‌سر می‌برد. حجم ترورهای آن سال به‌حدی بود که اگر همه را می‌خواستیم به نمایش بگذاریم، مخاطبان اذیت می‌شدند. با این‌حال بازهم برخی مخاطبان بعد از دیدن این فیلم به من گفتند از این حجم ترور تحت‌تاثیر قرار گرفتند و فکر نمی‌کردند در یک بازه زمانی کوتاه این همه حادثه رخ داده باشد.

البته باید بگویم فیلم ما درمورد جنایات سازمان مجاهدین خلق نیست، چون آنها هم پیش از سال 60 و هم بعد از آن سال اقدامات و جنایت‌های دیگری هم انجام داده‌اند که ما امکان نمایش‌شان را در فیلم خودمان نداشتیم. همزمان با ترورهای مجاهدین خلق در سال 60، گروهک‌های تروریستی دیگری هم در کشور فعال بودند. ازجمله این گروهک‌ها می‌توان به گروهک فرقان اشاره کرد که آیت‌الله خامنه‌ای را ترور کردند. هرچند خط‌وربط این گروهک از سازمان مجاهدین خلق جداست، اما ارتباطاتی هم بین آنها وجود دارد.

جالب است که بعد از گذشت چنددهه همه این رویدادها در رسانه‌ها وارونه به‌نمایش گذاشته می‌شوند و نظام جمهوری اسلامی برای رخدادهای سال 60 مورد محاکمه قرار می‌گیرد.

سازمان مجاهدین خلق در تیرماه 60 برنامه داشت که جمهوری اسلامی را طی 3 روز سرنگون کند. در روزهای ششم و هفتم تیر ترورهایی انجام می‌شود که مقدمه‌ای برای برنامه سرنگونی نظام بود. در روز سوم برنامه آنها ایجاد آشوب در زندان‌ها بود تا نیروهایی که در زندان‌ها بودند و دستگیر شدند به خیابان‌ها بریزند و به‌عنوان پیاده‌نظام این شورش ضربه نهایی را به حکومت وارد کنند. البته جلوی این اتفاق گرفته شد و کشور از خطر سقوط نجات پیدا کرد، ولی حالا لشکر رسانه‌ای دشمنان ایران تلاش می‌کنند این حوادث را وارونه به نمایش بگذارند. واقعا ما در حوزه رسانه‌ کم‌کاری کرده‌ایم و جای خالی مستندها و برنامه‌هایی که با زبانی مردمی حوادث آن روزها را روایت کنند خیلی دیده می‌شود. این مستندها می‌تواند دید بهتری به خیلی از کسانی بدهد که آن روزها را تجریه نکرده‌اند و تنها نقل‌قول‌هایی را در این‌باره شنیده‌اند.متاسفانه دستگاه رسانه‌ای کشور ضعف شدیدی دارد و نمی‌تواند نقاط قوت و ضعف کشور را به‌درستی تحلیل و برای عموم به نمایش بگذارد. ما دستاوردهای بزرگی در حوزه امنیت در کشورمان داشتیم، ولی هیچ‌وقت این دستاوردها برای مردم درست تبیین نشده است و حالا که همگی داریم در امنیت زندگی می‌کنیم، هیچ حسی درباره عدم امنیت نداریم. به‌رغم اینکه ما معتقدیم توسعه کشور باید متوازن باشد و مساله اقتصاد یکی از اولویت‌های مهم این روزها است که مشکلات زیادی را برای مردم به‌وجود آورده، باید این موضوع را هم درنظر گرفت که امنیت یکی از مسائل اولویت‌دار است که اگر نباشد، همه‌چیز را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. ما نتوانستیم این موضوع را برای مردم درست تبیین کنیم و نشان دهیم چه عقبه‌ای در کشور داشته و این موضوع باعث شده که مبحث امنیت در کشور درنظر مردم جدی گرفته نشود.

تولید مستند آرشیوی در مقایسه با دیگر گونه‌ها کار دشواری است؟

تولید مستند آرشیوی واقعا کار سختی است. قطعا این سختی برای آنها که سال‌هاست در این زمینه فعالیت می‌کنند به‌مراتب از کسانی که کارهای اول و دوم خود را می‌سازند، کمتر است، چون به افراد شناخته‌شده اعتماد بیشتری می‌شود و آرشیوهای زیادی در اختیارشان قرار می‌گیرد، ولی برای ما این‌گونه نیست. دسترسی به آرشیو حتی در صداوسیما هم به‌دلیل بروکراسی‌ای که وجود دارد خیلی سخت است. جاهای دیگری هم وجود دارد که آرشیو تصویری داشته باشند، اما غنای آنها به اندازه آثار صداوسیما نیست. متاسفانه برخی نهادهای حاکمیتی هم که کارشان جمع‌آوری آرشیو و تبدیل آنها به فیلم و کتاب است، دربرابر دراختیار گذاشتن این آرشیو به مستندسازانی مثل ما مقاومت کرده و پول‌های گزافی طلب می‌کنند که قطعا پرداخت‌شان در توان‌مان نیست. این رفتار برای ما خیلی عجیب است، چون این سازمان‌ها برای همین کار بودجه می‌گیرند و وظیفه دارند با ما همکاری کنند. متاسفانه آرشیو تصویری متولی واحدی در کشور ندارد و این موضوع حتی باعث شده خیلی از گنجینه‌های موجود در این زمینه دچار آسیب شوند. با همه این مشکلات ما ترجیح دادیم برای روایت حوادث سال 60 به‌سراغ مصاحبه با افراد نرویم، چون تغییر در دیدگاه‌های سیاسی و تلاش برای پوشش نقاط‌ضعف و بزرگ جلوه دادن نقاط مثبت توسط افراد مختلف باعث می‌شود ما نتوانیم دید درستی نسبت‌به وضعیت آن روزهای کشور به‌دست آوریم.