تاریخ : Thu 02 Sep 2021 - 04:20
کد خبر : 59667
سرویس خبری : نقد روز

ضرورت بازتعریف مساله

سیداحمد حسینی‌قورتانی:

ضرورت بازتعریف مساله

آنچه در این جستار مورد شرح و بررسی قرار می‌گیرد، در راستای پاسخگویی به این پرسش است که چگونه می‌توان با اتخاذ تدابیر سیاستی ـ حاکمیتی مناسب به توسعه‌ اکوسیستم محتوای بومی در فضای مجازی کمک کرد و با این مهم به معماری شبکه‌ ملی اطلاعات جان تازه‌ای بخشید؟

سیداحمد حسینی‌قورتانی، اندیشکده حکمرانی شریف: امروزه تولید و نشر حداکثری محتوا1  یکی از اقتضائات گریزناپذیر جامعه‌ مدرن و دیجیتال و از لازمه‌های اثرگذاری بر آحاد جامعه است؛ لذا همواره تولید و توسعه‌ محتوای بومی به زبان فارسی در فضای مجازی از دغدغه‌های نهادهای سیاستگذار بوده است. یکی از حلقه‌های مفقوده جورچین شبکه‌ ملی اطلاعات نیز، مقوله‌ توسعه‌ محتوای بومی است که ضمن اعتراف به سهم به‌سزای آن در اکوسیستم دیجیتال و حکمرانی فضای مجازی، به‌عنوان یک لایه و بخش جداافتاده از سایر اجزای شبکه (سیلویی) فهم شده است. آنچه در این جستار مورد شرح و بررسی قرار می‌گیرد، در راستای پاسخگویی به این پرسش است که چگونه می‌توان با اتخاذ تدابیر سیاستی ـ حاکمیتی مناسب به توسعه‌ اکوسیستم محتوای بومی در فضای مجازی کمک کرد و با این مهم به معماری شبکه‌ ملی اطلاعات جان تازه‌ای بخشید؟ لازم است در آغاز به تعریف جامعی از محتوا بپردازیم.

 محتوا بر بستر لایه‌های درهم‌تنیده زنجیره ارزش!

در نگاه سنتی به فضای مجازی، محتوا بیرونی‌ترین لایه است که عموم کاربران با آن سروکار دارند. کاربران غیرمتخصص در فضای مجازی، فارغ از پیچیدگی‌های لایه‌ای ساختار فضای مجازی، عموما دریافت‌کننده‌ محتوا و سرویس‌هایی هستند که عرضه می‌شود. کاربران با تحولات سال‌های اخیر از مسیر گردش وب، همچنین در نقش تولید‌کننده و توزیع‌کننده‌ محتوا ظاهر شده‌اند. از این منظر برای محتوا می‌توان دامنه‌ تعریف مبسوطی را در نظر گرفت. اودن2  نظرات حدود 40 کارشناس را درباره‌ محتوا گردآوری و در قالب مقاله‌ای منتشر کرده است. مجموع نظرات، نشان می‌دهد تعاریف ارائه‌شده از محتوا در فضای جدید را می‌توان در سه گروه قرار داد؛ گروه نخست، تعاریفی که محتوا را نوعی اطلاعات3  می‌دانند، دسته دوم تعاریفی که محتوا را براساس تجربه‌ کاربری صورت‌بندی می‌کنند و گروه سوم که محتوا را بسیار پیچیده‌تر از آن می‌دانند که قابل‌تعریف باشد. در یک نگاه گذرا می‌توان محتوا را به موارد زیر تقلیل داد:

دغدغه‌ توسعه‌ محتوای بومی با همه متعلقات خود (اعتلای فرهنگ، اشاعه‌ زبان و...)، علی‌رغم آنچه می‌نماید به‌طور همزمان با دغدغه‌ داشتن پلتفرمی برای انتشار و اشاعه این محتوا، کیفیت و مزیت رقابتی در لایه‌ سرویس و ظرفیت درون‌زا در لایه‌ زیرساخت به صورت تودرتو گره می‌خورد؛ این چیزی است که موسوم به مفهوم لایه‌ها یا رویکرد Modularity است. «همگرایی در عصر دیجیتال یعنی تئوری همه‌چیز»؛ یعنی، قورباغه‌ (محتوای ویدیوئی) نماوا (سرویس) را در اسنپ (سوپراپ/پلتفرم) با ترافیک نیم‌بها (زیرساخت) ببین!

اگر در گذشته به سادگی تصور می‌شد که داشتن یک محتوای اثرگذار (مثلا یک مجموعه نمایشی) یا نهایتا یک شبکه تلویزیونی بر بستر ماهواره‌ها، پرچم و هویت ملی ما را با قدرت در عرصه‌ افکار عمومی بین‌المللی نمایندگی می‌کند، امروزه می‌دانیم در زنجیره ارزش اینترنت، برخی موجودیت‌ها نظیر پلتفرم‌ها به‌عنوان حلقه‌ پیوند زیرساخت، سرویس و محتوا‌ی خام، حرف اول را می‌زنند. بر این اساس، اگر بخواهیم سهم و نقش زبان و فرهنگ ایرانی ــ که یک مقوله‌ کاملا محتوایی است ــ را در فضای مجازی ارتقا دهیم، به اکوسیستم بالغ و پویایی در زمینه پلتفرم‌های صوت و تصویر (VoD و UGC) نیاز داریم که به صورت ارگانیک خارج از مرزهای این کشور به جست‌وجوی مخاطب برخیزد.

مفهوم ماژولاریتی (لایه‌ای) محتوا به دلیل ورود و ظهور اینترنت و فناوری‌های نوپا شکل می‌گیرد؛ به‌عبارتی با پیوند برقرارکردن میان لایه‌ زیرساخت، سرویس‌ها و انواع محتواهای خام (متن، صوت و تصویر)، محتوا را با پیچیدگی‌هایی بیش‌از‌پیش مواجه می‌سازد و سبب می‌شود زین‌پس مفهوم خروجی حاصل از ترکیب و تجمیع این المان‌ها را نیز محتوا قلمداد کنیم؛ یعنی زین‌پس هم قورباغه و هم سرویس نماوا و پلتفرم اسنپ همگی نوعی محتوا محسوب می‌شوند. مولان4  تعریف دقیق‌تری از محتوای دیجیتال را ارائه می‌کند و آن را شامل هر نوع اطلاعاتی می‌داند که برای دانلود در اینترنت یا توزیع در رسانه‌های الکترونیکی در دسترس است. از نگاه او تعریف وسیع‌تری نیز وجود دارد و آن عبارت است از هرآنچه در فضای دیجیتال قابل‌انتشار است و اگر این تعریف را بپذیریم، بیراه نیست که بگوییم هرچیزی که در اینترنت دیده، شنیده و دریافت می‌شود نوعی محتوای دیجیتال است.

با چنین تعریفی، انواع محتوا بسیار گسترده‌تر از شکل‌های سنتی آن است و مواردی ازقبیل اینفوگرافیک، بازی‌های آنلاین، وبینارها5، کیو.آر.کدها6، پلتفرم‌ها، رسانه‌های کاربرپدید7 (UGC)، رسانه‌های ناشرمحور (VOD)8، کتاب‌های الکترونیکی (Ebooks)، سوپراپلیکیشن‌ها و موارد دیگر را شامل می‌شود که بریسیس،9101 مورد را برای آن برشمرده است؛ لذا با توجه10 به مفهوم لایه‌ای از محتوا، توسعه‌ محتوای بومی در یک کلام، یعنی توسعه‌ همه‌ این موارد فوق‌الذکر در فضای مجازی.

دیگر اینکه، در جامعه‌ اطلاعاتی، همواره از اهمیت یافتن پدیده‌ جدیدی با عنوان «اقتصاد توجه» سخن به میان می‌آید که ضرورت سیاستگذاری آینده‌نگرانه درباره‌ محتوای فضای مجازی را بیش‌ازپیش روشن می‌کند. می‌دانیم که عنصرِ نادر، براساس اصول اقتصادی، دارای ارزش است. از آنجا که در جامعه‌ اطلاعاتی، کاربران از طریق رسانه‌ها در معرض محتواهای متعدد هستند، عنصر نادر عصر ما «توجه» شهروندان است و طبیعی است در چنین شرایطی رقابت برای جلب این توجه در جریان باشد. نزاع بر سر توجه در گزارش ایپسوس11 (2017) نیز به‌عنوان یکی از هشت روند اصلی آینده جهان انتخاب شده است. رقابت رسانه‌های جریان اصلی شامل رسانه‌های چاپی، رسانه‌های آنلاین و شبکه‌های تلویزیونی که بازیگران کلاسیک عرصه‌ محتوا هستند از یک‌سو و رقابت شرکت‌های بین‌المللی ارائه سرویس برای جذب کاربران از سوی دیگر، نوید رقابت جدی بر سر جلب‌توجه کاربران می‌دهد. شدت گرفتن این رقابت در برخی نقاط دنیا باعث برخی آشفتگی‌های سیاسی و اجتماعی شده و برخی منتقدان معتقدند «اقتصاد توجه» که شرکت‌های فناوری اطلاعات عامل اصلی ظهور و بروز آن هستند، سرانجام موجب ورشکستگی و سقوط در عرصه‌ عمومی خواهد شد.

نزاع در مرحله‌ اول، رقابت بر سر ارائه‌ محتوایی است که قابلیت جلب‌توجه کاربران بیشتری را داشته باشد؛ لذا محتوایی باید نشر و توسعه یابد که اولا بومی ـ سازگار با فرهنگ ایرانی‌ اسلامی ــ باشد، ثانیا بتواند نیازها، سلایق و ذائقه‌ آحاد مختلف جامعه را برآورده سازد و ثالثا قابل رقابت با نمونه‌های مشابه خارجی باشد تا بتواند جایگزین مناسبی برای محتوای غیربومی شود و مورداقبال کاربران نیز قرار گیرد. در چنین شرایطی، لاجرم باید «طرحی نو دراندازیم»؛ به نظر می‌رسد داشتن ایده‌هایی نوین در ایجاد و ارائه‌ پلتفرم‌ها (نه صرفا کپی کردن نمونه‌های خارجی) و تمسک جستن به فناوری‌های نوظهور، نظیر فناوری‌های مبتنی‌بر هوش مصنوعی12 و زنجیره‌ بلوکی13 در لایه‌ زیرساخت و حتی لایه‌های بیرونی محتوا می‌تواند چاره‌ای برای این موضوع باشد و ما را در مسیر توسعه‌ محتوای بومی رهنمون سازد. به‌ویژه هوش مصنوعی، به‌واسطه‌ قدرت تحلیل بی‌سابقه‌ای که دراختیار ماشین‌های رایانه‌ای قرار داده است، عملا مهم‌ترین فناوری در توسعه‌ محتوا محسوب می‌شود که توضیح آن در این مقال نمی‌گنجد.

در ادامه به تدابیر سیاستی ــ حاکمیتی و عوامل زیرساختی موثر در توسعه‌ محتوای بومی می‌پردازیم. تدابیر موثری که به نحوی از انحا بر توسعه‌ محتوای بومی اثرگذارند را می‌توان به کمک استقراء، احصاء کرد که در این جستار به دو مورد از آنها به اختصار پرداخته شده است:

الف) خط‌مشی‌ سیاسی

اولین موضوع به شیوه‌ سیاستگذاری و مواجهه‌ حاکمیت ایران با فضای مجازی مرتبط می‌شود. این موضوع از ترکیب سه پیشران رابطه‌ ایران با نظام غالب در جهان، نظام اقتصادی ایران و کیفیت حکمرانی ایرانی در فضای مجازی تشکیل شده و خط‌مشی سیاستی ایران نام گرفته است. از این ترکیب مشخص است که مجموعه عوامل سیاسی، اقتصادی و بین‌المللی بر شیوه‌ خط‌مشی‌گذاری حاکمیت در عرصه‌ فضای مجازی موثر هستند.

خط‌مشی حاکمیت ایران درخصوص فضای مجازی چگونه پیش خواهد رفت؟ پاسخ‌های محتمل که می‌تواند در دامنه‌ وسیعی تعریف شود به قرار زیر است:

1. حاکمیت همه‌جا حاضر و داخل که همزمان در نقش مجری و قانونگذار ظاهر می‌شود.
2. حاکمیت ناظم و ناظر که از نقش مجری صرف‌نظر کرده و تنها به نقش قانونگذار محدود می‌شود.

طبیعی است اگر مورد (1) توسط نهادهای حاکمیتی و سیاستگذار مطمح‌نظر قرار گیرد، با سرمایه‌گذاری کلان حاکمیت، بسترهایی مناسب برای درج محتوای بومی در فضای مجازی شکل خواهد گرفت و به‌نوعی منفعت تولید‌کنندگان محتوا محترم شمرده خواهد شد و بر توسعه‌ محتوا تاثیری مثبت خواهد گذاشت.

ب) وضعیت شبکه و ترافیک

می‌دانیم در سال‌های اخیر فناوری‌های توسعه‌دهنده‌ شبکه با سرعت قابل‌توجهی درحال افزایش دسترسی‌های کاربران هستند. از سویی فناوری‌های جدید توزیع اینترنت، از بالون گرفته تا اینترنت ماهواره‌ای و محصولات آزمایشی مانند لای.فای14 امکان دسترسی وسیع‌تری فراهم کرده و مناطق تحت‌پوشش شبکه را گسترده می‌کنند. از سوی دیگر نسل‌های جدید شبکه‌های ارتباطی همراه مانند نسل پنجم نوید فصل جدیدی در سرعت اینترنت را می‌دهند و به بالا رفتن حجم داده‌های قابل‌انتقال در اینترنت منجر خواهد شد. همچنین وضعیت جهانی دیتاسنترها روبه‌رشد است و «مراکز داده فوق‌مقیاس»15 پشتیبان شبکه اینترنت خواهد بود. علی‌رغم این تحولات جهانی، پرسش یا ابهامی که برای ایرانیان مطرح است، سهم آنها از این تحولات در آینده‌ پیش‌رو است که در قالب سه گزینه محتمل برای شبکه‌ ایرانیان در آینده تنظیم شده است:

1. شبکه ایرانی متصل و پشتیبان شبکه جهانی، وضعیتی شبیه وضعیت موجود (استعاره‌ ماهی در دریا)
2. شبکه‌ ایرانی مستقل از شبکه‌ جهانی، شبکه ملی اطلاعات (استعاره‌ ماهی در آکواریوم)
3. شبکه ایرانی، یکی از شبکه‌های جهانی

موارد (1) و (2) تا حدی واضح و خالی از ابهام است. در توضیح مورد (1) می‌توان گفت ایران متصل به شبکه‌ای است که تحت‌سلطه‌ هیچ قدرت مطلقی اعم از شرکت‌ها و دولت‌ها نیست. همچنین امکان حداکثری مشارکت آزادانه کاربران در تولید، توزیع و مصرف محتوا فراهم است و همچنین زمینه‌ شکوفایی و بروز خلاقیت‌ها در تولید محتوا را فراهم می‌کند. حاکمیت ایران نیز به‌عنوان مقررات‌گذار زمینه‌ فعالیت شهروندان، شرکت‌های خصوصی، نهادهای مدنی و سایر ذی‌نفعان حوزه‌ محتوا را تسهیل می‌کند. تمثیل «ماهی در دریا» گویای این مفهوم است که شهروندان ایرانی دسترسی و امکان گردش در سرتاسر وب‌جهانی را خواهند داشت و می‌توانند از آن محظوظ شوند و تاثیری (هرچند اندک) در آن برجای نهند.

در توضیح مورد (2) می‌توان گفت ایران متصل به شبکه‌ جهانی نیست و با ایجاد یک اینترنت ملی با عنوان «شبکه‌ ملی اطلاعات» چارچوب معینی را برای فعالیت شهروندانش تعیین کرده است (تمثیل ماهی در آکواریوم). در اینترنت ملی حاکمیت فراتر از مقررات‌گذار، یکی از ذی‌نفعان اصلی در تولید، توزیع و انتشار محتواست. حضور تمام‌قد حاکمیت، عرصه را برای شهروندان و بخش‌های خصوصی (مانند ماهی محبوس در آکواریوم) تنگ کرده و مانع بلوغ و شکوفایی آنها خواهد شد. ‌

اما در توضیح مورد (3) می‌توان گفت برخی کارشناسان جهانی خبره، از تکه‌تکه شدن16  شبکه جهانی اینترنت به‌عنوان یکی از احتمال‌های پیش‌رو یاد می‌کنند. در سال 2013، پایگاه اینترنتی نیوساینتیست از مشاهده‌ نخستین نشانه‌های تکه‌تکه شدن اینترنت خبر داد. در آن زمان پس از افشاگری اسنودن درمورد جاسوسی‌های اینترنتی ایالات‌متحده آمریکا، برخی کشورها ازجمله آلمان و برزیل اعلام کردند درحال ایجاد شبکه‌های موازی داخلی برای حفاظت اطلاعات ملی‌شان هستند. هرچند پیش‌بینی‌های نیوساینتیست17 برای شدت یافتن این روند در سال 2014 کاملا محقق نشد، اما احتمال جدی شدت گرفتن مجدد این روند همچنان باقی است. گزارشی که مجمع جهانی اقتصاد منتشر کرده نشان می‌دهد تکه‌تکه شدن شبکه بر اثر سه دسته عوامل فنی، حاکمیتی و تجاری در سال‌های اخیر روبه رشد بوده است و این خطر وجود دارد که در آینده اینترنت واحد به مجموعه جزایر متصل شکسته شود. اینکه در آینده‌ پیش‌‌رو، شبکه‌ اینترنت ایران در چه وضعیتی از موارد فوق قرار گیرد، به نحو علّی به تصمیمات نهادهای حاکمیتی ارتباط تنگاتنگی خواهد داشت.

عامل دیگر که در ذیل وضعیت شبکه و ترافیک باید به آن اشاره شود و به نحو غیرمستقیمی بر توسعه‌ محتوا اثرگذار است، مبحث تفکیک ترافیک و تعرفه‌گذاری است. درحال حاضر تعرفه‌گذاری ترافیک برمبنای محتوای داخلی و بین‌المللی انجام می‌پذیرد که این مقوله در افزایش سهم محتوای بومی در سبد مصرف کاربران موثر بوده است؛ چراکه تعرفه‌ مصرف ترافیک محتوای خارجی بالاتر از محتوای بومی است. حال اگر این تعرفه‌گذاری برمبنای نوع و کیفیت محتوا نیز صورت پذیرد، به‌طور مضاعف می‌تواند منجر به توسعه‌ محتوای اثرگذار شود؛ به‌گونه‌ای که هرچه محتوا اثرگذار‌ و سازگارتر با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی باشد، ترافیک کمتری را به خود اختصاص می‌دهد. البته تشخیص و دسته‌بندی محتوا در لایه‌ زیرساخت و اپراتور و تخصیص تعرفه‌ مصرف برای آن، به کمک فناوری‌های مبتنی‌بر هوش مصنوعی ــ و بسته به جنس محتوا با پردازش متن، تصویر و صوت ــ عملیاتی و میسر خواهد بود. این موضوع صرفا در مقام‌نظر است و طبیعی است تا مرحله‌ عملیاتی‌شدن فاصله زیادی داریم.

پرواضح است محتوای بومی در معماری شبکه‌ ملی اطلاعات نقش غیرقابل‌انکاری دارد. طبیعتا توسعه‌ این شبکه مستقل از شبکه‌ جهانی (البته با فرض کیفیت و کارآمدی مطلوب)، سهم محتوای بومی در سبد مصرف کاربران داخلی را (به ناچار!) افزایش خواهد داد اما از سوی دیگر نه‌فقط میزان جذب مخاطبان خارجی و سهم اثرگذاری خود در بازار جهانی را از دست می‌دهد بلکه به‌تدریج قدرت رقابت‌پذیری و کیفیت را نیز فرومی‌گذارد تا جایی‌که نابودی کل اکوسیستم به قیمت بقای آن تمام شود؛ به دیگر سخن، بر سبیل استعاره، با تنگ‌کردن فضا بر ماهی، به ناچار احتمال بهره‌مندی‌اش از تمامی آب موجود در آکواریوم افزایش می‌یابد اما دریغ آنکه از فضای بی‌کران دریا محروم خواهد ماند و نهایتا شنا کردن در افق‌های وسیع‌تر را نیز به کلی از یاد می‌برد. 

پی‌نوشت‌ها:

1- content
2- Odden
3-  Information
4- Mullan
5 - Webinars
6- QR Codes
7- User Generated Content
8-  Video on Demand
9- Briesies
10-  Attention Economy
11- Ipsos
12- Artificial Intelligence
13-  Blockchain
14- Lifi
15- Hyper-Scale Data Center
16- Fragmentation
17- Newscientist.com