تاریخ : Wed 01 Sep 2021 - 00:32
کد خبر : 59602
سرویس خبری : سیاست

سکوت!

متهمان ردیف اول وضعیت فعلی خیلی زود در موضع منتقد قرار گرفته‌اند

سکوت!

نخستین راهبردی که جریان اصلاح‌طلب در مواجهه با دولت سیزدهم در پیش گرفته، نقد و مطالبه حداکثری است. اگرچه ظاهرا کلیت جریان اصلاحات این راهبرد را دنبال نمی‌کند اما در تقسیم کار احتمالی، طیف تندروی این جریان (طیف چپ) فارغ از توجه به شرایط و گذشته‌ای که با همکاری آنها به بار آمده است، این خط را دنبال می‌کنند. دسته دوم اصلاح‌طلبان که از دسته نخست هوشمندتر به‌نظر می‌رسند به امر سیاسی نگاهی عاقلانه‌تر دارند. آنها اگرچه می‌توانند به عملکرد دولت در همین یک هفته انتقاد کنند، اما بهتر می‌دانند اجازه دهند بستر این انتقاد ابتدا در فضای عمومی و در بین مردم شکل بگیرد و سپس آنها به میدان بیایند و بر موج انتقادها سوار شوند.

اصلاح‌طلبان به اندازه 8 سالی که در دولت روحانی روزه سکوت گرفته بودند، این روزها به حرف آمده‌اند و از دولت و عملکردش انتقاد می‌کنند؛ دولتی که از تشکیلش تنها یک هفته می‌گذرد! شاید بخشی از این وضعیت طبیعی باشد. آنها در 8 سال گذشته زیر سنگین‌ترین انتقادات به واسطه عملکردی که در کنار روحانی رقم زدند، بودند و به واسطه همین عملکرد نیز باعث شد تا در اسفند 98 مجلس و در خرداد 1400 دولت را دودستی تقدیم جریان رقیب کنند. حالا شاید انتقاد ولو از دولت یک هفته‌ای، تنها و در دسترس‌ترین راه برای این جریان باشد. البته از انصاف دور است اگر گفته نشود برخی از اصلاح‌طلبان با توجه به روی کار آمدن دولت جدید، از بهانه‌جویی و انتقادات بیجا پرهیز می‌کنند. این رویکرد شامل بخش بسیار کوچکی از اصلاح‌طلبان می‌شود. به جز این بخش، رویکرد اصلاح‌طلبان در مواجهه با دولت عمدتا در 3 دسته قابل تقسیم‌بندی است: نقد و مطالبه حداکثری، سکوت فرصت‌طلبانه و تطهیر دولت پیشین.

  نقد تند و مطالبه حداکثری

نخستین راهبردی که جریان اصلاح‌طلب در مواجهه با دولت سیزدهم در پیش گرفته، نقد و مطالبه حداکثری است. اگرچه ظاهرا کلیت جریان اصلاحات این راهبرد را دنبال نمی‌کند اما در تقسیم کار احتمالی، طیف تندروی این جریان (طیف چپ) فارغ از توجه به شرایط و گذشته‌ای که با همکاری آنها به بار آمده است، این خط را دنبال می‌کنند. این طیف رادیکال که غالبا اعضای حزب منحله مشارکت هستند و اکنون در احزابی همچون اتحاد ملت ساماندهی شده‌اند، با مواضع تندشان، چالش‌های زیادی را برای کشور به ارمغان! آورده‌اند. آنها اگرچه طیفی از جریان اصلاحات هستند اما رهبری این جریان را نیز در دست دارند و از همین‌رو توانستند در انتخابات مجلس یازدهم، مانع از حضور رسمی و با چراغ‌روشن اصلاح‌طلبان در انتخابات شوند. برای این طیف از جریان اصلاحات بیش از دموکراسی، نتیجه آن اهمیت دارد. به‌عبارت ساده‌تر، آنها انتخاباتی را به رسمیت می‌شناسند که از پیروزی در آن مطمئن باشند در غیر این صورت حاضر به حضور در آن نیستند. در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر نیز آنها اگرچه رهبری ستاد انتخاباتی محسن مهرعلیزاده را برعهده داشتند و هنجارشکنانه‌ترین متن‌ها را برای او نوشتند اما با این حال انتخابات را نیز تحریم کرده بودند. یکی از رادیکال‌ترین اصلاح‌طلبان در این طیف، مصطفی تاج‌زاده است. او که در سال 96 برای توجیه رای به روحانی در انتخابات از قیمت احتمالی سکه و دلار و پراید 60میلیونی درصورت ریاست‌جمهوری فردی غیر از روحانی می‌گفت، در دولت رئیسی می‌خواهد یکی از جدی‌ترین منتقدان و مطالبه‌گرایان از دولت باشد. او دو هفته پیش از آنکه رئیسی به‌صورت رسمی رئیس‌جمهور ایران شود، در توئیتی به وعده‌های رئیسی اشاره کرد و نوشت سال آینده از رئیسی درباره این وعده‌ها یعنی «ساخت ۴میلیون مسکن در ۴سال، تک‌رقمی‌شدن تورم، ایجاد یک‌میلیون شغل در سال، رایگان‌شدن اینترنت برای دهک‌های پایین، کاهش ۵۰درصدی هزینه‌های درمان، تحقق شفافیت، حل مشکل حاشیه‌نشینان، کاهش جدی میزان قاچاق، اصلاح ارز چندنرخی» سوال خواهد پرسید. اگر این‌گونه مطالبه‌گری محدود به تاج‌زاده می شد، امکان تفسیر آن به رفتار شخصی وی وجود داشت اما توئیت علی شکوری‌راد، دبیرکل حزب اتحاد ملت نشان می‌دهد برنامه طیف رادیکال اصلاح‌طلب، به هر شکل نقد و القای ناامیدی نسبت به دولت سیدابراهیم رئیسی است. او که نخواسته در مسیر انتقاد از تاج‌زاده عقب بیفتد، به‌خاطر اینکه دغدغه اصلی رئیس‌جمهور «تشکیل دولت جدید» در شرایط کرونایی بوده، به رئیسی انتقاد کرده است! شکوری‌راد در توئیتی نوشته است: «هنوز به قله پیک پنجم کرونا نرسیده‌ایم و اوضاع روزبه‌روز وخیم‌تر می‌شود. در واکسیناسیون بسیار عقب هستیم. علاوه‌بر کمبود تخت و خستگی کادر درمان، سرم و دارو هم کمیاب شده است. در این وانفسا دغدغه اصلی رئیس‌جمهور تشکیل دولت جدید است. مردم واقعا بی‌پناه مانده‌اند. خدا به‌خیر بگذراند.» اگرچه در ابتدای دولت سوژه دندان‌گیری گیر این گروه نیامده اما آنها به هر شکل سعی دارند پرزور نقدهای تند علیه دولت را دنبال کنند و از این طریق سطح مطالبات را بالا ببرند.

  سکوت فرصت‌طلبانه

دسته دوم اصلاح‌طلبان که از دسته نخست هوشمندتر به‌نظر می‌رسند به امر سیاسی نگاهی عاقلانه‌تر دارند. آنها اگرچه می‌توانند به عملکرد دولت در همین یک هفته انتقاد کنند، اما بهتر می‌دانند اجازه دهند بستر این انتقاد ابتدا در فضای عمومی و در بین مردم شکل بگیرد و سپس آنها به میدان بیایند و بر موج انتقادها سوار شوند. این دسته درک نسبتا درستی از سرمایه اجتماعی نابودشده اصلاح‌طلبان در ازای حمایت از حسن روحانی و دولتش دارند و نیک می‌دانند که امکان ایجاد یک موج انتقادی در شرایط موجود وجود ندارد. این دسته که یکی از شاخص‌ترین چهره‌هایش مسعود پزشکیان، نماینده تبریز در مجلس است، فعلا بنای سکوت دارند تا وقت انتقاد فرا برسد. یکی دیگر از افرادی که در این طیف قابل بررسی است، محمد هاشمی، عضو سابق شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی است. او در گفت‌وگویی با اشاره به وعده‌های دولت گفته که «جوجه را آخر پاییز می‌شمارند.» او با اشاره به وعده ایجاد یک میلیون مسکن در سال گفته «ما تا اسفندماه خیلی فاصله نداریم و اگر در این مدت مسکنی ساخته باشند، معلوم می‌شود که این قول‌ها چقدر عملی است.» برخلاف دسته نخست که تلاش می‌کند با فضاسازی و عملیات روانی افکار عمومی را علیه دولت کند، این دسته منتظرند تا فضای فعلی در افکار عمومی بشکند و بعد آنها نقدها را جهت‌دهی کنند.

  پروژه تطهیر

در تاریخ ایران هیچ دولتی نتوانسته به اندازه دولت روحانی علیه خود ظرفیت منفی تولید کند. برای بسیاری در ایران پایان دولت روحانی یک آرزو بود. تقریبا از اواخر سال 98، مردم برای بهار 1400 و پایان دولت روحانی لحظه‌شماری می‌کردند. اکنون اما با پایان دولت روحانی، وزرای دولت و حامیان اصلاح‌طلبش تلاش می‌کنند تا تصویری وارونه از دولت روحانی ترسیم کنند و در آن تمام آلودگی‌های دولت یازدهم و دوازدهم را بزدایند. اگر هم آنها نتوانند دولت او را تطهیر کنند، تلاش می‌کنند تا یک فاصله معنادار بین خودشان و دولت ترسیم کنند. این تلاش البته نه از سر دلسوزی برای روحانی که به‌دلیل نیاز اصلاح‌طلبان به بازسازی سرمایه برباد رفته اجتماعی‌شان است. اظهارنظر محمدعلی ابطحی در دیدار با مهدی کروبی پیرامون «آسیب دولت روحانی» به اصلاح‌طلبان را می‌توان در همین راستا ارزیابی کرد. اما با توجه به اینکه جدایی اصلاح‌طلبان از دولت و تفکیک این دو برای افکار عمومی قابل تصور نیست، آنها گاهی تطهیر دولت را در دستورکار خود قرار می‌دهند. در همین راستا، محمد عطریانفر، عضو حزب کارگزاران سازندگی یکی از افرادی است که در این دسته جای می‌گیرد. او در گفت‌وگویی درباره کارنامه روحانی به شرق گفته که دولت دوم روحانی با عطف توجه به محدودیت‌ها و محرومیت‌ها، «کارنامه منفی در حوزه اقتصاد ندارد.» او این را هم گفته که اگر وضعیت به همین منوال باقی بماند، بعد از گذشت 6‌ماه از کار دولت جدید، «منتقدان به ستایش عملکرد دولت روحانی خواهند پرداخت.»

  هزینه عقده‌گشایی

این رفتار اصلاح‌طلبان به‌لحاظ روحی و عاطفی قابل درک است. آنها در سال 98 به‌دلیل غلبه رادیکال‌ها، نتوانستند آن‌طور که باید در انتخابات مجلس یازدهم رقابت کنند و کرسی‌های مجلس را به جریان مقابل واگذار کردند. در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 نیز آنها به‌دلیل سهیم بودن در عملکرد روحانی، ازسوی جامعه و بدنه اجتماعی‌شان طرد شدند تا در کمتر از 2سال دو شکست بزرگ سیاسی را در کارنامه خود ثبت کنند. از این منظر و با توجه به ضربه این شکست، بروز چنین رفتاری از اصلاح‌طلبان قابل توجیه است؛ اما مشکل آنجاست که آنها زمان بسیار نامناسبی را برای انتقاد انتخاب کرده‌اند. زبان آنها به انتقاد تند، پیش از آغاز به‌کار دولت باز شده بود و همچنان علیه دولتی که عمری کمتر از یک‌هفته دارد، می‌چرخد. از این‌رو می‌توان این انتقادها را یک عقده‌گشایی سیاسی دانست؛ چراکه هیچ عقل سلیمی انتقاد از دولتی را که کمتر از یک‌هفته عمر دارد، نمی‌پذیرد.

در بسیاری از کشورها، احزاب شکست‌خورده حداقل تا 3ماه نخست یا به‌عبارت بهتر، 100روز اول به دولت فرصت می‌دهند تا کابینه‌اش را شکل دهد و مدیران رده‌بالا و میانی را انتخاب کند و بخشی از برنامه‌اش را برای اداره کشور عملیاتی کند. پس از این زمان، احزاب شروع به انتقاد از عملکرد دولت می‌کنند. اصلاح‌طلبان در ایران اما به این موضوع توجه چندانی ندارند. آنها توقع دارند دولت رئیسی کاری را که دولت روحانی در 8سال گذشته نکرد، در کمتر از یک‌هفته انجام دهد. نه این اتفاق شدنی است و نه می‌توان گمان برد با تطهیر دولت سابق، اوضاع اصلاح‌طلبان در افکارعمومی و میان بدنه حامیان سابق‌شان تغییر ایجاد می‌کند. این گزاره که مردم ایران حافظه تاریخی بلندمدتی ندارند شاید درست باشد اما سخت است آنها اوضاع 2 یا 3ماه پیش را فراموش کرده باشند و بخواهند تصویری را که از دولت روحانی در ذهن دارند با تصویر تطهیرشده‌ای از دولت او جابه‌جا کنند. آنها به‌خوبی سال‌های رنج و مصیبت روحانی را به یاد دارند و از این‌رو به‌نظر نمی‌رسد تطهیر عملکرد دولت درست چند هفته پس از پایان فاجعه روحانی، اثر مثبتی برای اصلاح‌طلبان داشته باشد.

جدا از تبعات این پروژه تطهیر و انتقادهای بی‌حساب و ازسر عقده‌گشایی، این رفتار می‌تواند دولت رئیسی را برای تشریح واقعیت کشور به جمع‌بندی برساند. رئیسی در نخستین نشست خبری خود با رسانه‌ها وعده داد گزارشی از وضعیت فعلی کشور به مردم ارائه خواهد داد. او تا به‌امروز از ارائه گزارش عملکرد روحانی که به‌مثابه نمک ریختن بر زخم مردم است، خودداری کرده اما اصرار بر این رفتار، شاید باعث شود جریان رقیب بیشتر به فکر یادآوری و بازخوانی آواری که دولت روحانی سر مردم ریخت، بیفتد. اگرچه انتقاد حق طبیعی هر فرد و جریان سیاسی است اما در شرایط فعلی که دولت به‌صورت جدی حرکتش را آغاز نکرده، بهتر است اصلاح‌طلبان بیشتر از انتقاد، سکوت کنند و به‌جای مدیریت افکارعمومی و تلاش برای عملیات روانی، با مطالبات مردم همراهی عملی داشته باشند.

در همین رابطه مطلب زیر را بخوانید:

سعید آجرلو، کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:/اصلاح‌طلبان پاسخگوی عملکرد دولت روحانی باشند (لینک)