معین رضیئی، روزنامهنگار: با دیاکو حسینی، تحلیلگر و کارشناس روابط بینالملل پیرامون آینده برجام و مذاکرات هستهای در دولت سیزدهم به گفتگو نشستهایم. متن این مصاحبه در ادامه از نظر شما میگذرد.
در دولت رئیسی احیای برجام تا چه اندازه در اولویتهای اصلی دستگاه سیاست خارجه دولت سیزدهم است؟ فکر میکنید در این دولت مذاکرات هستهای چه سرنوشتی پیدا میکند؟
بهتر است اینگونه بگوییم که «رفع تحریم»ها در دولت رئیسی اولویت است نه احیای برجام. این معاهده بعد از خروج آمریکا از آن و بدعهدی سایر طرفهای باقیمانده در آن نسبت به انجام تعهداتشان عملا به مویی بند شد و کارکرد خود را از دست داد درحالی که یکی از انگیزههای اصلی ایران برای انعقاد برجام در سال ۲۰۱۵ مساله رفع تحریمها بود. بهنظرم مذاکرات در دولت رئیسی با رویکرد رفع تحریمها ادامه پیدا خواهد کرد، همانگونه که رهبر انقلاب نیز در چند وقت اخیر اظهار داشتند مذاکره برای رفع تحریمها باید ادامه پیدا کند. ایشان تاکید کردند که مذاکرات هستهای نباید بر سایر اولویتهای ما در سیاست خارجه سایه بیفکند که بهنظرم این راهبرد درستی است. نباید تحریمهای بیسابقهای را که علیه ایران و علیه یک ملت وضع شده است نادیده گرفت و آن را بخشی از زندگی روزمره مردم ایران دانست. با توجه به آنچه گفته شد کلیات رویکرد دولت رئیسی درمورد مذاکرات مشخص است و ما بهزودی شاهد ازسرگیری گفتوگوهای هستهای میان ایران و سایر کشورها خواهیم بود. طبیعتا دولت سیزدهم نیز در این گفتوگوها برای تحقق مطالبات ایران سرسختتر نسبت به گذشته عمل خواهد کرد. وضع کلیات مشخص است اما برای گمانهزنی پیرامون جزئیات مذاکرات الان زود است. بهعنوان مثال نمیتوان گفت مطالبات ایران در گفتوگوهای هستهای شامل چه مواردی است یا اینکه چه تیمی قرار است از طرف ایران در آینده این گفتوگوها را پی بگیرد.
در دولت سیزدهم مذاکرات هستهای توسط وزارت امور خارجه پیگیری میشود یا مانند دولتهای احمدینژاد و خاتمی این مذاکرات توسط شورای عالی امنیت ملی مدیریت خواهد شد؟
تصمیمگیری پیرامون مذاکرات در شورای عالی امنیت ملی مسبوق به سابقه است. در دولت روحانی نیز بعد از خروج ترامپ از برجام تصمیمات بنیادی و اصلی پیرامون مذاکرات در شورای عالی امنیت ملی گرفته میشد. با توجه به اینکه وزیر امور خارجه دولت سیزدهم، امیرعبداللهیان تجربه کافی پیرامون مذاکرات را نداشته و شناخت لازم پیرامون نهادها و پروسههای بینالمللی و قدرتهای غربی را برخلاف وزیر قبلی، ظریف ندارد بهنظر میرسد وزن وزارت امور خارجه در مذاکرات کاهش پیدا کند. البته این مساله با انتخاب یک معاون قوی و آشنا به مسائل توسط وزیر امور خارجه قابل جبران است. برخلاف وزارت امور خارجه که تصمیماتش باعث ایجاد منازعات سیاسی میان نهادهای مختلف میشود، شورای عالی امنیت ملی بهلحاظ ساختاری و بنیادی توانایی اجماعسازی بیشتری برای تصمیمات خود میان نهادهای حکومتی دارد. بنابراین در تصمیمگیری پیرامون مذاکرات، شورای عالی امنیت ملی مناسبتر است اما برای اجرای مذاکرات وزارت امور خارجه با توجه به تخصص و تجربهاش بهتر است. در یک کلام فکر میکنم شورای عالی امنیت ملی باید تصمیمات مهم را با مشورت وزارت امور خارجه پیرامون مذاکرات بگیرد و در یک هماهنگی کامل و جزئی وزارت امور خارجه نیز اجراکننده این تصمیمات باشد و مانند گذشته مذاکرات را جلو ببرد.
آیا آمریکا توانایی اجماعسازی میان کشورهای دیگر بهویژه چین و روسیه را در برابر ایران با هدف دستیابی به یک توافق هستهای جدید دارد؟
در پاسخ به این سوال باید دو فرآیند را در نظر داشت؛ نخست با توجه به توزیع قدرت در جهان عملا اجماع میان ابرقدرتها بسیار دشوارتر از گذشته شده است، زیرا ابرقدرتها در یک سطح قرار گرفتهاند. این مساله را در مواجهه این کشورها با بحران پاندمی کرونا نیز میتوانید مشاهده کنید، در مواجهه با این بحران هیچکدام از ابرقدرتها هماهنگ با یکدیگر عمل نکردند. فرآیند دوم نیز به نگرانی مشترک این کشورها از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح اتمی برمیگردد. البته کشورهای چین و روسیه با توجه به اینکه تحتتاثیر پروپاگاندای رسانهای غرب و آمریکا نیستند نگاه واقعبینانهتری نسبت به فعالیتهای هستهای ایران و دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی دارند. اما بازهم این نگرانی میان کشورهای چین و روسیه وجود دارد که درصورت لغو برجام و از بین رفتن نظارتهای بینالمللی بر فعالیتهای هستهای ایران امکان نزدیک شدن ایران به بمب اتم وجود خواهد داشت. از منظر آنها در این رابطه اگر نظارت آژانس بر فعالیتهای هستهای ایران چه درقالب برجام و چه درقالب پادمان از بین برود آنوقت نگرانی این دو کشور افزایش پیدا میکند و امکان اجماعسازی علیه ایران محتمل میشود اما بهطور کلی در شرایط فعلی میتوان گفت احتمال چنین اجماعی خیلی کم است.
من از اظهارات شما اینگونه برداشت کردم که قانون راهبردی مجلس بهمنظور لغو تحریمها نیز که ممکن است از بازرسیهای آژانس در آینده جلوگیری کند، ممکن است اجماع بینالمللی علیه ایران را فعال کند.
همینطور است. اگر بخواهیم جزئی به این مساله نگاه کنیم باید بگویم قانون مجلس بهخودیخود باعث تحریک اقدام متقابل توسط طرفهای دیگر نمیشود؛ اما اگر این قانون امکان احیای برجام را به صفر برساند، مانع از دستیابی به توافق جایگزین دیگر شود و بهطور کلی در فرآیند بازرسیهای آژانس بر فعالیتهای هستهای ایران اختلالی جدی ایجاد کند میتوان گفت امکان همراهی کشورهای چین و روسیه با آمریکا علیه ایران وجود دارد.