ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه: به گواه آمار (البته اگر آمار اعلامشده از سمت وزارت بهداشت را معیار قرار بدهیم) به سمت عبور از پیک پنجم نزدیکتر میشویم. شاید چند صباحی فرصت تنفس و فراغت برای کادر درمان و کمی هم آسودگیخاطر برای مردمی که این وضعیت برآمده از سوءمدیریت و سهلانگاری مسئولان حسابی اعصاب و روانشان را بههمریخته فراهم شود. پیک بعدی در کار باشد یا نه و اینکه چه زمانی فرابرسد؟ نمیدانم. اما خب تجربه این حدود دوسال گلاویز شدن با کرونا خصوصا در ایران نشان داد هیچچیز بعید نیست و نمیتوان به وعدهها و برنامهها و اظهارات مسئولان هم اعتماد و اعتنایی کرد. برای همین چشم من یکی که آب نمیخورد این آخرین اوجگیری کرونای لعنتی باشد، برای همین حالا که کمی به شرایط معتدل و باثباتتری بعد از پیک پنجم نزدیک میشویم، بد نیست درکنار مرور راه آمده، تغییری هم در مسیر آینده ایجاد کنیم و سیاستها و راهکارهایی اتخاذ کنیم که دوباره در چنین منجلابی نیفتیم؛ منجلابی که هزارهزار جان مردم و هموطنانمان را میگیرد و عددعدد آمار را هر روز به خوردمان میدهد و ما هم آه افسوسی میکشیم و تا فردا و آمار جدید منتظر مینشینیم. فقط دعا میکنیم که در آمار بعدی کشتهها، ما و دوستان و نزدیکانمان نباشیم. حقیقتش را که بخواهید، آنقدر در این مدت شیوع کرونا در ایران از این بیماری و حواشی مختلف پیرامون آن خصوصا در کشورمان نوشتهام که با هر مدل و کلمه و جملهای که گزارش را آغاز میکنم، تکراری به نظر میرسد. البته جز این هم نیست، تمام آنچه حول محور کرونا نوشته و مطالبه کردهایم، برای بار اول نیست و خوب به خاطرم دارم که در تمام گزارشهای قبلی هم چنین بوده و بسیاری از این مطالبات و هشدارها را مفصلتر و قبل از مرگ سهراب داده بودیم. اما خب حداقل در تیم قبلی ستاد ملی مقابله با کرونا، یا گوش شنوایی نبود یا صدای ما و این هزاران کشته آنقدر بلند نبود. بگذریم. حالا و با روی کار آمدن دولت جدید و آغاز به کار وزرا، دچار وضعیتی شبیه بازگشت به پله اول هستیم، با این تفاوت که کولهبار سنگینی از تجربه داریم؛ کولهباری پر از کشته و مبتلای کرونایی که بار مسئولیت آینده را بسیار سنگینتر میکند. رسانه هم مثل همیشه پای کار ایستاده و دلسوزانه، البته فرسخها عقبتر از کادر درمان، مطالبات و خواستههای اصولی و علمی را فریاد میزند تا شاید گرهی از این معمای هولناک کرونا در ایران باز شود. با این امید که تنها کشور درگیر پیک پنجم در دنیا، یعنی ایران، حماسه جدیدی خلق نکند و جام پیک ششم را هم ننوشد. برای این مساله مجبور به تکرار راهها و راهکارهای گذشته هستیم، مجبور به تکرار شستن دستها و مراقبتهای شخصی، رعایت فاصلهگذاری فیزیکی، عدمحضور در تجمعات، استفاده دو، سهتایی از ماسک و مسافرت نکردن و... بهعلاوه مطالباتی که از سیستم مدیریتی داریم. مثل افزایش سرعت و وسعت واکسیناسیون کرونا در کشور، نظارت بر اعمال و اجرای محدودیتها و البته بیماریابی فعال! این آخری همان چیزی است که امروز در ارتباط با آن چندخطی نوشته و چند عدد و رقم را با هم مرور میکنیم. شاید، شاید و شاید اینبار تغییری در راه رفته ایجاد شد و ما هم مثل کرهجنوبی، چین، آلمان و خیلی دیگر از کشورهای دیگر، روی خوش روزهای کرونایی را هم دیدیم.
بیماریابی فعال، مطالبهای جدی و قدیمی که رهبری هم آن را تایید و پیشنهاد کردند
نمیدانم چرا مدام از ابتدای گزارش منتظر اینجا و این جملات بودم که از یک مسالهای بنویسم و گلایه کنم. درددلها و گلایههای سعید نمکی، وزیر پیشین بهداشت را احتمالا یادتان هست. ادعاها و گندهگوییها را هم که فراموش نکردهاید. آخرین اقدام او و نامهنگاری با رهبر انقلاب را هم احتمالا به خاطر دارید. همان نامهای که طوری نوشته شد و زمانی منتشر شد که خب به تهدیگ دولت و پایان دوران مسئولیت نمکی رسیده بود و انگار نوعی شانه خالیکردن و حواله هزینههای وضعیت موجود به گردن رهبری بود. همان ایام و کمی اینطرف و آنطرفتر، رهبری در یک پیام تلویزیونی در ارتباط با شرایط کرونایی کشور، 20 مردادماه، نکاتی را پیرامون این بیماری و مدیریت آن در کشور خطاب به ملت و مسئولان گفتند که بازخوانی بخشی از آن خالی از لطف نیست. خصوصا بخشی که مربوط به مساله بیماریابی است. رهبری در این پیام خاطرنشان کردند: «جانباختن بیش از ۵۰۰ تن در یک روز و داغدار شدن خانوادههایشان و همچنین ابتلا دههاهزار نفر به بیماری و مشکلات درمانی آنها حقیقتا بسیار دردناک است و دل هر مسلمان و هممیهنی از این واقعه آتش میگیرد، بنابراین برای مقابله با این وضع وظایفی داریم .در اوایل بیماری، آزمایشهای بیماریابی عمومی رایج شد که کار خوبی بود و باید شبکه بهداشت با کمک بسیج این کار را انجام دهند. دولت و بیمهها کمک کنند تا بیماریابی و آزمایشهای تشخیص به صورت رایگان و وسیع در اختیار همه مردم قرار بگیرد.» خب این یک نمونه از رهنمودهایی است که رهبری در ارتباط با مدل مدیریت کرونا در کشور ارائه کردند. همان چیزی که حداقل خود من در این روزنامه و دقیقا در همین صفحه از حدود یکسال و اندی پیش از زبان متخصصان و کارشناسان آن را گفتم و مطالبه کردم. اما چه شد؟ چه تغییر محسوسی در این رابطه رخ داد؟ بدتر و تاملبرانگیزتر از این، طرح شهید حاجقاسم سلیمانی که در راستای همین موضوع بود، علیرغم خروجی نسبتا مطلوب و رضایت متخصصان و دانشمندان کشور، چرا ادامه پیدا نکرد؟ سعید نمکی و باقی تصمیمگیران نظام بهداشت و درمان هیچگاه در این رابطه پاسخی ندادند و احتمالا نمیدهند، اما خب بهتر این بود که پرسیده و پیگیری شود که همین یک موردی که همه از اثربخش بودن آن اطمینان داشتیم، دچار چه عاقبتی شد؟ چین و کره و آلمان و... چگونه کرونا را خصوصا قبل از انجام واکسیناسیون تحتکنترل درآوردند؟ جز از این مسیر و اعمال و اجرای محدودیتها؟ نه! با توجه به این مساله، مرور چند عدد و رقم در ارتباط با تستهای انجامشده در کشور جالب به نظر میرسد.
شناسایی و ردیابی بیماران برای بیماریابی فعال؛ راهحلی که جدی گرفته نشد
برای فهم بهتر و بیشتر اهمیت انجام تستهای فراگیر و بیماریابی فعال گفتوگویی با سیدعلیرضا ناجی، رئیس مرکز ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری و عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا انجام دادیم و او در این رابطه به «فرهیختگان» گفت: «یکی از راهحلهای اصلی مبارزه با کرونا بیماریابی است. البته بیماریابی و همچنین شناسایی موارد در تماس مربوط به بیمارهاست. ما هرچقدر با افزایش تست کرونا به روشهای مختلف موجود، مولکولی، رپید تست یا هر استراتژی و مدل دیگری که بسته به شرایط و دسترسیها قابلیت استفاده دارند، بتوانیم تعداد زیادتری از بیماران را شناسایی کنیم و به تبع آن افرادی را که با این بیماران در ارتباط بودند هم پیدا و شناسایی و تست کنیم، میتوانیم با رسیدگی به آنها، به این بیماران، با قرنطینه کردن، درمان و ایزوله کردن، بهتر و موثرتر چرخش ویروس را بشکنیم و این موضوع یکی از مهمترین محورهای مبارزه و کنترل کروناست و مستلزم آن است که شما بستر بسیار مناسبی داشته باشید و بتوانید در یک مقطع زمانی بسیار کوتاه تستهای زیادی انجام بدهید. اینجا میخواهم به یک مثال اشاره کنم که شاهدی بر عرایض بنده باشد؛ مثلا کشوری همچون چین در این زمینه بسیار قوی عمل میکند. همین اواخر که زمزمههای ورود کرونای دلتا به ووهان چین شنیده شد و این شهر هم جمعیت بسیار بالایی دارد، وقتی موارد اولیه مشاهده شد، فورا تمام شهر قرنطینه شد و در یک مقطع بسیار کوتاه 12میلیون و بیشتر تست را گرفتند و چرخه انتقال را قطع کردند. این بسیار مهم است و اقدام بزرگ و موثری است. بههرحال اگر شما بیمار را شناسایی نکنید و از کنترل شما خارج شود، ناقلهایی را دارید که آزادانه در جامعه میچرخند و تردد دارند و دیگران را هم مبتلا میکنند. پس، شناسایی بیماران و نزدیکان و افرادی که در تماس با آنها بودند و بعد بستری کردن و ایزولاسیون آنها میتواند به قطع کردن زنجیره انتقال کمک کند. در این زمینه نهتنها تستهای زیاد میتواند کمککننده باشد بلکه ردیابی افراد هم مساله حائزاهمیتی است که باید تکنولوژی به کمک ما بیاید. اینجا هم به یک مثال برای فهم بهتر موضوع اشاره میکنم. کرهجنوبی کشوری است که ابتدا فرد موردنظر را شناسایی میکند و بعد با استفاده از تکنولوژی و همین گوشیهای هوشمندی که در دستان همه ما هست، مسیرها و توقفها و ارتباطات او را شناسایی میکنند و بعد این مناطق را لکهگیری و قرنطینه کرده و تست زیادی را انجام میدهند تا بیماریابی اتفاق بیفتد. اینها استراتژیهایی است که در تمام دنیا وجود دارد و اگر به آن توجه شود میتواند مبارزه با کرونا را بسیار جدیتر و سریعتر پیش ببرد. البته متاسفانه در بسیاری از کشورها ازجمله کشور ما این استراتژی آنطور که باید جدی گرفته نشده است. علت هم مشخص است یا امکانات لازم را ندارند یا آن را جدی نمیگیرند!»
طرح شهید سلیمانی علت فاصله بین پیک سوم و چهارم/ این طرح باید دوباره اجرا شود
ناجی ادامه داد: «ما بعد از پیک سوم که در یک روند افزایشی شدیدی گیر افتاده بودیم و مبتلایان و کشتهها تصاعدی بالا میرفت به سبک مدلی از بیماریابی روی آوردیم تحتعنوان طرح شهید سلیمانی. البته آن مدل هم به شدت و جدیت بیماریابی در چین و کره و... نبود اما خب بههرحال گامی بود که برداشته شد و موثر هم واقع شد. در این طرح با استفاده از نیروهای مردمی توانستیم موفقیتهای زیادی را بهدست بیاوریم. بیشترین فاصله بین پیکهای ما در ایام کرونا بین پیک سوم و چهارم بود. چرا؟ چون بعد از پیک سوم برای مدتی آن طرح اجرا شد و یکی از دلایل این فاصله بین پیکهای سه و چهار هم به همین طرح بود. ولی متاسفانه بدون دلیل، علیرغم وجود برخی مشکلات و ایرادات، تعطیل شد و ادامه پیدا نکرد. این طرح پشتوانه مالی خوبی نداشت و جدی گرفته نشد، اما خب به هر دلیلی اگر ایرادی به آن وارد بود باید اصلاح میشد نه اینکه کاملا آن را جمع کنند. ما اثرات آن طرح را بهعنوان متخصص دیده بودیم و موفق بود، اما عجیب بود که هیچ دلیلی برای عدمادامه دادن آن ذکر نشد. الان دو پیک را بعد از آن طرح تجربه کردیم و خبری از این مدل اقدامات نیست. بهنظر من باید به طرح شهید سلیمانی برگردیم و با رفع نواقصی که داشت آن طرح را دوباره اجرا کنیم. نقاط قوت و ضعف و قدرت آن را شناسایی کنیم و آن را تا پایان دوره کرونا ادامه دهیم. مشکلات مالی موجود آن رفع شود و از تکنولوژی بهرهبرداری شود تا آن طرح بهتر و منسجمتر و کاراتر دوباره اجرایی شود.»
رپید تستها باید صرف بیماریابی فعال شود نه اینکه در داروخانهها فروخته شود
رئیس مرکز ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری با انتقاد از رویه فروش رپید تستها در داروخانهها گفت: «از ابتدا قرار نبود ما رپید تستها را بهصورت آزاد در اختیار مردم قرار دهیم که خودشان تست را انجام دهند. ما قرار بود در سیستمهای بهداشتیمان، در بیماریابیمان و در ردیابی افراد در تماس با بیماران کرونایی از آن استفاده کنیم نه اینکه در داروخانهها به فروش برسد و همه به آن رجوع کنند. مثلا در همان طرح شهید سلیمانی از این تستها استفاده شد. اما در دسترس قرار دادن این رپید تستها یا همان تستهای سریع کرونا بدون اینکه ما هیچ نظارتی بر کیفیت آنها داشته باشیم، بهصورت شخصی و مردمی یک عامل گولزننده است که مردم را به خطا میاندازد. این تستها خیلی تستهای حساسی نیستند، قرار بود در مراکز بهداشتی و مطبها در سطح وسیع مورد استفاده قرار بگیرد و اگر تستها منفی هم بود برای افراد دارای علامت تست PCR انجام شود. پس با این وضع موجود رپید تستها هم ابزار مناسبی نیست و نمیتوان حتی به استفاده شخصی گسترده مردم از آنها خیلی امید داشت. چه بسیار بیمارانی که از این تستها استفاده کردند و علیرغم داشتن علائم، دچار یک اطمینانخاطر کاذب شدند و به پزشک مراجعه نکردند و مشکلاتی ایجاد شد. اینها فارغ از دسترسی و قیمت آنهاست. درکل من خیلی موافق استفاده از این تستها به صورت فراگیر و توسط خود مردم نیستم.»
120هزار تست روزانه برای بیماریابی کافی نیست
ناجی در پایان و در جمعبندی مطالبش گفت: «بهعنوان جمعبندی و در قالب یک راهکار فوری، باید بگویم راهکار در داخل بیمارستانها نیست. اینکه بیمارستانهای ما شلوغ است به معنی موفقیت و ساپورت و کنترل ما نیست، اتفاقا این نشانه شرایط بحرانی است. همانطور که گفتم ردیابی و بیماریابی باید افزایش پیدا شود، سکون و قرنطینه باید جدی گرفته و اجرا شود. بیماران باید شناسایی شوند، درمان و بستری شوند و جامعه رصد شود. تعداد تستهای ما در بهترین حالت 110 هزار تا 120هزار تست در روز است که خیلی عدد بالایی نیست. اگر ما افزایش ظرفیت تعداد تستها را داشته باشیم بهتر و موثرتر میتوانیم با کرونا مواجه شویم. باید گردش ویروس را با این راهکارها کنترل کنیم. کرونا باید در کشور زیرنظر باشد و با مانیتورینگ گسترده شرایط را رصد کنیم و واکنش فوری به شرایط خطر نشان دهیم. واکسن هم باید جدی گرفته شود منتها برای همین امر هم باید چرخش ویروس در جامعه را کم کنیم، چه بسیار افرادی که قبل از واکسن زدن یا در همان صف واکسن به کرونا مبتلا شدند ولی خب علائم کرونا به علائم تزریق واکسن حواله شد و مردم را از واکسن ترساندند. نباید اینطور باشد. در این شرایط هستیم و باید با اقدامات فوری ابتدا چرخش ویروس را کنترل کنیم و واکسیناسیون را با سرعت پیش ببریم.»
اثرگذاری بیماریابی در فاصله بین پیکها
یکی دیگر از نکات قابلتامل فاصله بین پیکهای کرونایی در کشور و اثرگذاری اصل بیماریابی فعال در افزایش فاصله بین پیکهاست، بهطوری که با نگاهی به آمار و ناظر به سخنان متخصصان و کارشناسان، فاصله بین پیکها، خصوصا بین پیک سوم و چهارم بیش از سایر پیکهاست. با نگاهی به جدول روبهرو میتوان به نتایج خوبی رسید. همانطور که در جدول مشخص شده، بهدلیل تشدید نظارتها و همینطور اجرای طرح بیماریابی فعال تحتعنوان طرح شهید حاجقاسم سلیمانی، روند کنترل بیماری سریعتر و بهتر و همچنین فاصله تا پیک بعدی بسیار بیشتر از سایر پیکهاست. ناظر به همین موضوع میتوان اهمیت بالای بیماریابی فعال را توضیح داد و توجیه کرد. اما متاسفانه بعد از پیک سوم و اجرای این طرح و اثرات آن، دیگر طرح شهید حاجقاسم سلیمانی اجرایی نشد و عملیات بیماریابی فعال ادامه پیدا نکرد.