سیدشایان ابهری، روزنامهنگار: فواد ایزدی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل معتقد است نباید به دوران مدیریت محمدجواد ظریف، بهصورت صفر و صدی نگاه کرد. این استاد دانشگاه میگوید اولویت اول دستگاه دیپلماسی ایران در این سالها برجام بود و کمتوجهی به سایر کشورها و نادیده گرفتن ظرفیتها، ناشیاز این اولویتبندی نامناسب بوده است. با هدف بررسی کلی عملکرد جواد ظریف در قامت وزیر امور خارجه، با فواد ایزدی، کارشناس مسائل بینالملل و عضو هیاتعلمی دانشگاه گفتوگویی داشتهایم. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
در یک ارزیابی کلی، عملکرد، نقاط قوت و نقاط ضعف وزارت امور خارجه در هشت سال گذشته را چگونه ارزیابی میکنید؟
زمانی که میخواهیم درباره عملکرد یک وزارتخانه یا یک وزیر صحبت کنیم، باید سعی شود وضعیت، سیاه مطلق و سفید مطلق دیده نشود. معمولا عملکرد افراد صفر و صدی نیست؛ هر وزیری در چهل و چندسال گذشته هم کارهای مثبت و هم اشتباهاتی داشته است. نسبتبه وزیر امور خارجه دولت روحانی هم، این نکته صادق است. همچنین رهبر انقلاب، هم در جلسات عمومی و هم در جلسات خصوصی، نکات مثبتی درباره او بیان کردهاند، ضمن اینکه در جلسات، نسبتبه عملکرد وی نکات منفی هم داشتهاند؛ یعنی سبک رهبری هم، نگاه صفر و صدی به عملکرد نیست.
در زحماتی که دکتر ظریف و وزارت خارجه کشیدند، شکی نیست؛ بههرحال اینهمه مذاکره کردن، نیاز به آمادگی، فکر و تلاش دارد. افراد مذاکرهکننده، افراد پرکاری بودند. منتها درعمل، خیلی از اهدافی که قرار بود ذیل برجام به آن برسیم، محقق نشد و خودشان هم در گزارشی که تهیه کردند، بهنوعی به این مساله اذعان داشتند که برجام، به خیلی از اهدافش نرسید.
از مشکلات هشت سال گذشته این بود که برجام اولویت اصلی وزارت امور خارجه شد؛ نکتهای که در نطق امیرعبداللهیان در مجلس شاهد بودیم و به همین مورد اشاره داشت. او گفت «امور خارجه، وزارت برجام نیست.»
اینکه ما گفتیم اولویت شد برجام، یعنی چه؟ یعنی حوزههای دیگری که باید به آن توجه میشد، مورد بیتوجهی قرار گرفت. شما نمیتوانید دو اولویت اول داشته باشید. زمانی که برجام اولویت اول میشود، به امور دیگر کمتوجهی میشود؛ ازجمله آنان، میزان توجه به کشورهای همسایه بود و تبادلاتی که بهخصوص در حوزه اقتصادی میشد با همسایگان انجام بشود و آنطور که باید نشد. این واقعیتی است که خود وزیر امور خارجه هم به آن اذعان دارد که ثروت دنیا دارد بهسمت شرق میرود و از این جهت، زمانی که بحث لغو تحریمها و رفع تحریمها درعمل محقق نشد، این انتظار وجود داشت که وزارت خارجه، برای خنثی کردن تحریمها، از ظرفیتهای کشورهایی که در حوزه اقتصادی و حوزه فناوری در آسیا رشد خوبی داشتهاند، استفاده کند. البته اینطور نشد و اینهم باز نکتهای بود که در گزارش ظریف به آن اشاره شد؛ این نکته که به خیلی از کشورهایی که در دوره تحریم، با ایران کار کردند، بعد از توافق برجام، بیمهری شد و دلیلش این بود که خیلیها در کشور جوگیر شدند که حالا توافق برجام انجام شده و قرار است مشکلات اقتصادی حل شود. پس اگر کسی بخواهد نقدی مطرح کند، این یکی از موارد قابلارائه است. زمانی که ما متوجه شدیم توافقنامه هستهای خیلی به درد کشور نخواهد خورد، نباید به همان سبک اولویتش را حفظ میکرد.
متاسفانه یک مقدار به موضوعات دیگر بیتوجهی شد؛ موضوعاتی که همانها هم در سیاست خارجی اهمیت داشتند و باید به آنان توجه میشد. انتظار دیگری که از وزارت خارجه میرود باتوجه به شخصیت ظریف که شخصیت علمی و آکادمیک هم دارد، آموزش نیروهای جوان و جذب کادر جدید بود. در وزارت خارجه، افرادی هستند که از ابتدای انقلاب، به سن بازنشستگی رسیدهاند و شاید سن بازنشستگی را هم رد کردهاند. نیاز بود در این حوزه، کار جدیتری انجام میشد؛ نهتنها این اتفاق نیفتاد، بلکه دانشکده روابط بینالملل وزارت خارجه هم بهسمت تعطیلی رفت. البته این لزوما نظر ظریف نبود، نظر روحانی بود، اما بههرحال خسرانی در این دولت اتفاق افتاد که خیلی هم به این راحتی قابلاصلاح نیست. از این جهت، باتوجه به تخصص، تخصص کشوری و تخصص ریز روی حوزههای مختلف، لازم است این مشکلات، در حوزه ساختار وزارت خارجه، در رابطه با پرسنل در دولت جدید ترمیم شود.
جایگاه جمهوری اسلامی در دنیا، در حوزه سیاست خارجه دارد ارتقا پیدا میکند، اما دانشش در رابطه با مطالعات کشوری و مطالعات منطقهای و افزایش دانشش در این حوزهها، بهسرعت افزایش جایگاهش در دنیا نیست و اگر به همین سبک ادامه پیدا کند، کشور را دچار مشکل خواهد کرد.
بحث دیگری که این روزها هم زیاد به آن توجه میشود، بحث دیپلماسی اقتصادی است که خیلی هم سخت شده و افراد مختلف درباره آن صحبت میکنند، این مشکلات اقتصادی که در کشور وجود دارد اخیرا بهجود نیامده، در ابتدای دولت روحانی هم این مشکلات بود و مخصوصا زمانی که ما متوجه شدیم برجام قرار نیست به حل مشکلات کشور کمک کند، این انتظار وجود داشت که در حوزه دیپلماسی اقتصادی هم کارهای جدیتری انجام شود اما این اتفاق نیفتاد.
همانطور که در نقاط دیگر دنیا مرسوم است و وزارت خارجه کشورها در حوزههای اقتصادی بسیار فعال هستند - کشورهایی که توانمندی خوبی در حوزه سیاست خارجی دارند، از این بخش استفاده میکنند- اینجا هم جای مباحث دیپلماسی اقتصادی خالی است.
نکته آخر هم در رابطه با دیپلماسی عمومی است. این بحث الهامبخشی، مزیت نسبی جمهوری اسلامی است. ممکن است در حوزه اقتصادی، ما مزیت نسبی به آن معنا نداشته باشیم، ولی چون جمهوری اسلامی، درنتیجه و متاثر از انقلاب اسلامی است و انقلاب اسلامی هم پیام بینالمللی و دوستانی در سراسر دنیا دارد، بهنظرم در حوزه دیپلماسی عمومی در هشت سال گذشته در وزارت خارجه کمکاری شد.
اگر بخواهید بهصورت گذرا رویکرد وزارت خارجه جواد ظریف در نگاه به شرق و تعامل با همسایگان را مورد نقد قرار بدهید، ضعفها و کمبودها را ناشیاز چه عواملی میدانید؟
نگاه به شرق به این معناست که شما از ظرفیتهای غیر از کشورهای غربی استفاده کنید. ممکن است مثلا ظرفیتی در آمریکای لاتین هم وجود داشته باشد که باید از آن ظرفیت استفاده بشود. آمریکای لاتین در غرب ایران است، ولی موضوع نگاه به شرق، لزوما متوجه کشورهای شرق جغرافیایی نیست؛ نگاه به شرق یعنی اولویت قرار دادن کشورهایی که علاقهمند به کار با ایران هستند. یکی از مشکلات هشتساله دولت روحانی این بود که علاقه داشت با کشورهایی که نمیخواستند با ایران کار کنند، کار کند و وقت صرف میکرد و پروژه برجام را پیگیری میکرد، بعد به کشورهایی که میخواستند با ایران کار کنند بیتوجهی میشد.