محمد میرشکاری، روزنامهنگار: افغانستان یکی از مهمترین همسایگان ایران است. بهجز مرز مشترک، فرهنگ همسو، روابط تاریخی و زبانی تاثیرات ژئوپلیتیک و داشتن روابط اقتصادی بالا با ایران نیز مزید بر دلایل پیشین است. روابط تجاری میان ایران با افغانستان با وجود شدت گرفتن درگیریها در این کشور در چهارماه اول سال1400 کاهش نیافت، با این همه ادامه تنشها و افزایش درگیریها در این کشور روابط تجاری تهران و کابل را دستکم در کوتاهمدت با چالش روبهرو خواهد کرد. موضوعی که در بحبوحه تحولات خارجی افغانستان مهم ارزیابی میشود، آینده رابطه اقتصادی و تاثیرات ژئوپلیتیک این کشور بر تحولات اقتصادی ایران است؛ مسالهای که باید ابعاد آن مورد بررسی قرار گرفته و براساس آن برنامهریزی صورت گیرد. بحران افغانستان و تاثیرات احتمالی آن در حوزه اقتصادی بر ایران را باید در پنج حوزه کنکاش کرد؛ موضوعاتی که هرکدام میتوانند اثرات کوتاهمدت و بلندمدتی بر اقتصاد ایران داشته باشند.
دلار هرات
«هرات» افغانستان، «سلیمانیه» عراق و «دبی» امارات سه شهری هستند که قیمت ارز در آنها با ایران تا حدی مرتبط و برای معاملهگران ارز قابل توجه است. با توجه به تحریم دلاری ایران و عدم امکان مبادلات دلار از کانال بانکی در سالهای گذشته، برخی کشورها بهعنوان کانال نقلوانتقال دلار به ایران عمل کردهاند. اما در سالهای اخیر با توجه به محدودیتهای نقلوانتقال ارز از طریق دبی، برخی کشورهای دیگر ازجمله عراق و افغانستان تا حد زیادی جایگزین امارات شدهاند، هرچند حجم مبادلات آنها با ایران بهاندازه دبی نیست. بحران ایجادشده در افغانستان باعث خواهد شد در کوتاهمدت کانال انتقال دلار از هرات به ایران دچار مشکل شود، از اینرو قیمت دلار در ایران روندی افزایشی را در این مدت شاهد بوده است؛ اما به دلیل آن که حجم دلاری که از هرات وارد ایران میشود از گذشته کم بوده است نمیتواند بازار دلار ایران را در بلندمدت متاثر از خود کند.
تجارت کابل-تهران
ایران در سال1399 بیش از دومیلیارد دلار به افغانستان صادرات داشته است که این حجم 34درصد بازار واردات کابل را پوشش میدهد؛ از جهت دیگر این موضوع باعث شد این کشور به شریک پنجم تجاری ایران تبدیل شود. شروع تصرف استانها و شهرهای افغانستان به دست طالبان و افزایش درگیریها موجب کاهش سطح درآمد مردم این کشور شده و ادامه تحولات افغانستان باعث رشد فضای ناامنی ذهنی برای تاجران ایران میشود که درمجموع این مساله موجب کاهش چشمگیر صادرات تهران به کابل خواهد شد. درواقع از کل سهم صادرات ایران تنها 7درصد آن به افغانستان اختصاص داشته است؛ که این امر باعث ضربه جدی به تجارت خارجی ایران نمیشود، ولی میتواند بازار قاچاق بین دو کشور را پررنگ کند.
سیل مهاجران به ایران
موضوعی دیگر که میتواند در درازمدت تهدید جدی برای فضای اقتصادی و اجتماعی کشور به حساب آید مساله سیل مهاجران افغانستانی حاصل از بحران این کشور به ایران است. طبق آخرین آمارهای سازمان جهانی مهاجرت، ایران در سال1398 میزبان حدود دومیلیون و 700هزار نفر مهاجر بینالمللی بود که از این تعداد دومیلیون و 300هزار نفر مهاجران افغانستانی بودهاند. مطابق آمارها در سالهای اخیر بهدلیل تشدید بحرانهای اقتصادی در ایران، بازگشت مهاجران افغانستانی به کشور خود افزایش یافته و تعداد آنها به چیزی در حدود 800هزار نفر کاهش یافته است. اما ادامه بحران این روزهای افغانستان مجددا میتواند سیل جدیدی از مهاجران این کشور را روانه ایران کند؛ موضوع که میتواند هزینههای سنگین مالی برای اقتصاد شکننده ایران به وجود آورد. استانهای تهران، خراسانرضوی، اصفهان، فارس و کرمان بیشترین آمار مهاجران افغانستانی را در خود جای دادهاند و به احتمال زیاد موج جدید مهاجران نیز روانه این استانها خواهند شد؛ موضوعی که میتواند ترکیب جمعیتی و اشتغال این مناطق را بههم بزند. برای اجتناب از چالشهای بهوجودآمده ناشی از سیل مهاجران و پراکنده شدن در شهرهای مختلف کشور میتوان با ایجاد کمپهای متمرکز در مناطق مرزی از سویی هم زمینه جذب نخبگان علمی و فرهنگی این کشور را ایجاد کرد و از سوی دیگر میتوان با رایزنیهای دیپلماتیک زمینه جلب کمکهای نهادهای بینالمللی ازجمله کمیساریای عالی پناهندگان سازمانملل را برای بهبود وضعیت مهاجران فراهم کرد.
کریدور شرق به غرب و خطرات سرمایهگذاری
جمهوری اسلامی ایران درمجموع ۹۰۰کیلومتر مرز مشترک با افغانستان در جوار ولایتهای هرات، فراه و نیمروز آن کشور با استانهای خراسانرضوی، خراسانجنوبی و سیستانوبلوچستان دارد. از اینرو شروع بحران و ناامنی در این کشور یعنی افزایش مشکلات امنیتی، قاچاق مواد مخدر و تروریسم به استانهای مرزی ایران با افغانستان که این موضوع ریسک سرمایهگذاری در استانهای همجوار با این کشور را بهشدت افزایش میدهد و به همین جهت زمینه عقبماندگی اقتصادی این مناطق را ایجاد میکند.
از سوی دیگر بحران افغانستان تاثیر منفی بر عبور کریدور شرق به غرب دارد که از چین به سمت ایران کشیده شده است. این کریدور شامل چهار مسیر زمینی است که یکی از آنها با عبور از کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان وارد ایران میشود و بهسوی اروپا میرود. با وجود اینکه این مسیر از افغانستان وارد ایران نمیشود اما ادامه بحران در این کشور میتواند کشورهای همسایه افغانستان را که در مسیر کریدور بودهاند تحتتاثیر قرار دهد.
پروژه مسیر هند، افغانستان و چابهار
از اواسط دهه 2000 میلادی، هند سهمیلیارد دلار در افغانستان سرمایهگذاری کرده که عمده آنها سرمایهگذاری روی پروژههای عمرانی بوده است که هدف از ایجاد آن اتصال هند به افغانستان از طریق بندر چابهار در ایران بود. در صورت تداوم سیاست فعلی تحریم طالبان از طرف هند تمام دستاوردهای دهلینو در افغانستان طی 15سال گذشته در معرض نابودی قرار خواهد گرفت. باید در نظر داشت با حضور طالبان در افغانستان، پروژههایی مانند خط لوله تاپی که گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان میرساند، سرعت خواهد گرفت زیرا طالبان در گذشته با این پروژه موافق بوده است. همانگونه که اشاره شد بهدلیل عدم اعتماد هند به طالبان، حضور اقتصادی هند در افغانستان براساس پیشبینیها رو به افول خواهد گذاشت که نتیجه آن تحت تاثیر قرار گرفتن سرمایهگذاری هند در چابهار خواهد بود، زیرا اساسا بخشی از اهمیت پروژه چابهار برای هند با رقابت این کشور با پاکستان مرتبط بود. هند قصد داشت از طریق چابهار با دور زدن پاکستان به افغانستان راه یابد. اکنون با دست برتر پاکستان بهعنوان رقیب منطقهای هند در افغانستان، آینده این پروژه دچار ابهام خواهد شد.
جمعبندی
تحولات افغانستان همواره در طول تاریخ برای ایران قابل اهمیت بوده است. جمهوری اسلامی ایران هیچگاه نمیتواند نسبت به وقایع جاری افغانستان بیتفاوت باشد، زیرا خواه یا ناخواه رخدادهای این کشور میتواند ایران را وارد تحولات جدید کند. جمهوری اسلامی ایران باید همزمان با رصد امنیتی فضای افغانستان در حوزه اقتصادی، تحولات این کشور را نیز دنبال کرده و تصمیمات بهموقع اتخاذ کند، زیرا هر لحظه عقب ماندن باعث خواهد شد دیگر قدرتهای منطقهای همچون ترکیه جایگاه ایران را در این کشور تصاحب کنند.