محمدحسین یزدی، رئیس مرکز تحقیقات واکسن دانشگاه علوم پزشکی تهران در ارتباط با حواشی ایجادشده پیرامون واکسیناسیون کرونا در کشور به «فرهیختگان» گفت: اساسا کار مرکز آمار و فناوری اطلاعات جمعآوری، تجمیع و انتشار دادهها و اطلاعرسانی به مسئولان آن حوزه است. اطلاعرسانی عمومی یک کار غلط در بسیاری از موارد است. مرکز آمار هم آماری که در اطلاع و در دسترس عموم قرار میدهد با آماری که به مسئولان یک حوزه میدهد، کاملا متفاوت است. از نظر عدد و رقم متفاوت نیست بلکه نوع اطلاعاتی که منتشر میشود، منظور است؛ چراکه قاعدتا تحلیل و تفسیری که روی دادهها قرار است به وجود آید، یک کمیته تخصصی میخواهد که الان در ستاد ملی کرونا کمیته تخصصی آمار وجود دارد. این داده خام و اولیه است. هیچگونه بررسی دقیق و محتوای علمی روی این وجود ندارد. این آماری است که گرفته شده و عدد است. اگر بخواهید تحلیل از آن ایجاد کنید که آن تحلیل در جامعه منتشر شود تا مردم کارکرد واکسیناسیون را نسبت به آن قضاوت داشته باشند، نیاز به بررسی در کمیته تخصصی دارد که آن کمیته اپیدمولوژی است. بعد از نامهای که منتشر شد، فضای مجازی و برخی رسانهها هم نامه کمیته علمی اپیدمولوژی دکتر سوری را که بهعنوان رئیس کمیته اپیدمولوژی نوشت، منتشر کردند. این تفسیری که در انتها به وجود آمده که عدد میزان مرگومیر ما در افرادی که واکسن گرفتهاند، بالاتر است، این درست نیست؛ چراکه شما نقطه ابتدا و انتهای هیچیک از این افراد را درنظر نگرفتهاید. فقط به لحاظ تاریخی مقایسهای کردید که این تعداد واکسن تزریق کردیم و این تعداد آدم مراجعه کردند و بعد این تعداد فوت شدند و از این تعداد مقدار مشخصی مثبت شدهاند. این آمار هم نشاندهنده این است که کاملا نمیگوید واکسن بیاثر بوده، چون برخی فوتها در برخی جدولها مشخص است که افراد فوتشده بیش از 80 سال داشتند و از افراد کرونامنفی بودند. این را هم با آمار واکسنزدهها تجمیع کرده است. هرکسی واکسن زده و به هر دلیل فوت شده، در این آمار آمده است؛ این آمار را مخدوش میکند. اما اینکه مردم چه انتظاری از واکسیناسیون داشته باشند، قبلا صحبت کردیم که هر واکسنی که بیش از 50درصد ایمنیزایی داشته باشد، برای شرایط پاندمی واکسن مناسبی درنظر گرفته میشود؛ چراکه این 50درصد قرار است از شما دربرابر ابتلا محافظت کند ولی آنطرف چیز دیگری است که چند درصد احتمال دارد اگر مبتلا شدید، شرایط وخیم نشود. همین آمار را نگاه کنید، در قبال 21 میلیون دوز واکسنی که زده شده، چند نفر مراجعه کردند؟ چند نفر بستری شدند؟ چند نفر فوت شدند و بین این فوتیها تست PCR مثبت داشتند؟ همینها را اگر حساب و کتاب کنید، از 21 میلیون دوز واکسنی که تزریق شده که شکل عددی نگاه میکنیم چون 21 میلیون دوز واکسن زده شده اما همه افرادی که واکسن تزریق کردند دو ماه از واکسن آنها نگذشته که بدن اینها ایمن شود.
یزدی ادامه داد: باید اینطور درنظر بگیریم تعداد افرادی که دوز دوم را تزریق کردند و دو هفته از دوز دوم آنها گذشته و ایمن بودند، بین این گروه چند درصد بستری شدند و چند درصد فوت شدند. لذا اگر اینطور نگاه و تحلیل کنیم، همه پارامترها را در بستری شدن، فوت شدن و حتی در پاسخ ایمنی درنظر بگیرید، باز در جمعیت کل جهان تعدادی از افراد را داریم اگر دو دوز واکسن را تزریق کنند باز پاسخ ایمنی بدن آنها کاملا بالا نمیرود. این جای نگرانی نیست که واکسیناسیون را متوقف کنیم. این روند طبیعی تفاوت ژنتیکی افراد است. تفاوت ژنتیکی افراد در پاسخ ایمنی آنها 100درصد موثر است. بنابراین شما نمیتوانید بگویید اگر در جامعه 5درصد سیستم ایمنی بهقدر کفایتی ندارند که به واکسن پاسخ دهند، پس واکسن راهحل مناسبی برای کنترل و مهار نیست، پس واکسیناسیون را کنار بگذاریم. این درست نیست. باید برای 5 درصد پروتکل دیگری درنظر گرفت. همین است که الان اذعان همه دنیاست که علیرغم اینکه واکسیناسیون انجام میشود رعایت پروتکلها برای جلوگیری از بیشتر شدن انتشار واریانت دلتا الزامی است. چون میزان انتشار این بیشتر است و هر چقدر میزان انتشار بیشتر شود احتمال سایر وقایع ناشی از درگیری ویروس بیشتر میشود یعنی مرگومیر بیشتر میشود، بستری هم بیشتر میشود. طیف جمعیتی هم بیشتر میشود. بچهها هم بیشتر میگیرند. این بهدلیل تغییر ماهیت بیماریزایی ویروس نیست؛ بهدلیل این است که ویروس بیشتر افراد را درگیر میکند. ویروس قبلی کمتر افراد را درگیر میکرد. هرچه میزان انتشار ویروس زیاد شود اتفاقی که میافتد طیف بیشتری از افراد مبتلا میشوند. جمعیت سنی متفاوتتری درگیر میشوند و احتمال اینکه افرادی که درگیر میشوند و حتی اگر واکسن زدهاند بدن آنها بهقدر کافی به لحاظ ژنتیکی ایمن نشده، بیشتر میشود. این روند طبیعی است و نمیتوان بهخاطر اینکه ممکن است 5درصد افراد علیرغم واکسن زدن بدن آنها ایمنی کافی پیدا نکند، 95درصد دیگر را فدا کنیم و بگوییم واکسیناسیون به درد نمیخورد و آن را کنار بگذاریم.