تاریخ : Sat 14 Aug 2021 - 01:26
کد خبر : 58782
سرویس خبری : جهان شهر

مسکو در میان قدرت‌های غرب آسیا

بررسی نقش عربستان در روابط ایران و روسیه

مسکو در میان قدرت‌های غرب آسیا

آنچه مشخص است، عربستان از افزایش هرگونه قدرت اقتصادی و نظامی ایران احساس خطر می‌کند؛ چراکه به‌خوبی می‌داند نتیجه افزایش قدرت ایران در چنین حوزه‌هایی می‌تواند باعث افزایش نفوذ منطقه‌ای تهران شود. بنابراین نزدیکی روابط مسکو-تهران، انعقاد قراردادهای اقتصادی، نظامی و همکاری‌های منطقه‌ای، زنگ خطری برای منافع ریاض به حساب می‌آید که تلاش می‌کند با نزدیک شدن به روسیه به‌ویژه در حوزه پیشنهادهای همکاری‌های اقتصادی از شکل‌گیری روابط استراتژیک دو کشور جلوگیری کند.

زهرا قیاسی، دانشجوی دکتری تاریخ روابط بین‌الملل دانشگاه دولتی علوم انسانی روسیه: اتحاد جماهیر شوروی نخستین کشوری بود که عربستان سعودی را به رسمیت شناخت. از سال ۱۹3۶ روابط شوروی با حاکمیت جدید مستقر در حجاز و نجد آغاز شد اما از سال ۱۹۳۸ تا ۱۹۹۱ به‌دلیل تعارض در مشی ایدئولوژیک دو کشور و حمایت‌های عربستان سعودی از سیاست‌های آمریکا علیه شوروی، روابط دیپلماتیک بین دو کشور قطع شد. در همین راستا مقامات شوروی تصمیم گرفتند از سفر شهروندان خود به عربستان و شرکت در مراسم حج جلوگیری کنند اما هم‌زمان با تشدید اوضاع نظامی- سیاسی در منطقه خلیج‌فارس، سعود الفیصل، وزیر امورخارجه وقت عربستان در سپتامبر و نوامبر ۱۹۹۰ به مسکو سفر کرد و خواستار توافق روی عادی‌سازی کامل روابط دیپلماتیک و ازسرگیری فعالیت‌ نمایندگی‌های دو کشور شد که درنتیجه آن توافقات، در ماه می‌۱۹۹۱ روابط دیپلماتیک دو کشور مجدد آغاز شد.

از نظر مقامات کرملین عربستان سعودی همواره یکی از متحدان اصلی واشنگتن در منطقه غرب آسیا محسوب می‌شود که از زمان اتحاد جماهیر شوروی تاکنون توانسته است در بزنگاه‌های حساس  در راستای منافع آمریکا تهدیداتی جدی را برای روسیه به وجود آورد. این تهدیدات به‌ویژه در دو حوزه اصلی شامل «منابع هیدروکربنی- انرژی» و ایجاد «تهدیدات امنیتی» از طریق حمایت از گروه‌های افراط‌گرای اسلامی و اشاعه تفکرات سلفی به‌خصوص در قفقاز شمالی خطراتی را برای مسکو به وجود آورده است.

هزینه‌های تولید نفت برای روسیه برخلاف عربستان سعودی به‌عنوان بزرگ‌ترین صادرکننده نفت جهان بسیار گران تمام می‌شود. کرملین به‌خوبی می‌داند که آمریکا با جهت‌دهی به سیاست‌های نفتی عربستان می‌تواند مشکلات اقتصادی عدیده‌ای را برای روسیه به وجود آورد، به‌طور مثال در آخرین روزهای قبل از فروپاشی شوروی، عربستان سعودی تولید نفت خود را افزایش داد و قیمت نفت با افت قابل‌توجهی روبه‌رو شد و شوروی که در آن مقطع در شرایط اقتصادی نامناسبی قرار داشت با افت قیمت نفت و کاهش درآمدهای ارزی خود در شرایط وخیم‌تری قرار گرفت. بیش از دو دهه پس از فروپاشی، در سال ۲۰۱۴ نیز عربستان سعودی بار دیگر در جریان تنش‌های غرب با روسیه بر سر مسائل کریمه- اوکراین و بحران سوریه، این اقدام را تکرار کرد. با توجه به این نکته که 60درصد از درآمد ملی روسیه از راه فروش منابع نفتی حاصل می‌شود، سیاست‌های نرخ‌گذاری افزایش تولید نفت عربستان سعودی به‌عنوان بزرگ‌ترین دارنده مخازن نفتی جهان، می‌تواند یکی از مشکلات اصلی فدراسیون روسیه به شمار آید.

از سوی دیگر فدراسیون روسیه با وجود داشتن حدود ۳۰ میلیون مسلمان در درون کشور و حدود ۵۰ میلیون مسلمان در کشورهای پساشوروی، خطر تفکرات سلفی، حضور افراط‌گرایان اسلامی و گروه‌های تروریستی را تهدیدی جدی علیه امنیت ملی خود تلقی می‌کند که در این راستا نیز نفوذ عربستان، تجربه‌های تلخی را برای روس‌ها به ارمغان آورده است. عربستان سعودی همواره از گروه‌های سلفی در آسیای میانه و به‌خصوص جدایی‌طلبان قفقاز شمالی به‌ویژه در جنگ‌های چچن حمایت کرده است. در جریان اشغال افغانستان توسط نیروهای شوروی، فرماندهان آمریکایی مجری عملیات سایکلون، ارتباط تنگاتنگی با مقامات عربستان جهت دریافت مخارج سنگین عملیات و اشاعه تفکرات وهابی سعودی‌ها داشتند که اجرای مجدد چنین سناریویی بین ریاض و واشنگتن در بحران سوریه نیز قابل مشاهده بود.

خطر وجود گرایش‌های سلفی در روسیه به‌طور مستقیم امنیت داخلی این کشور را مورد تهدید قرار داده است. در سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷ حملات تروریستی متعددی در شهرهای مختلف روسیه به‌ویژه مسکو و سن‌پترزبورگ رخ داد که موجب کشته شدن تعدادی از شهروندان روسیه شد. همچنین تحت‌تاثیر چنین تفکراتی در روسیه و محیط پیرامونی این کشور بود که باعث شد اتباع چچنی و جمهوری‌های سابق شوروی در بین مبارزان و فرماندهان داعش در بحران سوریه حضور داشته باشند. اسمیرنوف، معاون اول فدراسیون روسیه در امنیت فدرال در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که حدود ۲۴۰۰ نفر از اتباع روسیه و ۳ هزار نفر از اتباع کشورهای آسیای مرکزی به داعش پیوسته و در خط مقدم مبارزه بر ضد حکومت سوریه حضور داشتند. مجموعه عوامل یادشده باعث شده است مقامات کرملین همواره تهدیدات بالقوه‌ای را از جانب عربستان سعودی احساس کنند اما با آغاز بهار عربی به‌ویژه بحران سوریه و قرار گرفتن روسیه در کنار رقیب اصلی منطقه‌ای عربستان یعنی جمهوری اسلامی ایران، روابط عربستان و روسیه وارد مرحله جدیدی شد. ایران و روسیه به‌دلیل تهدیدات مشترک برخاسته از بحران سوریه، در جبهه مقابل غرب و متحدان منطقه‌ای آن قرار گرفتند که در این راستا عربستان سعودی در جهت متقاعد کردن روسیه به ازای عدم همراهی با ایران و نیروهای نیابتی آن به‌ویژه نیروهای مقاومت لبنان و همچنین ایجاد واگرایی بین دو کشور، پیشنهاد‌های قابل‌توجهی را به روسیه ارائه کرد. تضمین امنیت المپیک زمستانی سوچی روسیه در مقابل گروه‌های چچنی، کاهش تولید نفت توسط عربستان به نفع روسیه، گفت‌وگو با کاخ سفید به‌منظور برداشتن تحریم‌ها علیه این کشور، عدم همراهی با تحریم‌های غرب و ادامه دادن روابط اقتصادی با روسیه، سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و خرید سلاح از این کشور ازجمله تلاش‌ها و پیشنهادهای ریاض برای جلب‌نظر کرملین و تغییر مواضع منطقه‌ای آن به‌ویژه در رابطه با ایران به شمار می‌آید.

آنچه مشخص است، عربستان از افزایش هرگونه قدرت اقتصادی و نظامی ایران احساس خطر می‌کند؛ چراکه به‌خوبی می‌داند نتیجه افزایش قدرت ایران در چنین حوزه‌هایی می‌تواند باعث افزایش نفوذ منطقه‌ای تهران شود. بنابراین نزدیکی روابط مسکو-تهران، انعقاد قراردادهای اقتصادی، نظامی و همکاری‌های منطقه‌ای، زنگ خطری برای منافع ریاض به حساب می‌آید که تلاش می‌کند با نزدیک شدن به روسیه به‌ویژه در حوزه پیشنهادهای همکاری‌های اقتصادی از شکل‌گیری روابط استراتژیک دو کشور جلوگیری کند. ریاض به این نکته واقف است که با توجه به شرایط اقتصادی فعلی در ایران و تحریم‌های همه‌جانبه علیه این کشور، تنها کشورهایی همچون روسیه و چین می‌توانند درصورت لزوم در شورای امنیت نقش حمایتی ایفا کرده و با وتوی قطعنامه‌های ضدایرانی از انزوای بیش از پیش این کشور در صحنه بین‌الملل ممانعت کنند.

روسیه هرگز حاضر نشد در بحران سوریه موضع خود را که همراه با ایران بود، تغییر دهد، به‌ویژه آنکه در جریان سقوط رژیم معمر قذافی در لیبی، عربستان از سیاست‌های آمریکا حمایت کرده و به همین دلیل روسیه به‌راحتی حکومت قذافی به‌عنوان یکی از متحدان قابل اتکا خود را در شمال آفریقا از دست داد. در بحران یمن اما روسیه تلاش کرد تا برخلاف منافع و خط‌قرمزهای عربستان اقدامی نکند و بیشتر نقشی میانجی‌گرایانه داشته باشد. در یک دهه‌ اخیر روسیه به رهبری ولادیمیر پوتین تلاش کرده است سیاست چندجانبه‌گرایی را به‌خصوص در غرب آسیا در پیش گرفته و تا جای ممکن به دور از تنش‌های جدی با تمامی طرفین وارد گفت‌وگو شود. به همین دلیل با وجود آنکه کرملین به‌خوبی می‌داند که ریاض به نیابت از واشنگتن نقش خود را در منطقه ایفا می‌کند، اما به همان موازات در راستای مناسبات خود با جهان عرب از جایگاه مهم عربستان سعودی آگاهی دارد و تا جای ممکن تلاش می‌کند در اختلافات شیعه و سنی گرفتار نشود و از ظرفیت‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت ریاض به نفع خود استفاده کند. در همین راستا از سال 2017 گام‌های موثری در جهت توسعه همکاری‌های اقتصادی بین مسکو و ریاض برداشته شد که پیش‌بینی می‌شود با امضای نقشه راه توسعه همکاری‌های تجاری و اقتصادی عربستان و روسیه در سال پیش‌رو سیر صعودی مبادلات تجاری دو کشور را شاهد باشیم.