تاریخ : Tue 10 Aug 2021 - 01:45
کد خبر : 58609
سرویس خبری : نقد روز

کمتر در برابر کمتر «طعمه» است

سیدمصطفی خوش‌چشم در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

کمتر در برابر کمتر «طعمه» است

قطعا آمریکایی‌ها با حقایق غیرقابل‌کتمانی روبه‌رو هستند. نخست اینکه، پیک تحریم‌های 14، 15ماه پیش، یعنی اردیبهشت 1399 بود و از آن موقع به بعد، صادرات نفت ایران بیشتر شده و درحقیقت با طی روند فعلی و با همت همه‌جانبه‌ای که از دولت رئیسی در بی‌اثرسازی و کم‌اثرسازی تحریم‌ها انتظار می‌رود، مشخصا تاثیرات تحریمی رو به کاهش بیشتر خواهد گذاشت؛ دوم اینکه دولت رئیسی، به مذاکره تنها به‌عنوان تک‌ابزار نگاه نخواهد کرد.

آمریکا سعی می‌کند با دادن امتیازات کوچک، نظر رئیسی را جلب کند

سیدمصطفی خوش‌چشم، کارشناس مسائل بین‌الملل، ایده کمتر در برابر کمتر درباره مذاکرات برجامی را یک طعمه می‌داند. با او درباره خبر روز گذشته شبکه بلومبرگ گفت‌وگو کرده‌ایم. متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

در روزهای گذشته گروه بین‌المللی بحران پیشنهاد طرح کمتر در برابر کمتر برای حل گره مذاکرات برجامی را داده است. بلومبرگ نیز روز گذشته با توجه به پیشرفت‌های ایران و یافتن راه‌هایی برای دورزدن تحریم‌ها، به دولت بایدن پیشنهاد کرده با دادن امتیازات کوچک، شرایط را برای برجام بزرگ‌تر آماده کند. به نظر شما، آمریکا حاضر به اجرای تعهدات خود می‌شود و حاضر خواهد شد تحریم‌ها را لغو کند؟

این تا اندازه‌ای بستگی به استراتژی رئیسی و دولت او در برخورد با این قضیه دارد. رئیس‌جمهور گفته برجام برای او نقش محوری ندارد، بنابراین گام اول در اتخاذ سیاست اعلامی را به‌خوبی برداشتند اما در اجرای سیاست و در سیاست‌های اقدامی، باید دید آیا دولت رئیسی، استراتژی همه‌جانبه‌ای را برای وارد آوردن فشار به طرف آمریکایی و تحول در نحوه برخورد ما با پرونده هسته‌ای ایجاد می‌کند یا خیر؟

 قطعا آمریکایی‌ها با حقایق غیرقابل‌کتمانی روبه‌رو هستند. نخست اینکه، پیک تحریم‌های 14، 15ماه پیش، یعنی اردیبهشت 1399 بود و از آن موقع به بعد، صادرات نفت ایران بیشتر شده و درحقیقت با طی روند فعلی و با همت همه‌جانبه‌ای که از دولت رئیسی در بی‌اثرسازی و کم‌اثرسازی تحریم‌ها انتظار می‌رود، مشخصا تاثیرات تحریمی رو به کاهش بیشتر خواهد گذاشت؛ دوم اینکه دولت رئیسی، به مذاکره تنها به‌عنوان تک‌ابزار نگاه نخواهد کرد و قطعا با توجه به اینکه گفتند برجام در دوران ریاست‌جمهوری او، نقش محوری در سیاست خارجه جمهوری اسلامی ندارد، قطعا به دنبال استفاده از ابزارهای مکمل است که باید نحوه اجرای آن را در بی‌اثرسازی تحریم‌ها و همچنین در فاز آفندی در فشار آوردن به طرف غربی دید؛ طبعا طرف آمریکایی به برجام به‌عنوان اولین موافقتنامه از چندین توافق که مدنظر آمریکایی‌هاست تا بتوانند کل قدرت جمهوری اسلامی را مهار کنند، نیاز دارد و به‌شدت به‌دنبال زنده‌کردن برجام است اما با پایین‌ترین هزینه. هزینه یعنی برداشته شدن تحریم‌ها و آمریکایی‌ها نمی‌خواهند که این ابزار را از دست بدهند؛ چراکه به این ابزار اصلی و اسلحه اصلی، برای توافقنامه‌های بعدی نیاز دارند تا ایران را مجبور به مذاکره و امتیاز دادن بر سر میز مذاکره کنند.

خب در این بین، آمریکایی‌ها در فشار هستند که چگونه هم ایران را ترغیب کنند بر سر میز بماند و بتوانند برجام را حفظ کنند و چگونه کمتر تحریم‌ها را بردارند و فشار را روی ایران نگه دارند؟ با توجه به اینکه، سیاست اولیه آنها در دوره روحانی جواب نداد و کار به دولت رئیسی کشیده شد و با توجه به انتظارات و توقعاتی که از دولت رئیسی در برخورد با پرونده هسته‌ای می‌رود، آمریکایی‌ها سعی می‌کنند طعمه‌گذاری کنند تا ایران را به بازگشت به توافق و پذیرش شروط آمریکایی‌ها ترغیب کنند؛ در این راه، طرف آمریکایی وقتی با مواضع محکم رئیسی روبه‌رو شود، سعی می‌کند با دادن امتیازات کوچک، نظر او و دولتش را جلب کند و هر میزان که اکراه، از طرف دولت رئیسی ببیند، سعی می‌کند حتی‌المقدور و تا آنجایی که امکان دارد، این امتیازات کوچک که من به آن «طعمه» می‌گویم را بیشتر کند. آنچه اهمیت دارد، این است که رئیسی بدون توجه به این‌گونه سیاست‌های ایذایی واشنگتن، در پی متحول ساختن شروط اصلی نظام برای احیای برجام باشد؛ یعنی برداشته شدن همه تحریم‌ها، نخست توسط آمریکایی‌ها و دادن فرجه برای راستی‌آزمایی از طرف ایران. این کار، البته با توجه به وضعیت واشنگتن و نیاز آنها به احیای توافق، مغتنم و شدنی است؛ اما بسیار بر تدوین استراتژی موردنیاز قبل از هر اقدامی، توسط دولت رئیسی متکی است.

دستگاه دیپلماسی دولت جدید باید چه رویکردی را در مواجهه با آمریکا و طرف‌های دیگر در پیش گیرد؟

در ارتباط با تقویت معیشت و اقتصاد کشور و توسعه و همچنین برای بی‌اثر یا کم‌اثر‌سازی تحریم‌ها، قطعا نیاز است به گسترش روابط با کشورهایی که در بلوک غرب قرار ندارند؛ ازجمله چین و روسیه و آمریکای لاتین و آفریقا و هر کشور دیگری که بر پایه احترام متقابل و منافع مشترک و دوربرد، خواهان سرمایه‌گذاری و گسترش همکاری‌های اقتصادی و افزایش تجارت خارجی با ایران باشد. از طرف دیگر، برای اینکه همچنان در 1+5 یا 1+4 یا در گفت‌وگوهای هسته‌ای، حمایت سابق وجود داشته باشد، این شک و دودلی که طرف‌های چینی و روسی، همواره نسبت به مواضع ایران داشته‌اند و ظریف هم آن را در آخرین گزارش برجامی به وضوح ذکر می‌کند که هرگاه ایران به غرب نزدیک شده، از چین و روسیه به‌طور کلی جدا شده و خودش را برای آنها شریک قابل اطمینانی نشان نداده، البته با گسترش روابط استراتژیک با این دو کشور، قابل ترمیم است و همچنان حمایت آنها حفظ می‌شود. اما از همه مهم‌تر اینکه با طرف آمریکایی و سه کشور اروپایی در برجام، قطعا باید با استراتژی درستی برخورد کرد که با قبل متفاوت باشد، به‌طور مشخصی تفاوت داشته باشد؛ به این شرح که برای اینکه طرف آمریکایی، استراتژی مهار خودش را تا حد زیادی ناکارآمد ببیند و شاید به حل اختلاف واقعی ترغیب شود، باید مذاکره، ابزاری اگرچه لازم در جای خود باشد، اما به مراتب کمتر مورد استفاده قرار بگیرد، مگر در زمان موردنیاز خودش. در کنار این ابزار که باید از استفاده بیش‌ازحد و حداکثری آن پرهیز شود، باید دو بسته سیاستی پدافندی و آفندی اتخاذ شود. در طرف پدافند یا دفاعی، باید سیاست‌هایی اتخاذ شود تا آثار فشار تحریمی آمریکا، در کوتاه‌مدت و میان‌مدت کم‌اثر و در بلندمدت، بی‌اثر شود؛ ازجمله به‌عنوان مثال گسترش روابط با کشورهای همسایه، گسترش روابط با چین، روسیه، آمریکای لاتین، آفریقا و نظایر آن، تقویت اقتصاد مقاومتی در درازمدت و همچنین، تقویت بخش نفتی و بانکی کشور در کوتاه‌مدت و میان‌مدت و همچنین تدوین نقشه جامع دور زدن تحریم‌ها، تصویب قوانینی که دور زدن تحریم‌ها را به یک اولویت اول تبدیل می‌کند، در کوتاه‌مدت باید دنبال شود و در بخش آفندی باید مجموعه سیاست‌هایی در چارچوب یک پلن و طرح از پیش مشخص شده و پازل‌گونه تصویب و اجرا شود تا فشار فزاینده‌ای را به طرف آمریکایی و سه کشور اروپایی وارد کنیم. این اهرم‌های فشار، هم در حوزه هسته‌ای، هم در حوزه نظامی و هم در دیگر حوزه‌های غیرمرتبط با این دو وجود دارد. طرف آمریکایی فشار حداکثری‌اش را سال‌ها بر ایران اعمال کرده و هنوز هم علی‌رغم وجود بایدن، چون نتیجه‌اش را در برجام نگرفته‌اند، برخلاف مواضع شفاهی، در عمل همان فشار حداکثری دنبال می‌شود؛ حال اینکه، این فشار به جایی نرسیده و فشار تحریم‌ها روبه افول است و الان در نقطه‌ای است که ایران باید فشار حداکثری را بر طرف آمریکایی شروع کند. البته این باید با یک طرح مدون، حساب‌شده و دارای اولویت و جای خود انجام شود و نه به‌صورت اقدامات منفرد و جدا از هم و بدون طراحی.