تاریخ : Mon 09 Aug 2021 - 02:00
کد خبر : 58541
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

بدون تاریخ، بدون سند

بررسی فیلم موریتانیایی محصول ۲۰۲۱ که به نجات و تبرئه یک زندانی بی‌گناه گوانتانامو در دادگاه‌های آمریکا می‌پردازد

بدون تاریخ، بدون سند

فیلم موریتانیایی با نظرات متفاوتی از سوی منتقدان روبه‌رو شد. آنها از کارگردانی مک‌دانلد، سبک فیلمبرداری و بازی بازیگران استقبال کردند اما فیلمنامه شدیدا موردانتقاد قرار گرفت. آخرین اثر مک‌دانلد در هفتادوهشتمین دوره جوایز گلدن‌گلوب، نامزد دو جایزه در بخش بازیگری شد. در هفتادوچهارمین دوره جوایز فیلم اسکار بریتانیا نیز این فیلم پنج نامزدی ازجمله نامزدی جایزه اسکار بهترین فیلم را از آن خود کرد.

فاطمه جباری: موریتانیایی (The Mauritanian)، یک فیلم درام حقوقی محصول بریتانیا و آمریکاست به کارگردانی کوین مک‌دانلد از فیلمنامه‌ای به قلم مایکل برونر که تهیه‌کننده کار هم هست و با همکاری روری هاینز و سهراب نوشیروانی خلق شده است.

این فیلم با اقتباس از کتاب پرفروش خاطرات گوانتانامو (Guantanamo Diary ) ساخته شده و روایتگر داستان واقعی محمد ولدالصلاحی (با بازی طاهر رحیم) به قلم خود اوست؛ مرد مسلمانی که توسط دولت آمریکا دستگیر شد و بدون تفهیم‌اتهام و برگزاری دادگاه به‌مدت ۱۰ سال در بازداشتگاه گوانتانامو زندانی بود. این کتاب در سال 2015 توسط مقامات اطلاعاتی ایالات‌متحده به‌شدت ویرایش شد و در سال 2017 یک نسخه بازسازی‌شده از آن با حذف نامه‌ها به انتشار رسید.

صلاحی این کتاب را در سال 2005 به انگلیسی که به‌طور عمده آن را در گوانتانامو آموخته بود، نوشت. هر صفحه از نوشته‌ها باید به سانسورچی‌های نظامی ارسال می‌شد که آنها هم 2500 مورد از این نامه‌ها را هفت سال بعد به وکلای صلاحی ارسال کردند. لری سیمز، ویراستار، نسخه خطی دستنویس را که وکلای صلاحی به او منتقل کرده بودند، ویرایش کرد و این خاطرات درحالی منتشر شد که صلاحی هنوز بدون اتهام در زندان نگهداری می‌شد. بسیاری از بازبینان از اینکه صلاحی از زمانی که تحت‌شکنجه‌های وحشیانه قرار گرفته بود، احساس غم و اندوه نداشت، شگفت‌زده شدند. در سال 2017، این کتاب با بازبینی مجدد نسخه‌های آن، مجددا منتشر شد. طبق آنچه از این کتاب پس از ویرایش ماموران سازمان سیا باقی مانده و فیلم موریتانیایی براساس آن ساخته شده، هنگامی که محمد تمام امیدش را از دست می‌دهد، دو وکیل مدافع (با بازی جودی فاستر و شیلین وودلی) با او متحد می‌شوند و در جست‌وجوی ناامیدانه برای عدالت با موانع بی‌شماری روبه‌رو می‌شوند. درنهایت دفاع جنجالی آنها درکنار مدارکی که یک دادستان نظامی (بندیکت ‌کامبربچ) برملا می‌کند، منجر به افشاییه توطئه شوکه‌کننده شده و محمد آزاد می‌شود. این فیلم محصول مشترک آمریکا و انگلیس، به کارگردانی یک یهودی‌تبار و با هزینه‌ای معادل 14میلیون دلار ساخته شده است. از ستارگان آن می‌توان به جودی‌ فاستر، طاهر رحیم، شیلین وودلی و بندیکت‌ کامبریج اشاره کرد.

موریتانیایی با نظرات متفاوتی از سوی منتقدان روبه‌رو شد. آنها از کارگردانی مک‌دانلد، سبک فیلمبرداری و بازی بازیگران استقبال کردند اما فیلمنامه شدیدا موردانتقاد قرار گرفت. آخرین اثر مک‌دانلد در هفتادوهشتمین دوره جوایز گلدن‌گلوب، نامزد دو جایزه در بخش بازیگری شد. در هفتادوچهارمین دوره جوایز فیلم اسکار بریتانیا نیز این فیلم پنج نامزدی ازجمله نامزدی جایزه اسکار بهترین فیلم را از آن خود کرد.

زندان‌بانان مهربان گوانتانامو

موریتانیایی براساس وقایعی بعد از حادثه‌ 11 سپتامبر روایت می‌شود و سعی دارد با لحنی دلسوزانه، تصویری ترحم‌برانگیز از یک مسلمان عضو القاعده برای بیننده بسازد؛ تصویری ترحم‌برانگیز که فیلم درکنار نمایش آن تلاش می‌کند از وخامت اوضاع حاکم بر زندان‌های بی‌مجوز آمریکا بکاهد. شرایط برای یک مسلمان زندانی در گوانتانامو سخت نشان داده شده اما همراه با آن نوعی رافت و حس همدلی نگهبانان زندان را نیز می‌بینیم. این فیلم بیشتر از هر چیز سعی دارد یاد و خاطره‌ 11 سپتامبر را در حافظه تاریخی مردم جهان تقویت کند تا به فراموشی سپرده نشود و در ضمن نشان می‌دهد در سیستم اجرایی و قضایی آمریکا مشکلی نیست که با توسل به همین سیستم اجرایی و قضایی قابل‌حل نباشد. عمده مخاطبان قبل از شروع فیلم می‌دانند القاعده یک تشکیلات بین‌المللی نظامی و بنیادگرای اسلامی است که در قالب شبکه‌های نظامی گوناگون فراملی و به‌عنوان یک جنبش اسلام سنی فعالیت می‌کند و هدف خود را مبارزه با تاثیرات و دخالت‌های غیرمسلمانان بر دنیای اسلام و گسترش اسلام در جهان می‌داند. اینها اصطلاحا اطلاعات پیشامتنی قصه است که راویان فرض می‌گیرند مخاطب قبل از دیدن فیلم از آنها اطلاع دارد. این سازمان در دوران جنگ شوروی در افغانستان توسط اسامه بن‌لادن در شهر پیشاور تاسیس شد و چیزی که شاید بعضی از مخاطبان ندانند، این است که سازمان القاعده در ابتدا با حمایت علنی و مستقیم آمریکا شکل گرفت. اکثریت اعضای شبکه القاعده را پیروان مسلک‌ سلفی تشکیل داده‌اند و محمد ولد صلاحی یکی از اعضای این گروهک است که مرکزیت این داستان را تشکیل داده است. کسی که متهم به همکاری در حادثه 11 ‌سپتامبر در نیویورک بوده و حالا در زندان گوانتانامو واقع در خلیج گوانتامو حبس شده است. تفاوت بین رویکرد سلفی و سایر مذاهب و فرقه‌های اسلامی، چیز دیگری است که طبیعتا نمی‌توان توقع داشت تمام مخاطبان جهانی از آن سر در بیاورند و البته چنین چیزی به موضوع فیلم هم ربط چندانی ندارد. به هرحال نزدیک به 20 سال از حادثه 11 سپتامبر و سپس حمله آمریکا به افغانستان و عراق می‌گذرد و آمریکایی‌ها برای چندمین‌بار به سراغ ساخت فیلمی با این موضوع رفته‌اند. حمله‌ای که با اهداف مشخصی آغاز شد تا بتواند مجوز تحرکات سیاسی در منطقه خاورمیانه را به آنها بدهد و بعید است هر مخاطبی بدون داشتن پیش‌فرض یا موضع‌گیری خاصی نسبت به این دو جنگ خونبار و طولانی، به استقبال دیدن هر فیلمی راجع ‌به آنها برود.

یک نگاه سه‌جانبه به محاکمه‌ای نفسگیـر

موریتانیایی، فیلمی است که با پشتوانه‌ واقعی بودن داستانش سعی در تاثیرگذاری بیشتر روی مخاطبان دارد اما مشخص نیست این واقعی بودن تا چه حد است. سوای از اینکه کتاب خاطرات گوانتانامو به‌عنوان منبع اقتباس این فیلم در نوبت‌های مختلف به‌شدت سانسور شده است، نویسندگان فیلمنامه موریتانیایی هم دخل و تصرفات جدید و دلبخواه دیگری در آن انجام داده‌اند. به‌علاوه، حتی اگر چنین داستانی به واقع رخ داده باشد و بپذیریم خط اصلی فیلمنامه از آن اقتباس شده، مشخصا فیلم می‌خواهد زاویه نگاه جدیدی را در این‌باره برای مخاطبانش تبیین کند. به‌عنوان مثال دادگاهی را می‌بینیم که در بدو ورود دوربین به صحنه، تصویر دو رئیس‌جمهور دموکرات را درکنار یکدیگر نشان می‌دهد و همچنین می‌بینیم سیستم قضایی ایالات‌متحده درنهایت رافت و عدالت با این زندانی سیاسی برخورد می‌کند. این نمایش تا حدودی به صحبت‌های باراک اوباما در جریان مبارزات انتخاباتی هم برمی‌گردد که وعده داد وضعیت چنین افرادی را مشخص کند. وی در دومین روز حضورش در کاخ سفید، پس از پیروزی انتخاباتی، دستور بسته شدن بازداشتگاه را داد که با مخالفت شدید کنگره، بازداشتگاه به‌طور کامل بسته نشد؛ اما شمار زندانیان آن از ۲۴۵ نفر به ۴۱ تن کاهش پیدا کرد و دیگر زندانیان به زندان‌ها و کشورهای دیگر فرستاده شدند. جو حاکم و مطلق ناظر بر فضای فیلم کاملا به سمت محمد ولد الصلاحی است و او را موردحمایت قرار می‌دهد؛ اثری خوش‌رنگ و لعاب که از نظر زیباشناسی هم خوب عمل کرده و قاب‌های صلاحی را دقیق‌تر ترکیب‌بندی کرده‌ تا بتواند تاثیر لازم را بر بیننده بگذارد.

این فیلم سعی دارد زاویه نگاهی سه‌جانبه داشته باشد و توجه خود را میان سه رکن وکیل (با بازی جودی فاستر)، مامور ارتشی (با بازی بندیکت کامبربچ) و محمد (با بازی طاهر رحیم) تقسیم کند؛ اما ناشیانه بودن این تقسیم‌بندی باعث شده نتیجه‌ای عکس بدهد. مامور ارتشی خیلی معقولانه و منطقی کنار می‌کشد و همه‌چیز به کمک محمد می‌آید. اگر مبنای ساخت این فیلم را فارغ از هر سیاستی در نظر بگیریم، اولین علت ساخت آن ایجاد نوعی نگاه ساده‌لوحانه به زندان‌های بدون مجوزی است که نه کسی از سرنوشت زندانیان آن آگاه می‌شود و نه دادگاهی برای رسیدگی به جرائم آنها برگزار می‌شود. این فیلم در حال و هوای آخرین دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا ساخته شد و مثل غالب آثار هالیوود در این دوره، یک تم دموکرات و ضدجمهوری‌خواه داشت. چنان‌که می‌دانیم شاید در هیچ دوره‌ای سینمای آمریکا تا این حد آغشته به تم‌های سیاسی-جناحی نبوده است اما پیش از این و در سال ۲۰۱۲ فیلمی ساخته شد به نام «30 دقیقه پس از نیمه‌شب» که درباره ترور بن‌لادن توسط ماموران سیا بود و رویکردی کاملا متضاد با فیلم موریتانیایی داشت. در آن فیلم به بسته شدن زندان گوانتانامو توسط باراک اوباما طعنه‌های تلخی زده می‌شد و همین‌طور به قانون ممنوعیت شکنجه برای اعتراف‌گیری از مظنونان. چنان‌که در رسانه‌های خود آمریکا هم به‌طور رسمی اعلام شده است، 30 دقیقه پس از نیمه‌شب یکی از همکاری‌های لانگلی (اشاره به مقر اصلی سازمان سیا) و هالیوود (سینمای آمریکا) بود و نشان می‌داد ماموران سیا به واقع چه موضعی در برابر این قضیه داشتند. حالا اما موریتانیایی فیلمی است که برخلاف فیلم‌های سفارشی سازمان سیا، به نوع دیگری منافع ملی آمریکا را پیگیری می‌کند و به متمم اول قانون اساسی ایالات‌متحده اشاره دارد که جزء افتخارآمیزترین مسائل موردتاکید در ادبیات و سینمای آمریکاست؛ قانونی که به آزادی بیان در ایالات‌متحده دلالت می‌کند. متمم اول قانون اساسی ایالات‌متحده آمریکا قانونی است که حکومت را از وضع قوانین برای تثبیت یک دین به‌عنوان دین رسمی، ممنوع کردن اعتقاد آزادانه به ادیان، محدود کردن آزادی بیان، حق تجمع صلح‌آمیز یا حق شکایت به‌منظور جبران خسارت‌ها از سوی دولت بازمی‌دارد. این متمم که در ۱۵ دسامبر ۱۷۹۱ تصویب شد، یکی از 10 متممی بود که منشور حقوق ایالات‌متحده آمریکا را شکل دادند. عبارت متمم اول یا اصلاحیه اول که در نوشته‌ها یا اقوال آمریکایی‌ها فراوان به چشم می‌خورد، برای ساکنان این کشور یکی از مهم‌ترین مایه‌های غرورآفرین است.

فیلم‌هایی که براساس تاکید بر وجود آزادی بیان در ایالات‌متحده و با اشاره به متمم اول قانون اساسی این کشور یا الحاقیه‌های بعدی آن ساخته شده‌اند را در پنج دسته می‌توان تقسیم کرد؛ آزادی مذهب، آزادی جنسی، رونق سخنرانی‌های سیاسی در آمریکا، آزادی مطبوعات و نقش تلویزیون در آزادی بیان. حتی فیلم‌های کاملا دادگاهی هم با اینکه در این فهرست قرار نمی‌گیرند، به‌نوعی مخاطب را به آزادی بیان در ایالات‌متحده ارجاع می‌دهند. البته بعضی از فیلم‌های دادگاهی هم هستند که به‌دلیل پررنگ بودن عنصر نطق در آنها، جزء دسته ‌فیلم‌های مرتبط با رونق سخنرانی‌های سیاسی در آمریکا قابل ‌ارزیابی‌ هستند. این فیلم هم به آزادی بیان در آمریکا اشاره می‌کند و در ضمن نشان می‌دهد حتی اگر خود همین سیستم در حق شما ظلم کرده باشد، با توسل به نگاه عادلانه‌ای که در قانون آن وجود دارد، می‌توانید از این ظلم رهایی پیدا کنید. این حتی برای کسانی که شهروند خود آمریکا هم نیستند صدق می‌کند و اگر مشکلی در سیستم قضایی و اجرایی آمریکا دیده شد، توسط همان سیستم قضایی و اجرایی قابل‌حل است.

طاهر رحیم؛بازیگر نقش موریتانیایی

طاهر رحیم متولد چهارم جولای ۱۹۸۱ یک هنرپیشه فرانسوی-الجزایری و زاده شهر بلفور در شرق فرانسه است. اصالت خانواده او مربوط به منطقه وهران در کشور الجزایر است. طاهر رحیم یک بازیگر چندزبانه است و مهارت ویژه‌ای در تقلید لهجه‌ها و گویش‌های مختلف دارد. او علاوه‌بر زبان فرانسوی به زبان کرسیکایی، عربی، انگلیسی و اسکاتلندی هم تسلط دارد. رحیم، برای بازی در نقش محمد ولد صلاحی با استقبال منتقدان مواجه شد و نامزد دریافت جایزه گلدن‌گلوب و جایزه بفتا برای بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. عمده شهرت وی به خاطر نقش‌آفرینی در فیلم یک پیامبر به کارگردانی ژاک اودیار در سال ۲۰۰۹ در نقش مالک الجبناست که جایزه بهترین بازیگر در جشنواره فیلم سزار فرانسه را برای او به ارمغان آورد. یک پیامبر فیلمی بود که در میان منتقدان بسیار محبوب شد. راجر ایبرت، منتقد شیکاگو سان‌تایمز به این فیلم از چهار ستاره، چهار ستاره داد و آن را قابل‌احترام‌ترین فیلم فرانسوی معرفی کرد. این فیلم همچنین توانست نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کند و به ترتیب در سایت‌های IMDb، متاکریتیک و روتن‌تومیتوز به امتیازهای ۸٫۱، ۸۹ درصد و ۹۷ درصد از ۱۰۰ رسید. یک پیامبر در نظرسنجی معتبر سالیانه نشریه سایت‌اندساوند به‌عنوان بهترین فیلم سال ۲۰۰۹ سینمای جهان برگزیده شد.

او همچنین بازیگری نقش سمیر در فیلم گذشته اصغر فرهادی را در رزومه هنری خود دارد. گذشته (Le Passé) یک فیلم درام فرانسوی محصول سال ۲۰۱۳ به کارگردانی اصغر فرهادی است که برای اولین‌بار در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۳ اکران شد. برنیس بژو، طاهر رحیم و علی مصفا از بازیگران اصلی این فیلم هستند. زبان فیلم گذشته فرانسوی است و در پاریس تصویربرداری شده‌. این فیلم نامزد نخل طلا در جشنواره فیلم کن شد و درنهایت بازیگر نقش اول زن آن، برنیس بژو موفق به دریافت این جایزه شد. همچنین گذشته به‌عنوان نماینده سینمای ایران به بخش فیلم‌های غیرانگلیسی‌زبان اسکار ۲۰۱۳ انتخاب شد. این فیلم جوایز متعددی همچون جایزه ویژه هیات ملی بازبینی فیلم و جایزه کلیسای جهانی جشنواره کن را دریافت کرد. طاهر رحیم قرار است به همراه آن‌هاتوی در فیلم آینده ربکا میلر به نام او آمد (پیش‌تولید در جولای 2021) نقش‌آفرینی کند.

کوین مک‌دانلد از مستندی در دفـاع از صهیونیسم تا فیلمی تظلم‌خواهانـه برای سلفی‌ها

او یک کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده بریتانیایی است. کوین مک‌دانلد در گلاسکو اسکاتلند متولد شد. پدربزرگش فیلمسازی یهودی و مجارستانی بود و او کار خود را با بیوگرافی پدربزرگش، تحت‌عنوان زندگی و مرگ یک فیلمنامه‌نویس (1994) آغاز کرد. کوین پس از ساخت مجموعه مستندهای بیوگرافیک، یک روز در سپتامبر (1999) را کارگردانی کرد. فیلم مستندی درمورد قتل ورزشکاران اسرائیلی در المپیک 1972 مونیخ که احتمالا بارزترین ویژگی این فیلم، مصاحبه طولانی با جمال الغاشی، آخرین بازمانده شناخته‌شده تروریست‌های مونیخ بود. این فیلم نهایتا برنده اسکار بهترین مستند شد؛ مستندی سیاسی با تحسین‌ها و جوایزی سیاسی که سعی داشت اعتبار و ترحمی دوچندان را برای اسرائیل بخرد. کشتار مونیخ، نتیجه حمله‌ای بود که به‌ وسیله‌ اعضای گروه فلسطینی «سپتامبر سیاه»، در جریان بازی‌های المپیک 1972 مونیخ در آلمان غربی، علیه اعضای گروه ورزشی رژیم اشغالگر فلسطین انجام شد. این تهاجم در واکنش به بازگرداندن ورزشکاران فلسطینی به فلسطین توسط مقامات اسرائیلی صورت گرفت و هدف مهاجمان و گروگانگیران، ممانعت ورزشکاران رژیم صهیونیستی از شرکت در بازی‌های المپیک بود، نه کشتن آنها. همزمان با بازی‌های المپیک مونیخ، صدها نفر از فلسطینیان در زندان‌های مخوف و بدنام اسرائیل محبوس بودند و اعضای گروه فلسطینی «سپتامبر سیاه» خواهان آزادی آنها شدند. به‌دنبال مقاومت دولت اسرائیل در برابر خواسته گروگانگیران (آزادی زندانیان فلسطینی) پلیس آلمان، با مشارکت موساد وارد عمل شد و موجبات کشته شدن چندین ورزشکار اسرائیلی و یک پلیس آلمانی را فراهم آورد. یک روز پس از این واقعه، حملات هوایی اسرائیل به لبنان و سوریه و فلسطین آغاز شد که به کشته‌شدن 200 تا 500 غیرنظامی بی‌گناه انجامید. در شب ۹ آوریل و اوایل صبح ۱۰ آوریل ۱۹۷۳، یگان‌های نیروهای ویژه ارتش اسرائیل همزمان به هدف چند سازمان آزادی‌بخش فلسطین در بیروت و صیدا، لبنان حمله کردند. به‌طور کلی این عملیات بخشی از عملیات خشم خدا، تلافی اسرائیل برای قتل‌عام مونیخ در بازی‌های المپیک تابستانی در سال ۱۹۷۲ تلقی می‌شود که در پی آنها صدها زن و کودک و مردم غیرنظامی به خاک و خون کشیده شدند. این کارگردان همچنین در رزومه هنری خود آثار دیگری دارد که آخرین اثر اکران شده‌ او فیلم درام دادگاهیThe Mauritanian محصول سال 2021 است.

تکمله‌ای تــاریخی درباره جنگی 20سـاله

  آمریکا که بخش عمده‌ای از عمر چندصدساله خود را مشغول جنگ‌افروزی و لشکرکشی به اقصی نقاط دنیا بوده است، پس از 11 سپتامبر چندین جنگ را ازجمله در افغانستان و عراق به‌راه انداخت که به‌قول دونالد ترامپ هزینه‌ای هفت‌تریلیون دلاری بر دوش این کشور گذاشته است. موسسه واتسون دانشگاه براون درباره هزینه‌های پس از 11 سپتامبر 2001 تا سال مالی 2020 تحقیقی را انجام داده که نشان می‌دهد آمریکا دست‌کم 6 تریلیون و 400 میلیارد دلار هزینه کرده است. در خشونت‌های جنگی در این بازه زمانی به‌ویژه در افغانستان، عراق، پاکستان، سوریه و یمن دست‌کم 800هزار نفر جان باخته‌اند. طبیعتا تعداد بسیار بیشتری از این رقم کشته و زخمی به جا مانده اما طبق آمار باید به این ارقام بسنده کرد. در آنچه «جنگ با تروریسم» خوانده شد، از سال 2001 تا به حال حدود 335هزار غیرنظامی در منطقه جان خود را از دست داده‌اند. پس از وقوع حادثه 11 سپتامبر 2001، این کشور تحت‌عنوان سیاست «جنگ با تروریسم» به کشورهای مختلف حمله کرده و حالا با به دست گرفتن قدرت رسانه‌ای سعی دارد از این برگ‌برنده خود محافظت کند. ویلیام اودوم، مدیر آژانس امنیت ملی آمریکا در دولت رونالد ریگان در این باره می‌گوید: «همان‌گونه که بسیاری از منتقدان تاکید کرده‌اند، تروریسم یک دشمن نیست، بلکه یک تاکتیک است، چون آمریکا خودش ید طولایی در حمایت از تروریست‌ها و استفاده از تاکتیک‌های تروریستی دارد.»