علی مزروعی، روزنامهنگار: در بیانیه مشترک جو بایدن و مصطفی الکاظمی صحبت از خروج آمریکا شده است اما باید به بررسی و موشکافی تعابیر این خروج پرداخت. مساله خروج آمریکا نهتنها درباره عراق بلکه درباره غرب آسیا مطرح شده است؛ این موضوع نشان میدهد که خروج واشنگتن از عراق را باید بهنوعی با خروج آمریکا از منطقه مرتبط دانست. خروج آمریکا اما مشخصا دارای ابعاد صرفا فیزیکی نیست زیرا واشنگتن تحت هر شرایطی سعی خواهد کرد پایگاههایش در منطقه را حفظ کند؛ همانگونه که درباره عراق نیز کاخ سفید میگوید قصد دارد نیروهای رزمی خود را از این کشور خارج کرده اما همچنان به صورت آموزشی حضور داشته باشد.
هنگامی که با وجود حضور فیزیکی بخشی از نیروهای آمریکایی در منطقه از «خروج» صحبت میشود باید دانست که این موضوع امری مطلق نیست بلکه نیازمند نگاه نسبی است. همچنین در بررسی ابعاد میتوان دریافت خروج آمریکا از منطقه الزاما به صورت فیزیکی نیست بلکه از جهات ذهنی دارای اهمیت است.
آمریکاییها در طول چند دهه اخیر در مناطق زیادی حضور داشتهاند اما در این مناطق رویکردی تهاجمی نداشتهاند. بهطور خاص در طول 4 دهه اخیر واشنگتن علیرغم حضور نیروهای سنگین نظامی در جنوب شرق آسیا وارد جنگ و درگیری نشده است. در اروپا نیز آمریکا به جز مقاطعی کوتاه که به تنشهای بالکان ورود کرده، رویکردی تهاجمی نداشته است. این مساله تا حد زیادی درباره آفریقا و قاره آمریکا نیز صادق است. اما در مقابل غرب آسیا در طول این سالها شاهد انواع اقدامات تهاجمی آمریکا بوده است. در سال 1980 گروه بزرگی از کماندوهای آمریکایی وارد صحرای طبس در مرکز ایران شدند تا بهسمت تهران حرکت کرده و در پایتخت ایران دست به انجام عملیات بزنند. در سال 1388 آمریکا در عملیات موسوم به «آخوندک» به تاسیسات نفتی و نیروی دریایی ایران حمله کرد. در سال 1991 آمریکا با 800 هزار نیرو به عراق حمله کرد و در سال 2001 افغانستان را اشغال کرد. در سال 2003 نیز عراق توسط واشنگتن اشغال شد. آمریکاییها پس از اشغال این دو کشور به مدت دو دهه درگیر جنگ عراق و افغانستان بودند. آمریکاییها سال 2011 پس از شکست از گروههای مقاومت عراق این کشور را ترک کردند ولی پس از مدتی در سال 2014 به بهانه حضور داعش مجددا به عراق آمدند و درگیر مسائل این کشور شدند. آمریکاییها به سوریه نیز پس از بحران این کشور ورود کرده و در شرق این کشور مستقر شدند. این تعداد و حجم از عملیاتهای نظامی نشاندهنده رویکرد بیسابقه و تهاجمی واشنگتن نسبت به غرب آسیاست؛ آن هم درحالی که واشنگتن اساسا به چنین رویکردی در برخی مناطق جهان نزدیک نیز نشده بود. آمریکا در دیگر مناطق جهان نیز دهها هزار سرباز مستقر کرده بود اما رویکردی برای استفاده تهاجمی از آنها نداشت اما از هر تعداد سربازی که در غرب آسیا داشت استفاده تهاجمی میکرد. واشنگتن امروزه پس از شکست در نقشههایش در غرب آسیا، تلاش دارد رویکرد تهاجمی خود را در این منطقه کنار بگذارد. به بیانی روشنتر عقبنشینی آمریکا از منطقه، عقبنشینی از رویکرد تهاجمی است، نه آنکه تمام نیروهایش را از غرب آسیا تخلیه کند. البته باید توجه داشت که تغییر رویکرد تهاجمی اثراتی بزرگ روی تعداد سربازان آمریکایی حاضر در منطقه نیز خواهد گذاشت و باعث خواهد شد آنها از بسیاری از نقاط درگیری خارج شده و در مکانهایی امن متمرکز شوند.
خروج یک معنای مشخص دارد. این فرآیند که بخشی از نیروها خارج شوند ولی بخشی دیگر همچنان حضور داشته باشند از نظر فیزیکی، کاهش نیرو به حساب میآید. آمریکا در 38 کشور جهان دارای پایگاه نظامی است اما دلیل اینکه در بیشتر این مناطق درگیر چالش نبوده، تلاش واشنگتن برای عدم ورود به درگیریهای مستقیم بوده است. کاخ سفید در این مناطق از حضور نظامی خود سعی داشت تا نفوذی در عرصههای سیاسی پیدا کند. بهعنوان مثال حضور آمریکا در ژاپن و کرهجنوبی آنقدری حساسیت برانگیز نیست که حضور این کشور در عراق و سوریه حساسیتزاست. در ژاپن و کره دهها هزار نظامی آمریکایی بدون رویکرد تهاجمی نسبت به اوضاع منطقه حاضر هستند اما در دو کشور عراق و سوریه با وجود تعداد کمتر سربازان آمریکایی، رویکرد تهاجمی واشنگتن باعث شده تا کاخ سفید خود را وسط میدان جنگ ببیند. اما آیا این مساله باعث شده که کاخ سفید قدری از مواضعش در منطقه کوتاه آید؟
آمریکا برای حضور در کشورهای زیادی مجوز نظامی از دولتها اخذ نکرده است بلکه با اشغالگری در این کشورها مستقر شده است. آنچه باعث تغییر رویکرد تهاجمی آمریکا در منطقه میشود رویکردهای خنثیکننده مقاومتی مردم کشورهای منطقه است. هنگامی که آمریکا پس از اقدامات تهاجمی در عراق، سوریه یا کشوری دیگر پاسخی نظامی دریافت کند میفهمد که دستانش در منطقه باز نیست. از سوی دیگر منطقه در سالهای اخیر همانند یک تارعنکبوت شده است. آمریکا در چنین شرایطی اگر پای خود را در هر قسمتی بگذارد، باید بداند که احتمال دارد این پا، آن را به جنگی منطقهای بکشاند.