امیرحسین پناهی، عضو شورای مرکزی اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل: شاخصه مهمی که وزیر علوم دولت جدید باید داشته باشد، درک فضای جدید دانشجویان است. دانشجویان ورودی جدید و تا دوسال قبل درزمره دانشجویانی هستند که فضای دانشگاه را بهصورت حضوری درک نکردند و ازسوی دیگر اکثرا متولدین دهه 80 هستند و یک اختلاف نسلی بهواسطه تغییر دغدغهها، گستره فضای مجازی، تغییر رویکرد تربیتی و فضای جامعه بین دانشجویان دهه 70 و 80 وجود دارد که باید بین اساتید، دانشجویان جدیدالورود و دانشجویان سابق این مساله بالانس و مدیریت شود. قرنطینه و کرونا بهخودی خود موجب تشدید سیطره فضای مجازی شد، به همین سبب وزیر علوم جدید باید با این اختلاف نسل آشنا باشد و این شکاف نسلی را پر کند. اولویتهای وزیر علوم جدید در دو بخش آموزشی و فرهنگی دانشجویی قابلطرح است. در بخش آموزش باید توجه داشت که به یک بازنگری جوی در سرفصلهای درسی همه رشتهها نیازمندیم. شاید عکسها در کتابها بهروز شده باشند، اما کاربرد قدیم خود را ندارند. برای مثال در رشتههای فنی خیلی از زبانهای برنامهنویسی بهروز و کاربردی شده، ولی برخی دانشگاهها یک زبان برنامهنویسی قدیمی را هنوز آموزش میدهند و هیچ تغییری نکردهاند. این بازنگری در رشتههای علومانسانی هم به طریق اولی باید انجام شود و باید با هدف بهینه شدن دوران تحصیل باشد و در تعداد واحدها نیز باید نگاه دوباره شود. برای مثال لزومی ندارد همه رشتهها بین ۱۲۰ تا ۱۴۰ واحد را به هرقیمتی که شده بگذرانند. پذیرش دانشجو در دانشگاه و مساله کنکور توسط وزیر علوم آینده باید بهصورت جدی دیده شود. نحوه پذیرشی که امروز در دانشگاهها داریم، به هیچ نحوی متناسب با نیازهای کشور نیست. اوایل دهه ۸۰ یک بازنگری در پذیرش دانشجویان و افزایش پذیرش در رشتههای فنی مهندسی داشتیم که بعد از آن این مساله دیگر کنترل شد و هنوز به همان روال سابق پذیرش انجام میشود، درصورتیکه فضای جامعه و نیازهای جامعه بهشدت تغییر کرده، اما هیچگونه نظارتی بر پذیرش آن صورت نمیگیرد، درنتیجه با فارغالتحصیلان بیکاری روبهرو هستیم که ناچار بهسراغ مشاغل متفاوت از رشته خود میروند. به همین جهت نیاز به همسانسازی میان ورودی و خروجی دانشگاه وجود دارد که از وظایف وزیر علوم است. از دیگر مسائلی که وزیر علوم جدید باید به آن توجه داشته باشد، ارتباط بین پایاننامهها و صنعت و درواقع ارتباط دانشگاه با صنعت است. متاسفانه امروز دانشگاه در برخی موارد با مقوله پایاننامه سفارشی مواجه است، بهطوریکه برخی پایاننامههای خود را به میدان انقلاب میبرند و با پرداخت پول کار خود را به افراد دیگر میسپارند و فعالیت تخصصی توسط خود آنها انجام نمیشود و برخی دیگر نیز به توصیه اساتید موضوعات راحتی را انتخاب میکنند که برای آن استاد مهم است و ازسوی دیگر موجب ایجاد رزومه برای استاد میشود. نظارت بر پایاننامهنویسی و هدایت موضوع پایاننامهها بهسمت نیاز جامعه بسیار مهم است.
نظام رتبهبندی اساتید نیز به بازنگری جدی در وزارت علوم آینده نیاز دارد و باید به مسائلی غیر از مقاله مثل ارتباط استاد با صنعت و مسائل و نیازهای روز و میزان کارآمد بودن سرفصلهای تدریسی توسط اساتید توجه شود، نه اینکه کمیت مقاله و پایاننامه ملاک ارزشیابی باشد. همچنین جوانگرایی در جذب هیاتعلمی و اساتید نیز از دیگر مسائلی است که باید موردتوجه قرار بگیرد.
وزیر علوم جدید باید توجه داشته باشد که آموزش مجازی بعد از واکسینه شدن مردم پایان پیدا نکند و همچنان ادامه داشته باشد و کیفیت آن نیز بهبود پیدا کند؛ چراکه با آموزش مجازی بسیاری از مشکلات برای تحصیل مرتفع شد.