فرهیختگان: 31 آگوست 2021 (9 شهریور) ماموریت نظامی آمریکا در افغانستان پس از 20سال حضور نظامی در این کشور بهطور رسمی به پایان میرسد. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا که تلاش میکند برنامه خروج از افغانستان را سریعتر از زمان پیشبینیشده به پایان برساند، گفته است «با توجه به اینکه آمریکا به اهداف خود در جنگ افغانستان رسیده»، نیروهای ایالاتمتحده بهطور کامل از این کشور خارج میشوند. بایدن پنجشنبه در نشست خبری خود هدف آمریکا از جنگ افغانستان را «مقابله با تروریستهای حادثه ۱۱سپتامبر، مجازات بنلادن و جلوگیری از تبدیل افغانستان به پایگاه تروریستها» خواند و مدعی شد واشنگتن به این اهداف رسیده است.
جنگ افغانستان کمتر از یکماه پس از حمله به برجهای دوقلو در آمریکا آغاز شد. در میانه مهرماه سال80 (7اکتبر 2001) جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا در یک سخنرانی برای مردم آمریکا اعلام کرد وی فرمان آغاز حمله به افغانستان را صادر کرده است. بوش که در کاخسفید صحبت میکرد اعلام کرد انگلستان نیز در این حملات که از حمایت بیش از 40کشور برخوردار است، شرکت دارد. او این سخنرانی را با جمله «صلح و آزادی پیروز خواهد شد» به پایان رساند. آن روز که فرمان حمله به افغانستان با نام رسمی عملیات بلندمدت آزادی صادر شد، هیچکس گمان نمیکرد نبرد با یک گروهک که فاقد سلاحهای پیشرفته هستند، بیش از چندهفته یا چندماه به درازا بینجامد. اما دو دولت بوش به پایان رسیدند و موفقیتی کسب نشد، دولت اول و دوم باراک اوباما نیز کاری از پیش نبردند تا نوبت به دونالد ترامپ رسید. او که ناکامی روسایجمهور پیشین و پیشرویهای طالبان را دیده بود، از در صلح با این گروهک وارد شد ولی او نیز نتوانست پرونده افغانستان را به بایگانی بفرستد تا جو بایدن چهارمین رئیسجمهور بیاید و بدون توجه به آن چیزی که آمریکا در افغانستان بهدنبال آن بود، بهجای بستن پرونده افغانستان، جان سربازان آمریکایی را بردارد و از افغانستان فرار کند. این خروج در تداوم توافقی بود که دونالد ترامپ با طالبان امضا کرده بود. بر پایه آن توافق، درصورت خروج آمریکا از افغانستان، طالبان حملاتش را علیه نیروهای آمریکایی متوقف میکرد. جو بایدن در سخنرانی خود به این موضوع نیز اشاره کرد و گفت: «20سال تجربه به ما ثابت کرده است که ادامه جنگ دیگر راهحل بحران افغانستان نیست. تصمیم ما برای خروج از افغانستان، دلیل اصلی توقف حملات طالبان علیه نیروهایمان بود.» این اظهارات درحالی ازسوی بایدن مطرح میشود که 2دهه قبل آمریکا به افغانستان حمله کرد تا طالبان را از میان بردارد اما اکنون نهتنها نتوانسته طالبان را از بین ببرد که این گروهک در هفتههای گذشته و با جدی شدن خروج آمریکا، بهسرعت مناطق مختلف این کشور را تحت کنترل خود درآورده و نگرانیهایی از شکلگیری یک جنگ داخلی در این کشور تقویت شده است. آنگونه که بایدن گفته «طی دو دهه جنگ در افغانستان بیش از دوهزار و ۴۰۰نیروی آمریکایی کشته و بیش از ۲۰هزار و ۷۰۰نیروی دیگر زخمی شدهاند و تعداد نامشخصی با آسیبهای روانی به خانه بازگشتهاند.» او با این مقدمه گفته است: «نسل دیگری از آمریکاییها را به جنگ افغانستان نخواهم فرستاد.» این اظهارات بایدن نشان میدهد که بیدلیل نیست افغانستان بهعنوان «قبرستان امپراتوریها» شناخته میشود. یونانیان باستان، مغولها، انگلیسیها، اتحاد جماهیر شوروی و اخیرا ایالاتمتحده آمریکا همه به افغانستان حمله کردهاند اما جاهطلبیهای آنها و خون سربازانشان در زیر شن و ماسه افغانستان مدفون شدند. در این بین اما آنچه برسر آمریکاییها آمد، جالبتر از سایر متجاوزان بود. آنها در سال2001 با همان نیرویی جنگیدند که خودشان آن را ساخته و پرداخته بودند. طالبان محصول برنامهریزی مشترک آمریکا با پاکستان و برخی کشورهای عربی حوزه خلیجفارس برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی بود. اگرچه بعد از خروج شوروی از افغانستان، نگرانیهایی درباره گروهکهای مسلح در افغانستان وجود داشت اما آمریکا به آن توجهی نداشت تا اینکه حادثه 11سپتامبر اتفاق افتاد و بهانه لشکرکشی به این کشور را به جورج بوش داد. البته این لشکرکشی هزینه سنگینی را روی دوش مردم آمریکا گذاشت. طبق گزارشی که روزنامه نیویورکتایمز در دسامبر۲۰۱۹ منتشر کرد، آمریکا در 19سال حضورش در افغانستان، ۲تریلیون دلار هزینه کرده است ولی این هزینه سنگین که با آن میتوانست تمام افغانستان را بازسازی کند، با تسلط طالبان بر افغانستان بر باد رفت.
هدف آمریکا چه بود؟
اظهارات اخیر جو بایدن درباره جنگ افغانستان، صرفا تلاشی بود تا او به شکست آمریکا در این جنگ اعتراف نکند. اگر جای او دونالد ترامپ در کاخسفید بود، حتما به این شکست اعتراف میکرد اما او نمیتواند؛ چراکه بایدن بهعنوان یک سناتور با اکثر تصمیمات جورج دبلیو بوش موافق بود. بایدن از حامیان حمله نظامی به افغانستان و عراق بود و به همین دلیل نمیخواهد مستقیم از شکست آمریکا در این کشورها بگوید. او از یکسو از تحقق اهداف آمریکا میگوید و ازسوی دیگر میگوید «دولت افغانستان باید بهدنبال توافق با طالبان باشد و به آنها اجازه دهد همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند.» اما بر چه مبنایی باید خروج آمریکا از افغانستان را شکست نامید؟ برای پاسخ به این سوال باید به اهدافی که دولت بوش بهخاطر آن به افغانستان حمله کرد، پرداخت. بوش خواهان آن بود که طالبان تمام رهبران القاعده و تمام افراد خارجی زندانی در بند طالبان را به ایالاتمتحده تحویل دهد، تمامی کمپهای تروریستی بسته شوند وتمامی تروریستها و حامیان آنها معرفی و به مقامات تحویل داده شوند. همچنین قرار بود به ایالاتمتحده اجازه دسترسی به تمام کمپهای تروریستی و بررسی آنها داده شود. بایدن اما در سخنرانیاش این اهداف را تقلیل داد و تاکید کرد در هیچ لحظهای نمیتوان گفت که ماموریت تمام شده است. او افزود: «تنها از آن جهت که ما اسامه بنلادن را به چنگ آوردیم و دیگر تروریسم از آن نقطه از جهان نشأت نمیگیرد، ماموریت تمام شده است.» اما اگر اهداف آمریکا چنین چیزی بوده، طبیعتا آمریکا باید سال 2011 و پس از کشته شدن اسامه بنلادن، از افغانستان خارج میشد نه در سال2021 که طالبان بیش از 80درصد افغانستان را تصاحب کرده است و رفتهرفته میرود تا دوباره همان امارت سابق را در افغانستان برپا کند. رئیسجمهور آمریکا با اشاره به اوضاع جاری در افغانستان گفت او به طالبان باور ندارد، اما به ظرفیت نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان باور دارد. رئیسجمهور ایالاتمتحده در برابر خبرنگاران اعتراف کرد طالبان از زمان سقوط رژیمشان در سال۲۰۰۱ بهبعد هیچ زمانی مانند امروز قوی نبودهاند، اما او افزود که تصرف قدرت توسط طالبان «اجتنابناپذیر» نیست. این درحالی است که رویترز به نقل از منابع آگاه در دولت آمریکا گزارش داده که جامعه اطلاعاتی آمریکا معتقد است ارتش افغانستان درحال حاضر ضعیف است و چشمانداز بقای دولت کابل در کوتاهمدت امیدوارکننده نیست.
بایدن در شرایطی حاضر به خروج از افغانستان شده که جورج بوش در کتاب خاطراتش با عنوان «مواقع تصمیم» درمورد خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان نوشته بود: «...یگانه راهی که طالبان و القاعده بتوانند دوباره به افغانستان نفوذ کنند، این است که نیروهای آمریکایی آن کشور را ترک کنند. خیلی نگرانم اگر به افراطیها اجازه داده شود و آنها بتوانند در این کشور احیای قدرت کنند، پیامدهای ناگواری را در پی خواهد داشت؛ مانند تهدید زنان و دختران به نوکرصفتی و سلب اجازه تحصیل از آنها، سوزاندن مکتبها و درنهایت تسلیم کردن دستاوردهای 9سال گذشته به دست آنها و در نتیجه، هرجومرج، خانه جنگی، رسیدن طالبان به قدرت، ساختوساز پناهگاههای امن القاعده و درنهایت حملههای مشابه کابوس یازدهم سپتامبر. در کنار این همه، امنیت ما با خطر مواجه خواهد شد؛ پس سپردن این همه دستاورد به باد فراموشی، اشتباه وحشتناک و بزرگی خواهد بود.» جدا از اهدافی که آمریکا در افغانستان آن را دنبال میکرد، واشنگتن اهداف بلندپروازانهای را در خارج از افغانستان دنبال میکرد. حمله به عراق بخش مهمی از دومینوی بلندپروازانه بوش جمهوریخواه بود. اگر طبق برنامهریزی آمریکاییها تحولات در افغانستان و عراق پیش میرفت، برنامه اصلی آنها در منطقه به اجرا درمیآمد. شاید بتوان گفت هدف سوم در این برنامه، ایران بود. بوش در این کتاب نوشته است: «به وزارت دفاع آمریکا –پنتاگون- دستور دادم برای توقف بمب ساعتی هستهای ایران عملیات نظامی را طراحی کنند و اینکه درصورت حمله به چه ابزاری نیاز داریم؟» به نوشته رئیسجمهوری پیشین آمریکا، میان مشاورانش دراینباره اختلافنظر وجود داشته است زیرا برخی معتقد بودند عملیات نظامی میتواند به شعلهور شدن احساسات ضدآمریکایی منجر شود. اما پیش از آنکه این برنامه عملیاتی شود و آمریکا بتواند اوضاع را در افغانستان و عراق مدیریت کند، تهران با هدایت سردار حاجقاسم سلیمانی، بهصورت جدی وارد منطقه شد و افغانستان و بهویژه عراق را تبدیل به باتلاقی بزرگ برای آمریکاییها کرد. تبعات ناکامی در عراق و زمینگیر شدن آمریکاییها در این کشور، در افغانستان نیز فضا را تغییر داد تا شکست ابرقدرت نظامی جهان، تبدیل به یک هدف در دسترس شود. تهران با این هوشیاری و رزمایشهای متنوع و همچنین تولید موشکهای پیشرفته، توانست آمریکا را متوقف کند.
در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید: