تاریخ : Thu 08 Jul 2021 - 01:43
کد خبر : 57033
سرویس خبری : سیاست

طالبان و تغییر تاکتیکی زیرکانه

مجتبی خراسانی:

طالبان و تغییر تاکتیکی زیرکانه

در چند ماه و به‌ویژه در چند هفته گذشته، برخی در ایران از تغییر رفتار طالبان نسبت به دو دهه پیش می‌گویند، اما آنها نه‌تنها هیچ ابزار قابل اعتنایی برای اثبات این گزاره ندارند و نمی‌توانند اثبات کنند که این تغییر رفتار یک «تاکتیک» است یا ناشی از یک دگردیسی در این گروهک. نه‌تنها این افراد که حتی ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان نیز گزاره‌های قابل اعتنایی در این باره ندارد.

مجتبی خراسانی، روزنامه‌نگار: اوضاع در افغانستان آشفته‌تر از آن چیزی است که در رسانه‌ها گزارش می‌شود. این را می‌توان در تمام 143 ولسوالی دید که گروهک طالبان در دوماه اخیر آنها را تصرف کرده است. منابع خبری می‌گویند این گروهک عزم تصرف شمال و شمال‌شرق افغانستان را کرده و بیشترین پیشروی را نیز در ولایت‌های شمال شرقی همچون بدخشان داشته است. این وضعیت احتمال تشدید ناامنی و یک جنگ داخلی مجدد را در افغانستان تقویت کرده و همین نیز باعث نگرانی کشورهای همسایه‌اش شده است. برهمین اساس نیز کشورهای همسایه افغانستان و حتی کشورهایی همچون ترکیه تلاش کردند تا با برگزاری گفت‌وگوهای بین‌الافغانی، راهی برای دستیابی به صلح پیدا کنند. دیروز چهارشنبه ایران نیز میزبان یکی از این نشست‌ها با حضور نمایندگان دولت افغانستان، شخصیت‌های عالی جمهوریت و هیات‌ عالی سیاسی طالبان در محل وزارت امور خارجه بود. در این نشست که چهار هیات افغان «هیات کمیسیون فرهنگی پارلمان افغانستان»، «هیات عالی‌رتبه سیاسی طالبان»، «هیات عالی‌رتبه سیاسی جمهوریت» و «هیات عالی ناظر بر روند تثبیت هویت اتباع» حضور داشتند، طرفین به بررسی راهکارهای دستیابی به صلح در افغانستان پرداختند. «یونس قانونی»، «کریم خرم»، «ارشاد احمدی»، «محمدالله بتاش»، «ظاهر وحدت» و «سلام رحیمی» اعضای هیاتی سیاسی هستند که از کابل به تهران آمده و نگاهی به این ترکیب نشان می‌دهد تقریبا این گروه از تمام اقوام و جهت‌ها نمایندگی کرده و می‌تواند تسهیل‌گر خوبی برای ادامه این گفت‌وگوها در آینده باشد. از سوی دیگر، رهبران ارشد سیاسی طالبان نیز به تهران آمده‌اند که این خود نشان از عزم جدی این گروه برای حاضرشدن در میز مذاکرات بین‌الافغانی دارد.  درباره جزئیات این نشست، خبری منتشر نشده است اما با توجه به روند پیش‌روی طالبان در افغانستان و خروج نیروهای بیگانه، به‌نظر نمی‌رسد این گروهک، میل چندانی به تقسیم قدرت با دیگر گروه‌ها و اقوام داشته باشد. اگرچه آنها در نشست تهران حضور پیدا کرده‌اند، اما نمی‌توان این حضور را به‌معنای جمع‌بندی آنها درباره بی‌نتیجه بودن جنگ و گزینه نظامی برای رسیدن به اهداف‌شان دانست. طالبان میل بازگشت به قدرت را دارد و اکنون می‌خواهد در این مذاکرات با توجه به پیشروی‌های خود، طرف یا طرف‌های مقابل را به این نتیجه برساند که قدرت را به‌صورت مسالمت‌آمیز به این گروهک تقدیم کنند و درعوض سهم ناچیزی از قدرت را در دست داشته باشند. به‌عبارت ساده‌تر، طالبان به این مذاکرات از موضع بالاتر روی آورده است و قصد دارد بدون زحمت، دیگران را راضی به همراهی با خود کند؛ چراکه درصورت مقاومت دیگران، احتمال دارد تسلط آنها بر تمام افغانستان، در یک بازه طولانی و نامشخصی اتفاق بیفتد و تداوم ناامنی، بار دیگر اسباب دخالت در این کشور را فراهم کند.

در چند ماه و به‌ویژه در چند هفته گذشته، برخی در ایران از تغییر رفتار طالبان نسبت به دو دهه پیش می‌گویند، اما آنها نه‌تنها هیچ ابزار قابل اعتنایی برای اثبات این گزاره ندارند و نمی‌توانند اثبات کنند که این تغییر رفتار یک «تاکتیک» است یا ناشی از یک دگردیسی در این گروهک. نه‌تنها این افراد که حتی ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان نیز گزاره‌های قابل اعتنایی در این باره ندارد. اینکه طالبان چه تفاوتی با دو دهه قبل کرده است، سوالی بود که در عصر روز گذشته در نشست مجازی با سخنگوی طالبان از مجاهد پرسیده شد. برای نگارنده که در آن جلسه به‌عنوان مهمان حضور داشتم، پاسخ سخنگوی طالبان درباره تغییر رفتار این گروهک بسیار پراهمیت بود، اما آنچه مجاهد گفت، چنین چیزی را نشان نمی‌داد. او در پاسخ به تغییر طالبان مدعی شد که در ابتدا این گروهک متشکل از افراد جوان 30ساله بوده ولی اکنون بعد از گذشت 20سال همه مسئولان طالبان، تجربه کسب کردند و پخته شدند. منظور او از این جمله، توجیه جنایاتی بود که طالبان تا پیش از سقوط در افغانستان مرتکب شده است. به‌عبارت ساده‌تر، مجاهد این جنایات را به‌پای جوان و ناپختگی عناصر طالبان نوشته است. موضوع دیگری که او به آن به‌عنوان فکت تغییر طالبان اشاره کرد، توسعه روابط سیاسی با کشورهای همسایه و سایر کشورهای جهان است. اگرچه رهبران طالبان در طول این دو دهه پخته‌تر شده‌اند و تغییراتی کرده باشند، اما در ایدئولوژی آنها تغییری ایجاد نشده و حداقل طالبان به‌وضوح به این تغییرات اشاره نکرده‌اند. در شرایط فعلی هیچ فکت و داده‌ای وجود ندارد که اثبات کند تغییر طالبان چیزی بیش از یک تاکتیک است. طالبان روتوش‌شده امروز، همان طالبان سابق، ولی گرفتار در تنگناهای سیاسی تحمیل‌شده است. آنها در شرایط فعلی که قدرت را به‌طور کامل در دست ندارند، نیم‌نگاهی به بازیگران خارجی موثر در افغانستان و قدرت‌های بین‌المللی دارند و از این‌رو از تکرار رفتارهای گذشته‌شان پرهیز می‌کنند. اینکه اگر امروز طالبان همچون سابق دست به جنایت نمی‌زند را نباید به‌پای تغییر بنیادین آن دانست؛ طالبان واقعی را باید پس از بازگشت به قدرت دید.