زهرا رمضانی، روزنامهنگار: کافی است چند دقیقهای در خیابانهای تهران قدم بزنید، آن وقت است که یکبهیک چالشهای این کلانشهر را از نزدیک لمس خواهید کرد. چالشهایی که البته صرفا مختص پایتخت کشور هم نیست و عموم شهرهای بزرگ در دنیای مدرن امروز با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند. آلودگی هوا و ترافیک را شاید بتوان دو مساله اصلی این روزهای شهرهای بزرگ دانست؛ مباحثی که نهتنها نفس مردمانی را که در این شهرها زندگی میکنند به شمارش انداخته، بلکه عمر آنها را هم در خیابانها و پشت چراغهای قرمز راهنمایی و رانندگی تلف میکند. صدای بوق گوشخراش ماشینها، بوی نامطبوع هوا و فاضلاب از یکسو، ساختمانهای سربه فلک کشیده در مقابل بافت فرسوده، خیابانهای پردستانداز، جویهایی که جولانگاه موشها شدهاند و... همگی تصاویری هستند که حتما هر کداممان در روز بارها آنها را میبینیم. مسائلی که سروسامان دادن به آنها تنها از دست مدیریت شهری برمیآید، اما به نظر میرسد مسئولان مدیریت شهری در کلانشهر تهران، آنطور که انتظار میرود توجهی به این مباحث ندارند. نادیده گرفتن عمده مشکلات شهر تهران درحالی است که امروز دنیا بهسمت شهر هوشمند حرکت کرده و دانشگاهها هم نقش بسزایی در پیشبرد این مهم دارند. مراکز آکادمیک که بازوان علمی و پژوهشی کشورها به شمار میروند، میتوانند راهکارهای قابل اجرا و مطمئنی برای رفع چالشهای مختلف در حوزههای متنوع ارائه کنند، اما به نظر میرسد در حوزه مدیریت شهری با همه مشکلاتش نیز مانند دیگر بخشهای کشور، چندان تمایلی برای استفاده از تجربیات دانشگاهیان وجود ندارد. در این گزارش سراغ فعالان حوزه مدیریت شهری و استادان شهری رفتیم تا برایمان از چالشهای شهری و نقش مراکز آکادمیک در رفع آنها بگویند.
عضو جامعه مهندسان مشاور معماری و شهرسازی:
راهکارهای حل مشکلات شهری در قفسه کتابخانههای دانشگاهی خاک میخورند
نوا توکلیمهر، پژوهشگر شهرساز و عضو جامعه مهندسان مشاور معماری و شهرسازی، با تاکید بر اینکه ترافیک و آلودگی هوا از مهمترین چالشهای مدیریت شهری در ایران و بهخصوص تهران به شمار میرود، گفت: «این دو مقوله خود هم علت برخی مشکلات و مسائل شهری و هم معلول برخی آسیبها و کژیها در سیستم تصمیمسازی هستند؛ ما دچار یک خطای راهبردی هستیم که مسائل شهری را از هم منفک، جدا و لایهلایه کرده و در این جداسازی، بنابر تشخیصهای مقطعی، گاها سلیقهای، صرفا به چند مورد آن رسیدگی میکنیم، غافل از اینکه هرکدام از آنها دانههای زنجیری به هم متصل هستند که بر یکدیگر اثر میگذارند. تاریخ شهرنشینی در ایران به شکل مدرن یا امروزی خود، تاریخی حدود 100 سال دارد. این زمان هم مدت کوتاهی برای آزمون و خطاهایی که برای شهرنشینی و مدیریت شهری داشتهایم، محسوب میشود و هم فرصتی است قابلتوجه، از این حیث که باید با گذشت بیش از نیمقرن تجربه متاخر برنامهریزی، به بازنگری و بازتعریف در ساختارها و رویهها به شکلی انعطافپذیر و چابک پرداخته میشد. دهه 40 طرح جامع تهران نوشته شد و برنامهریزی شهری و اسناد هدایت شهر به معنای امروزی آن متولد شد و تا قبل از آن تقریبا طرح و برنامهای در این زمینه نداشتیم و از آن زمان تاکنون تغییرات زیادی رخ داده، اما همچنان براساس همان اسناد پیش میرویم.»
او افزود: «مسائل شهری ما با تصاعدی پیچیده، با عدم قطعیتهای زیاد، درحال دگرگونیاند. بااینحال گویی ما اصرار داریم با همان نگاه 50 سال و جعبه ابزاری که در آن برهه برای حلوفصل مسائل شهری طراحی شده بود، مسائل را پیش ببریم. به این ترتیب، همواره برای حل هر مشکل یا مساله جدید، اقدام به اضافه کردن بازوی اجرایی در ساختار قدیمی مدیریت شهری کردیم. فرآیندی که منجر به هزینهساز شدن بدنه مدیریتی بهصورت بالاسریهای هنگفت راهبری ادارات، ساختمانها و نیروی انسانی مازاد و کم بازده، شده است. نکته قابلتامل اینجاست همین فربگی در عمل، و ضعف در بهروز بودن، از نوعی سیاستزدگی رنج برده است.»
عضو جامعه مهندسان مشاور معماری و شهرسازی تصریح کرد: «زمانی که ساختارها در مدت زمانهای مقتضی بازبینی نمیشوند، سبب ایجاد فساد میشوند. یعنی عوامل و اجزاء بهطور طبیعی یاد میگیرند که چگونه سازگار با همان ساختارها ذینفع شوند و این اتفاق در 60 سال گذشته تا امروز امری بدیهی است.»
نوآوری در شهر هوشمند در کشور ما صرفا یک تئاتر است
توکلیمهر با تاکید بر اینکه از آن زمان تاکنون ذینفعان در حوزه مدیریت شهری پیدا شدهاند که هرگونه تغییری ممکن است به ضرر آنها تمام شود و قطعا آنها اولین معارض در نوآوری و بازبینی در ساختارها، طرحها و برنامهها هستند، گفت: «به همین دلیل وقتی به عصر شهرهای هوشمند و نوآوری میرسیم، میبینیم که به معنی واقعی نوآوری صرفا یک «تئاتر» محسوب میشود و نه رویکرد جدیدی که بتواند روی بازبینی ساختارها و روند اثرگذار باشد. این مولفه یعنی عدم یکپارچگی و عزم تحول و بهروز شدن را، منشأ همه چالشهای امروزی در مدیریت شهری میدانم. طبیعتا وقتی جعبه ابزار مناسب برای حل چالشها نداشته باشیم و بدنه مدیریتیمان در اکثر اوقات خود معارض رویکردهای نو محسوب شود، چطور میتوان انتظار داشت که چالشها را حل کنیم.»
او به منظر شهری اشاره و تصریح کرد: «کیفیت و کمیت مبلمان شهری که نمای ساختمانها را هم شامل میشود، وسیلهای برای خوانش احوالات شهر است، هرگاه به شهری وارد میشوید تنها کافی است یک ساعت تا یک روز با عینک خوانش منظر شهری به آن نگاه کنید، متوجه میشوید که سازوکار شهر از لحاظ مدیریت شهری، فرهنگ مردم، قوانین و... چگونه است. معمولا منظر آشفته و نماهای بیهویتی و باهویت مخدوش که شاهد آن هستیم، نشاندهنده این است که ما در وهله اول برنامهای برای توسعه نداریم. ازاینرو به جای پرداخت به زیرساختها به روبناها بیشتر بها داده شده است.»
عضو جامعه مهندسان مشاور معماری و شهرسازی در همین زمینه افزود: «نماهای موجود در شهر نشان میدهد که اجرای قوانین با ضعفهای زیادی روبهرو است که البته بهدلیل آن است که امکان خریدوفروش قوانین وجود دارد. از طرفی نشان میدهد که مطالبهگری برای منظر شهری بهعنوان حق شهروندی هنوز در مردم پررنگ نشده؛ البته در دو دهه گذشته این مهم وضعیت بهتری به خود گرفته است.»
توکلیمهر گفت: «زمانی که راس هرم مدیریت شهری بدون پیوستهای محیطزیستی، اقتصادی، اجتماعی و... میلیاردها تومان برای پروژههای بزرگمقیاس از بالا و یکسویه و با نظر شخصی تصمیمسازی کند، طبیعی است با وجود منابع محدود، زیرساختهای شهری، ترافیک و یا پسماند اولویتنشده و با فقدان سرمایهگذاری و توسعه روبهرو خواهند شد. از سوی دیگر اینجا هم موضوع یکپارچه دیدن مسائل شهری اهمیت دارد. چه فایدهای دارد اگر موفق شویم نماها و جدارههای شهری را نجات دهیم، زبالهگردها در هر ساعت روز در هر مکانی از شهر درحال رفتوآمد باشند، ترافیک، منجر به کاهش کیفیت زیست در شهر شود و آلودگی هوا شهروندان را تا مرز بیماری و مرگ به مخاطره بیندازد؟! چه فایدهای دارد اگر ما از مدیریت آب چیزی ندانیم و فضای سبز شهر رو به زوال رود و ساختمانهای هویتمند داشته باشیم؟ ما نیازمند یک توسعه متوازن هستیم که در آن زیرساختها در اولویت قرار بگیرند، در این صورت حتما منظر شهری سامانیافتهتری هم خواهیم داشت.»
اقتصاد شهری مبنای همه فعالیتها در شهرها محسوب میشود
او افزود: «همچنان معتقدم برای رسیدن به یک هویت واقعی و درست در شهر که در معماری ساختمانها و دیگر مولفههای شهری نمود پیدا کند، نیازمند بازبینی ساختارها هستیم. ما باید مشکلات را از سرچشمه آن که همان قوانین هستند، اصلاح کنیم. قطعا در این عصر از زندگی بشری، هیچ کاری نشدنی نیست اما چند مساله اساسی برای بهبود وضعیت مدیریت شهری داریم. تا زمانی که مدیریت شهری یک سکوی پرتاب برای داوطلبانی است که به شورای شهر و شهرداری میآیند، وضعیت تغییری نخواهد کرد؛ چراکه این نوع مدیریت، حتما مدیریت سیاستزدهای خواهد بود. همچنین اعضایی که برای شورای شهر و معاونان شهردار انتخاب میشوند، باید افراد اهل مذاکره و چانهزنی با قدرتهای بالاتر حاکمیت باشند تا بتوانند بسیاری از زیرساختها ازجمله اقتصاد شهری را ساماندهی کنند.»
عضو جامعه مهندسان مشاور معماری و شهرسازی افزود: «اقتصاد شهری مبنای همه کارها در حوزه شهری از لحاظ سیاستگذاری، پروژههای عمرانی، سرمایهگذاریها و... محسوب میشود؛ چراکه مباحث مربوط به مراکز خرید و... سرمایهگذاریهایی است که از بخشهای غیرمدیریت شهری به شهر تحمیل میشود؛ اگر چنین سرمایههای سرگردانی وجود دارند، میتوان با یکسری دستاوردها، مشاوران و تجربیات بینالمللی به این نقطه برسیم که این سرمایهگذاریها را به مسیر درست هدایت کنیم. قطعا باید سرمایهگذار را مجاب کرد که اگر به جای تاسیس یک مرکز خرید، در حوزه پسماند و... سرمایهگذاری کند، چه تسهیلات و امتیازاتی به دست میآورد.»
پایاننامههای مرتبط با معضلات شهری در قفسه کتابخانه دانشگاهها خاک میخورند
توکلیمهر تصریح کرد: «در دهه 80 و اوایل دهه 90 هزینههای زیادی در شهر تهران صرف شد. موارد متعددی را هم داشتیم که تجربه موفق محسوب میشود؛ اما بخشی از آن هم برای شهر کارایی نداشته و مساله مهم دیگر این است که امروز دیگر آن سرمایه را در اختیار نداریم و حتی اگر داشته باشیم هم نباید اشتباهات گذشته را تکرار کرد. باید سراغ منابع سرمایهگذاری قابل تجدید رفته و آنها را صرف زیرساختها کرد. قاعدتا زیرساختها را نمیتوان در یکی، دو سال احیا کرد، بلکه اثرات آن در میانمدت و بلندمدت نمایان خواهد شد. در نقشه راه میتوان تلفیقی از اقدامات کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را طرحریزی کنیم و خوشبختانه تخصص این کار را در داخل کشور داریم. از طرف دیگر حوزه مدیریت شهری بسیار تخصصی است، بااینحال به اشتباه تصور میشود که تخصص این رشته صرفا معماری است، درحالیکه امروز مدیریت شهر به حوزههای دانش بسیار گستردهتری نیاز دارد که معماری و شهرسازی تنها بخش کوچکی از آن محسوب میشود. در این بین موضوع اقتصاد شهری که حوزه دانشی بسیار تخصصی و جدی است، در کنار جامعهشناسی شهری از اهمیت مضاعف برخوردارند. از دیگر حوزههای تخصصی خطیر و پراهمیت، اکولوژی و محیطزیست شهری است که فعلا در شهرداری حتی تبدیل به معاونت هم نشده و در حد یک مرکز با اختیارات محدود باقی مانده است.»
عضو جامعه مهندسان مشاور معماری و شهرسازی در پاسخ به نقش دانشگاهها بیان داشت: «یکی دیگر از مشکلات ما برای حل معضلات این است که دانشگاههای ما جزایر جداگانهای هستند که درحال تربیت دانشجو بوده و به مسائل خود مشغولند. جالب اینجاست که وقتی از بیرون به دانشگاهها نگاه میکنیم، میبینیم بسیاری از مشتریان فراخوانهای پروژههای پژوهشی شهری، دانشگاهها هستند و حتی طرحهای پژوهشی زیادی هم توسط مراکز آکادمیک جذب میشود، اما شخصا به این نتیجه رسیدهام که در اکثر طرحها، تیم دانشگاهی اشراف کامل به چالشهای اجرایی و میدانی این حوزه ندارد. دلیلش هم این است که نقش دانشگاه، پژوهش است و باید سازوکار رابطه حرفه، مدیریت و دانشگاه به شکل جدیتری تعریف شود.»
او افزود: «امروزه باید بسیاری از نیازهای شهر را به دانشگاهها اعلام کرد. البته در بسیاری از موارد این اتفاق رخ میدهد و در پایاننامهها عناوین درخشانی را میبینیم که مسائل شهری را دنبال کردهاند، اما مشکل اینجاست که بهمحض دفاع از این پایاننامهها، آنها به قفسه کتابخانه دانشگاهها میروند و حتی خود پژوهشگر هم جذب کار نامرتبط با تخصصش میشود. استارتاپها و حمایتهایی که از پایاننامهها در کشورهای پیشرفته صورت میگیرد تا آنها وارد حوزه حرفه و مدیریت شوند، در کشور ما دنبال نمیشود. مشکل دیگرمان هم این است که بخش خصوصی دانشبنیان ما نیز گفتمان موثر با مدیریت شهری و دانشگاه ندارد.»
مطالبهگری تشکلهای دانشجویی و علمی، راهحل رفع چالشهای مدیریت شهری
توکلیمهر اظهار داشت: «مدیریت شهری در حکمرانی دارای 3 رکن است؛ یک بخش خصوصی، دوم دانشگاه و سوم هم ساختار دولتی است که هیچ گفتمانی میان این سه وجود ندارد. بهطوریکه بخش خصوصی تنها به مجری تبدیل شده و بهعنوان یک بازوی علمی برای تولید دانشهای جدید به آن نگاه نمیشود. شیوه واگذاری پروژههای شهری از طریق مناقصهها به کیفیت طرحها لطمه زده و هیچ ابزاری برای بازبینی ساختارهای مدیریتی نه از سوی دانشگاه و نه بخش خصوصی وجود ندارد. البته تشکلهای دانشجویی، تشکلهای علمی دانشگاهها، انجمنهای صنفی وNGO ها میتوانند با قدرتی که دارند چالشهای موجود در عرصه مدیریت شهری را پیگیری کرده و به سرانجام برسانند. البته مشکلی که داریم این است که دانشگاهها و افراد متخصص تصور میکنند هرگاه وقتی میگذارند، باید برای آنها سودی داشته باشد، درحالیکه فعالیت در انجمن علمی و صنفی اینگونه نیست و به همین دلیل خیلی شاهد فعالیتهایی از ایندست نیستیم.»
او گفت: «از سوی دیگر در طول دو دهه گذشته بهخصوص در 8 سال اخیر، هیچگاه ندیدهایم که عملکرد مدیریت شهری در مقالات، رسانهها و... به چالش کشیده و نقد شده باشد. قطعا وقتی مدیریت شهری میبیند هیچگاه مورد نقد قرار نمیگیرد، چندان اهمیتی هم نمیدهد. این امر نیز وظیفه مسلم رسانه، و در کنار آنها بخش خصوصی دانشبنیان معماری و شهرسازی است که باید ژورنالیسم شهری را در فضایی غیرسیاسی دوباره زنده و اثرگذار کنند. قطعا، باید از حمایت مدیریت شهری آگاه و سالمی که از نقد استقبال میکند، برخوردار باشند.»
در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید:
فرتاش مولایی، دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی دانشگاه تهران:
سیاستگذاری شهری و ضرورت دموکراتیزاسیون (لینک)