سیدمهدی موسویتبار، روزنامهنگار: «طبق تحقیقات انجامشده درمورد نحوه استفاده و رضایتمندی از تلویزیون، مردم میگویند تلویزیون را به قصد سرگرمی، استراحت، وقتکشی یا گریز از مشغلههای فکری و نگرانیها تماشا میکنند، اما نقشهای اطلاعرسانی و آموزشی تلویزیون، این واقعیت را که چرا مردم این همه وقت آزاد خود را به تماشای آن اختصاص میدهند، توجیه نمیکند. نقش اصلی تلویزیون در زندگی مردم، سرگرمی است که ارائه آن بیشتر از طریق آرام کردن است تا تحریک کردن»؛ این جملات در کتاب «تلویزیون و مخاطبان آن» آمده است و البته گروههای قدیمی و متعددی هم هستند که هنوز معتقدند کارکرد رسانه و تلویزیون اطلاعرسانی و آگاهیبخشی است. اگر در دورههای قبل، سهم و قدرت گروه دوم بیشتر بود، امروزه اما این نسبت بههم ریخته و سرگرمی به عامل و عنصری غیرقابلکتمان تبدیل شده است.
در تلویزیون خودمان این دوگانه بوده و همچنان نیز وجود دارد. توجه به سرگرمی در دو، سه دهه اخیر بیشتر شده و ساخت برنامههای مختلف با چهرههای مشهور در همین راستا بوده است. «خندوانه» با رامبد جوان، «برنده باش» با محمدرضا گلزار، «عصر جدید» با احسان علیخانی، «پنجستاره» با اشکان خطیبی و حمید گودرزی و «دورهمی» با مهران مدیری نمونههای شاخص اینگونه از برنامهسازی بودند و هستند. هرکدام از این برنامهها سرنوشت مختلفی داشتند و بعضی از آنها اصلا از آرشیو شبکهها هم حذف شدهاند، یکی از برنامههایی که همچنان ادامه دارد و البته در سال جدید تغییر کرد «دورهمی» است؛ برنامهای که از سال 94 از شبکه نسیم پخش شد و به فصل پنجمش هم رسید و در این مسیر تغییرات زیادی را به خود دید. مهمترین تغییر اما بیتردید به فصل پنجمش تعلق دارد. جایی که مدیری و تیم سازنده تصمیم گرفتند فرم و ساختار برنامه را از اساس دچار استحاله کنند و از قالب یک تاکشو به مسابقه تلویزیونی تغییر فاز دهند. آمار پایین مخاطبان فصل چهارم دورهمی، کاهش چشمگیر کیفیت برنامه و حضور تکراری میهمانها ازجمله دلایلی بود که تصمیم تغییر بهدرستی گرفته شد. انتخاب مسابقه بهعنوان جانشین هم، تصمیم هوشمندانهای بود. مسابقات تلویزیونی در پس از انقلاب همیشه مورد توجه قرار میگرفتند و از «مسابقه هفته» مرحوم منوچهر نوذری تا «مسابقه بزرگ» محمد حسینی و کاظم احمدزاده در فهرست پرمخاطبترین برنامههای تاریخ تلویزیون بودند. کارکرد مسابقات در رسانه و بهطور خاص صرفا سرگرمی نیست و میتواند در پازل آموزش و آگاهی بخشی قرار بگیرد. ضرورت وجود ژانر مسابقه تلویزیونی برای تلویزیون به این دلیل است که میدانیم هدف از مسابقه و سرگرمی نهفقط ایجاد نشاط و شادابی و جذابیت، بلکه از آن مهمتر، ایجاد روحیه رقابتی سازنده، ایجاد روح همکاری و همبستگی و آمادگی برای قبول منطقی شکست است. این واژگان مفاهیم سادهای نیستند، میتوان و باید از آنها در تغییر رفتار فردی و جمعی استفاده کرد و فارغ از این کارکردها، حضور و مشارکت مردم و مخاطبان در یک مسابقه تلویزیونی به بالارفتن میزان اعتماد و علاقه به رسانه هم کمک شایانی بکند.
«دورهمی» احتمالا با توجه به همین نکات، قالب مسابقه را از خرداد سال جاری برای خودش برگزید. قالبی که از شکل سنتی خودش فاصله داشت و استفاده از روبات و دکوری نسبتا سنگین در همین راستا بوده است. مسابقهای که عمر کوتاهی دارد اما در همین زمان کم هم توانسته حاشیههایی را ایجاد کند. از کپی بودن برنامه که توسط مهران مدیری در اولین قسمت آشکارا تایید شد تا جوابهای اشتباهی که درست منظور شد و بعدها توسط مجری محترم گفته شد که این اشتباهات در این حجم از سوالات «طبیعی»! است. مسابقات تلویزیونی در ایران، همیشه از این دست حاشیهها داشته است. اساسا هرجا مردم مورد سوال یا قضاوت قرار بگیرند از این دست حاشیهها بهوجود خواهد آمد، اما مساله اصلی این است که اگر یکی از اهداف مهم مسابقات تلویزیونی، اطلاعرسانی است چرا باید به مخاطب، حتی در حد یک سوال، اطلاعات غلط داده شود؟ تلویزیون حتما به مسابقات و برنامههایی مانند «دورهمی» و «خندوانه» نیاز دارد، اما با چه ویژگیها و کارکردهایی؟
کاهش یا تفکیک مخاطب؟
فرض کنید شما برنامهای ساختهاید که پنجسال با مردم همراه بودهاید و مخاطبان زیادی در این مدت بهدست آوردهاید و آگاهانه برای عموم مردم هم این برنامه را ساختهاید. در آن برنامه از مشکلات جامعه گفتهاید و سعی کردهاید به هر میزان و کیفیتی کنار مردم باشید و حرفهای جدی و همه فهم بزنید. بعد از پنجسال و چهار فصل، این برنامه را تبدیل به یک مسابقه کردهاید. مسابقهای که از شرکتکنندگانش و کیفیت سوالاتش مشخص است هدفش عموم مردم نیست. واقعا برای یک زن خانه دار یا پیرمرد بازنشسته، دانستن آثار باخ یا هیچکاک اهمیتی دارد؟ مشکل یا مساله اصلی فصل جدید دورهمی دقیقا اینجاست. جاییکه آگاهانه یا از سر اجبار، تعداد زیادی از مخاطبان را از قطار خودش پیاده و سعی کرد در خوشبینانهترین حالت، مخاطبان تازه و خاصتری را جذب کند. یکی از مهمترین وظایف مسابقات تلویزیونی، سرگرم کردن تماشاگران است. بار این بخش از مسابقه دورهمی بهجای اینکه روی سوالات و خود مسابقه باشد، روی دوش مدیری و اجرایش قرار گرفته است و این یعنی هرگاه انرژی مدیری به قول خودش بالا باشد برنامه هم جذاب میشود و در غیر اینصورت افت میکند.
مسابقه دورهمی مخاطبانش را خطکشی کرد و باید منتظر ماند و دید که این خطکشی چه اثراتی خواهد داشت. البته بدیهی است که تعداد مخاطبان یک برنامه تاکشو با بینندگان یک مسابقه تلویزیونی متفاوت است، اما تفکیک و دستهبندی مخاطبان مساله مهمی در برنامهسازی است که در بسیاری از موارد به آن توجه نمیشود و نتیجهاش تعطیلی برخی برنامههای خوب و موثر، اما کممخاطب و تداوم برنامههای ضعیف اما پربیننده میشود. دورهمی درباره مخاطبانش انتخابش را کرد و احتمالا تا آخر تابستان، عوارض این انتخاب، مثبت یا منفی، را بهطور کامل لمس خواهد کرد.
این مدیری اصلاحطلب!
شاید اسم این شیوه مهران مدیری را بتوان «آزمون و خطا» گذاشت؛ شیوهای که برخلاف بسیاری از کارگردانان وحی منزل نیست و براساس بازخوردهای مخاطبان تغییر میکند. مدیری از «ساعت خوش» و «نقطهچین» و «پاورچین» تا «قهوه تلخ» و «دراکولا» و «دورهمی» از یک شیوه یا مدل ثابت استفاده نکرده است. هرجا برنامهاش را ضعیف شده دیده، بازیگرانش را بهمثابه مهرههای شطرنج تغییر داده و حتی فراتر از اینها داستان یا فضای سریال را هم بههم ریخته است. مدیری نشان داده که از تغییر نمیترسد، مانند بسیاری از مربیان مشهور فوتبال جهان، عاشق جابهجایی است و یک ترکیب و تاکتیک ثابت ندارد، حتی اگر سیامک انصاری را بهصورت ثابت در بسیاری از آثارش داشته باشد. یکی از دلایل بهروز بودن و تکراری نشدن مدیری و برنامههایش، حفظ همین اصل اصلاحپذیری است. مدیری اگر در کارهای ابتداییاش تغییرات چشمگیر روی متن و بازیگران میداد، در ادامه و بعدها میزان این تغییرات را اندک کرد و تازگیها درمورد اثر ضعیف «دراکولا» دست به دگرگونیهای متعددی زده که هنوز هم نتیجه خوبی از آن نگرفته است. انتظار میرود و امیدواریم که این ویژگی مدیری در مسابقه دورهمی هم اعمال شود و شاهد تغییراتی در مسیر تولیدش باشیم که بتواند با تعداد غلطهای کمتر و همچنین ریتم تندتر جلو برود و تکلیفش را بین دوگانه سرگرمی و اطلاعرسانی روشن کند و از این شاخه به آن شاخه نپرد.
کدام ماموریت؟ کدام تکلیف؟
سازمان صداوسیما احتمالا سیاستهایی را برای هر سال یا هر دورهاش تعیین میکند. در دوره جدید نگاه به سرگرمی جدیتر گرفته شده، حتی اگر در عمل، خروجیهای موفقی نداشته باشد که اگر بین توجه به سرگرمی و تولیدات باکیفیت، تناسب صحیحی برقرار بود مخاطبان تلویزیون از میزان فعلی بالاتر بودند. سوال اصلیتر این است که ساخت برنامههایی مانند دورهمی یا خندوانه جزء فهرست ماموریتهای سازمان است یا اینها زیرمجموعه ماموریت بزرگتری به اسم سرگرمی و جذابیت قرار میگیرند؟ آیا اساسا سازمان برای خودش ماموریتی درحوزه سرگرمی یا تفریحات قائل است و اگر قائل است به آنها عمل میکند یا خیر؟ در طراحی برنامههای تلویزیونی، سرگرمی چه جایگاهی دارد و اولویت چندم مدیران سازمان است؟ آیا برای ساختن برنامههای جذاب باید منتظر استعلام یا تصمیم جای دیگری باشند؟ اگر جواب منفی است دلیل این همه کمکاری و تعلل چیست؟ ساخت تعدادی برنامه پرهزینه با حضور تکستارهها، تمام آن چیزی است که از عنصر سرگرمی توقع داریم؟ ای کاش یکبار برای همیشه تکلیف این ماموریتها و «تکلیف»ها توسط مدیران سازمان روشن میشد.
«آن»ی که اینها ندارند
بازیگران و چهرههای مشهور زیادی در سالهای اخیر اجرای مسابقات تلویزیونی را برعهده گرفتهاند. فهرست آنها طولانی است و در اینجا ضرورتی به ذکر نام آنها نیست. اما نکته مهم اینجاست که مهران مدیری جزء معدود بازیگرانی است که در اجرای مسابقه و بهواسطه تسلط نسبیاش به موسیقی و ادبیات از دیگر همکارانش جلوتر است. مدیری برای اولینبار با یک روبات که وسیلهای غیرزنده است، همبازی شده و با او ارتباط میگیرد. سوالات را اشتباه نمیخواند و با توجه به خلقیات شرکتکننده و میزان اعتمادبه نفس، دوگانه مدیری- روبات یا مدیری- شرکتکننده میسازد. اگر مثلا حمید گودرزی یا محمدرضا گلزار صرفا از روی سوالات میخوانند و تکیهشان روی تیپ و ظاهر خودشان است و نیازی به تعامل با مخاطب نمیبینند، اما مدیری در مسابقه دورهمی «آن»ی دارد که بیننده و شرکتکننده را جذب خودش میکند و اکثرا و آگاهانه از تقابل پرهیز میکند. خواندن از روی سوالات شاید برای عموم بازیگران کار سختی نباشد، اما بدیهی است که اجرای مسابقه، تنها روخوانی از سوالات و شوخیهای دمدستی یا زرد با شرکتکنندگان نیست. البته دفاع متعصبانه مدیری از اشتباهات در پاسخهای سوالات مسابقه و تنزل دادن آن به یک «اشتباه طبیعی» قابل دفاع نیست و شباهت عجیبی دارد به نحوه پاسخگویی برخی مدیران کشورمان!
در پایان این گزارش بد نیست مرور کنیم بر صحبتهای تازه مدیری درباره مسابقه دورهمی که در برنامه «پرانتز باز» رادیو نمایش گفته شده است؛ جایی که او اینگونه از مسابقه دورهمی دفاع میکند: «در مسابقه دورهمی سعی کردم این نزدیکی بیشتر شود، با هدف دیگری که آگاهی بخشی فرهنگی و اجتماعی است که لازمه امروز جامعه است. من این کار را خیلی دوست دارم و فکر میکنم خیلی مفید است و ارتباط با مردم را خاص میکند. فیدبک خوبی از این کار دارم، خیلیها رفتند موسیقی کلاسیک ایرانی و خارجی را که در این مسابقه پخش شد، گوش دادند و کتابهایی را خواندند که درباره آنها سوال طرح کردیم، اینها برای جامعه امروز ما بیش از مسائل سیاسی لازم است؛ چراکه من معتقدم مشکل ما بیشتر فرهنگی است تا سیاسی.»
گذشت زمان شاید قاضی بهتری باشد برای میزان تاثیرگذاری این برنامه و صحت حرفهای مدیری.
در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید: