اوکراین در تلاش است تا خود را به هر شکل ممکن در آغوش ناتو انداخته و به عضویت این سازمان درآید. سیاستمداران جناح غربگرای این کشور در سالهای اخیر و بهخصوص پس از بحران سال 2014 این کشور تلاشهای شدیدی را برای تحقق بخشیدن به رویایشان انجام دادهاند.
کیف میگوید عضویت در ناتو باعث میشود تا مسکو یک پیام آشکار برای عدم مداخله در اوکراین دریافت کند. روسیه پس از کودتای غربگرایان علیه دولت روس گرای ویکتوریا نکوییچ، رئیسجمهور اسبق اوکراین در سال 2014 بهطور مستقیم وارد بحران این کشور شد. نتیجه این ورود در همان سال الحاق شبهجزیره استراتژیک کریمه به خاک روسیه و ایجاد دو جمهوری خودخوانده در جنوب شرق اوکراین به کمک روستباران در دو منطقه دونتسک و لوهانسک بود. فشارهای روسیه به حدی بود که در سال 2014 وکمتر از چند ماه آتشبس میان نیروهای اوکراین و روستباران شرق این کشور ایجاد شد تا موقعیت مسکو و گروههای مورد حمایتش در این کشور تثبیت شود.
اوکراین امروز به دلیل جدایی قطعی کریمه نیز با ناآرامی در منطقه دونباس تحت فشار شدیدی است. الحاق کریمه به خاک روسیه باعث شده تا دسترسی اوکراین از طریق دریای آزوف به دریای سیاه مسدود شده و دیگر سواحل اوکراین نیز تحت نظارت مسکو قرار بگیرد. از سوی دیگر منطقه دونباس که در شرق اوکراین قرار دارد محل استقرار 80 درصد از صنایع این کشور است و به دلیل اقتدار گروههای شبهنظامی روستبار در این منطقه هرلحظه امکان اقدام شدید علیه ارتش اوکراین میرود. تا زمانی که مرزها در این منطقه تثبیت نشود مسکو هروقت که تشخیص دهد میتواند بدون اقدامی رسمی و از طریق نیابتیهایش در داخل اوکراین اوضاع را در این کشور تشدید کند. این نگرانیهاست که مقامات اوکراینی را بارها به درخواست از ناتو برای قبول عضویت کشورشان کشانده است. ولادیمیر زلینسکی دوشنبه هفته گذشته(24 خرداد) در جریان کنفرانسی خبری اعلام کرد میخواهد از جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا بخواهد با «بله یا نه» بگوید که آیا موافق عضویت اوکراین در ناتو است یا خیر. یک روز پس از سخنان زلینسکی، بایدن بدون استفاده از کلمه بله یا نه به خبرنگاران مطالبی را گفت که نشان میداد وی موافق عضویت اوکراین در ناتو حداقل در شرایط فعلی نیست.
رئیسجمهور آمریکا که در نخستین روز اجلاس سران ناتو در بلژیک برای خبرنگاران صحبت میکرد اعلام کرد اوکراین پیش از پیوستن به ناتو باید مشکلات فساد را حل کرده و اصلاحاتی نیز در داخل انجام دهد، اصلاحاتی که احتمالا یکی از شاخههای آن خرید سلاحهای غربی برای هماهنگی با ناتو است. بایدن همچنین در ادامه موضعگیری خود تلاش داشت بار مسئولیت عضویت اوکراین در ناتو را از روی دوش واشنگتن بردارد و به همین دلیل گفت عضویت اوکراین در ناتو تنها با خواست آمریکا صورت نمیپذیرد. این موضع بایدن براساس واقعیتهای موجود برای عضویت کشورها در ناتو است زیرا باید تمامی کشورهای فعلی عضو ناتو به پذیرش عضو جدید رای دهند.
«ینس استولنبرگ»، دبیرکل ناتو نیز چند ساعت بعد از سخنان رئیسجمهور آمریکا تاکید کرد که در شرایط فعلی طرحی برای عضویت اوکراین و گرجستان در این سازمان وجود ندارد. استولنبرگ معتقد است این دو کشور باید اصلاحات زیادی برای رسیدن به سطح استانداردهای نظامی ناتو انجام دهند.
این موضعگیری سران عالیرتبه ناتو در برابر الحاق اوکراین به ناتو البته به معنای بسته شدن درهای این سازمان به سوی کیف نیست اما نشاندهنده وجود مخاطرات فراوان در مسیر پیوستن این کشور به ناتو است. چنین مخاطراتی باعث شده است تا مقامات اوکراینی در سطوح پایینتر از سران عالی سیاسی برای تحت فشار قرار دادن غرب، لزوم تسلیح مجدد اوکراین به سلاحهای هستهای را یادآور شوند تا روسای کشور بهتر بتوانند پرونده پیوستن به ناتو را پیگیری کنند.
اوکراین پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی 2000 کلاهک هستهای از این اتحاد به ارث برد که شامل 176 موشک بالستیک قارهپیما میشد. این سلاحها با فشار قدرتهای بزرگ ازجمله بریتانیا، آمریکا و روسیه از اوکراین خارج شدند اما در مقابل به کیف قول دادند تا امنیتش را تضمین کنند.
اوکراین حالا به دلیل روبهرو شدن با خطر نظامی روسیه اینگونه احساس میکند که متحدان غربیاش در صورت عدم عضویت در ناتو کمک خاصی به این کشور نخواهند کرد و به همین دلیل میکوشد یا وارد این سازمان شده یا در مسیری جایگزین به سمت سلاح هستهای برود.
دو ماه پیش بود که «دری ملنیک» سفیر اوکراین در آلمان در جریان مصاحبهای با «رادیو آلمان» صراحتا اعلام کرد کشورش یا عضو ناتو خواهد شد تا برای مقابله با مشکلاتش اعتمادبهنفس پیدا کند یا به سمت هستهای شدن پیش خواهد رفت. سال گذشته میلادی نیز ژنرال ایگور اسمشکو، رئیس سابق سازمان امنیت اوکراین گفت کشورش از «پتانسیل علمی» و «تواناییهای فنی» مورد نیاز برای ساخت سلاحهای اتمی برخوردار است.
نکتهای که تحلیلگران درباره اوکراین درنظر میگیرند قدرت صنعتی این کشور است بهگونهای که مقر شرکت هواپیماسازی مشهر «آنتونف» در اوکراین قرار دارد و بخش بزرگی از صنایع سنگین تانکسازی و ناوسازی شوروی نیز در این کشور مستقر است که هماکنون نیز دارای تولیدات و صادرات نظامی هستند.
اوکراین بیش از دیگر جمهوریهای شوروی سابق مورد اعتماد مسکو بود و به همین دلیل تکنسینهای اوکراینی زیادی در حوزههای فناوری شوروی مشارکت داشتند. این درحالی بود که در جمهوریهای آسیای میانه چنین مسالهای وجود نداشت و حتی نظامیان این مناطق نمیتوانستند در یگانهای رزمی مشغول به کار شوند و بیشتر در امور پشتیبانی فعال بودند. البته همانطور که نباید ظرفیت صنعتی اوکراین را نادیده گرفت درباره تواناییهای این کشور نیز نباید اغراق کرد. هماکنون بسیاری از مناطق صنعتی اوکراین در دست روستباران است و بسیاری از فعالان عرصههای فناوری این کشور نیز روستبار هستند. از سوی دیگر روسیه به دلیل نفوذی که در این کشور دارد میتواند به راحتی با خرابکاری در تاسیسات اوکراین یا حتی بمباران آن به وسیله شبهنظامیان روس در دونتسک ولوهانسک به جاهطلبی هستهای کیف پایان دهد. اما تمام این مسیر با دشواری روبهرو است بهویژه که به دلیل ناشناخته بودن تواناییهای حساس یک کشور نمیتوان برآورد دقیقی از آنها داشت.
مطرح شدن موضوع هستهای شدن مجدد اوکراین هرچه که هست در سیاستهای اوکراین در برابر عضویت در ناتو دارای اولویت نیست بلکه اصلیترین مساله ایجاد چتر نظامی غرب بر فراز تمامیت سرزمینی این کشور است. در موقعیت فعلی جهان اما تحلیلگران معتقدند شرایط بههیچوجه برای پیوستن اوکراین به ناتو فراهم نیست و این موضوع را اعضای ناتو و بهخصوص آمریکا بهتر میدانند تا مسئولان اوکراینی که مجبورند تحت فشار هراس از مسکو فکر کرده و تصمیمگیری کنند.
ناخشنودی آمریکا از افزایش بار مالی ناتو
آمریکا درحال حاضر قصد دارد توان خود را در شرق آسیا متمرکز کند، زیرا این منطقه به قطب اقتصادی و جمعیتی جهان تبدیل شده است. واشنگتن حضور نظامیاش را در مناطقی مانند اروپا و غرب آسیا باید کاهش دهد تا بتواند منابع کافی برای پررنگ کردن حضورش در شرق آسیا را بهدست آورد.
واشنگتن همچنین با مشکل فرسودگی تجهیزات نظامیاش روبهرو است. البته هرساله تجهیزات جدیدی به ارتش آمریکا افزوده میشود، اما این میزان تناسبی با ابعاد و ماموریتهای این ارتش ندارد و برای بازسازیاش به صدها میلیاد دلار نیاز است. بایدن براساس سیاستهای آمریکا علاقه چندانی به افزایش بار مالی ناتو ندارد، زیرا بخش اعظم آن برعهده واشنگتن قرار میگیرد. درحال حاضر نیز آمریکا متولی برگزاری مانورهای نظامی سالانه ناتو در لهستان است که به چندین میلیارد دلار بودجه نیاز دارد.
اضافهشدن گرجستان و اوکراین با توجه به وضعیت داخلی و وضعیت ملتهب منطقهای این دو کشور میتواند میلیاردها دلار بار اضافه بر دوش آمریکا بگذارد. گرجستان از دیگر کشورهای ناتو دور است و باید نیروهای سازمان در جغرافیایی دورافتاده در تعداد بالا مستقر شوند. اوکراین نیز یکی از کشورهای وسیع اروپاست که نیازمند استقرار سربازان زیادی است. همچنین نیروهای ارتش دو کشور به اندازه کافی آموزشدیده نیستند و بهدلیل روسی بودن تجهیزاتشان از توانایی هماهنگی با ساختارهای و تجهیزات غربی برخوردار نیستند. از سوی دیگر تغییر تجهیزات نیز زمانبر و هزینهزا خواهد بود.
جایگاه مناقشهبرانگیز بند 5 و شرایط اوکراین
روسیه درحالیکه غرب همچنان کریمه را جزئی از خاک اوکراین میداند، این شبهجزیره را به خاک خود ضمیمه کرده است و روستباران موردحمایت مسکو نیز دو منطقه لوهانسک و دونتسک را از تسلط کییف خارج کردهاند. در گرجستان نیز مسکو آبخازیا و اوستیا را از این کشور جدا کرده و تحت تسلط خود دارد بهگونهای که ساکنان این مناطق از گذرنامههای روسیه برخوردارند. ناتو درصورتیکه بخواهد اوکراین و گرجستان را به عضویت بپذیرد بهدلیل بند پنج اساسنامه این سازمان با مشکل بزرگی مواجه میشود. براساس این بند درصورتیکه هر کشوری مورد حمله دشمن متخاصم قرار بگیرد، در حکم حمله به همه کشورهای عضو خواهد بود.
از نظر اعضای فعلی ناتو روسیه شبهجزیره کریمه را اشغال کرده است، حالا اگر اوکراین وارد ناتو شود این سازمان بهدلیل وجود بند پنجم باید به روسیه حمله کرده تا مسکو را وادار به خروج از کریمه کند. چنین مسالهای درباره نیروهای نظامی دو جمهوری اوستیا و آبخازیا در گرجستان نیز وجود دارد، اما مورد کریمه بهدلیل الحاق مستقیم به خاک روسیه دارای موقعیت ویژهای است. اگر این کشورها به ناتو بپیوندند، آیا امکان معافکردن مناطق مورد مناقشه از بند 5 را خواهند داشت؟
این معافکردن چه تبعاتی به همراه دارد؟ چنین سوالات پیچیدهای نیاز به پاسخهایی سخت دارند و به همین خاصر مسئولان ناتو تصمیم گرفتهاند در زمانی نزدیک خود را ملزم به پاسخ به این سوالات نکنند.
عضویت در ناتو و حمله سریع روسیه
دمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، روز پنجشنبه هفته گذشته پس از سخنان رئیسجمهور اوکراین درباره عضویت این کشور در ناتو به صراحت گفت که چنین مسالهای خط قرمز روسیه است. ولادیمیر پوتین نیز در مناسبتها و مراسمهای مختلفی به این موضوع اشاره کرده و آن را خط قرمز کشورش دانسته است.
روسیه در ماههای گذشته بهدلیل تحرکات کییف علیه روستباران در شرق اوکراین 160 هزار سرباز خود را در مرز با این کشور مستقر کرد تا دولتمردان این کشور را از هرگونه اقدام اضافی منصرف کند. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، در همان دوره جملهای را بر زبان آورد که بوی بلوف نمیداد. او درباره آغاز جنگ هشدار داد: «جنگ جدید نابودی اوکراین را بهدنبال دارد.»
تحلیلگران روسی معتقدند اوکراین برای آنکه فضای لازم برای پیوستن به ناتو را برای خود ایجاد کند، تلاش دارد اقداماتی تحریکآمیز علیه منافع روسیه انجام داده تا مسکو را وادار به واکنش کند. البته مسکو با وجود اطلاع از چنین سیاستهایی بهدلیل آگاهی نسبت به قدرت خود در برابر اوکراین، در برابر کییف به هیچ وجه عقب نکشیده است. درست بهخاطر این موضوع است که برخی میگویند تلاش اوکراین و گرجستان برای عضویت در ناتو تنها امنیت این دو کشور را به خطر خواهد انداخت. مسکو بارها تلویحا گفته است درصورت عضویت کشورهای خط قرمز روسیه در ناتو، بلافاصله به آنها حمله خواهد کرد.
دوریکردن کشورهای غربی از درگیری با مسکو
حمله روسیه به گرجستان در سال 2008 نشان داد آمریکا در اوج قدرت خود پس از جنگ سرد نیز حاضر نیست وارد درگیری نظامی با روسها شود. واشنگتن با حمایت از غربگرایان گرجی باعث شده بود آنها به اشتباه برداشت کنند که کاخسفید تا هرجایی برای مقابله با مسکو پشتیبان آنها خواهد بود. گرجستان در آن برهه زمانی نیروهایی را نیز برای کمک به ناتو در افغانستان مستقر کرده بود و در جلسات نظامی این سازمان شرکت میکرد و به همین دلیل دچار نوعی سوءبرداشت از جایگاه خود در ناتو و تواناییهای مسکو شده بود، زیرا اینگونه میاندیشید که نزدیکی به ناتو ترس و هراس مسکو را برای مقابله با گرجستان در پی خواهد داشت. حمله نظامی گرجستان به اوستیا بهدلیل همین نگاه از سوی تفلیس انجام شد تا نیروهای روس برای چندین روز این کشور را زیر بمبارانهای خردکننده قرار دهند که طی این بمبارانها جان میخائیل ساکاشویلی، رئیسجمهور وقت گرجستان نیز در خطر قرار گرفت.
ناتو همچنین برای محافظت از کشورهای بالتیک در مجاورت روسیه از نیروهای چندملیتی بهصورت چرخشی استفاده میکند و تعداد نیروهایش را در سالهای اخیر در این منطقه افزایش داده و بهصورت سالانه مانورهای بزرگ و پرهزینهای را در لهستان تدارک میبیند، اما با تمام این مسائل در شبیهسازیهای نظامی مشخص شده است که روسیه طی چند روز میتواند کشورهای بالتیک را به تصرف دربیاورد. به همین دلیل ناتو تمایلی به رودرویی با مسکو ندارد.
جایگاه حیثیتی اوکراین برای روسیه
توسیدید، مورخ یونانی میگوید: «انسانها اغلب بهخاطر غرور به جنگ میروند.» پیوستن آن دسته از جمهوریهای سابق شوروی به ناتو که ارتباطات عمیقی با روسیه داشتهاند، به مثابه زیرپا گذاشتن غرور مسکو است. پیشتر نیز کشورهای اصلی بلوک شرق به ناتو پیوسته بودند، اما هیچکدام با وجود مهم بودن، اهمیتی همانند اوکراین برای روسیه نداشتند. در زمان جنگ سرد بلوک نظامی غرب پیمان ناتو نام داشت و بلوک نظامی شرق نیز بهدلیل تاسیس در ورشو پایتخت لهستان، پیمان ورشو نام داشت. علیرغم جایگاه لهستان در بلوک شرق و نزدیکی جغرافیاییاش به روسیه، پیوستن این کشور به ناتو برای روسیه خط قرمز نبود.
لهستان با وجود عضویت در بلوک شرق جزئی از جمهوریهای شوروی نبود و غرب نیز حضور روسها در این کشور را بهرسمیت نمیشناخت و ادعا میکرد مسکو این کشورها را بهوسیله احزاب کمونیست اشغال کرده است. درمورد سه کشور بالتیک نیز که پیشتر جزئی از شوروی بودهاند نیز آنچه از سطح مناقشات میکاست، تفاوتهای بسیار میان این کشورها با روسیه بود.
درمورد اوکراین اما اوضاع به شدت متفاوت است. اساسا نخستین حکومتهای روس تحت عنوان «شاهزادهنشین کییف» در پایتخت اوکراین تشکیل شدهاند و مردم این کشور دارای پیوندهای عمیق و گسترده تاریخی، نژادی، مذهبی و فرهنگی با یکدیگر هستند، بهگونهای که مراودات زیادی نیز بین مردم دو کشور وجود دارد.
ترکیه چه بهرهای از ناتو برد که اوکراین ببرد؟
ترکیه برای دههها مدافع مرزهای جنوب شرقی اروپا و منابع غرب در غرب آسیا بوده است. این کشور در دوران جنگ سرد، خط مقدم مبارزه و محاصره شوروی بوده است و بعد از آن نیز بزرگترین نقطه اتکا ناتو در غرب آسیا. این کشور همچنین سدی محکم دربرابر مهاجرت به اروپا و قاچاق موادمخدر به این قاره بوده است. دستاوردهای ترکیه اما دربرابر این کمکها به اروپا در سالهای اخیر کاهش چشمگیری داشته است. شاید برخی بگویند ترکیه بهدلیل عضویت در ناتو از کمکهای بسیار زیاد غرب برخوردار شده است، اما باید دانست موقعیت ترکیه مهمترین دلیل دریافت این کمکها بوده است و نه صرفا عضویت در ناتو.
این مساله را میتوان در سالهای اخیر دید که آمریکا بهدلیل حضور نظامی مستقیم در منطقه به ترکیه همانند گذشته نگاه نکرده است. درحالیکه بر اساس بند پنج اساسنامه ناتو، کشورهای غربی باید در جریان درگیریهای ترکیه و روسیه در سوریه به کمک آنکارا میشتافتند، به بهانههای مختلف از این موضوع شانه خالی کردند تا جایی که ترکیه مجبور شد به همکاری با روسیه روی بیاورد. پس از آغاز همکاریهای آنکارا-مسکو نیز تنها کاری که اعضای ناتو مانند آمریکا انجام دادند افزایش فشارها بر ترکیه بود. آمریکا گامها را فراتر گذاشته و درحالیکه درقبال امنیت ترکیه تعهد داشت، صدها کامیون سلاح را دراختیار کردهای جداییطلب در سوریه قرار داد که تهدیدی برای تمامیت ارضی ترکیه نیز بودند.